رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ اسفند ۱۳۸۷
گفت و گو با گلاله‌ شرافکندی از فعالان مدنی و سیاسی

«بزرگ‌ترین مانع برای برابری، خود زنان هستند»

محمدرضا اسکندری
اسعد سلامی

خانم شرافکندی هفت سال است که در سوئد و در شهر استکهلم زندگی می‌کند. وی در رشته آموزش بین‌المللی (International Education‌‌) در مقطح فوق لیسانس از در دانشگاه استکهلم فارغ‌التحصیل شده است‌.

خانم شرافکندی در ایران فارغ‌التحصیل زبان‌شناسی و زبان ‌انگلیسی است و سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱، استاد دانشگاه آزاد تبریز و مهاباد و دانشگاه پیام‌ نور بوده است.

در رابطه با فعالیت‌های زنان کرد در سوئد به خصوص کنگره هشت مارس ۲۰۰۹ با ایشان گفت و گو کرده‌ام.

شما و دوستان شما در سوئد تا به حال چه کارها‌یی در رابطه با وضعیت زنان در ایران و کردستان کرده‌اید‌‌؟

ما اعضای اتحادیه‌ زنان دمکرات کردستان در اروپا یک رشته‌ سمینار را در سال ۲۰۰۸ برنامه‌ریزی کردیم. در ابتدا تمرکز روی زنان کرد بود و در اولین سمینار که‌ در تاریخ ۲۵ اکتبر تحت عنوان مبارزه‌ زن کرد برای برابری برگزار شد، از چند زاویه‌ که‌ عبارت بودند از ارتباط فمینیسم و ناسیونالیسم، فرهنگ و مشکلات ناشی از فرهنگ مردسالار، مسایل زنان کرد دیاسپورا، زنان و احزاب سیاسی کرد، زنان و رسانه‌ها، زنان و موانع حقوقی در ایران، به‌ بررسی مسایل زنان کرد پرداختیم.

در این کار کسانی با دیدگاه‌های مختلف فکری ما را یاری دادند. در مرحله‌ دوم این رشته‌ سمینارها، در شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر، سمیناری تحت همین عنوان و در تاریخ ششم دسامبر برگرار کردیم.

از آنجایی که‌ دو هفته‌ مابین ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه‌ با خشونت علیه‌ زنان و ۱۰ دسامبر، سالروز تصویب اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر فاصله بود، تحت عنوان دو هفته‌ فعالیت‌های حقوق بشری نام‌گذاری شده‌ بود، ما هر دو مسأله‌ را در سمینار پوشش دادیم.

به طور کلی نهادینه‌ شدن خشونت نسبت به‌ زنان در جامعه ‌ایران، مسأله‌ تضاد مابین قوانین شرعی و مفاد اعلامیه‌ جهانی‌، استانداردها، میزان پایبندی ایران به‌ اجرای مفاد اعلامیه‌ و شیوه‌ برخورد با زنان در جامعه‌ی ایران مورد نقد قرار گرفت.

اکنون در مرحله‌ سوم این رشته‌ سمینارها، سعی کرده‌ایم دو موضوع سی‌امین سالگرد انقلاب و روز جهانی زنان را با هم ادغام بکنیم و محدوده‌ را گسترده‌تر کرده‌‌ و وضعیت زنان را در ایران ۳۰ سال بعد از انقلاب بررسی کنیم.

به‌ همین دلیل از تعدادی از فعالان و صاحب‌نظران دعوت کردیم که‌ با ما همکاری کنند. عزیزانی این دعوت را پذیرفتند و کمیته‌ هشت مارس توانست برنامه‌ را تدارک ببیند.

البته‌ باید این نکته‌ را هم یادآور شوم که‌ عزیزانی هم بودند که‌ به‌ ما اعتماد نکردند و فکر می‌کردند ممکن است از این برنامه‌ استفاده‌های سیاسی خاص بشود در حالی که‌ هدف فقط فریادی برای کاری مشترک بود و سمینار متعلق به‌ همه‌ عزیزانی است که‌ می‌خواهند در چهارچون ایران و در راستای مسایل زنان کاری بکنند.

همان‌طوری که خودتان فرمودید برای روز هشت مارس، در حال تدارک یک کنفرانس یک روزه در استهکلم هستید می‌توانید در رابطه با این کنفرانس برایم توضیح بدهید؟

همان‌گونه‌ که‌ در جواب سوال قبلی اشاره‌ کردم، موضوع سمینار زنان در ایران ۳۰ سال بعد از انقلاب است. هدف اصلی این بوده‌ که‌ چگونگی حرکت زنان ایرانی در فاصله‌ این ۳۰ سال بعد از انقلاب بررسی شود.

