رادیو زمانه > خارج از سیاست > انديشه انتقادي > ایراد و کریتِکا | ||
ایراد و کریتِکامحمدرضا نیکفرگفتارهايی برای مخاطبان زمانه: آغاز انتقاد مدرن جهان سنتی در یک گفتار سنتی مفهوم میشده است. در آستانهی عصر جدید، بحران جامعهی سنتی که آغاز میشود، پدیدههایی بروز میکنند که دیگر در زبان سنت تبیینشدنی نیستند. عباس میرزا در جستجوی علل شکست از قوای روس به دنبال توضیحاتی است که آنها را در نزد منشیان و ملایان و شاعران و مورخان نمیتواند پیدا کند. گفتار سنتی در نهایت میتوانست به او مدح و ثنا، رجزخوانی و اوراد و لاطائلات تحویل دهد. انتقاد به بیکفایتی و عقبماندگی آغاز میشود، اما هنوز دور از آن است که انتقاد مدرن خوانده شود، زیرا در گذشته نیز بودهاند امیران و وزیرانی که از بیکفایتی و بیسر و سامانی پیشینیان خود ایراد گرفته باشند. انتقاد مدرن نه با انتقاد مستقیم از وضع موجود، بلکه با انتقاد از گفتمان سنتی، که ناتوان از تبیین وضعیت است، آغاز میشود. انتقاد مدرن گفتمانی است دربارهی گفتمان، سخن گفتن است دربارهی آن سخن گفتنی که دیگر جهان در آن به فهم درنمیآید. انتقاد مدرن زبانی است که بر فراز زبان دیگری قرار میگیرد و دربارهی آن قضاوت میکند. به این اعتبار آن را دارای جایگاهی ابرگفتمانی میدانیم. تفاوت آن با نقد ادبی سنتی در این است که مسئلهاش نه صورت زبان، بلکه روایتی است که از جهان به دست میدهد. پیشگام نقد مدرن در ایران پیشگام نقد مدرن در ایران میرزا فتحعلی آخوند زاده ( 1257- 1190 هـ.ش) است. او همچون بسیاری دیگر از همعصران خود در قفقاز با اندیشههای مدرن آشنا شد. انتقادگری او با مقالهای آغاز شد که در نقد کتاب تاریخ روضة الصفای ناصری نوشت. این کتاب اثر رضا قلی خان هدایت مورخ دربار ناصرالدین شاه بود. آخوندزاده در رسالهی انتقادی خود از شیوهی بیان این مورخ که خواسته بود در طریق مورخ قرن نهم خواندمیر پیش رود و بیگانگی خود را با جهان تاریخی را با درازگویی و صنایع کهنهی ادبی پوشانده بود، ایراد میگیرد و این ایرادگیری را آگاهانه "ایراد" مینامد و نیز "قرتیکا" یا "کرتیکا". او کرتیکا را راهگشای آگاهی مدرن میداند و مینویسد، اگر این رویکرد که در اروپا متداول است، در ایران نیز رواج یابد، موجب "ترقی" نسلهای آینده خواهد شد. تقدسزدایی آخوندزاده در هنگام معرفی کریتکا در درجهی اول میان آن با نصیحتگری اخلاقی سنتی فرق میگذارد. همین فرقگذاری نشان دهندهی فاصلهگیری زبان مدرن انتقادی از زبان سنتی است. این فاصلهگیری چون نمیتواند به صورت تقابل مطلق باشد، از پدیدهای آشنا در خود زبان سنتی میآغازد که عیبگیری و سرزنش و استهزا است. به نظر آخوندزاده "کریتکا بی عیب گیری و بی سرزنش و بی استهزا و بی تمسخر نوشته نمی شود... حقی که نه به رسم کریتکا، بلکه به رسم موعظه و نصیحت و مشفقانه و پدرانه نوشته شود در طبایع بشریه بعد از عادت انسان به بدکاری هرگز تاثیر نخواهد داشت، بلکه طبیعت بشریه همیشه از خواندن و شنیدن مواعظ و نصایح تنفر دارد. اما طبایع به خواندن کریتکا حریص است." آخوند زاده نصیحتگری سنتی را بیهوده میداند: "اگر نصایح و مواعظ موثر می شد گلستان و بوستان شیخ سعدی رحمت الله، من اوله الی آخره وعظ و نصیحت است. پس چرا اهل ایران در مدت ششصد سال هرگز ملتفت مواعظ و نصایح او نمیباشند؟" گرایش او به استهزا بازتاب گرایش انتقاد مدرن به تقدسزدایی است. او میگوید برای باطل کردن باور به کیمیاگری بحث عقلانی کفایت نمیکند، باید این باور سنتی را استهزا کرد تا طبایع بشری از آن دور شوند. مضمون و الفاظ یکی از انتقادهای مشهور آخوندزاده کریتِکایی است که دربارهی مولوی نوشته است. او مولوی را به پریشانگویی متهم میکند. معتقد است که "اکثر مطالبش، به غیر از حکمت و افسانه های با مزه، کهنه و مندرس و بی لذت است، و بلکه اقوال بی معنایی است که با تکرار های کسالت انگیز به قلم آمده است". او در نقدهای ادبی خود دو معیار برای قضاوت پیش میگذارد: "حسن مضمون و حسن الفاظ". منظور از مضمون بازتابی است که جهان در الفاظ پیدا میکند. این بازتاب بایستی ایرادگیرانه باشد و جهان را چنان تبیین کند که آگاهی بر تغییر ترقیخواهانهی آن را میسر گرداند. با چنین درکی است که انتقادگری مدرن و زبان بایستهی آن تأسیس میشود. |
نظرهای خوانندگان
با سلام قسمت شنیدن فايل صوتی را برداشته اید. برای من که وقت پشت کامپیوتر نشستن کم است، مفید بود برای دیگران نمیدانم. اگه امکانش هست !؟
-- رضا ، Sep 11, 2006 در ساعت 10:48 PMموفق باشید.
به نظر می رسد که شما فرهنگ مدرنيست را تا حد يک گاو مقدس بالا برده ايد. چنين نيست . چون نيک بنگری دنيای مدرن ادامه دنيای پيش از آن است. تازه شما از کجا می توانی ثابت کنی که دنيای مدرن در پايان بيشتر بسود انسان باشد؟
-- پروا تهرانی ، Dec 1, 2006 در ساعت 10:48 PM