رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه ها > «نمیتوان فضای ایران را با دهه شصت مقایسه کرد» | ||
«نمیتوان فضای ایران را با دهه شصت مقایسه کرد»محمدرضا اسکندریmreskandari@gmail.comدر هفته گذشته در نروژ مراسمی در مقابل مجلس نروژ در اعتراض به تخریب گلزار خاوران برگزار شد که در این مراسم مسئول سازمان عفو بین الملل در نروژ، نماینده حزب سوسیالیستهای چپ در مجلس و نماینده حزب کار در مجلس سخنرانان این حرکت اعتراضی بودند. ۱۴ مارس سمیناری در مورد نقض حقوق بشر در ایران نیز در نروژ برگزار میشود که سخنران اصلی کنفرانس از سازمان عفو بینالملل در نروژ است. در این رابطه با آقای علی ساکی، فعال مدنی و حقوق بشری که سازمان آنها عضوی از فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر اروپا و آمریکای شمالی است، گفت و گو کردهام. میتوانید در رابطه با فعالان حقوق بشر و ارکان خودتان که کار حقوق بشری میکنند توضیحی بدهید؟ در نروژ از سال ۲۰۰۱، کمیتهای به نام کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران «کمیته نوران» تشکیل دادیم. این تلاش چند تن از هموطنان و تعدادی از فعالان سیاسی و حقوق بشری نروژی بود. بعداً همانگونه که اطلاع دارید به همت آقای حسین ماهوتیها و دوستانشان در کانادا و فعالان کمیته دفاع سوئد و دوستانمان در آلمان و فرانسه و... فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر اروپا و آمریکای شمالی تشکیل شد. کمیته نوران هم از اولین گروههای این شبکه بود. ما از همان ابتدا با نروژیها وارگانهای نروژی حقوق بشری کار کردیم و اطلاعات نقض حقوق بشر در ایران را به آنها انتقال میدادیم و با هم کار مشترک میکردیم. اعطای جایزه صلح نوبل به بانوی صلح ایران، خانم دکتر شیرین عبادی فرصتی عالی برای فعالین حقوق بشر ایرانی در اروپا و آمریکا و از همه مهمتر داخل خود ایران ایجاد نمود. ما از قبل با انستیتوی نوبل در نروژ ارتباط داشتیم ولی اعطاء جایزه صلح، راه را برای همه ما فعالین حقوق بشر باز کرد و از حالت آماتور بودن درآمدیم. با انستیتوی نوبل ارتباطمان خوبتر و عالی شد. از قبل هم در ارتباط نزیک با سازمان عفو بینالملل واحد نروژ بودیم. از طرفی طی این سالها فرق کار سیاسی و کار حقوق بشری را آموختیم. از طرفی دیگر ما معلمان و استادان کوشا و پیشکسوتانی همچون آقای دکتر لاهیجی و خانم دکتر مهرانگیز کار داشتیم که سالها قبل از ما کار حرفهای حقوق بشری کرده و میکنند. از روش این بزرگواران هم درس گرفتیم.
