رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه ها > گوران، شاعر نو پرداز کرد | ||
گوران، شاعر نو پرداز کردمحمدرضا اسکندری، اسعد سلامیادبیات و شعر کردی با توجه با محاصرهی فرهنگی هرگز هویت ملی خود را از دست نداده که این زنده ماندن نتیجه کار طاقت فرسای شاعران و ادیبان كرد؛ همانند استاد گوران بوده است. گوران هم در جبهه ادبیات و هم در جبهه دفاع از مردمش تلاش کرده است. در رابطه با زندگی و کارهای ادبی استاد گوران، با کاک جلیل آزادیخواه نویسنده و عضو کانون نویسندگان کردستان ایران مصاحبهای کردهایم.
ادیبان غیر کرد، آیا تاثیر سیاسی و ادبی بر کارهای استاد عبدالله گوران داشتهاند و شما این تاثیر را در تاریخ و ادب کرد چگونه ارزیابی میکنید؟ گوران به عنوان پیشاهنگ شعر نوی کردی و کسی که تمام سیستم زیبایی شناسی شکل گرفته و کلاسیک شعر کردی قبل از خود را به هم ریخت و یک سیستم نوین زیبایی شناسی را جایگزین نمود، همیشه مورد توجه مطالعه و بازخوانی ادیبان کرد و غیر کرد بود است. از جمله ادیبان غیر کردی که با ادبیات کردی و استاد گوران آشنا بودهاند میتوان ادموندز انگلیسی، افسر سیاسی انگلیسیها در کردستان را نام برد. ادموندز، استاد گوران را شاعری توانا با سلیقه و روشنفکر میداند که در عرصهی سیاسی استقلال خواه است. ادموندز از راه تفسیر و خواندن شعر (گوڵی خوێناوی) گل خونین بیان میدارد که گوران اسقلال خواه است. وی با بیان این نکته که گوران با آوردن نماد گل سرخ در این شعر که آن را برای تزئین سر دلدارش میخواهد در عروسی و جمع یاران که خود عروسی و جمع یاران نیز نمادهای سازمان ملل و عرصه سیاست بین الملل هستند خواهان پرچم کردستان است که در جهان و جامعه ملل به اهتزاز در آید. هرچند که سرایش و آفریدن این شعر زیبا و تحسین بر انگیز، خود تفسیرها، جدلها و نگاههای گوناگونی دارد. شاید ناروا نباشد که بگویم این شعر خود به تنهایی به اندازه کل دیوان گوران مورد کنکاش و تاویل قرار گرفته است. بعضی از پژوهشگران این سروده گوران را بازنمائی از دوران و سیاستهای اعمال شده در آن دوران میدانند. آنها باور دارند که گوران در این متن جاویدان نگاه به وضعیت سیاستی واقعی در زمان خود دارد، بدین سان برای هر گل یا نماد تاویلی هست، این گلهای زرد و سرخ را دو نماد میدانند، که هرکدام نشان از وجود نیرویی است. گل زرد نماد نیروهای ملی است که خواهان انقلاب ملی دمکراتیک هستند و گل سرخ نشان و نماد نیروهای سوسیالیست، که خواهان انقلاب سوسیالیستی هستند. گوران در این متن بصورت شفاف میگوید زمینهی گسترش و به وقوع پیوستن انقلاب ملی دمکراتیک آماده و نزدیک است، اما انقلاب سوسیالیستی دور و هزینه زیادی میخواهد و باید سنگلاخها را پیمود تا بدان رسید.
