رادیو زمانه > خارج از سیاست > بخشی از کتاب > شیکاگا، شیکاگا | ||
شیکاگا، شیکاگامریم رییسدانا«شیکاگا، شیکاگا» سفرنامه یا گزارش سفر مریم رییس دانا به شیکاگو، پس از سفرنامهی ارمنستان سهیلا بسکی دومین سفرنامه یا گزارش سفریست که در دفتر خاک منتشر میشود. شیکاگو، که به زبان محلی مردم این شهر شیکاگا گفته میشود بعد از نیویورک دومین شهر بلند ایالات متحده آمریکاست. بلندی البته نه ازنظر داشتن پستی و بلندیهای شهر مانند رشته کوههای البرز به دور تهران یا کوههای سان گابریل به دور لسآنجلس، بلکه بلند است بهدلیل ساختمانهای به آسمان کشیدهاش. عمارتهایی با معماریهای بسیار مدرن. مادهی اصلی این ساختمانهای آسمانبوسیده سنگ است و آهن و شیشه. طرحهای حجمی از دایره، مکعب، لوزی و ... که سایه به سایه هم در مرکز شهر، یا به قول آمریکاییها داونتاون Down Town ، در کنارهی دریاچه میشیگان یکی از زیباترین معماریهای مدرن را به نمایش میگذارند.
برای رفتن از جنوب ایالت کالیفرنیا، لسآنجلس، به شیکاگو، بزرگترین شهر ایالت اِلِنوی، با هواپیما باید از پنج ایالت عبور کرد: ایالتهای نوادا، یوتا، کولورادو، کانزاس، آیووآ. شیکاگو دو ساعت با کالیفرنیا اختلاف زمان دارد، یعنی دو ساعت زودتر آفتاب طلوع و غروب میکند، و با ۸/۲ میلیون جمعیت سومین شهر پرجمعیت کشور است، به اضافهی جمعیت حومه این رقم به ۷/۹میلیون میرسد، به این ترتیب شیکاگو میشود بیست و ششمین شهر شلوغ دنیا. این شهر با بیش از ۱۱۱مایل مسیر برای دوچرخهسواری تبدیل شده به یکی از شهرهای دوستداشتنی جهان. شیکاگو سال ۱۸۳۳ در مجاورت بندری بین پنج دریاچهی بزرگ (میشیگان، آنتریو، سوپریور، ایری، هرن) و رودخانهی میسیسیپی ساخته شد. شیکاگو شهریست با زمستانهای سرد، گاهی ۱۵درجه فارنهایت زیر صفر. این شهر بسیار بادخیز است، به همین دلیل اکثر ورودیها و خروجیهای اماکن عمومی مانند فروشگاهها، هتلها، رستوارنها، گالریها، موزهها و ... مجهز به درهای چرخان است تا فشار باد به هنگام ورود و خروج موجب ناراحتی و افزایش سرما برای افراد داخل سالنها نشود.
از جذابیتهای معروف و دیدنی شیکاگو، آکواریوم شِد (Shedd) است که هر روز یک نوع سرگرمی برای بازدیدکنندگان خود به وجود میآورد. گالریهای متنوعی دارد از حیوانات مناطق قطبی تا آمازون. شِد، خانهایست با ۵۰۰۳۲ نوع حیوان آبی، خاکی، خزنده و پرنده: سمورهای دریایی، اختاپوسها، مارها، نهنگها و دلفینها، ژله دریایی و لاکپشتهای غولپیکر دریایی. البته همهی این وحوش در طبقهبندی منظمی قرار دارند مثلاً در رستهی آبزیان از ماهیان رنگارنگ ریز دریایی درمعرض دید است تا کوسههای عظیمپیکر، بهاضافهی دکمهای در پایین هر محفظهی شیشهای تا در صورت علاقه صدای این آبزیان نیز قابل شنیدن باشد و نیز توضیحات مختصر، لازم و کافی دربارهی نژاد و محل زندگی آبزیان؛ دربارهی دیگر حیوانات نیز به همین صورت اطلاعرسانی شده است. میشود چهره به چهرهی والها شد و نهنگهای سفید بلوگا را لمس کرد. همه اینها زیر یک گنبد هشت ضلعی. دو پارک بزرگ این شهر یکی ملنیوم است واقع در خیابان میشیگان و دیگری گرانت پارک که یک ضلع آن به موازات مسیر دوچرخهسواری، لِیک شور درایو و ضلع دیگرش خیابان کولومبوس است. از روزهای تاریخی گرانت پارک برگزاری جشن پیروزی ریاستجمهوری باراک اوباماست.
