:گفت و گو با دکتر عرفان قانعیفرد، نویسنده، محقق تاریخ معاصر کرد
جوان بودن فرهنگنگاری کردی در ایران
محمدرضا اسکندری اسعد سلامی
دانشگاه کردستان امسال سه جلد فرهنگ لغت فارسی – کردی را با سرپرستی مهندس محمد ماجد مردوخ روحانی منتشر کرده است.
در مورد این کتاب با دکتر عرفان قانعیفرد، فارغ التحصیل رشته زبانشناسی - گرایش زبان فرهنگنویسی که هم اکنون مقیم بوستون آمریکاست، گفت و گو کردیم.
مهندس محمد ماجد مردوخ روحانی
قبل از شروع بحث، توضیحی درباره زبان کردی بدهید.
زبان کردی، زبان کردان است. از زبانهای ایرانی غربی، از ریشه هند و اروپایی که در عراق و ایران و ترکیه و سوریه، ارمنستان، قفقاز و ترکمنستان شوروی بدان سخن میگویند و لهجههای متعدد گورانی (کردهای غرب)، کرمانجی (اکثر کردان)، مکری، سنندجی، سورانی و ... دارد.
کردستان، قلمرو اصلی زبان کردی است اما در ناحیه دیلمان (شمال قزوین)، فارس، حوالی نیشابور، بجنورد، شیروان، قوچان و مشهد هم به آن تکلم میشود. ادبیات غنی کردها نیز دارای آثار بسیاری به زبان کردی - با خط عربی - است و یکی از قدیمیترین لهجههای آن، «اورامی» است که به گورانی نزدیک است و قدیمیترین زبان ایرانی محسوب میشود.
به گمانم با انتشار فرهنگ مردوخ نهضت فرهنگنویسی کردی در ایران شروع شد.
در قبل از انقلاب ایران به علت شهرت دو نویسنده کرد زبان؛ دو فرهنگ لغت منتشر شد:
۱. فرهنگ مردوخ [کردی ، فارسی ، عربی], تالیف شیخ محمد مردوخ کردستانی. [بیجا], [چاپخانه ارتش]
۲. فرهنگ فارسی کردی شکراله بابان (کارمند اسبق رادیو و تلویزیون و پدر اقای بابان گوینده خبر) که البته در هر کدام سبک شخصی بارز است.
مرحوم مردوخ بر زبان عربی تسلط داشتهاند و جناب بابان بر ذوق و سلیقه در کاربرد هر دو زبان آنهم بنا به تجربه گویندگی نه اینکه مانند شادروان مردوخ تحقیق کتابخانهای داشته باشند.
اما پس از انقلاب دو فرهنگ لغت جدی منتشر شد که من آنها را آغازگر نهضت فرهنگنویس کردی در ایران میدانم:
۱. قاموس زبان کُردی، عبدالرحمن ذبیحی چاپ ۱۹۸۸
۲. فرهنگ هه نبانه بورینه = فرهنگ کردی - فارسی/ نوشته عبدالرحمن شرفکندی، با ویرایش محمدماجد مردوخ روحانی.
البته اگر منظور شما نهضت فرهنگنویسی دوزبانه کردی – فارسی است. وگرنه فرهنگ خال و گیوی مکریانی هم مطرح است و آن دیگر به دایره جغرافیایی کردستان عراق مرتبط است. اما براستی فرهنگ ذبیحی قابل تامل است.
اما کتابهای دیگری هم داشتهایم مانند فرهنگ بوره که یکی کردی - فارسی است و دیگری فرهنگ کردی کرمانشاهی: کردی – فارسی
بله، اما اولی فرهنگ اعلام است نوشته اقایان غلامحسین اعرابی، صدیق صفیزاده (مترجم نشر: پلیکان ۱۳۸۱) و دومی هم علی اشرف درویشیان که باید اذعان کرد که هیچکدام را نمیتوان فرهنگ جدی و اثرگذاری در نهضت فرهنگنویسی زبان کردی به شمار آورد.
فرهنگ لغت سه زبانه تاسو کردی - فارسی - انگلیسی نوشته امیر امینی هم هست البته. اما اساس کارشان بر اساس هه ژار بوده و یا دایره لفوی ذهنی شخصی خودشان.
فرهنگ شرفکندی چه مشکلاتی دارد؟
از نظر زبانشناسی و فرهنگنگاری مدرن امروز دارای نواقصی آشکار و مبرهن است که عبارتند از نداشتن فونتیک، هویت دستوری، رعایت نکردن طبقهبندی و تفکیکمعنایی، حذف یکسری واژگان اساسی و افزودن لغاتی مرده و مهجور، عدم ویرایش فارسی درست و رعایت اصول زبانشناسی در معادلیابی، عدم به کارگیری لغات لهجههای مختلف کردی در جنوب کردستان و ... که امید است نسل بعد فرهنگنویسان کُرد، آن غبار را از چهره زنگاربستهاش، بُزدانید.