تغییراتی که‌ در نحوه‌ سازماندهی، نحوه‌ مبارزه‌، جبهه‌های مختلف مبارزه حاصل شده‌، موانع‌، پیشرفت‌ها و پس‌رفت‌های جنبش‌های زنان در داخل ایران، نقاط ضعف و نقاط قدرت جنبش‌ها مورد بحث قرار گیرد.

سخنرانان عبارتند از مهرداد درویش‌پور، فروغ نیری تمیمی، آسو حسن‌زاده‌، هایده‌ دراگاهی و فایزه‌ صالحی. علاوه‌ بر بحث‌ها در طول سمینار دو فیلم کوتاه‌ هم نمایش داده‌ خواهد شد.

این سمینار روز یک‌شنبه‌، هشت مارس در استکهلم در شیستا الکترام سالن از ساعت ده صبح تا هفده و سی دقیقه عصر برگزار می‌شود. امکان شنیدن بحث‌ها به‌ سه زبان از طریق گوشی ممکن است. کمیته‌ هشت مارس به‌ همه‌‌ عزیزانی که‌ خواهان شرکت در سمینارند خیر مقدم می‌گوید. حضور در سمینار بدون هزینه‌ و برای همگان آزاد است.

چرا شما بیشتر وقت خود را به مسایل اجتماعی به خصوص مسأله زنان اختصاص داده‌اید؟

می‌دانیم که رفرم سیاسی بدون رفرم اجتماعی غیر ممکن است و همه‌ ما به‌ این امر واقفیم که‌ رفرم اجتماعی احتیاج به‌ کار مستمر، برنامه‌ درازمدت و زمان دارد و برنامه‌ای نیست که‌ یک شبه‌ بعد از تغییر نظام سیاسی به وقوع بپیوندد.

به‌ همین دلیل زمینه‌سازی اجتماعی، تأکید چندباره‌ بر مشکلات موجود و گوش‌زد کردن وظایف آحاد جامعه‌، مشورت برای یافتن بهترین راهکارها و حرکت همه‌ جانبه‌ مرا مجبور می‌سازد که‌ توجه‌ بیشتری روی مسایل اجتماعی داشته‌ باشم.

۱۰ دسامبر امسال، ۶۰ سال از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گذرد. به نظر شما دولت ایران که یکی از اولین کشورهایی است که آن را امضا کرده تا چه اندازه این ۳۰ اصل را در در رابطه با زنان رعایت نموده است؟

دولت ایران صریحاً اعلام کرده‌ که‌ مبنای قوانین خانواده‌ در ایران شرع اسلام است و همچنین در موارد بسیاری از جمله‌ قوانین مجازات اسلامی باز هم مبنا شرع است و همان‌گونه‌ که‌ شما اشاره‌ کردید ایران اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر را هم امضا کرده ‌است.

رفتار یا برخورد قانون با زنان در ایران برخوردی نیست که‌ بر اساس مفاد اعلامیه‌ جهانی باشد و این تضاد یا استاندارد دوگانه‌ مطلبی است که‌ فعالین جنبش زنان را وادار می‌کند که‌ این مسأله‌ را در جامعه‌ جهانی گوش‌زد کرده‌ و از جامعه‌ جهانی درخواست کنند که‌ به‌ حکام ایران آنجا که‌ حقوق زنان به طور آشکارا مورد تعرض قرار می‌گیرد، فشار آورده‌ شود.

اگر قرار باشد موارد نقض آشکار این ۳۰ اصل را بیان کنم، بحثی طولانی و خارج از حوصله‌ این نو‌شته‌ خواهد بود. اما می‌توان اشاره‌ کرد که‌ همه‌ شش زمینه‌ای که‌ اعلامیه‌ به‌ آن‌ها اشاره‌ کرده‌ است در مورد زنان در ایران نقض می‌شود از جمله‌ حق تأمین امنیت، حق تشکل، حق برابری، حق آسایش اجتماعی و اقتصادی، حق برخورداری از عدالت در مقابل قانون و حقوق سیاسی.


گلاله‌ شرافکندی

زنان کرد در زمان حکومت جمهوری اسلامی با مقاسیه با سایر نقاط ایران از حقوق برابر از لحاظ آزادی‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی برخوردار بوده‌اند؟

واقعیت این است که‌ برخوردی که‌ با زنان کرد در ایران می‌شود به‌ گو‌نه‌ای و در زمینه‌هایی متفاوت است. برای مثال اگر یک فعال جنبش زنان در تهران را با نمونه‌ مشابه‌ در کردستان مقایسه‌ کنیم این مسأله‌ کاملاً آشکار است که‌ فعال کرد با حکم سنگین‌تری روبه‌رو می‌شود و یکی از دلایل این مسأله‌ امکان ربط دادن این فعال به‌ یکی از احزاب سیاسی کرد خارج از کشور است.

