رادیو زمانه > خارج از سیاست > خطاهای روزمره > آقای دکتر گفت | ||
آقای دکتر گفتمریم اقدمییکی از روشهای استدلال و ارایه شواهد و دلایل معتبر برای یک ادعا، استفاده از آرا و عقاید افراد متخصص در آن حوزه است.
این افراد در آن زمینه خاص مرجع هستند و میتوان به گفتههایشان ارجاع داد و در حقیقت چنین روشی است که از استدلالهای روزمره تا پژوهشهای تخصصی بسیار رایج است. اما همین ارجاع به نظر افراد متخصص میتواند منجر به اشتباههای استدلالی شود: «پزشک اطفال و وزیر سابق امور خارجه ایران، پس از انتقادات غیرمستقیم از محمود احمدینژاد و نوشتن مقالهای در مورد سیاست بینالمللی ایران، چهره این هفته رادیو زمانه شد.» این جمله ایراد استدلالی ندارد، اما در ضمن پزشک بودن، وزیر سابق امورخارجه هیچ ربطی به اظهارات سیاسی او ندارد. مشکل ادعاهایی شبیه این مثالع استفاده نادرست از نظرهای افراد مرجع است. ساختار کلی چنین استدلالهایی به این شکل است: «مرجع الف باور دارد گزاره ب درست است. پس گزاره ب درست است.» این نوع استدلال مغالطه «توسل به مرجع کاذب» (Appeal to Misleading Authority) نام دارد و از انواع ادعاهای نامربوط به شمار میرود. اما استناد به نظر افراد مرجع تنها در صورتی مغالطهآمیز است که آن فرد صلاحیت لازم در حوزه مورد نظر را نداشته باشد. یعنی در مواردی که مرجعی که به آن استناد میشود اصلاً در آن رشته صاحب نظر نیست و صلاحیت صحبت در آن رشته را ندارد. در این موارد، صرفاً به عنوان یا مقام و منزلت آن شخص توجه میشود، مثل اینکه او دکتر یا مهندس است و یا رییسجمهور است و مقام بالایی از نظر حکومتی دارد، و همین باعث میشود که افراد به اشتباه بیفتند و تصور کنند چون فلان شخص این حرف را گفته، پس حتماً درست است. در صورتیکه باید توجه کرد هر مرجعی تنها صلاحیت اظهارنظر در رشته تخصصی خودش را دارد و نمیتوان از یک کارمند بانک، نسخه سردرد گرفت و یا از پزشک درباره نظریه ذرات بنیادی سوال پرسید. کسانی که میخواهند ادعایشان را با این گونه نقل قولها اثبات کنند، مرتکب مغالطه «توسل به مرجع کاذب» شده اند. رایجترین شکل این مغالطه، استفاده از نقل قولهای مشاهیر علمی، ادبی، هنری و حتی سیاسی برای اثبات ادعاهای روزمره است. مثال جالب چنین استفادهای شبیه این جمله است: «آلبرت اینشتین، نابغه بزرگ قرن بیستم، همیشه از خوردن نوشابههای گازدار اجتناب میکرد. طبق نظر اینشتین، گاز موجود در این نوشابهها، خطر ابتلا به سرطان معده را افزایش میدهد. دقیقاً همین موضوع باعث شد که اینشتین سالم زندگی کند و حتی به قوای مغزی و ذهنی او هم کمک کرد.» حتی اگر موضوعی که به آن استناد میشود درست باشد و برای مثال نوشابه گازدار زیان آور باشد، باز هم نمیتوان با استناد به گفته اینشتین، این ادعا را مطرح کرد. این ادعا فقط به این دلیل مطرح می شود که مردم اینشتین را نابغه قرن میدانند و مدعی میخواهد از این ویژگی استفاده کند. در حالیکه به راحتی میتوان تشخیص داد چنین ادعایی، یک استدلال نامربوط است. در واقع باید توجه کرد هر کسی ممکن است در هر زمینهای اظهارنظر کند، اما نکته مهم این است که کسی نباید از این اظهارنظرها برای اثبات ادعاهایی که دوست دارد، استفاده کند. به همین دلیل در مورد مسایل روزمره که هر فردی میتواند با تفکر و مشاهده شخصی، درستی یا نادرستی ادعایی را تشخیص دهد، توسل به مرجعیت کاربردی ندارد. در این موارد حتی میتوان گفت استناد به نظر افراد متخصص، نوعی مغالطه و توجیه نظرهای شخصی به شمار میرود. حتی در مواردی ممکن است متخصصی در حوزهای که کاملاً به او مربوط است، اظهارنظر اشتباهی مطرح کرده باشد. بنابراین باید توجه کرد ارزش صدق یک گزاره، هیچ ربطی به حمایت و تایید دیگر افراد که ممکن است متخصص هم باشند، ندارد. تایید افراد مرجع و مرتبط با موضوع، تنها احتمال درستی یک گزاره را قوت میبخشد. پس تمام اظهارنظرهای یک مرجع معروف و معتبر را نباید به راحتی و بدون تحقیق قبول کرد. برای مطالعه بیشتر: Logical Fallacy: Appeal to Misleading Authority مغالطهی توسل به مرجعیت شرح مغالطات منطقی: توسل به مرجعیت |