امسال هم دانشگاه کردستان همت انتشار فرهنگ لغتی را با همکاری بسیاری از افراد [ویراستاران: ماجد مردوخ روحانی (سرویراستار) مهدی سنندجی، محمدژیان امینی، یدالله پشابادی، محیالدین کریمیان؛ دستیار ویراستاران: بهرام بهرامیان، وریا دیوانی، ایرج مرادی و نمونهخوانی: افشین بهاری زر] داشته است .
بله، کار بسیار بزرگ و با ارزشی بود و یک کار گروهی موفق که آن هم به خاطر ذهن دقیق و تلاش هدفمند جناب ماجد روحانی است که هم انسانی کوشا است و هم مشوق و محرک و اگر مثلاً دکتر باطنی چه اندازه در پرورش نسل من موفق بوده، خود شخصاً عامل دوم را مدیون جناب روحانی هستم.
در ایامی که سودای فرهنگنویسی زبان فرانسه داشته و ۱۰سال به طول انجامید، ماجد روحانی کسی بود که در سال ۱۳۷۷ کل هزینه و حمایت مالی از انتشار فرهنگ مرا به دست گرفت و عاقبت کل فرهنگ از همان چاپخانه به کاغذ باطله مبدل شد و شاید نوعی درام بود که به جای نسخه نهایی نسخه ویرایش نشده، چاپ شود و سه میلیون سرمایه ایشان در اثر این غفلت مشتی کاغذ سیاه بشود، آنهم در بخش خصوصی و بدون حمایت دولتی.
اما نه من هزینه را به او برگرداندم و نه جز تشویق من برای ادامه تحصیل در این رشته دشوار، لحظهای آرام گرفت و این تشویق عملی او شامل همه ان گروه فرهنگنویس همراه ایشان شده است که البته چون در شهرستان هستند بالطبع صدا و نامشان را کسی نمیداند.
اما بهراستی اگر تولد فرهنگ باطنی و حقشناس انقلابی را پس از حییم پدید آورد و یا فرهنگ سخن پس از معین، به جرات و بیهیچ مبالغهای فرهنگ فارسی کردی مزبور از چنین اعتباری برخوردار است.
اگر خود را مدیون انسانیت وی میبینید با وجودی که در مبانی نظری این رشته هم تحصیل کردید چرا در این فرهنگ لغت همکاری نکردید؟
چون من جاهطلب بودم و به دنبال فرهنگ نروژی و یونانی رفتم و امروزه هم بخشی از زندگیام تاریخ معاصر شده است.
به هر حال کمک بخش خصوصی و دولتی شاید موثرتر باشد. اما تحلیل و نقد شما از این کار قابل تامل چیست؟
این فرهنگ دارای ویژگی های خاصی است مانند جداسازی سرواژه ها از زیرواژهها، هویت دستوری فرهنگ دو زبانه که نشانگر ساختاری درست و روشی امروزی است که قالب اصلی را دارد و از نظر مخزنی واژگانی مجموعهای غنی از زبان فارسی را در بر دارد.
اما اگر بخواهم به مشکلات اندک اما بارز این فرهنگ اشارهای هم داشته باشم در ابتدا به «عدم تفکیک معنایی» اشاره خواهم کرد که اشتراک و افتراق ان در کجاست؟ و یا مترادفها و متضادها چگونه تشخیص داده میشود؟ و
با نظام آوایی و تلفظ فرهنگ مشکل دارم؛ چون در زبان کردی معمولاً تلفظ کلمات و لغات مانند نوشتار و گفتار است که چگونه مینویسند و میخوانند آن را مینویسند، اما در بعضی از کلمات علایمی دارد.
در این فرهنگ به سیستم آوایی نظاممند IPA اشاره رفته، اما در بعضی جاها تلفظ درست نیست. در زیرواژهها و عبارات در بسیاری از جاها تفاوتی بین هویت دستوری مجهول و معلوم و نوع فعل کمکی وجود ندارد.
نکته دیگر ساختارشناختی است. هویت دستوری فرهنگ دوزبانه رعایت شده است، اما سبکشناسی واژهها چندان یکدست نیست. کدام مجاز است و کدام استعاره؟ و یا در بحث هویت عامیانه بودن، کدام مهجور است و کدام لاتی؟
یا اینکه در کدام منطقه از کردستان این واژه چنین تلفظ میشود. در حالیکه از نظر غنای گویشی به گمانم برش گویشی یک دستی ندارد. در حالیکه زحمت بسیار زیادی برای شواهد کشیده شده است. اما اگر از قالب CORPUS نوین استفاده میشد این معایب ظاهری برطرف میشد.
نظام معادلهای مبدا در این فرهنگ؛ نوعی فرهنگ عمومی زبان فارسی است مانند سخن و شمول برابری این میزان در کردی گمی قابل تامل است که آیا همه معادل ها درست است و مورد همپوشانی در زبان کردی دارد؟
چون زبان مبدا بر اساس یک فرهنگ لغت فارسی معتبر انتخاب شده است پس لاجرم مشکلی با زبان مبدا نداریم، اما مشکل در معادل های زبان مقصد است که باید بحث «همپوشانی» و گاه «واژهسازی» هم اضافه کرد.