نمونه‌ آن حکم صادر شده‌ برای فعالین زن کرد است که‌ به‌ اتهام همکاری با کمپین یک میلیون امضا به‌ زندان در تبعید محکوم شده‌اند. به طور کلی برخورد دولت با کردستان برخورد امنیتی است و فعالین کرد با فشارهای مضاعف روبه‌رو می‌شوند و این گواهی بر میزان ترس و احساس ناامنی دولت از بابت این منطقه است‌‌.

از طرف دیگر، زنان کرد سال‌هاست در میدان‌های گوناگون به‌ رویارویی با سیاست‌های دولت مشغولند و به عبارتی هرگز تمکین یا تسلیم را پیشه‌ نکرده‌اند و به‌ همین دلیل طبیعی است که مجبور به‌ پرداخت هزینه سنگین‌تری شوند.

اگر چه در دنیا حرف از برابری زنان با مردان است حتی در دنیای غرب زنان علاوه بر کار در بیرون از خانه، اکثریت زنان تمام کارهای خانه و تربیت فرزندان را انجام می‌دهند، آیا شما این را برابری می‌دانید؟

ببینید جنبش‌های زنان در همه‌ جای دنیا یک سری ویژگی‌های مشترک دارند و این همان چیزی است که‌ می‌گوییم حرکت‌های زنان، فرا ملیتی، فرا جنسیتی و فرا حزبی است. نابرابری خاص جامعه‌ ایران نیست. گرچه‌ اشکال نابرابری و زمینه‌های آن در جوامع گوناگون دنیا متفاوت است.

به‌ این معنا نیست که‌ در جامعه‌ پیشرفته‌ای مثل سوئد نابرابری وجود ندارد. میزان آگاهی در مورد برابری‌ها هم متفاوت است. اینجا به‌ این مسأله‌ اشراف دارند در حالی که‌ در جامعه‌های غیر پیشرفته‌ شاید این اشراف به‌ اندازه‌ نباشد و بخش عمده‌ای از فعالیت‌ها صرف آشنا کردن افراد به‌ حقوق خود شود.

برابری حقوق زنان با مردان در قوانین جمهوری اسلامی از جمله حق طلاق، ارث، مسافرت، پست‌های کلیدی، و غیره وجود ندارد، زنان در ایران چگونه می‌توانند برای برابری تلاش نمایند؟

یکی از راه‌های مبارزه‌ با این قوانین تقاضای تغییر قانون است به‌ عبارتی همان کاری که‌ کمپین یک میلیون امضا در برنامه ‌کار‌ خود دارد. البته‌ دیدگاه‌ها نسبت به‌ چنین تقاضایی در داخل و خارج ایران متفاوت است.

آنچه‌ کمپین به عنوان بهترین و ممکن‌ترین راه می‌شناسد توسط جنبش‌های خارج تقدیر نمی‌شود. اما یک نکته ‌را نباید نادیده‌ گرفت و آن‌هم این حقیقت که‌ نسخه‌ای که‌ خارج از کشور نوشته‌ می‌شود نمی‌تواند در داخل کارآیی داشته‌ باشد.

فراموش نکنیم آن جامعه‌ ویژگی‌های خاصی دارد. دومین جبهه‌ای که‌ می‌شود با این قوانین مبارزه‌ کرد در کانون خانواده‌هاست آنجایی که‌ خانواده‌ها با تربیت درست فرزندان و آگاه کردن آن‌ها به‌ حقوق برابر بذر باور داشتن به‌ برابری را در نهاد نسل بعدی می‌کارند و در جامعه‌ای که‌ قانون حامی زن نیست باورهای درست خانوادگی می‌تواند حامی زن باشد.

عدم وابستگی اقتصادی یکی از راه‌ها برای توانمندی حرکت زنان در ایران و کردستان است آیا راهی برای زنان وجود دارد که کار اقتصادی مستقل شروع نمایند؟

مطمئناً توان اقتصادی زنان تا حدود زیادی می‌تواند کفه‌ ترازو را به‌ نفع آن‌ها بچرخاند. دختران در ایران سعی کرده‌اند با درس خواندن و وارد دانشگاه شدن راهی برای توانمندی اقتصادی خود پیدا کنند اما این‌که‌ تا چه‌ اندازه‌ موفق بوده‌اند موضوع دیگری است.

