رادیو زمانه > خارج از سیاست > خطاهای روزمره > فضلفروشی | ||
فضلفروشیمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.com
توسل به واژگان پیچیده و اصطلاحات تخصصی یک رشته خاص، آن هم برای مخاطبانی که چیز زیادی از آن رشته نمیدانند عمل رایجی است. حتماً شما هم از این قبیل جملات از زبان کسانی که ادعایی دارند و قصد اثبات آن را دارند زیاد شنیدهاید. «دانشمندان فهمیدهاند که اگر گرادیان دما را در قطبهای مثبت ماکسیمایز کنند و در این حالت جواب معادله مستقل از زمان را برابر با دمای اتاق قرار دهند تحول عظیمی در رشته ترموالکترودینامیک بوجود میآید.» نظری که برای یکی از مقالههای سایت زمانه گذاشته شده به چنین مشکلی اشاره میکند: «مشكل این آدما اينه كه راجع به هر موضوع سادهای هم كه میخوان حرف بزنند بايد تو چشم خواننده فرو كنند كه ببين من بلدم پساساختارگرايی و ... يعنی چی. اگر ايشون میخواست تو اين نوشته بگه كه شاملو بر خلاف ادعاهاش با زنش روابط خوبی نداشته يا هر چيز ديگه, میشد اين رو بدون اين همه ادا و اطوار و كلمه پرتكردن بيان کنه.» گاهی این افراد برای ادعایشان استدلالی ندارند و برای مستدل جلوه دادن آن اینطور حرف میزنند که مخاطب گمان کند او ادعایی مستدل و درست ارائه داده است. خیلی از اوقات ضعف در استدلال و یا نبودن استدلال با استفاده از کلمات و اصطلاحات سخت و پیچیده پوشانده میشود. این عمل برای مرعوب کردن مخاطب و با استفاده از ناآگاهی یا کم اطلاعی او از اصطلاحات تکنیکی انجام میشود. اشتباه استدلالی در این موارد مغالطه «فضلفروشی» نام دارد. اگر پیچیدهگویی همراه با استدلال باشد هیچ ایرادی نمیتوان به گوینده گرفت. خیلیها عقیده دارند فلاسفه به این دلیل سخت و پیچیده حرفشان را میزنند که اصولا حرفی ندارند و برای پوشاندن مهملبودن حرفهایشان این طور حرف میزنند. اگر آن فلاسفه برای ادعایشان استدلالی نداشته باشند، این عقیده میتواند درست باشد. در این موارد مخاطب احساس حقارت میکند و اصلا از فهم و نقد آن گفته منصرف میشود. گوینده میپندارد اگر منظورش را با جملات و واژگانی ساده و قابل فهم بیان کند دیگران فکر میکنند او چیز زیادی نمیداند و در رشتهاش تخصص ندارد. به همین دلیل است که گاهی حتی وقتی میخواهیم کسی کاری برایمان انجام دهد و اصلا انتظار فضلفروشی و حتی انتظار استدلال هم نداریم با این موارد روبرو میشویم. فرض کنید بیمار شدهاید و نزد پزشک میروید. اینجا شما نه استدلال لازم دارید و نه حرف، تنها عمل او را نیاز دارید، اما با تکگویی طولانی پر از اصطلاحات فنی مواجه میشوید. انگار بدون آن کلمات شما قانع نمیشوید که تن بیمارتان را دست او بسپارید. نقد هم ممکن است به این آفت گرفتار شود، نقدی که پر از اصطلاحات و واژههای تخصصی و سخت و ثقیل باشد راحتتر از نقدی که ساده و روان بیان شده، پذیرفته میشود. مخاطب از نقد اول میترسد و گمان میکند شاید نکتهای در آن باشد که او نمیفهمد و نفهمیدن آن باعث شرمندگی شود، پس آن را میپذیرد حتی اگر حرف بیجایی باشد و اصلا غلط باشد. فضلفروشی و علمزدگی نسبت نزدیکی با هم دارند. از آنجا که علم و گاهی ادبیات و فلسفه نزد مردم مقام بالایی دارند، خیلیها میخواهند با استفاده از کلید واژههای این حوزههای معرفت و دانش، خود را بزرگ جلوه دهند، ادعایشان را موجه کنند، حرفشان را به کرسی بنشانند و شاید کلاس کارشان را بالا ببرند. ظاهرا موفق هم میشوند، اگر موفق نمیشدند که این کار را ادامه نمیدادند. |
نظرهای خوانندگان
سلام
البته جسارت است در مقابل استاد فلسفه - خانم اقدمی - از پوپر مثالی ذکر کنم.
پوپر معتقد بود دشوار نویسی آسان ترین کار است. اما به نظر بنده گاهی همین دشوار نویسی زبان ایدئولوژی میشود.
البته میتوان فلاسفهای را هم نام برد که اساسا با ساده نویسی مخالف بودند و اعتقاد داشتند که ذهن باید به کنکاش و نوعی ورزیدگی برسد که هگل و کانت از آن جملهاند.
این آفت متاسفانه امروزه گریبان خیلی از روشنفکران ما را گرفته که بجای استدلال به واژههای ثقیل و گاه غیر مرسومی رو میآورند که معمولا ربطی به متن و یا نقدشان ندارد و تنها به قصد مرعوب ساختن مخاطب و بعضا همان فضل فروشی از این واژهها استفاده میکنند.
به هرحال این بحث جالبی است و امیدوارم که جنابعالی آن را ادامه دهید.
سپاس
دکتر سروش کامنت گذاشتهاند؟
-- امین ، Aug 2, 2008 در ساعت 04:14 PM. . . . . . .
زمانه ـ نویسنده ی کامنت اشاره ای به دکتر بودن یا نبودن خود نکرده است.
. . . .
گاهی اوقات آدم برای عوام می نویسد ..گاهی اوقات برای خواص..گاهی آدم احساس میکند اگر به قول شما پیچیده تر یا علمی تر سخن بگوید مخاطب تحصیل کرده یا روشنفکر با حرفهایش
-- بدون نام ، Aug 3, 2008 در ساعت 04:14 PMبهتر ارتباط بر قرار می کند..
فکر می کنم بیشترمردم در این دوره زمانه بر عکس قدیم به سطحی از شعور و اطلاعات اجتماعی رسیده اند که صرفا با دیدن و خواندن چند کلمه قلمبه و سلمبه آنها را بدون درک عمقی نمی پذیرند.
یک نوع دیگر این فضل فروشی را نفرموده اید آنهم اینست که بدون آنکه مطلبی را توضیح دهند و برای خواننده موشکافی و قابل فهم کنند یک یا دو جمله از کتابهائی که خوانده اند می آورند تا خواننده را مرعوب کنند . مثل این آقای سروش . که با آوردن جمله ای از پوپر خود را خلاص میکند . در حالی که اثبات خود پوپر جای بحث است چه رسد به جمله ای بعنوان شاهد آوردن .
-- فرهاد- فریاد ، Aug 3, 2008 در ساعت 04:14 PM