این برج تا سال ۱۹۷۴ بلندترین ساختمان دنیا بود، هم اکنون نیز از تمام آسمانخراشهای نیویورک بلندتر است اما درحال حاضر مقام ششم را دارد از میان ۵۷ ساختمان بلند دنیا. مقام اول متعلق است به برج خلیفه در امارات متحده عربی که ژانویه ۲۰۱۰ به اتمام رسید. برج میلاد تهران، در رتبه هجدهم قرار گرفته که هنوز به پایان نرسیده است. در سالنهای برج وِلِس جملههایی دربارهی اهمیت و ارزش هنر معماری از قول بزرگان معماری آمریکا قاب تابلوها شدهاند. لویی سالیوان: «معماری ما حقیقیترین انعکاس درون ماست، بسان آینهای». فرانک لایود رایت: «مادر تمام هنرها معماری است، بدون معماری مخصوص خود، تمدن ما جان ندارد.» بیش از همهی اینها باید گفت شیکاگو، هالیوود است. سال ۱۹۰۷ وقتی هالیوود معروف بود به باغهای لیمویش، جورج اسپور و برانکا بیلی اندرسون استودیوهای اِسِنِی را در شیکاگو تاسیس کردند. به مدت ده سال صدها فیلم تولید کردند، ازجمله کلاسیکهای چارلی چاپلین. شگفتی شیکاگو این است که تا زیر زانوهایش نویسنده و شاعر و هنرمند داشته و دارد: ارنست همینگوی، نویسنده و ژورنالیست (برنده جایزه پولیتزر، سال ۱۹۵۴)، ادنا فربر، نویسنده (برنده جایزه پولیتزر، سال ۱۹۲۴)، دیوید مامت، نویسنده و کارگردان ( برنده جایزه پولیتزر سال ۱۹۸۴در بخش نمایشنامهنویسی)، کارل سندبرگ، شاعر و نویسنده ( دو بار برنده جایزه پولیتزر، یک بار برای شعرهایش و یک بار برای نوشتن بیوگرافی ابراهام لینکلن)، ریچارد رایت، نویسنده (صاحب چندین جایزه)، نلسون الگرن، نویسنده، گندلون بروکز، شاعر (برنده جایزه شعر پولیتزر سال ۱۹۵۰)، هاریت مونرو، شاعر و منتقد ادبی و بنیانگذار مجله شعر «ورس»، فرانک بوم (نویسنده و شاعر). نویسندگان و شاعران اسپانیاییزبان نیز بخش دیگری از این جریان سیلآسای فرهنگ و ادبیات در شیکاگو هستند: دیوید هرناندز، کارلوس کامپیان، آنا کاستلو، کارلوس کورتز و ... شیکاگو فقط اسم شهری در آمریکا نیست، «شعرهای شیکاگو» سال ۱۹۱۶ از شاعر آمریکایی، کارل سندبرگ، منتشر شد. جودی شیکاگو، هنرمند فمینیست، سال ۱۹۳۶در این شهر متولد شد. یک گروه موسیقی راک ، سال ۱۹۶۷نیز با نام شیکاگو بنیان گذاشته شد و بالاخره فیلم موزیکال شیکاگو، تولید سال ۲۰۰۲به کارگردانی راب مارشال، فیلمی که فساد و رسوایی طبقهی مشهور جامعه را به تصویر کشید. اولین فیلم موزیکال بعد از فیلم اولیور (۱۹۶۸) که توانست ۲۰۰۳ جایزه بهترین فیلم را بگیرد.