آمار شصت و پنج درصدی قبولی دختران در دانشگاه‌ها خود گواهی بر این مدعا است. البته‌ نرخ بالای بیکاری در میان فارغ‌‌التحصیلان زن نشان‌دهنده‌ مانع دیگری است که‌ باید از سر راه برداشت.

سرمایه‌گذاری در راستای کارآموزی‌ها و به کار گرفتن زنان در مشاغل گوناگون از جانب ان‌جی‌او‌ها می‌تواند راهگشایی در این باره‌ باشد. دعوت زنان صاحب سرمایه‌ برای راه‌اندازی کارهای تولیدی یا خدماتی که‌ در آن‌ها از زنان به عنوان نیروی اصلی استفاده‌ شود و به طور کلی شغل‌آفرینی برای زنان باید قدم بعدی باشد که‌ توسط حرکت‌های فمنیستی داخل برداشته‌ می‌شود.

بنا بر گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر و سازمان حقوق بشر کردستان در حال حاضر تعدادی از فعالان مدنی زن کرد در زندان هستند، علت این همه فشار بر زنان کرد چیست‌؟

فکر می‌کنم جواب این سوال را تا حدی داده ‌باشم. فعال بودن احزاب سیاسی کرد، هم‌جواری کردستان با حکومت نیمه‌ خودمختار کردستان عراق، ترس از احساسات ناسیونالیستی کردها، ظلم مضاعف و همواره‌ای که‌ درحق کردها روا داشته‌ شده‌ همه‌ و همه‌ باعث می‌شود که‌ فعالین زن کرد با سرکوب‌های سخت‌تر و فشارهای بیشتری از جانب دولت روبه‌رو شوند.

دولت با این فشارها می‌خواهد زنان کرد را بترساند چون می‌داند حرکت آن‌ها بر پایه‌های استوارتری بنیان نهاده‌ شده‌ و مبنای مبارزه‌ آن‌ها نه‌ تنها فمنیستی بلکه به عبارتی‌ ملی هم هست.

بنا بر گزارش سازمان‌های جهانی دفاع از حقوق بشر علاوه بر فشارهای که توسط دولت جمهوری اسلامی بر زنان و دختران کرد اهمال می‌شود آن‌ها مورد تعرض افراد خانواده، اقوام و نزدیکان خود قرار می‌گیرند. زنان، روشنفکران و فعالان مدنی چه کار باید انجام دهند تا تفکر و اندیشه حقوق بشر و رعایت حقوق انسانی زنان در ایران و کردستان در خانواده مورد قبول قرار گیرد؟

کردستان در مقایسه‌ با تهران، جامعه‌ بسته‌تری دارد و کاملاً طبیعی است که‌ آداب و رسوم دست و پاگیرتری داشته‌ باشد یا بعضی تندروی‌های مذهبی و فرهنگی در آن بیشتر باشد و زنان مجبور به‌ رعایت بعضی نرم‌های نادرست فرهنگی شوند.

اینجا رسالت اصلی بر دوش رسانه‌های عمومی است چه‌ در داخل و چه‌ در خارج از ایران که‌ مسئولیت اصلی تغییر این باورهای غلط فرهنگی را به دوش گرفته‌ و با تکرار مداوم و تأکید و نشان دادن نرم‌های واقعی و به‌ چالش طلبیدن این نرم‌های دروغین، مردم را به‌ این رفتارهای نادرست فرهنگی خود آگاه کرده‌ و سعی در بهبود این وضعیت داشته‌ باشند.

روشنفکران با تأکید بر این رسالت و با گوشزد کردن هر روزه‌ باورهای درست و تقبیح باورهای نادرست در قالب نوشته‌ها، گفته‌ها، پیام‌ها و رفتار روزمره‌ و شعارهای سیاسی خود حساسیت لازم را در این زمینه‌ ایجاد کنند.

متأسفانه آمار خودکشی زنان در کردستان خیلی زیاد است علت این خودکشی‌ها به نظر شما چیست؟

خودکشی نوعی اعتراض است البته‌ نه‌ اعتراضی که‌ از موضع قدرت باشد بلکه اعتراضی که‌‌ ناشی از نوعی درماندگی است و فراموش نکنیم زن کرد کسی است که مورد ظلم مضاعف قرار گرفته‌ و حتی نوع اعتراضش فرق می‌کند.

البته‌ من خودکشی را تائید نمی‌کنم اما این گویای این است که‌ او هیچ‌ روزنه‌ امیدی ندارد. او در منطقه‌ی‌ محرومی زندگی می‌کند، فشارهای اقتصادی، سیاسی، جنسیتی، مذهبی و ملیتی بیشتری را تحمل می‌کند و این محرومیت‌ها او را عاصی می‌کند.

