رادیو زمانه > خارج از سیاست > خطاهای روزمره > محتمل یا قطعی | ||
محتمل یا قطعیمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comخیلی از استدلالهایی که در زندگی روزمره به کار میبریم بر اساس احتمال هستند. یعنی به جای اینکه از وقوع حتمی و قطعی یک اتفاق حرف بزنیم، به این اشاره میکنیم که چقدر احتمال دارد آن اتفاق رخ دهد.
اما گاهی بر اساس همین گزارههای احتمالی، اشتباههای زیادی هم مرتکب میشویم. مشکل اینجاست که در چنین استدلالهایی فرض میکنیم به این دلیل که چیزی ممکن است یا احتمال دارد اتفاق بیفتد، پس حتماً زمانی اتفاق خواهد افتاد. ساختار چنین استدلالی به این شکل است که «اتفاق الف احتمال وقوع دارد. پس اتفاق الف قطعاً رخ خواهد داد». در واقع در این نوع استدلال احتمال بالای رخ دادن یک رویداد با رخ دادن قطعی آن یکی فرض شده است. یا اینکه فرض میشود وقتی رویدادی با یک احتمال بسیار بالا قرار است اتفاق بیفتد، پس بالاخره یک روز اتفاق میافتد. برای مثال ممکن است کسی استدلال کند «هکرهای زیادی از اینترنت استفاده میکنند. پس اگر از روشهای امنیتی استفاده نکنید کامپیوتر شما دیر یا زود هک خواهد شد.» در واقع این استدلال احتمال بالای وقوع یک رویداد را با اتفاق افتادن قطعی آن یکی فرض کرده است. این استدلال میتواند در مورد احتمالهای خیلی پایین برای وقوع یک رویداد هم به کار رود. به عنوان مثال ممکن است شخصی بر اساس این استدلال که احتمال مبتلا شدن به یک بیماری واگیردار مثل سل در کشورش خیلی پایین است، واکسن سل به بچهاش تزریق نکند، با این دلیل که وقتی احتمالش خیلی پایین است یعنی هیچ وقت اتفاق نخواهد افتاد. این نوع استدلالها همگی اشتباه هستند و مغالطه «استدلال بر اساس احتمال» نام دارند. اشتباه این نوع استدلالها اینجاست که مفهوم احتمال و امکان وقوع را درست به کار نمیبرند.
در واقع احتمالهای خیلی بالا را با احتمال یک و احتمالهای خیلی پایین را با احتمال صفر اشتباه میگیرند. در مثال اول در مورد هکرها یک نوع ترس و توهم و بدبینی وجود دارد که در همه چیز بدترین وجه آن در نظر گرفته میشود. یعنی استدلال کننده فرض میکند بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد حتماً اتفاق خواهد افتاد. این نوع استدلال را مخصوصاً کسانی به کار میبرند که حاضر نیستند هیچ کار تازهای انجام دهند به این دلیل که احتمال دارد شکست بخورند. در حالیکه فقط احتمال وقوع شکست را خیلی بالا و قطعی فرض کردهاند. در مثال دوم هم نوعی بیخیالی و خوشبینی هست که فرض میکند همه چیز به خوبی و طبق انتظار پیش خواهد رفت. این نوع استدلالهای خوشبینانه هم استدلالهای خطرناکی برای کسانی هستند که به آنها استناد میکنند و بر اساس آنها تصمیم میگیرند. در واقع ممکن است عواقب بدی برای کسی که احتمال وقوع چیزهای ناخوشایند را نادیده میگیرد داشته باشد. این نوع استدلال را معمولاً کسانی به کار میبرند که مثلاً داراییشان را روی چیزهای غیرمطمئن سرمایهگذاری میکنند و فرض میکنند با اینکه احتمالش خیلی پایین است اما بالاخره حتماً روزی پول زیادی به دست خواهند آورد. در هر حال هر دوی این نگرشها غیر واقعبینانه هستند به این دلیل که استدلالکننده تصور درستی از احتمال ندارد. برای مطالعه بیشتر: • Appeal to probability |
