رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسيقی فيلم > قطعات موسیقی کلاسیک در سینما | ||
قطعات موسیقی کلاسیک در سینماپرویز جاهدjahed@radiozamaneh.com
استفاده از آثار و قطعات موسیقی کلاسیک بسته به داستان و فضای فیلم در سینما امری رایج است و بسیاری از فیلمسازان مشهور این کار را کردهاند و میکنند. گاه شده است که کنسرتو پیانویی از ویوالدی، آداجیویی از موتزارت و سوناتی از بتهوون را در فیلمها شنیدهاید و ارتباطی تنگاتنگ بین آن قطعه کلاسیک و دنیای فیلم و شخصیتهای آن احساس کردهاید. این بار میخواهم به برخی از قطعات معروف کلاسیک که در فیلمهای سینمایی از آنها استفاده شده، بپردازم.
اديسه فضايی نخستین قطعه، قطعهای است از ریچارد اشتراوس با عنوان «چنین گفت زرتشت» که استنلی کوبریک در فیلم اودیسه فضایی ۲۰۰۱ از آن استفاده کرده است. اودیسه فضایی یکی از نمونههای پیشگام و درخشان سینمای علمی تخیلی با درونمایههای فلسفی درباره تکامل انسان، قدرت تکنولوژی و هوش مصنوعی است. فیلمی که همیشه در نظرخواهی منتقدان سینمایی جهان در مرتبههای بالا قرار گرفته و یک شاهکار سینمایی ارزیابی شده است. اودیسه فضایی ۲۰۰۱ از نظر روایت داستانی، فیلم غیر متعارفی است و در آن دیالوگ به مفهوم کلاسیک و دراماتیک آن وجود ندارد؛ یعنی دیالوگی که پیش برندهی داستان و گرهگشای رمز و رازهای آن باشد. به جای آن، موسیقی در آن نقش مهمی دارد. کوبریک ابتدا از الکس نورث، آهنگسازی که برای فیلمهای اسپارتاکوس و دکتر استرنج لاو موسیقی ساخته بود، درخواست کرد که برای این فیلم هم موسیقی بنویسد. اما در پایان کار از آن صرف نظر کرد و به جای آن از برخی قطعات کلاسیک معروف استفاده کرد. کوبریک سالها بعد در گفتوگویی با میشل سیمون، منتقد فیلم فرانسوی در این باره چنین گفت: «آهنگسازان ما هر چه قدر خوب باشند، اما بتهوون، موتزارت یا برامس نمیشوند. چرا باید از موسیقیهای نه چندان خوب استفاده کنم؛ در حالی که آثار ارکسترال بزرگی از گذشته و امروز در دسترس است؟» در فیلم اودیسه فضایی، قطعاتی از آهنگسازان بزرگ کلاسیک از جمله آرام خاچاطوریان، یوهان اشتراوس و ریچارد اشتراوس را میشنوید. قطعهی «چنین گفت زرتشت» اثر ریچارد اشتراوس در واقع به عنوان تم محوری و موتیف اصلی در فیلم استفاده شده است. اشتراوس این قطعه را با الهام از کتاب «چنین گفت زرتشت»، اثر نیچه نوشته است. این قطعه را با اجرای اپرای دولتی مجارستان میشنویم.
گزارش اقليت استیون اسپیلبرگ نیز همانند کوبریک در فیلمهایش اغلب از قطعات مشهور کلاسیک استفاده میکند. «گزارش اقليت» (Minority Report) با بازی تام کروز؛ یک فیلم پلیسی علمی تخیلی آیندهنگرانه است که داستان آن در سال ۲۰۵۴ اتفاق میافتد. قطعهی کلاسیکی که بهطور متناوب در فیلم شنیده میشود، قطعهای سمفونیک از فرانتز شوبرت، آهنگساز بزرگ اتریشی است با عنوان سمفونی شماره هشت که به سمفونی ناتمام مشهور است. جان ویلیامز آهنگساز اين فیلم، اين سمفونی را مبنای موسیقی اين فيلم قرار داده و قطعات ارکسترال تازهای نوشته که قسمتهای آوازی آن را نیز دبورا ديتريش خواننده آلمانی اجرا کرده است. سمفونی ناتمام شوبرت با اجرای ارکستر فيلارمونيک بوداپست را میشنوید.
با چشمان کاملاً بسته اما فیلم «با چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shot)، آخرین فیلم استنلی کوبریک استاد مسلم سینماست که وی در سال ۱۹۹۹، اندکی قبل از مرگش ساخت. تریلری اسرارآمیز بر اساس داستانی از آرتور اشنیتسلر، نویسنده اتریشی با بازی تام کروز در نقش بیل هارفورد. با این تفاوت که داستان اشنیتسلر در وین سالهای دههی ۲۰ میگذرد و فیلم کوبریک در نیویورک اواخر دههی ۹۰. در این فیلم نیز کوبریک همانند اودیسه فضایی از قطعات کلاسیک مشهوری استفاده کرده است؛ از جمله والس شماره دو شوستاکوویچ برای تیتراژ اول فیلم و سولو پیانو فرانتس لیست برای صحنهی مردهشویخانه. کوبریک همچنین از رکوئیم مشهور موتزارت برای صحنهای که تام کروز به کافه وینی میرود و از مرگ مندی (زنی که در مهمانی ويکتور زيگلر به خاطر استفاده بيش از حد مواد مخدر در حال مرگ بود و تام کروز نجاتش داد) مطلع میشود، استفاده کرد. رکوییم، آخرین اثر موتزارت پیش از مرگ و یکی از درخشانترین و بیبدیلترین آثار او است. موومان ششم این رکوییم را با عنوان «Rex Tremendae» با اجرا ارکستر سمفونیک رادیو برلین میشنویم.
اينک آخرالزمان وال کوره (Die Walküre) یا ندیمههای اودین، دومین بخش از اپرای چهار قسمتی حلقه نیبلونگ اثر ریچارد واگنر آهنگساز آلمانی است. اپرايی که واگنر در طی 26 سال يعنی از ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۴ نوشت و نشانگر ذهن خلاق و پيچيده او در آهنگسازی و بهرهگيری از منابع ادبی و اساطير آلمانی است. «سوارکاری ندیمههای اودین» (Ride of the Valkyries)، عنوان شروع پردهی سوم از این اپراست که در فیلمهای زیادی از آن استفاده شده است. از جمله تولد یک ملت ساخته دی دبلیو گریفیث؛ جارهد، برادران بلوز، خداوندگار جنگ و اینک آخرالزمان (Apocalypse Now) «اینک آخرالزمان» ساختهی فرانسیس فورد کاپولا، برندهی نخل طلای فستیوال کن ۱۹۷۹ و یکی از مهمترین فیلمهایی است که درباره جنگ ویتنام ساخته شده است. کاپولا این فیلم را براساس رمان «در دل تاریکی» اثر جوزف کنراد ساخته و ماجرای افسری آمریکایی به نام بنجمین ال ويلارد است که برای ترور کلنل والتر کورت، افسر دیوانه و شورشی آمریکایی به درون جنگلهای ویتنام میرود. کاپولا قطعهی سوارکاری ندیمههای اودین را در صحنه حملهی اسکادران هلیکوپتر آمریکایی به دهکده ویتنامی استفاده کرده است. روح حماسی، سلحشورانه و پر تحرک این قطعه ارکسترال با صحنهی پرهیجان پرواز هلیکوپترها برفراز جنگلهای ویتنام هماهنگی شگفتانگیزی دارد، با اجرای ارکستر سمفونيک بوداپست. |