و البته به ۸۱ مورد مثالی هم اشاره کردهام که قرار است برای انتشار بعدی در اختیار ویراستار و مسوول پروژه جناب روحانی قرار دهم و هدف این توصیههای مشفقانه هم رفع و زدودن همان مشکلات دست و پاگیر است.
اما بیهیچ اغراقی از نظر سیستم مدرن بودن در تاریخ نهضت فرهنگنویسی دو زبانه کردی و فارسی در ایران، این اولین فرهنگ معتبر است و امید است که پایهای برای فرهنگهای دوزبانه دیگر از کردی به دیگر زبانها باشد که بتوان به کتابخانههای جهان راه یافت و بعدها به فکر فرهنگ سه زبانه باشیم که امروزه هیچ ضرورتی ندارد و البته در باب مقایسه، این فرهنگ شاهدی است که فرهنگنویسی کردی در کردستان ایران بسیار پیشرفتهتر از دیگر مناطق کردنشین در کشورهای عراق و ترکیه است و حتی فرهنگهای دوزبانه کردی - انگلیسی هم که در آمریکا و لندن انتشار یافتهاند به اندازه این فرهنگ که در داخل ایران انتشار یافته برای من قابل تامل نبود. اما ای کاش فرهنگی یک زبانه هم به این سبک و نظام در زبان کردی میداشتیم.
|
نظرهای خوانندگان
kash erfan , faghat farhang negari o edameh midad ,
-- ali ، Oct 12, 2008 در ساعت 04:12 PMmokhles
ارائه نخستين طرح كرسي فرهنگ نويسي در ايران
http://www2.irna.com/en/news/view/line-10/8602295755161111.htm
فرهنگ پويا؛دکتر باطنی زبانشناس و فرهنگنویس
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=14982
فرهنگ پویا، ویراسته سوم دكتر محمدرضا باطنی
http://www.farhangmoaser.com/module-pagesetter-viewpub-tid-1-pid-9.html
-- فارسی ، Oct 12, 2008 در ساعت 04:12 PMسئوال من از دکتر قانعی فرد این است که چرا بعضی از هموطنان زبان کردی را لهجه میدانند در حالیکه هیچ اطلاعاتی از محتوای زبان کردی ندارند. آیا این نظریه جنبه سیاسی ندارد؟ بخصوص جناح سلطنت طلب که هنوز هم به فکر امپراطوری ایران هستند؟
-- ساعد ، Oct 12, 2008 در ساعت 04:12 PM-----------------------------------------------------
قانعی فرد: زبان کردی
کردی زبان کردان است. از زبانهای ایرانی غربی، از ریشه هند و اروپایی که در عراق و ایران و ترکیه و سوریه، ارمنستان، قفقاز و ترکمنستان شوروی بدان سخن میگویند و لهجههای متعدد گورانی (کردهای غرب)، کرمانجی (اکثر کردان)، مکری، سنندجی، سورانی و... است.
کردستان قلمرو اصلی زبان کردی است اما در ناحیه دیلمان (شمال قزوین)، فارس، حوالی نیشابور، بجنورد، شیروان، قوچان و مشهد هم به آن تکلم میشود. ادبیات غنی کردها نیز دارای آثار بسیاری به زبان کردی - با خط عربی - است و یکی از قدیمیترین لهجههای آن، «اورامی» است که به گورانی نزدیک است و قدیمیترین زبان ایرانی محسوب میشود که اکثر کارشناسان، لری، کرمانشاهی و بختیاری را جزء لهجههای وابسته به کردی میدانند. (هر چند که با لهجههای کردی تفاوت بارز دارند)
آقای قانعی فرد با سپاس از شما
-- جلال ، Oct 17, 2008 در ساعت 04:12 PMنظر شما در مورد فرهنگ دکتر رشید قره داغی چیست؟ آیا از اهمیت بالایی برخوردار نیست؟
با سپاس
جلال از مریوان
دوستان محترم رادیو ژیار
-- کامران ، Oct 17, 2008 در ساعت 04:12 PMپیشنهاد من این است که اخبار را به برنامه هایتان اضافه کنید و ما هر روز می توانیم به این اخبار گوش بدهیم زیرا ما می دانیم که رادیو ژیار وابسته به هیچ جریان بخصوصی نیست.
سپاس
کامران از سقز
لطفا ابتدا بگویید بیجار چگونه شهر کرد نشینی است وهمچنین یک دیکشنری کردی به فارسی یا فارسی به کردی برایم بفرستید
-- محمد ، Mar 27, 2010 در ساعت 04:12 PMلطفا یک دیکشنری کردی به فارسی برایم بفرستید
-- محمد ، Mar 27, 2010 در ساعت 04:12 PM