موزه تاریخ طبیعی فیلد در شیکاگو دربرگیرنده ۲۱ میلیون نمونه حیوانی است که فقط بخش محدودی از آن تا به حال درمعرض دید عموم قرار گرفته. یکی از با ارزشترین مجموعه دیدنی این موزه دایناسور «سو» است، که نام یابندهاش را بر خود دارد و سال ۲۰۱۰ جشن ده سالگیاش است. فقط سر این بزرگترین اسکلت دایناسوری از تیره Tyrannosaurus پنج تُن وزن دارد. اسکلت بیخطر «سو» با ۴متر ارتفاع و ۱۳متر طول در سالن ورودی به بینندگان خود خوشآمد میگوید، در حالیکه سرش ماکتی بیش نیست. در واقع سر واقعی این کاملترین فسیل یافته شده را به دلیل سنگین بودن روی تنهاش قرار ندادهاند و در طبقهی دوم موزه با لبخندی از نوع دایناسوری منتظر دیدار طرفداران خود است. «سو»، فقط ۲۹سال عمر داشته و زن بوده و متعلق به ۶۷ میلیون سال پیش است که ماه می سال ۲۰۰۰کشف شد. شیکاگو چهار فرودگاه دارد که اولین و بزرگترینشان O’Hare است، دومین فرودگاه شلوغ دنیا. این فرودگاه درست مانند شهرش اما در ابعاد کوچکتر دارای انواع رستوارنها ـ فست فود، غذاهای گرم با پختهای مختلف از نقاط مختلف دنیاست: مکزیکی، چینی، ژاپنی، ترکی، ویتنامی، مدیترانهای، ایتالیایی، اسپانیایی، آمریکایی. جای غذای ایرانی در این فرودگاه خالی است، اما این نقص را شهر شیکاگو با چلوکبابی معروف ایرانی «رضا» جبران میکند. جادههای شیکاگو بسیار صافتر و راحتتر از لسآنجلس است. کالیفرنیا معروف است به جادههای خراب، پر از چاله. این چالهها محدود به جادههای زمینی نمیشوند، در مسیرهای هوایی نیز هواپیما بسیار دچار دستانداز میشود و اگر از قبل مطلع از این وضعیت نباشی این خیال پیش میآید که هواپیما دچار نقص فنی شده و عنقریب سقوط خواهی کرد. شیکاگو با موزهها، برجها، بناهای معروفش، آدمهای مشهورش، رستورانها، هتلها، ساختمانهای حجمی، دریاچه، رودخانه، کانالها، کشتیها، و تمام اسرارش و تمام عجایبش و تمام زیباییها و زشتیهایش فقط یک ستاره از ۵۰ ستاره پرچم ایالات متحده آمریکاست. پرچم آمریکا ۵۰ ستاره و سیزده خط به رنگهای قرمز، سفید و آبی دارد. قرمز نشان شهامت است، سفید، افتخار و آبی، عدالت. سیزده خط سفید و قرمز، یادآور سیزده ایالت نخستین آمریکا هستند (دِلِور، پنسیلوانیا، نیوجرسی، جورجا، کانِدیکت، ماساچوست، کارولینای جنوبی، نیوهمشیر، نیویورک، کارولینای شمالی، رُد آیلند، مریلند، ویرجینیا). به این ترتیب ایالت النوی و بالطبع شهر شیکاگو جزو اولین ایالتهای آمریکا نبوده است. گوشهی چپ پرچم، ۵۰ ستاره نقش شده، نشان از ۵۰ ایالت امروز آمریکا. آمریکاییها روز ۱۴ جون را جشن میگیرند و آن را به نام روز پرچم نامگذاری کردهاند. در این روز مردم بر سردر خانهها، ادارات و ساختمانهای شهر پرچم آمریکا را برافراشته نگاه میدارند. چهارم جولای نیز تعطیل بزرگ کشور است، زادروز تولد کشور، یادمان ۴جولای ۱۷۷۶باز هم اهتزار پرچم در هر کوی و برزن. آمریکاییها عجیب علاقه دارند به حضور پرچم بر سردر خانههایشان. موضوعی که در فرانسه و پاریس دیده نمیشود. در ایالات متحده تصویر رییسجمهور تقریباً هیچ جا به چشم نمیآید. |
نظرهای خوانندگان
مطمئن هستید خانم رئیس دانا اینو خودشون به تنهایی نوشتن ؟! خجالت هم خوب چیزیه
-- سینا ، Dec 11, 2010 در ساعت 02:18 PMبا شناختی که من از نوشته های این خانم دارم فقط می تونه این دو خط آخر کار ایشون باشه با توجه به این که چند سالی در پاریس زندگی کردند
-- سینا ، Dec 11, 2010 در ساعت 02:18 PMسفرنامه؟چه فرقی داشت با متون ویکیپدیا!
-- فرزاد ، Dec 11, 2010 در ساعت 02:18 PMc'est nul.