چرا شما بیشتر وقت خود را به مسایل اجتماعی به خصوص مسأله حقوق بشر و مسأله خاوران اختصاص دادهاید؟ در ارتباط با گلزار خاوران، خانوادههای قربانیان اعدامهای ۶۰ تا ۶۷ و دوستانمان در سازمان اتحاد فدائیان، حزب دمکرات کردستان ایران هم حمایت کرد. جنبش همبستگی برای آزادی و دمکراسی در ایران هم حمایت کرد. از کمیته نوران و یکی از فعالین مستقل حقوق بشر هم دعوت شد. ما از سازمان عفو بینالملل تقاضا کردیم که حمایت کنند. با سپاس فراوان از رئیس سازمان عفو بینالملل در نروژ که از حرکت ما اعلام حمایت نمودند و خودشان از سخنران این حرکت اعتراضی بود. وی در سخنرانی خود رژیم جمهوری اسلامی را یک رژیم مستبد و نظامی خواند. یکی از نمایندگانشان در مجلس حزب سوسیالیستهای چپ نروژ سخنران دیگر این گردهمایی بود. به همت حزب دمکرات کردستان ایران در نروژ نماینده حزب کار در تظاهرات حضور یافت و با نطق زیبای خود فاجعه قتل عام زندانیان سیاسی در سالهای ۶۰ تا ۶۷ را یک هولوکاست کوچک خواند. قابل ذکر است که سازمان اتخاد فدائیان جزوهای بسیار عالی با عکسهایی از گلزار خاوران و متن اعلامیه سازمان عفو بینالملل به زبان نروژی تهیه کرده بودند. انتشار این جزوه در آگاهسازی افکار عمومی در نروژ خیلی موثر بود. کار این کمیته ادامه دارد. دیروز با خبر شدیم که وزارت خارجه نروژ در سطحی عالی تقاظای ملاقات با کمیته حمایت از گلزار خاوران را نموده و این کمیته با نمایندگان مجلس نروژ در کمیته خارجه مجلس ملاقات داشتهاند. وضعیت نقض حقوق بشر در ایران به ویژه از زمان روی کار آمدن آقای احمدینژاد و یاران اطلاعاتی/ سپاهیشان خیلی وخیمتر شده است. حالا هم دوباره به دانشجویان و فعالین اجتماعی و حقوق بشری حمله مستمر میکنند. به دراویش اهل حق در ایران دارند ظلم میکنند و مساجدشان را خراب و اموال بسیاری از آنها را غارت میکنند. دستیابی به اینترنت را برای مردم دشوار کردهاند. در ارتباط با مسأله نقض حقوق بشر در ایران یک عالمه کار هست و ما بیش از هر زمان به کمک هموطنان خارج از کشور در مورد سمینار حقوق بشر در ایران که در نروژ برگزار میشود، نیاز داریم. این سمینار از سوی حزب سوسیالیستهای چپ نروژ برای آگاهی مردم نروژ در مورد شرایط خفقان در ایران و نقض شدید حقوق شهروندی در ایران برگزار میشود. از بنده و دو نفر از هموطنانمان تقاضا کردند که با توجه به شناخت نسبیمان در مورد ایران برگزاری این سمینار را به عهده بگیریم. بنده تقاضا کردم که سازمان عفو بینالملل نقش مهمی در این سمینار داشته باشد. سازمان عفو بینالملل هم مثل همیشه تقاضایمان را پذیرفت و برای سمینار سخنران آگاه به مسایل نقض حقوق بشر در ایران تعیین نمودند. برای کسی که پنج سال در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی بوده و بسیاری از هموطنان خود را در زندانهای ایران از دست داده و مورد شکنجههای قرون وسطایی در اوین و گوهردشت و زندانهای لرستان قرار گرفته، مبارزه با خشونت و شکنجه و اعدام و برای صلح و آزادی تبدیل به آرمانی و وظیفهای انسانی و ملی میشود. چند سال پیش بنده زمانی که مطلع شدم آقای پورزند، همسر خانم مهرانگیز کار در سلول انفرادی دچار بیماری شدید شده و مسئولین زندان از انتقال ایشان به بیمارستان جلوگیری میکنند، فردای آن روز با حالتی پریشان و بدون داشتن وقت قبلی به دیدار رئیس سازمان عفو بینالملل در نروژ رفتم. ایشان در جلسهای مهم بودند. ولی منشیشان تقاضای بنده را پذیرفت و به ایشان اطلاع داد که بنده تقاضای ملاقات فوری دارم. وقتی بیرون آمدند. پرسیدند حالت چطور است؟ نتوانستم جلوی احساسات خود را بگیرم. بغظم ترکید و با حالت گریه گفتم پیرمردی ۷۴ ساله را که حالش وخیم است به بیمارستان نمیفرستند چگونه حال من میتواند با این وضعیت خوب باشد. بعد از جلسه به لندن زنگ زد و معلوم شد تعداد زیادی از هموطنانمان از دیگر کشورهای اروپایی اقدام کرده بودند. و نتیجه فشارها آن شد که حاکمان ایران مجبور شدند ایشان را به بیمارستان منتقل کنند. ۱۰ دسامبر امسال، ۶۰ سال از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر میگذرد، به نظر شما دولت ایران که یکی از اولین کشورهایی است که آن را امضا کرده است تا چه اندازه حقوق بشر و حق شهروندی را رعایت کرده است؟ در ارتباط با شصتمین سال میثاق جهانی حقوق بشر و سی سال حکومت جمهوری اسلامی بر ایران و سی سال نقض آشکار و متأسفانه سی سال بیعدالتی در حق مردم ایران، اتفاق جالبی امسال روی داد. سی سالگی حکومت مطلقه ولی فقیه در ایران مصادف شد با سیمین سال سرنگونی حکومت مطلقه پل پت در کامبوج. سرنوشت سران حکومت آدمخوار پل پت در انتظار سران حکومت ایران خواهد بود. سازمان عفو بینالملل بیانیه مبسوطی در ارتباط با سی سالگی حکومت اسلامی ایران منتشر نموده. به شکل آشکار از سرکوب مردم ایران و به ویژه مردم کردستان ایران نام برده و ابراز نگرانی نموده. از ظلم به زنان و دستگیر نمودن فعالان حقوق زنان نوشته و از تخریب گلزار خاوران نام برده است. این را نیز اضافه کنم که با تمام ظلمهایی که حکومت در حق مردم ایران و به ویژه زنان، جوان و دانشجویان میکند وضعیت را نمیتوان با سالهای دهه شصت مقایسه کرد. البته حکومت سعی میکند فضا را هر چه بیشتر ببندد. ولی شرایط جهانی و شرایط داخل فرق کرده. الان جوانی را در فلان شهر کوچک دستگیر میکنند همان شب در تمام وبسایتها منتشر میشود و فعالان پرکار حقوق بشر در داخل و خارج همان ساعات اولیه گزارش را برای سازمانهای جهانی حقوق بشری ارسال میکنند. شما متولد لرستان و لر هستید، وضعیت حقوق بشر در آنجا در مقایس با سایر مناطق در ایران چگونه است؟ در ارتباط با لرستان این مناطق محروم نگاهداشته شدهاند، فقر در آنجا بیداد میکند. از اعتیاد به عنوان تخریب جوانان استفاده میکنند. تا انجا که خبر دارم حدود هفتاد درصد جوانان خرمآباد لرستان بیکارند. زنان بیشماری توسط شوهران معتادشان به اعتیاد و فحشا کشانیده شدهاند. بیماریهای خطرناک جنسی و روحی روانی بیداد میکند. زنان بیشماری توسط شوهرانشان کتک میخورند و هیچ حمایتی از سوی مسئولین و یا والدینشان ندارند. چون والدین آنها نه بودجه تأمین دختر و نوههایشان را دارند و نه تحمل سرکوفت اقوام را. در زندانهای عادی خرمآباد مواد مخدر به راحتی خیابانهای شهر به فروش میرسد. پلی در خرمآباد لرستان است به نام پل انقلاب، مردم اسم این پل را پل مرگ گذاشتهاند. چون تا بحال شش نفر خود را از این پل انقلاپ به پایین پرت کردهاند و درجا جان باختهاند. شلاق زدن جوانان در ملا عام در خیابان شهدا که محل تردد جوانان است مسألهای عادی شده. قیچی کردن موی جوانان در معابر عمومی و غیره... اینها بخش کوچکی از واقعیت تلخ زندگی روزمره مردم محروم لرستان و مناطق محرومیت زده دیگر است. سالانه زنان زیادی در لرستان و به ویژه کوهدشت لرستان خود را از دست ظلم شوهران متعاد، خشن و بیمار خود و گرسنگی و بیحقوقی و ناامیدی اتش میزنند. |