اندیشه انتقادی، برنامه ۳۳
توپيکا؛ در جایگاه بحث
محمدرضا نیکفر
شنیدن فایل صوتی
اندیشهی انتقادی اندیشهی سنجنده و سنجیده است. سنجنده است به اعتبار نگرش سنجشگرش به موضوع و سنجیده است به اعتبار نگرش سنجشگرش به خود. نمودهایی از آن را در هوشمندی و خردمندی متجلی در فرهنگهای مختلف در طول تاریخ میبینیم. فلسفه از آغاز تجلیگاه بارز آن بوده است. از آن دور افتاده، هرگاه که مبنای خود را عقل نقادی نگرفته که میسنجد و در هر آن بر منطق سنجش خود نگرش دارد. ارسطوی اصیل یونانی مظهر چنین عقل نقادی است، او میسنجد و قانونهای سنجش درست را نیز به تقریر درمیآورد. منطق، دستاورد این خودسنجشگری است. منطق نماد خودفرمانی خرد است.
توپیکای ارسطو
جایی که خودفرمانی سنجشگرانهی خرد در آثار ارسطو، بنیانگذار منطق، بارزترین جلوه را دارد کتاب «توپیکا» (طوبیقا) است، کتاب پنجم از مجموعهی «ارغنون» که شامل شش کتاب منطق است: «مقولهها»، «در پیرامون گزارش»، «تحلیل یکم»، «تحلیل دوم»، «جایگاههای بحث» که همان «توپیکا»ست و سرانجام «در پیرامون ابطالهای سوفیستی». موضوع آن به تعریف خود ارسطو در آغاز کتاب یافتن روشی است که بدان وسیله بتوانیم برپایهی گزارههای ظنی استدلال کنیم. ارسطو در آغاز کتاب فرق میگذارد میان گزارههایی که بدیهیاند یعنی راستیشان را در خودشان دارند و گزارههایی که درست تلقی میشوند چون پذیرفتهی همگاناند یا آن که به نگر فرزانگان اعتبار دارند. آموزهی اساسی کتاب نگرش انتقادی به این گزارههاست. با نگرش انتقادی میتوان به گفتهی ارسطو در بیشتر موردها طبیعت دروغین آنها را برای کسانی که حتا ذکاوت بالایی ندارند، آشکار نمود.
کاوش دربارهی بحث
چهار کتاب نخست «ارغنون» موضوعهای منطقی خود را به لحاظ نظری میکاوند و کمتر به وجه عملی آن در روندِ دلیلآوری میپردازند؛ در دو کتاب آخر است که کاربرد عملی منطق در اجتماع انسانی مطرح میشود. «توپیکا» کاوش دربارهی بحث است، بحث استدلالی میان دو دیدگاه مخالف بر سر موضوعی خاص. نمونهی درخشان چنین بحثی را در یونان باستان در همپرسههای سقراطیِ افلاطون میبینیم که بحثی را بازگو میکنند که یک طرف آن سقراط است. «توپیکا» محصول دموکراسی آتن است، محصول جامعهای است که بحث و مشورت در آن ارج والایی دارد.
جایگاههای جدل
کتاب «توپیکا» دربرگیرندهی بیش از سیصد توپوس (topos) است. معنای لغوی توپوس "جایگاه" است. «توپیکا» را به عربی «طوبیقا»، «الجدل» و «المواضع الجدلیه» خواندهاند. موضع یا جایگاه در نزد ارسطو به معنای مقام بحث است و آن جایی است که دو عقیده به هم برمیخورند. پس جایگاه عرصهی سنجش و داوری است. جایگاه موضع حمله نیز هست و اصولا ارسطو با تصور از بحث به مثابه پیکاری که در یک عرصهی مکانی رخ میدهد، به استفاده از چنین مفهومی رو آورده است. جایگاهها در مفهوم سنجهی داوری قاعدههایی هستند که بحثکنندگان برای پیشبرد یک بحث خوب بایستی در نظر گیرند، تا دچار تناقض منطقی نشوند، قول رایج را به معنای حقیقت نگیرند و در جلا دادن به تعریفها و گزارههای خویش بکوشند. جایگاه در این معنا مقایسهپذیر است با موضع استراتژیک در پیکار زمینی. فصلهای ششم و هفتم از مجموع هشت فصل توپیکا به تعریف اختصاص دارد: تعریف صحیح چیست و ساختار صوری آن چگونه است. عنوان فصل هشتم ورزش دیالکتیک است. تمرینِ جدل، زمینه را برای ورود به عرصهی موضوع کتاب آخر ارغنون آماده میکند که سفسطهگری است.
جامعه همچون جایگاه همهی جایگاهها
جامعه در توپیکای ارسطو معنای مبحثی دارد، مبحث است، بدین معنا که جای بحث است. ارزشی وجود دارد فرقگذارنده میان گفتوگوی آگاهیجو با تحمیق و اعمال خشونت. هر بحثی با آگاهی بر این ارزش همراه است. ادعای هر بحثی این است که این ارزش را بازتولید میکند، یعنی دستاوردش تقویت کنندهی جامعه بهعنوانِ مکانی صلحآمیز برای بحث و تصمیمگیری از راه متقاعد گرداندن است. ارسطو میان توپیکا با فلسفه فرق میگذارد. فلسفه گفتوگویی را پیش نمیرود، اما توپیکا گفتوگوست. با توصیفی که از جامعه کردیم بهعنوانِ مبحث همهی مبحثها یعنی جایی که همهی بحثها در آن جاری است، این فرقگذاری را میتوانیم این گونه بیان کنیم: در فلسفه حقیقت بهعنوانِ حقیقت مطرح است، در توپیکا هنجار آن حقیقتی است که حافظ جامعه بهعنوانِ فضای جامع گفتوگوست. گفتوگو میکنیم، در درجهی اول برای این که گفتوگو کنیم، نه جنگ. امروزه فلسفه دیگر خود را با حقیقت مجرد معرفی نمیکند. فلسفه معنای توپیکایی یافته است. از این تعبیر با مفاهیمی چون گفتوگویی، هرمنوتیکی و فرهنگی نیز یاد میشود.
تعریف جایگاهشناسانهی اندیشهی انتقادی
با استفاده از مفهوم جایگاه یا موضع جدلی که آن را از توپیکای ارسطو برگرفتهایم، اندیشهی انتقادی را چنین تعریف میکنیم: اندیشهی انتقادی اندیشهای است که شاخص آن، آن موضع جدلی است که به موضع خود و موضع مقابل انتقادی مینگرد و معیار اصلی آن در انتقاد این است که موضعی خاص آیا تقویت کنندهی پتانسیل ارتباطی جامعه بهعنوانِ پهنهی دربرگیرندهی همهی موضعهای جدلی است یا تخریبکنندهی آن.
|