رادیو زمانه > خارج از سیاست > خطاهای روزمره > میانجیگری | ||
میانجیگریمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comریشسفیدی و میانجیگری یکی از ویژگیهای تحسینشده فرهنگ ما به شمار میرود. معمولاً وقتی بین دو نفر یا دو گروه اختلافی به وجود میآید، فرد یا شورایی به صورت داوطلبانه یا به خواست طرفین، مسوولیت حل اختلاف میان آن دو را به عهده میگیرد.
یکی از مشخصههای اصلی این نوع حل اختلافها که در بیشتر آنها رواج دارد، این است که طرفین را تشویق میکنند تا قسمتی از ادعای خود را کنار بگذارند و به یک وضعیت میانی راضی شوند. جمله رایج در این حل اختلافها آن است که «نه حرف شما، نه حرف ایشان» و به این ترتیب انتظار میرود هر کدام تا حدودی از حق و ادعای خود صرف نظر کنند. گاهی به دلایل عملگرایانه میتوان چنین رویکردی را در موضوعات روزمره و حتی سیاسی و اجتماعی پذیرفت. برای مثال اگر در تقسیم یک تکه نان یکی از طرفین تمام نان را بخواهد و طرف دیگر فقط نیمی از آن را، میتوان گفت تصمیم معقول آن است که نان به نسبت سه به یک بین آنها تقسیم شود. این راه حل در چنین مسالهای یک روش میانی به شمار میرود که ممکن است براساس شواهد و دلایل موجود روش معقولی هم نباشد. بنابراین همیشه نمیتوان بر این اساس قضاوت کرد و در بسیاری از موارد چنین تصمیمگیریهایی اشتباه هستند. درواقع ممکن است در یک مشاجره، مناظره یا اختلاف نظر فقط ادعای طرف الف یا فقط ادعای طرف ب درست باشد. به این ترتیب نمیتوان با ترکیب ادعاهای آنها ادعای تازهای به دست آورد و بهعنوان ادعای درست مطرح کرد. فرض کنید یکی از دو طرف بگویند آرسنیک، غذایی خوشمزه و بسیار مفید برای بدن است. طرف دیگر نیز ادعا کند آرسنیک، مادهای سمی و مرگبار است. در چنین موردی واضح است که نمیتوان حد وسط را در نظر گرفت، درواقع در چنین موردی تنها یکی از ادعاها درست است. درواقع تلاش برای آشتی دادن این دو ادعا یک اشتباه استدلالی است که مغالطه «استدلال برای تعدیل» نام دارد. این مغالطه با نامهای دیگری مانند «توافق کاذب» یا «مغالطه خاکستری» هم شهرت دارد.
مغالطه خاکستری به این معنی است که برای پرهیز از سیاه و سفید دیدن و درواقع برای اجتناب از مغالطه یکجانبهنگری، به اشتباه سیاه و سفید را در یک بحث با هم ترکیب میکنند تا به یک دیدگاه خاکستری دست پیدا کنند. اما این دیدگاه خاکستری لزوماً درست نیست و گاهی رویکرد سیاه، یا رویکرد سفید به تنهایی درست هستند. به این ترتیب چنین عقیدهای بهعنوان یک نظر خوب و قابل قبول در تمام موضوعات پذیرفته میشود که زیادهروی در هیچ جا خوب نیست. برای مثال بحث سقط جنین را در نظر بگیرید که موضوع مناقشهبرانگیزی به شمار میرود. دیدگاه فمینیستها، متفکران، سیاستمداران و جامعهشناسان درباره این موضوع طیف گستردهای را تشکیل میدهد که از ممنوعیت کامل سقط جنین تا آزادی کامل آن متغیر است. حال با توجه به این دو ادعا و برای پرهیز از افراط و تفریط ممکن است بگوییم دیدگاه درست چیزی میان این دو ادعاست. اما درواقع این استدلال درستی برای چنین دیدگاهی نیست و حتی اگر این دیدگاه درست باشد، دلایل و شواهد دیگری به جز «استدلال برای تعدیل» نیاز دارد. برای مقابله با چنین مغالطهای و همچنین برای پرهیز از اینکه خودمان هم آن را مرتکب شویم، نکات مهمی را باید در نظر داشته باشیم. نکته اول آن است که هیچ دلیلی برای این ادعا وجود ندارد که دیدگاههای حدی و به قول معروف دیدگاههای افراطی همواره نادرست هستند. به همین دلیل برای رد و نشان دادن نادرستی این ادعاها که ممکن است دیدگاههای طرفین یک مناظره باشند، باید دلایل و شواهد مربوطی ارایه دهیم. مهمتر از همه باید توجه داشته باشیم تعدیل دیدگاهها و میانجیگری ممکن است در موضوعات سیاسی و اجتماعی و حتی روزمره کاربرد عملی و استراتژیک داشته باشد، اما چنین عملکردی از نظر منطقی بههیچوجه پذیرفته نیست. بنابراین حداقل در بحثهای نظری باید از چنین مغالطهای پرهیز کرد. برای مطالعه بیشتر • Argument to moderation |
نظرهای خوانندگان
با سلام
-- مسعود ، Jun 17, 2010 در ساعت 02:15 PMلطفا پی دی اف
خطاهای روزمره را برایم میل کنید
فوق العاده است
خانم اقدمی
از زحمات فکری شماسپاسگزارم
با احترام
مسعود