رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسيقی فيلم > لالايی شيطان | ||
لالايی شيطانپرويز جاهدبچهی رزمری (Rosemary’s Baby) ساختهی رومن پولانسکی (Roman Polanski) از نمونههای درخشان سينمای وحشت است. در برنامهی اين هفتهی موسيقی فيلم، قسمتهايی از موسيقی اين فيلم تکاندهنده و دلهرهآور را که ساختهی آهنگساز لهستانی کريستوف کومدا (Krzysztof Komeda) است، خواهيد شنيد.
برای شنيدن «اينجا» را کليک کنيد. بچهی رزمری در واقع نخستين فيلم هاليوودی رومن پولانسکی بعد از مهاجرت به آمريکاست و به همراه محلهی چينیها (China Town) از موفقترين آثار آمريکايی اين فيلمساز برجستهی لهستانی محسوب میشود.
در فيلم بچهی رزمری نيز رزمری زن معصوم و سادهای است که به تدريج سلامت عقلی خود را از دست میدهد و به مرز جنون و پارانويا میرسد. اين فيلم بر اساس رمان ايرا لوين (Ira Levin) ساخته شده اما ذهنيت بدبينانه، تيره و خشن پولانسکی، بعد ديگری به آن بخشيده است. ويژگی مهم بچهی رزمری و تفاوت آن با فيلمهای ديگر سينمای وحشت در رويکرد واقعگرايانه پولانسکی به اين ژانر است. به اين معنی که فيلم از عناصر و نشانههای رايج و معمول سينمای وحشت فاصله میگيرد. با اينکه موضوع فيلم مربوط به شيطانپرستان و جادوگران است اما هيچ کاراکتر به ظاهر شيطانی در فيلم وجود ندارد. برخلاف معمول فيلمهای ترسناک، هيچ لوکيشن عجيب و غريب، گوتيک ومرموزی در فيلم نيست و بيشتر حوادث در آپارتمان شيک و نسبتاً مجلل رزمری يا در خيابانهای نيويورک اتفاق میافتد. فيلم با اسبابکشی زوج جوان به آپارتمان جديدشان شروع میشود. آسمان آبی و آفتابی است و نور دلپذيری اتاق را روشن کرده. همه چيز حکايت از دنيايی گرم و پرنشاط دارد اما به تدريج وضعيت تغيير میکند و نشانههای شر آشکار میشود. دوستی و صميميت و مهربانی اغراقآميز همسايگان پير رزمری غيرعادی و سوءظنبرانگيز است. آنها مرتب رزمری و شوهرش را به شام و نوشيدن مشروب دعوت میکنند. مراسمی که نشانههايی از يک آيين فرقهای است. در واقع شيطان در قالب همسايگان و شوهر مهربان و دلسوز و با لبخند به سراغ رزمری میآيد.
رزمری که در کابوس خود به وسيلهی شيطان حامله میشود به تدريج احساس میکند که در فضايی شوم و سرکوبکننده قرار گرفته است. همسايگان پير که نگران سرنوشت بچهاند، مرتب او را زير نظر دارند. رزمری پی میبرد که ناخواسته وارد دنيای شيطانپرستان شده است و آنها قصد دارند به کمک شوهرش فرزندش را برای شيطان قربانی کنند. بچهی رزمری نخستين فيلمی است که در بارهی تولد ضد مسيح در سينما حرف میزند. بعد از اين فيلم است که فيلمهای جنگير و طالع نحس بر اساس ايدهی ضد مسيح ساخته میشوند.
موسيقی کريستوفر کومدا نيز که با لالايی آرام و ملايمی شروع میشود به تدريج با تغيير فضای فيلم لحن مرموز، شيطانی، و دلهرهآوری پيدا میکند. تم رزمری که همان تم لالايی است، تمی است که همهی قطعات فيلم را به هم متصل میکند. ملودیای آرام و لطيف که بر شکنندگی و آسيبپذيری شخصيت رزمری تأکيد دارد.
در يکی از صحنههای فيلم که مربوط به کابوس رزمری است و شکلی سوررئاليستی دارد، او را میبينيم که بر تخت دراز کشيده و اتاقش به تدريج در آب غرق میشود. ناگهان رزمری خود را در محاصرهی شيطانپرستان و در يک مراسم آيينی شيطانی میبيند که در آن شوهرش به يک حيوان اهريمنی تبديل شده و به او تجاوز میکند. قطعهی خواب (Dream) که برای اين صحنه ساخته شده ترکيبی از موسيقی جاز، سينتی سايزر، و نجواهايی است که کيفيتی گوتيک، شوم، و دلهرهآور دارد. و فضای شيطانی حاکم بر صحنه را تقويت میکند. موسيقی کومدا، رشد تدريجی اضطراب و پارانويا را در رزمری به خوبی منتقل میکند. با اينکه پولانسکی موفقيت فيلم را مديون موسيقی آن و تخيل خلاقانهی کومدا میداند، اما نمیتوان کارگردانی استادانهی او را در خلق فضايی شوم و دلهرهآور و بازيگری درخشان و متقاعدکنندهی ميا فارو را در نقش زنی معصوم و بیپناه که قربانی خواست شيطانپرستان میشود، فراموش کرد. در واقع با فيلم بچهی رزمری است که ميا فارو از يک هنرپيشهی معمولی سريالهای تلويزيونی مثل پيتون پليس (Pyton Place) به يک ستارهی سينما تبديل میشود. قطعات panicو What have you done to its eyes از ساوند ترک فيلم، از ترسناکترين قطعات موسيقی فيلم بچهی رزمری است. قطعاتی که تمام ترس، وحشت، و اضطراب درونی رزمری را منعکس میکند و بيانگر حقيقت هولناکی است که در پايان فيلم برای او آشکار میشود. |