-- بدون نام ، Dec 11, 2010 در ساعت 02:18 PMمن هم معتقدم این یک ترجمه و کار دیکشنری و دائره المعارفی ست. از زمانه تعجب می کنم. مثل این که ژانر نوشته ها اصلن حساب و کتاب ندارد. یعنی که مثلن سفرنامه چیست؟ مقاله چیست؟ پشتوانه ی آدم ها چیست؟ یعنی این خانم رییس دانا که من دیده ام راجع به همه چیز می نویسد. ترجمه می کند مصاحبه می کند سفرنامه می نویسد نقد کتاب می کند!
-- بدون نام ، Dec 12, 2010 در ساعت 02:18 PM____________________
در همهی مطبوعات جهان گزارش سفر منتشر میشود. جاهای دیدنی، رستورانهای خوب، مراکز تفریحی، ویژگیهای یک شهر و مانند آن. خانم رییسدانا یک روزنامهنگار حرفهای هستند و طبعاً در زمینههای گوناگون مانند معرفی کتاب، گفت و گو با نویسندگان و شخصیتهای فرهنگی و مانند آن فعالیت میکنند. مشکل را ما متوجه نشدیم. آیا اطلاعاتی که نویسنده از شیکاگو به دست داده بود، غلط بود؟ شما اگر با نویسنده مشکل دارید، ما نباید گزارش سفر او را منتشر کنیم؟
میشود لطفا تعریفی از روزنامه نگار حرفه ای بکنید
-- بدون نام ، Dec 13, 2010 در ساعت 02:18 PMاین متن با ظرافت نگاه یک نویسنده، مخاطب را از زاویه ای خاص با جغرافیا آشنا می کند چیزی که در اغلب نوشته هایی از این دست کمتر پیدا می شود نکاتی که در این متن به آنها اشاره شده قابلیت آن را دارند که در ذهن مخاطب باقی بمانند و با مواجهه عینی بازسازی شوند. فقط دلم می خواست به کسانی که گویا قصد ابراز ناخرسندی از نویسنده این متن را داشته اند با این توجیه که ایشان در حوزه های مختلف می نویسند یادآور شوم که نوشتن نقد و داستان یا گزارش و خبر و انجام مصاحبه اگر از طرف یک نفر انجام بگیرد و همه به خوبی همین گزارش دو صفحه ای باشد که ظاهرا با ساعت ها صرف وقت نیز به انجام رسیده باید به نویسنده خسته نباشید گفت. چه چیزی باعث می شود ما به جای تشویق هنرمندانمان باعث دلسردی آنها شویم و چرا به جای نقد یک نوشته و پرداختن به خود اثر، نویسنده و سابقه کاری و شغلی او را زیر علامت سوال می بریم؟
-- مهری جعفری ، Dec 15, 2010 در ساعت 02:18 PMهرگز چیز تازه ای نبوده، همیشه فعال ترین ها بیشتر مورد ضرب و حتا پیش بیاید شتم قرار می گیرند. هر اثر هنری با نام واقعی منتقد می تواند مورد نقد قرار بگیرد، ولی نظراتی از این دست با امضای بی نام نه تنها کاملن بی اعتبار است بلکه نشانه ی غرض ورزی شخصی به نویسنده است. در ثانی سوال ام این است چرا یک نویسنده حق نداشته باشد سفرنامه بنویسد یا مصاحبه کند یا یا یا که همه ی این فعالیت ها به توانایی قلم و عمق فکر و اندیشه ی وی مربوط است؟
-- سهیلا میرزایی ، Dec 15, 2010 در ساعت 02:18 PMخانم مریم رئیس دانا عزیز خسته نباشید به خاطر زحمتی که برای ادبیات می کشید، ادامه بدهید که از این دست انتقادات مغرضانه در هر دوره ای برای هر متفکر و هنرمندی بوده است، فراموش نکنیم در آن سال ها با یدالله رویایی شاعر آوانگارد ما چه کردند، فراموش نکنیم نیم قرن پیش با شاعر ماندگار ما فروغ فرخ زاد چه کردند... حرف زیاد است بگذریم. آن که فعال تر است بیشتر مورد ضرب است و فراموش نکنید علاوه بر همه ی اینها شما یک زن هستید و همین گاهی دلیلی بر حمله نیز به شما می باشد که این حمله ها ربطی به ادبیات ندارند.
خسته نباشید