آنچه هست این است که کسی نمیتواند منکر توانایی استعداد و ذهن پویا و جستجوگری گوران شود. گوران در میدانهای ادبیات، روزنامه نگاری، و سیاست با دید و نگاهی واکاوانه و هوشیار افقهای نوینی را امید داد و خود نیز به این افقها رسید. گوران با مطالعه و درک درست و عمیق از جامعه و فرهنگ و تاریخ کردستان و شناخت دقیق ساختارهای آن توانست در نقش آفرینی و دگرگون کردن آن در بخش فرهنگ و ادب، گامهای بسیار بزرگی بردارد و این امر بر همگان روشن است. استاد عبدالله گوران در چه شرایط تاریخی متولد و چرا به روزنامه نگاری و ادبیات روی آورد؟ چنانکه گفته میشود استاد گوران در سال ۱۹۰۴ یا ۱۹۰۵ در شهر حلبچه کردستان عراق متولد میشود که آن زمان همراه با ولایت موصل در زیر سلطه و در کف اختیار آلعثمان بود. البته این نکته را نباید فراموش کرد که خانواده گوران از شهر مریوان کوچ کرده و ساکن حلبچه میشوند. این خانواده که در اصل از خاندان میران بیگی مریوان بودند، ابتدا در قرداغ ساکن و بعد از مرگ جد بزرگ خانواده آنها، ساکن حلبچه میشوند. گوران در دوران زندگی خود گرفتاریها و مشکلات بسیار زیادی را دید؛ از مردن و کشته شدن عزیزان تا زندان و تبعید، گوران همچنین دو جنگ بزرگ و خانمان سوز جهانی را تجربه کرده است. وی سفرهایی به مسکو، چین و کره جنوبی داشت و تقریبا کردستان و عراق آن روزگار را دید. گوران از شغل معلمی آغاز میکند و به روزنامه نگاری روی میآورد، سال ۱۹۵۲ که از زندان اول آزاد میشود، سرپرستی روزنامه (ژین) را میپذیرد، و بعد از آن سردبیر مجلهی (شفق) میشود. گوران بسان ادیبی کارآ و توانمند در عرصه فرهنگ و ادب کردستان، تا آخرین لحظه به کارهای فرهنگی و ادبی خود ادمه داد. وضعیت جهانی در آن شرایط از یک طرف درگیر جنگ، فقر، کشتار و بحران بود و از طرف دیگر بعد از انقلاب ۱۷ اکتبر شوروی، نشانههایی از امید دمید و خیزشی بزرگ از طرف ملتهای زیر ستم آغاز شده بود. گوران در دنیای فرهنگ و شعر به دنبال یافتن انسانی آزاد و رها در مکاشفه و گشت بود، گوران با آفرینش و زیبایی در جستجوی آزادی و درمان رنج و زخم انسانهای درد مند دوران بود. چه ادیبانی بیشتر بر کارهای ادبی او تاثیر گذاشته است؟ بازگشت به طبیعت و خلق تصاویر بکر و زیبایی از طبیعت در کارهای گوران نمیتواند منبع و چشمهاش مولوی نباشد. باید این نکته را از یاد نبریم که گوران تصویر، زبان، صور خیال و تشخص کلمات را در آن دوران، دوباره به شعر کردی بازگرداند؛ اما در آغاز ساختار وزنی آن را ویران نکرد و برگشت کرد. او برگشت به همان وزنی که حضرت مولوی اشعار خودرا به آنها سروده است، یعنی وزن (په نجه) یا هجائی. میدانیم که این وزن در ادبیات کردی ریشهای بس دیرین دارد. ادبیات گوران قبل و بعد از ورود اسلام پر است از این وزن و باید گفت این وزن شعر کردی بوده است. خود این بازگشت به خوبی نشان میدهد که گوران فرهنگ و ادبیات کهن کردی رابه تمامی شناخته و تاریخ و فرهنگ کرد را در پیشینهی فکری و ذخیره اندیشه خود اندوخته است. استاد با شناخت گذشته و دریافت و درک درست از زمان خود گذشته و حال شعر کردی را به هم گره زده است، و نوسازی ادبیات کردی، به خصوص شعررا با این نگاه آغازیده است. گوران با اینکه در سرآغاز کار با مخالفت عروضیان مواجه میشود، اما چون این وزن و سبک و نگاه در فرهنگ کردی بیگانه نیست، به زودی راه خود را باز و به گفتمان مسلط شعری روز تبدیل میکند. اگر بپذیریم که بخشی از شعریت وجود عاطفه و تخیل و گره خوردگی این عناصر به یکدیگر است (بقول شفیعی کدکنی) گوران به خوبی از عهدهی این کار برآمده است. شناخت گوران از عناصر شعر و از زبان در حدی است که با نگاهی نه زیاد عمیق، هر کسی که با شعر آشنایی داشته باشد میداند که در شعر گوران بیان و زبان در زیباترین شکل و رابطه عاطفی خود بکار گرفته شده است. در شعر گوران منطق بیان و گفتار با منطق عادی بیان متفاوت است، ساختار زبان نزد ایشان گونهای دیگر است، شعر گوران از هرجهت تناسب خود را دارد، شعر گوران یک بیان و مجموعهی نظاممند است که خواننده خود را با یک اثر منسجم ادبی مواجه میابد. ایشان همیشه بیان ویژه خودرا برای کشف هدف و نیتی ویژه دارد. من در نوشتار دیگری برخی از ویژگیهای شعر گوران را بیان کردهام و اکنون نمیخواهم باز آنها را تکرار کنم. در شعرهای استاد گوران خیلی از مسائل سیاسی روز مردم کرد مطرح شده است. آیا او علاوه بر کار ادبی در عرصهی سیاسی هم عضو تشکل سیاسی خاصی بوده است؟ شکی نیست که گوران بسان هرادیب توانمند دیگر اندیشهای پویا، فکری روشن و حساسیتهای جامعه و دوران خودرا درک کرده است. چالشهای موجود، بحرانها و خواستهای مردم به شکلی خواست و دلمشغولیهایی گوران نیز بودهاند. ضرورتی انکار ناپذیر وجود ندارد که ما لاجرم تاریخ ادبیات را همیشه بخشی از تاریج سیاسی جامعه بدانیم، اما متاسفانه و با توجه به وضعیت خاص کردستان، هم کنون، این دو به حدی به هم نزدیک هستند که جدا کردنشان اگر محال نباشد، بسیار بغرنج است. این درهم آمیزی شعر و سیاست در کردستان اجباری بیرونی بوده است که ازموضوعیت خود شعر برنخاسته، اما گاها جبری شیرین بوده است که شاهکارهایی را به دنیای شعر تقدیم کرده است، بسان کارهای استاد گوران. من به شخصه دلیل محکم و سندی گویا در دست ندارم که گوران عضو تشکیلاتی بوده باشد، اما میتوان گفت که باور عام چنین است که ایشان عضو حزب شوعی (کمونیست) عراق بودهاند یا حداقل دل بدان حزب داده است. بیشتر دوستان، نزدیکان و همراهان گوران چنین باوری دارند و بر این گفته راسخ هستند که استاد عضو حزب شیوعی عراق بوده است. گوران را پدر شعر نوين كُردي میدانند، آیا وی رابطهای با شاعران نوپرداز شعر فارسی مانند نیما داشته است؟ تا آنجا که زندگی و کارهای استاد نشان میدهد و در حدود دانستههای من است باید گفت که گوران نه با نیما و نه با شعرای هماندیش و سبک نیما از نزدیک پیوندی نداشته است. استاد در جهان شعر جویندهای بود که به ادبیات دیگر ملتها توجه نشان داد و تا آنجا که امکان داشت این ادبیات را خواند و مورد دقت قرار داد. در آثاراستاد و در جلد اول این آثار اشعاری ترجمه شده از زبانهای عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی وجود دارند. گوران با توانایی خاص خود بازآفرینیهای زیبا و به یاد ماندنی را نیز از این راه خلق نموده است که میتوان به کار زیبای گوران در رابطه با شعر (رستاخیز شهریاران ایران) عشقی اشاره کرد. بخش ترجمههای گوران از ادبیات جهان نیز قابل توجه است. ترجمهی اشعاری از ناظم حکمت، محمد مهدی جواهری، معروف رصافی، و حافظ از جمله کارهای وی است. عشقی، هاتف و ترجمه نزدیک به شصت رباعی خیام به کردی نیز از دیگر آثار ترجمه شدهی او هستند. اما هیچ سند و نشانهای وجود ندارد که گوران با نیما و شیوه کاری وی از نزدیک آشنا بوده باشد. این هم روشن است که گوران قبل از نیما دست به نوآوری در شعر کردی زد. گوران مجموعه شعر (بهشت و یادگار) را که منتشر میکند مینویسد: دراین مجموعه اشعاری وجود دارد که زمان سرایش ان به بیست و پنج سال و بیشتر برمیگردد، بخشی از این اشعار به شیوه و سبکی سروده شدهاند که در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ استاد (م نوری) و یارانش با پیروی از شعرای نوین ترک، آن را به کار گرفتند و شعر منطقه سلیمانیه را با آن دچار دگرگونی نمودند. این در حالی است که خود این مجموعه در سال ۱۹۵۰ چاپ شد. اگر اشعار سبک گوران پیش از ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ باشند که (م نوری) و یارانش با تاثیرپذیری از ادبیات ترک، شعری کردی سلیمانه را نو کردند؛ بیشک باید گفت که حداقل گوران از ۱۹۲۰ زودتر ضرورت نوکردن شعر کردی را حس کرده است. میدانیم که نیما دو شعر (ققنوس و غراب) را به ترتیب در سالهای ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ منتشر کرد، حتی اگر گوران در ۱۹۳۰ این کار را کرده باشد، باز هم گوران از نیما پیش است. شعرهای گوران بیشتر در چه رابطههایی سروده شده و نیز وی از چه سبک شعری برای کارهای خود استفاده کرده است؟ فکر میکنم نقل این گفته که گوران خود در آغاز بهشت و یادگار مینویسد و با این گفته دیوانش را تقدیم میکند، بخشی از این پرسش روشن خواهد شد: «پیشکش به آن زیبایان و تناز پیکرانی که زیباییشان بسان تیغ برنده نیست، اما بسان چراغ پیش پا را مینمایاند.» من میپندارم که دو عنصر محیط و توارث در شعر گوران فضائی بسیار در اختیار دارند، و هر آنالیز یا تحلیلی بدون چشم داشتن به این دو عنصر، ناتمام خواهد بود، با احتیاط میخواهم بگویم که گوران را میتوان یک شاعر ناتورالیست دانست، البته با ویژگیهای خاص خود گوران. گوران را رئالیست خواندهاند و میخوانند، اما فکر میکنم این خواندن ناتمام است و اشعار (دوو هاوینه گه شت) در این خوانش کدهای زیاد قابل اطمینانی نیستند. به آسانی نمیتوان از ادبیات گورانی (منظور هورامی) که در دنیای سرودههای گوران نمایان است و موج میزند گذشت. در این ادبیات طبیعت گرایی بومی و وزن دیرپای پنجه یا هجائی کردی از فونداسیونهای بنیادی و اصلی شعر میباشند که هر دو نزد گوران آماده هستند و سیمای برجستهی شعر گوران هستند. از طرف دیگر رنگین بودن جهان گوران و تکثر و تنوع در متنهای شعری گوران بسیار فراوان است. این ویژگی شاعران بزرگ است، به این خاطر باید گفت شعر گوران تک ساحتی نیست و متنی است که تئاویلهای گوناگون را بر میتابد؛ اما چنانکه گفتم من میپندارم که گرایش مسلط شعر گوران روبه سوی ناتورالیسم دارد. در کردستان چه کسانی ادامه دهندگان راه استاد گوران بوده و هستند؟ استاد گوران در شعر کردی سبکی داشت که موجی از جوشش ایجاد کرد. پیروان گوران یا ادامه دهندگان راه وی در شعر کردی فراوان هستند، از دوران خود استاد تا برآمدن شاعرانی چون ابراهیم احمد و احمد هردی این زبان سبک و وزن تولید و باز تولید میشود، اما با این دو، دگرگونیهایی در زبان و خیال و صور شعری آفریده میشوند که میتوان گفت از جهان گوران گذشته است. البته راهی که گوران باز کرد تا آن زمان رهرو داشت و زیبایی و زبان گوران به حدی پویا بود که هم اکنون هم زنده است. گوران زبان، سبک و نگاه خود را سالهای سال در شعر کردی حفظ کرد. این راه بود که پنجرههای کشف نوین را برای دیگران گشود. بر شانهی گوران بود که موجهای (رونگه و کفری) متولد شدند. بماند که خود این دو موج چقدر از زیبایی شناسی گوران وام گرفتهاند و در دنیای شعر گوران گذشتند که جای بحث آن الان نیست. اما باید گفت شعر کردی از آن پس دیگر جهانی دیگرگونه آفرید که با شاعرانی توانا، شانه به شانه شعر گیتی در حرکت است. میتوانید چند نمونه از شعرهای استاد گوران که به نظر شما از همه زیباتر است را برای ما بخوانید و به فارسی هم ترجمه کنید؟ از شکاف برقعه پگاه بود ، بامداد مانده در سبزه زار پیرامون، در آسمان نگاهم نگاهم سکوت، سکوت نگاهم چگونه از سکوت خود را جست پیکری از پری نمایان در برم اما جهانی از کرشمه، زیبایی عیان بود پا ماهی، سفید و ابریشمین موجی از زیبایی را میربود در زیر عبا را چابک و راه وار میپیمود راه را شکافی در برقعه افتاد و چو دست و انگشت و ساعدی مچ و ساعد صاف و سفید چون ماهی چشم، چو چشمی، سحر و افسون دریایی از بودن زان زمان این گرداب میبرد به سوی |
نظرهای خوانندگان
khayli mamnoon az ein musahebaye arzande v poor muhtawa
-- Fazel ، Apr 30, 2009 در ساعت 01:08 PMادبيات كوردي بسيار غني و پر محتوي است و شاعران و اديبان كورد اديبات و سياست را به زيبايي هر چه بيشتر در هم آميخته اند ، گوران از شاعران بزرگ كورد و مايه مباهات ادب كوردي است.
-- ُسردار ، May 3, 2009 در ساعت 01:08 PMاستاد هژار ، شيخ رضا طالباني ، استاد هيمن ،استاد شيركو بي كس ، استاد عبدالله پشيو و بسياري ديگر از شاعران كورد آنگونه كه بايد و شايد معرفي نشده اند بدون شك معرفي و شناخت بيشتر آنها به تبادل فرهنگ و ادب در بين ملل آريايي كمك بسياري خواهد كرد.