بنا بر گزارش کمپین مبارزه با خشونت جنسی‌، ناقص کردن جنسی زنان در بعضی از مناطق کردستان به قوت خود باقی است اگر چه تمام سازمان‌های جهانی مخالف این ناقص‌سازی هستند. علت ادمه ختنه زنان چه عواملی می‌تواند باشد؟

به نظر من یکی از دلایل این مسأله‌ باورهای مذهبی نادرست است و به عبارتی پیوندی میان مذهب و ختنه‌ وجود دارد. من از کسانی که‌ خود قربانی این قضیه‌ بوده‌اند شنیده‌ام که‌ مادرهایشان به‌ آن‌ها گفته‌اند که‌ در آینده‌ شوهرانشان غذای دست آن‌ها را حرام می‌دانند اگر ختنه‌ نشده‌ باشند.

حالا این‌که‌ این مسأله‌ چه‌ ربطی به‌ حرام شدن غذا دارد، بماند. همین که‌ دلیل‌تراشی برای توجیه‌ این قضیه‌ از حرام می‌گوید خود گویای این حقیقت است که‌ تعبیرهای نادرست مذهبی در میان مردم ریشه‌ می‌دواند و این خطرناک است و مبارزه‌ای طولانی و اساسی را می‌طلبد.

چگونه می‌توانیم به حرکت مدنی کمپین مبارزه با خشنوت و ختنه زنان در کردستان کمک کنیم‌؟

روشنگری فرهنگی، ایستادن در مقابل افراطی‌گرایی‌های مذهبی و خرافه‌‌پرستی‌ها، آموزش و ترویج الگوهای برابری، تشویق به‌ تحصیل، تشویق به‌ استقلال اقتصادی زنان، زمینه‌سازی برای حرکت‌های منسجم مدنی و حمایت از جنبش‌هایی که‌ در راستای مقابله‌ با قوانین زن‌ستیز حرکت می‌کنند، همه‌ و همه‌ می‌توانند در راستای مقابله‌ با خشونت موثر باشند.

می‌دانیم که‌ ریشه‌ خشونت از فرهنگ مردسالار، مذهب، آموزش، اقتصاد و قانون است. برای مبارزه‌ با خشونت باید هر پنج مورد را هم‌زمان مورد هدف قرار داد. برای تغییر باورهای مردسالارانه‌ انقلاب یا رفرم فرهنگی لازم است.

با تعبیرهای افراطی مذهبی باید مبارزه‌ کرد، آنان را به‌ تحصیل و خانواده‌ها را به‌ ترویج فرهنگ برابری در خانه‌ها تشویق کرد. زمینه‌های اشتغال برای زنان ایجاد کرد و برای تغییر قوانین نابرابر راهکاری مناسب یافت. اما در مورد ختنه‌ بار اصلی را رسانه‌ها باید بدوش بگیرند.

چگونه می‌توان یک دنیای بهتر برای زنان، مادران آینده و مردان به وجود آورد؟

باید از خودمان شروع کنیم‌، از خانواده‌ خودمان و از فرزند دختر و پسر خود در خانواده‌. باید به عنوان یک مادر و یک پدر الگوهای درستی را منتقل کنیم. و به عنوان عضوی از اجتماع خود وظیفه‌ داریم این برابری‌ها را بارها و بارها فریاد بزنیم و با استفاده‌ از هر نوع فرصتی و هر نوع رسانه‌ای سعی در انتقال پیام برابری داشته‌ باشیم.

در مقام استفاده‌ از امکانات احزاب و تشکل‌ها برای تقبیح رفتارهای نادرست کوتاهی نکنیم و به طور کلی به‌ شعار اکتفا نکنیم. و به عنوان زن یادمان باشد که هیچ‌گاه سد راه پیشرفت زنان دیگر یا ناقض حقوق حقه‌ آنان نباشیم چون بزرگ‌ترین سد راه بر سر راه برابری خود زنان هستند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ichan ke kamelan rochan o ba savad hastand va az emkanat iran baraye tahsil va tadris estefade kardand,chera dar iran namandand?onja bishtar mitavanestand mofid bashand;va inke dar in seminarha bayaad az zanan va mardan mohaghghegh irani,hatta onha ke dar hokoomat hastand davat kard; az zanan namayandeye majles masalanya hatta az rohaniyat;albate kesani az iranian dar kharej dar in mozooaat ezhar nazar mikonanad ke bish az si sal ast dar iran naboodand!

-- بدون نام ، Mar 1, 2009 در ساعت 03:00 PM