نظرهای خوانندگان
sarkaar xaanom aqdami man az neweshte haaye shomaa bahre mibaram agar che xod niz _baa tavajoh be Reference ke daade id -az Wikepedia migirid va hattaa gaah nemune haayi ke mi aavarid az hamaan manba, ast baa in hame dastetaan dard nakonad chon tahsilkardegaan e maa niz be xaandane chonin neveshte haayi niyaazmandand
-- بدون نام ، Oct 23, 2008 در ساعت 01:20 PMمن الان اتفاقی روی این نوشته در بخش اندیشه کلیک کردم و بعد از خواندنش اصلا نمیدانم چه فکری بکنم. آیا این نوشته برای بچه های اول دبستان نوشته شده؟ آیا بچه های اول دبستان هم جز مخاطبان بخش اندیشه زمانه هستند؟ آیا رادیو زمانه فکر میکند تفکر ایرانیها اینقدر عقب مانده است که باید مسایل پیش پا افتاده ای را از ویکیپدیا ترجمه کند و به افزایش درک خوانندگانش کمک کند؟
یک نگاه به مقالات پرخواننده تر (و پر کامنت تر) بخش اندیشه بیاندازید. مثل مقالات هویت تاریخی دین و مقاله مهدویت و شمار ایمه تا تصوری از خوانندگان بخش اندیشه پیدا کنید.
میدانیم که خواسته اید مقالات سبکتر فکری هم داشته باشید ولی لطفا به سطح روزنامه دیواری دبستان نزول نکنید.
-- مینا جواهری ، Oct 23, 2008 در ساعت 01:20 PMدر رادیو زمانه مد شده است که به وکی پدیا ارجاع داده می شود. من از جامعه ی دانشگاهی اروپا صحبت نمی کنم که در مورد عدم ارجاع به وکی پدیا بخاطر غیر دقیق بودنش نوعی اجماع کلی وجود دارد. (بخاطر دارم در یکی از سمینارها، دانشجویی که این کار را کرده بود توسط استاد مربوطه چنان به باد انتقاد گرفته شد که به گریه افتاد!) حتی در جامعه ی رسانه ای و روزنامه نگاری نیز از ارجاع به وکی پدیا پرهیز می شود. البته این قضاوت را من فقط در مورد دو زبان آلمانی و انگلیسی می توانم بکنم که تا حدی با آنها آشنایی دارم.
-- بدون نام ، Oct 24, 2008 در ساعت 01:20 PMسلام
بعد از 41 درس خیلی علاقه داشتم بتونم پیغام قبلی رو مورد کنکاش و موشکافی قرار بدم و نکته ها و مغالطه ها شو روشن کنم . کار آسونی نیست البته :(
ولی حرفای ایشون عینا شبیه کسیه که اتفاقی و کاملا اشتباهی وارد یک کلاس دانشگاه شده باشه و بدون اینکه از موضوع هیچ سر دربیاره سر استاد داد بزنه که این مطالب پیش پا افتاده چیه شما میگین برید بیرون ببینید روزنامه ها چه چیزای خوبی نوشتن و مردم هم هی دارن میخرند و میخونن
قدر مسلم اینه که درک عمیق احتمالات برای فارغ التحصیل های رشته ریاضی هم کار آسونی نیست.
به احتمال قریب به یقین فایل صوتی مربوط به این نوشته نیست و یحتمل که مربوط به درس 42 باشد :)
-- قدیمی ، Oct 24, 2008 در ساعت 01:20 PMدو نکته در مورد فایل صوتی به نظرم می رسد یکی مفهوم منطقی "و" و "یا" And- Or است که آنها هم گرچه ساده به نظر میرسند ولی از پیچیدگی خاص خود برخوردارند. "و" منطقی در مورد دو مثال یاد شده است که باعث اغلب جواب های غلط می شود . نکته دیگر فرق ریختن دو تاس به عنوان دو رویداد کاملا مستقل با دو رویدادی است که میتوانند با یکدیگر رابطه متقابل و منطقی داشته باشند . بدین دلیل است که در علم احتمال قوانین توزیعی از قبیل توزیع نرمال (یکنواخت) یا توزیع معروف به پواسون وجود دارد که تبیین نحوه بروز احتمال بر اساس محاسبات آماری است .