رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > حکومتهای ایران و ونزوئلا از هم چه میخواهند | ||
حکومتهای ایران و ونزوئلا از هم چه میخواهندرضا جمالیreza@radiozamaneh.com
با هفتمین سفر هوگو چاوز به ایران این پرسش مطرح است که ایران و ونزوئلا از هم چه میخواهند. روابط ایران و ونزوئلا را باید یک رابطه راهبردی برای هر دو حکومت تعریف کرد. جدای از سرمایهگذاریهای اقتصادی هنگفت ایران در این کشور، حکومت ایران میکوشد که تجربه نیروی میلیشیای بسیج را به این کشور منتقل کند. چاوز هم با توجه به قدرتگیری روزافزون مخالفانش در این کشور به سرعت میکوشد که تشکیلات سازمانی این نیروی ملیشیا را که از همفکران و طرفدارانش تشکیل شده، هر چه زودتر وارد صحنه سیاسی این کشور کند. البته در قبال کمکهای اقتصادی و نظامی ایران به ونزوئلا، چاوز هم با ایفای نقش در کماثر کردن تحریمهای جهانی بر ضد ایران که از سوی شورای امنیت وضع شدهاند، محبت رهبران ایران به خود و کشورش را بیپاسخ نگذاشته است. هوگو چاوز همچنین روابط ویژهای با محمود احمدینژاد دارد. وی در یکی از اظهاراتش گفته بود که محمد خاتمی دوست خوب اوست؛ اما محمود احمدینژاد همانند برادرش میماند. شخصیت پوپولیستی هر دو رییسجمهور باعث شده که در بسیاری از جهات در تدوین و اعمال سیاستهای داخلی و خارجی به مانند یکدیگر عمل کنند.
هوگو چاوز از معدود رهبران خارجی بود که انتخاب دوباره محمود احمدینژاد را به او تبریک گفت و اعتراضات مردم ایران را نسبت به آنچه که تقلب در انتخابات خوانده شد، مورد انتقاد قرار داد. چاوز همچنین با مقوله کودتا آشناست. او در سال ۱۹۹۲ برای کسب قدرت، کودتای نظامی را تدارک دید که به شکست انجامید؛ اما در سال ۱۹۹۹ موفق شد به ریاست جمهوری ونزوئلا برسد و تا کنون در همین سمت هم باقی مانده است. وی در ماه فوریه گذشته با برگزاری یک همهپرسی، محدودیت قانونی انتخاب دوباره یک فرد به ریاست جمهوری ونزوئلا را لغو کرد و منتقدان او معتقدند که هدف چاوز از این اقدام، تصدی مادامالعمر بر کرسی ریاست جمهوری این کشور است. بیشک هوگو چاوز زمینهساز گسترش روابط دولت ایران با شماری از دولتهای چپ در آمریکای لاتین شده است. مقامات دولت ایران هم علیرغم مخالفت گروهی از کارشناسان اقتصادی و سیاسی از حضور در آن بخش از جهان که همخوانی چندانی با منافع ملی کشور ندارد، همواره از حضور خود در آمریکای لاتین و ارتباط با کشورهای فقیر آن منطقه به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی خود یاد میکنند. دکتر رضا تقیزاده استاد اقتصاد انرژی و تحلیلگر مسائل سیاسی، درباره هدف از سفرهای چندین و چند باره رؤسای جمهور ایران و ونزوئلا به کشورهای یکدیگر میگوید:
