رادیو زمانه > خارج از سیاست > عقايد دينی > بود آیا که درِ «مدرسه»ها بگشایند؟ | ||
بود آیا که درِ «مدرسه»ها بگشایند؟یاسر میردامادیymirdamadi@yahoo.com فصلنامهی «مدرسه» ارگان نسل دوم روشنفکران دینی ایرانی پس از انقلاب، در آستانهی انتشار شمارهی هفتم خود که با برگزاری جشنوارهی مطبوعات نیز مقارن بود، به علت آنچه ترویج افکار الحادی اعلام گردید، توقیف شد. قرار بود بخش پروندهی شمارهی هفتم این مجله به بررسی آرا و افکار «سیمون وی» عارف و الهیدان قرن بیستمی فرانسوی اختصاص یابد. مدرسه، عموماً نشریهای در ادامهی ماهنامهی کیان تلقی میگردید و میتوان آن را «کیانِ پدر» در مقابل مدرسه، که «کیانِ پسر» بود، نامید. کیان، ماهنامهای بود که سالها منبع اصلی نشر افکار و آرای روشنفکران دینی، به طور عام، و آرای عبدالکریم سروش، به طور خاص، بود. کیان نیز همچون فرزند خود به محاق توقیف رفت. علت توقیف آن نشریه چاپ مصاحبهای با نصر حامد ابوزید، قرآنپژوه پر آوازهی مصری بود. ابوزید در آن مصاحبه رأی خود در باب بشری بودن متن قرآن را دیگرباره تکرار کرده بود و ماهنامهی باسابقه و اثرگذار کیان به همین علت توقیف شد. جالب اینجاست که کیانِ پسر نیز به علت مشابهی توقیف شد: انتشار مصاحبهای از محمد مجتهد شبستری، دینپژوه و الهیدان پرآوازهی ایرانی، که گر چه شخصاً از نامیده شدن تحت عنوان روشنفکر دینی ناخرسند است، اما عموما ذیل همین جریان از او نام برده میشود. بخش پروندهی شمارهی ششم فصلنامهی مدرسه اختصاص به طرح و بررسی آرای محمد مجتهد شبستری بود۱. شبستری با تفسیر تجربهی نبوی به مثابهی یک، به اصطلاح، «بلیک» یا «بننگره» آن را محصول شخص پیامبر میداند و جنبهی الهی و قدسی بودن این تجربه را نه در محتوای آن، که قرآن تجلی آن محتواست، بلکه در سائق (drive) و انگیزانندهی محمد (درود بر او) به ادای چنان کلماتی میداند. (پیشتر در همین جا طی مقالهای رای او را در این باب گشوده و کاویدیم.) نتیجهی چنین رأیی، همانند رأی ابوزید، بشری انگاشتن متن قرآن است. ابوزید در مصاحبهای که به توقیف ماهنامهی کیان انجامید، آرای خود و مجتهد شبستری را نزدیک به هم توصیف کرده بود و اکنون این نزدیکی چنان تنگاتنگ تحقق یافته است که به بهانهی هر کدام، مجلهی اثرگذاری به محاق تعطیلی رفته است. نکتهی جالب توجه اینجاست که به تازگی رادیو دولتی گفتگو، برنامهای را به طرح و بررسی آرای مجتهد شبستری اختصاص داده بود و اکنون بخش دیگری از همان حکومت، نشریهای فکری و فرهنگی را به جرم طرح آرای همان فرد، به محاق توقیف میبرد. فصلنامهی مدرسه بر خلاف سلف خود کیان، میکوشید از هر گونه اشارات سیاسی خالی باشد و صرفاً مشیای فکری - فرهنگی پیشه کند. حتی بر کیان نیز، گر چه از اشارات سیاسی خالی نبود، اما رنگمایهی فرهنگی غالب بود. تعطیلی نشریهای که میکوشید رویهای صرفاً فکری - فرهنگی پیشه کند، میزان تحمل حاکمیت را در چنین حوزههایی نشان میدهد. خصوصاً در زمانی که دستهی تیغ بسیار برندهی سانسور و توقیفگری، دیگر نه صرفاً در دست قوهی قضاییه، که اکنون در اختیار وزارت ارشاد نیز هست. مدرسه قرار بود در شمارهی هفتم خود نقدی مفصل بر آرای دینشناختی شبستری منتشر کند که آن را حسن یوسفی اشکوری، از روشنفکران دینی متمایل به ملی - مذهبیها نوشته بود. مدرسه با پدر خواندهی خود کیان، تفاوتهایی هم داشت. مثلاً بر خلاف کیان، نقش مقالات و نوشتههای عبدالکریم سروش در آن کمرنگ بود و به عکس، نقش نوشتههای برخی از منتقدان معتدل روشنفکری دینی، مانند محمدرضا نیکفر، پررنگ گشته بود. نیکفر در یکی از سلسله مقالات خود که در مدرسه منتشر شد، با بیرون کشیدن تبار تاریخی پروتستانتیسم، کوشید نشان دهد که روشنفکران دینی ایرانی، که به تصریح خودشان به دنبال الگویی اسلامی از پروتستانتیسم مسیحیاند، شناخت تاریخی دقیقی از پروتستانتیسم مسیحی ندارند. انتشار چنین آثاری در مدرسه، که آشکارا تباری منسوب به روشنفکری دینی داشت، تحلیلهای برخی دیگر از منتقدان روشنفکری دینی، همچون آرامش دوستدار را (که کل جریان روشنفکری دینی را جریانی صرفاً سیاسی و انحصارگرا تحلیل میکنند) با مثال نقض مواجه میسازد. این رویه، گر چه در کیان نیز سابقه داشت (مانند انتشار آثاری از جواد طباطبایی یا رامین جهانبگلو) اما در مدرسه در حال تبدیل شدن از جایگاهی حاشیهای به جایگاهی کانونی بود. سالهاست که با تعطیلی نشریات مهم و اثرگذار در ایران، خو گرفتهایم: پیام امروز، ایران فردا، کیان، آفتاب، ... و حالا مدرسه. در رثای آنها، که هر کدام خرده چراغی فروزنده در دل شبی دیجور بودند، خموشانه به سوگ میوهی ممنوعهی دانایی نشستهایم. سوگواران تو امروز خموشاند همه خاموشی چراغ مدرسه را خصوصاً به دو دوست بزرگوار، که برافروخته نگاه داشتن چراغ مدرسه، بخشی از زندگیشان گشته بود (دکتر جلال توکلیان و دکتر سروش دباغ) تسلیت میگویم. باشد که روزی، درِ مدرسهای دیگر بگشایند و دگر باره چراغ خرد برافروزند. ۱- کل این پرونده، در بخش اندیشهی رادیو زمانه، به زودی بازنشر خواهد شد. مرتبط: |