همکاریهای ایران با ونزوئلا بخصوص در چهار سالهی رییس جمهوری احمدینژاد بیشتر از گذشته توسعه پیدا کرده است. ضمن اینکه دو کشور مکمل اقتصاد همدیگر هم نیستند، ولی نقطهنظرهای مشترک سیاسی آنها را به همدیگر نزدیک کرده است. چاوز دردوران بوش ضد آمریکا بود و سیاست ضد آمریکایی محمود احمدینژاد هم به هر حال برای بقیهی دنیا روشن بوده است. ضمن آن که هر دو رییسجمهور گرایشهایی به سمت چپ سیاست دنیا هم دارند و زمینههای مشترکی برای فعالیت هم در طول چهار سال گذشته پیدا کردهاند. مثلاً آقای چاوز در همین سفر آخرش قبل از ایران از دمشق بازدید کرده بود و یکی از زمینههایی که ایران به آن به عنوان راه توسعهی فعالیت با ونزوئلا فکر کرده است، انجام پروازهای مستقیم بین تهران - دمشق و بین تهران - کاراکاس است. این همکاریها اگر شکل نظامی پیدا کند، با وجود تحریمهایی که علیه ایران اعمال میشود، ایران به نوعی میتواند با انجام این پروازها این تحریمها را دور بزند و همین طور با توسعهی همکاریهای بانکی به صورت غیر مستقیم، ونزوئلا میتواند به این نیازهای ایران در بازار آمریکای لاتین کمک کند و ایران هم متقابلاً با همکاریهای صنعتی با ونزوئلا به بخش در ضمن هر دو کشور به هر حال عضو اوپک هم هستند. اگرچه نه ونزوئلا و نه ایران با وجود میزان بالای تولید نفت آنها و اینکه هر دو کشور مؤسس اوپک بودهاند، در تعیین سیاستهای اوپک نقش عمدهای ندارند. این همکاریهای آنها در درون اوپک هم زمینهای است برای همکاریهای مشترکی که چاوز و احمدینژاد میتوانند راجع به آنها فکر کنند. میزان سرمایهگذاری ایران در ونزوئلا به مراتب بیشتر از سرمایهگذاری ونزوئلا در ایران است، جدای از همکاریهای اقتصادی و نظامی چه اهداف استراتژیک دیگری متصور است؟ کارهایی که ایران در ونزوئلا انجام میدهد، از جمله ایجاد کارخانهی اتومبیلسازی در این کشور، تصور نمیکنم چیزی باشد که ونزوئلا از طریق کشورهای دیگر نتواند پیدا کند. ولی به بهانهی توسعهی همکاریهای فنی و سرمایهگذاریهای مشترک، ایران میتواند از طریق گشایش اعتبار به بقیهی نیازهایی برسد که شاید به طور مستقیم مورد تردید قرار بگیرد. به این ترتیب که به بهانهی مثلاً سرمایهگذاری در واحدهای صنعتی ونزوئلا، خریدهایی را در آمریکای جنوبی انجام دهد و حسابهای بانکی باز کند که در شرایط متعارف ممکن است مورد سوء ظن قرار گیرد. این شاید یکی از دلایلی باشد که ایران به افزایش سرمایهگذاری در ونزوئلا علاقهمند است.
ضمن آنکه ونزوئلا هم میتواند پایگاهی برای تأمین بخشی از نیازهای برنامهی توسعه اتمی ایران به مواد خام باشد. با توجه به اینکه بعضی از کشورهای آمریکای لاتین، حتی ونزوئلا، دارای منابع اورانیوم خام هستند و ایران برای به دست آوردن کیک زرد و مواد خام اورانیوم دچار مشکل است، این نیاز هم میتواند باز به ایران کمک کند و پرداختهایی که برای این کار صورت میگیرد، در صورت نسبتاً بزرگتر بودن حجم سرمایهگذاری تا حدودی قابل پنهان کردن است. با توجه به اینکه سنخیتی بین اقتصاد ایران و ونزوئلا وجود ندارد، منافع ملی و صرفهی اقتصادی ایران در منطقه آمریکای لاتین چگونه تأمین میشود؟ ایران اصلاً فاقد بضاعت سرمایهگذاری خارجی است. ایران یک کشورسرمایهپذیر است. اقتصاد ایران متأسفانه آن قدر رشد نکرده است که بر خلاف بقیهی کشورهای نفتخیز منطقه مثل عربستان سعودی و کویت و امارات و قطر که دارای بضاعتهای بسیار گسترده برای سرمایهگذاری خارجی هستند، با هدف پیدا کردن سود اقتصادی مبادرت به سرمایهگذاری کند. با توجه به اینکه ایران خود برای توسعهی منابع نفت و گازش تشنهی سرمایهگذاری خارجی است و تا کنون از هدفهای اعلامشدهاش عقب مانده است، هدفهای سرمایهگذاری ایران اغلب هدفهایی سیاسی است. بنابراین ایران اگر مبادرت به سرمایهگذاری در کشوری مثل ونزوئلا میکند در حقیقت تأمین هدفهای سیاسی و هدفهای جنبی آن است که این سرمایهگذاری را توجیه میکند. ایران به نوعی نفوذ در آمریکای جنوبی را در مقابله با نفوذ اسراییل و بخصوص به چالش کشیدن آمریکا در حیاط خلوت خودش هم تلقی میکند و به نوعی باعث آزار عصبی آمریکا میخواهد شود که به این نکته هم خانم کلینتون در موردی پاسخ گفت. به زودی نشست سران کشورهای «۲۰ اقتصاد بزرگ جهان» (موسوم به «جی ۲۰») برگزار خواهد شد. محمود احمدینژاد و هوگو چاوز پیشتر نسبت به نشست گروه «جی ۲۰» موضع گرفته بودند و هر دو ارزش ملاقات با یکدیگر را به اندازهی نشست کشورهای «جی ۲۰» اعلام کردند. منظور آنها از این موضع گیری چیست؟ شرایط ونزوئلا با ایران در ارتباط با کشورهای «گروه ۲۰» یک تفاوت دارد و آن این که اقتصاد ونزوئلا در اندازهای نیست که خودش را بالقوه در حدی ببیند که مثلاً بتواند در گروه «جی ۲۰» عضویت پیدا کند. ولی با توجه به اینکه ایران به هر حال در نزدیکی و همسایگی ترکیه است و در اندازههای عربستان سعودی و میتوانست به مراتب ازاین اندازهها هم جلوتر باشد، ولی با این حال در گروه کشورهای جی ۲۰ قرار نگرفت؛ چون اقتصاد ایران هم همان طور که گفتم، به دلایلی از اندازههای طبیعی خودش عقب مانده است. با توجه به اینکه تعدادی از کشورهای همسایه ایران و ونزوئلا در گروه «جی ۲۰» حضور دارند، میتواند دلیلی بر موضعگیری باشد. ضمن اینکه به هر حال با توجه به تضادی که میان ایران و آمریکا وجود دارد و سیاستهایی که «گروه ۲۰» علیه برنامهی توسعهی اتمی ایران اعلام کرده، حمایت آقای چاوز از آقای احمدینژاد در تقابل با «گروه ۲۰» به نوعی همدردی سیاسی است. |
نظرهای خوانندگان
"حکومتهای ایران و ونزوئلا از هم چه میخواهند"
سوال خیلی خوبی است!
اما من یک سوال بهتر دارم:
این دو حکومت از جان ملتهایشان چه می خواهند؟
-- کنجکاوالسلطنه، فضولباشی، حاکم قنوات ، Sep 8, 2009 در ساعت 11:12 AMاز قدیم گفتند که باز با باز و کبوتر با کبوتر کند پرواز
-- رویا ، Sep 8, 2009 در ساعت 11:12 AMاگر خوب دقت کنید میبینید چاوز و احمدی نژاد چقدر وجه مشترک باهمدیگه دارند.این دو باهم برادر میباشند مادرشون یکی یه وپدرشون هم(پیدا کنید پرتقال فروش را)ببینید چطور برادروار همدیگر را درآغوش گرفته اند.
-- alibaba ، Sep 9, 2009 در ساعت 11:12 AMkam bood jen o pari yeki ham az divar parid
-- بدون نام ، Sep 9, 2009 در ساعت 11:12 AMin hekayat e in mardak avazi ye ke too in mamlekat chi mikhad