رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۸ مهر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با رضا معینی، مسئول دنیای فارسی‌زبان سازمان گزارشگران بدون مرز

«صدور حکمی بی‌سابقه برای یک وبلاگ‌نویس»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com


حسین درخشان

به گفته‌ی سازمان گزارشگران بدون مرز، حسین درخشان معروف به «پدر وبلاگ‌نویسی ایران» به نوزده‌سال و نیم زندان و پنج سال ممنوعیت از هرنوع فعالیت رسانه‌ای محکوم شده است.

وبلاگ‌نویس و روزنامه‌نگار سی‌وپنج ساله‌ی ایرانی‌ـ کانادایی متهم به همکاری با دولت‌های دشمن، تبلیغ علیه نظام اسلامی و توهین به مقدسات جمهوری اسلامی شده است.

Download it Here!

حسین درخشان که در سال ۲۰۰۰ تهران را ترک کرد و در تورنتوی کانادا مقیم شد، در سال ۲۰۰۶ با پاسپورت کانادایی‌اش به اسراییل رفت؛ کشوری که از سوی جمهوری اسلامی دشمن نامیده می‌شود.

کانادا و وزارت خارجه‌ی فرانسه، خواستار آزادی فوری وبلاگ‌نویس ایرانی‌ـ کانادایی شده‌اند.

فعالان حقوق بشر طوماری را از دیشب برای آزادی او روی فیس‌ بوک گذاشتند و هزاران نفر طی چند ساعت آن را امضاء کرده‌اند.

خانم ساندرین مورسیا فرانسوی، دوست و شریک زندگی حسین درخشان به شبکه‌ی یک سراسری تلویزیون فرانسه گفت که از شنیدن حکم سنگین محکومیت همسرش شوکه شده و خواستار همراهی وزارت خارجه فرانسه برای آزادی این وبلاگ‌نویس ایرانی شده است.

حسین درخشان از سال ۲۰۰۸ در زندان اوین زندانی است؛ همان‌جایی که دو روزنامه‌نگار دیگر کانادایی‌ـ ایرانی در آنجا زندانی بودند: زهرا کاظمی که در اثر جراحات وارده در اوین کشته شد و مازیار بهاری، روزنامه‌نگار نیوزویک که در سال ۲۰۰۹ آزاد شد.

سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه‌ای که پس از اعلام محکومیت سنگین حسین درخشان صادر کرده، خواستار آزادی او و دیگر روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان زندانی ایران شده است.

با رضا معینی، مسئول دنیای فارسی‌زبان این سازمان این پرسش را مطرح کرده‌ام: انتظار اعلام چنین محکومیت سنگینی را برای یک وبلاگ‌نویس در ایران داشتید؟

بدون شک کسی را متعجب نمی‌کند، اما تعجب اینجاست که این احکام به چه عنوان صادر می‌شوند. همان چیزی که ما در اطلاعیه گفتیم را تکرار می‌کنم: اگر یک جنگ داخلی در درون دستگاه‌های اطلاعاتی ایران نیست، این نوع احکام به چه دردی خواهد خورد؟ در قسمت اول آقای دادستان شروع می‌کنند به صحبت‌ کردن، نه تنها در این مورد، در چند مورد دیگر که حکم اعدام صادر خواهیم کرد. سپس این حکم اعدام را به احکامی خیلی غیر واقعی تبدیل می‌کنند که به نظر من فقط به درد همان جنگ درونی خودشان می‌خورد. خودشان می‌فهمند که منظور از این احکام چیست.

شما به جنگ داخل نظام اشاره کردید. در اطلاعیه‌‌ی سازمان گزارشگران بدون مرز هم پرونده‌ی حسین درخشان، به عنوان سناریویی ساخته شده از سوی مقام‌های امنیتی‌ـ قضایی ایران توصیف شده است. چرا؟

واقعیت این است که نه تنها حسین درخشان، بلکه همه‌ی وبلاگ‌نویسان ایران هیچ گناه و هیچ جرمی مرتکب نشده‌اند که بخواهند محاکمه و مجازات شوند. فارغ از این صحبت‌ها حسین درخشان با تعهد نزدیکان رییس جمهور ایران به این کشور بازگشته است. در آنجا قرار نبوده حسین درخشان بازداشت و اینگونه مجازات شود. طی بازجویی‌ها در عمل بخشی از بازجویی‌ها به مسئولین نظام برگشته است؛ مثل بقیه‌ی روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسانی که دستگیر می‌کنند که حتماً باید در مورد دیگر مسئولین تک‌نویسی کنند.

بازجویی‌های آقای درخشان در رابطه با مسئولینی است که امروز در حکومت هستند. علاوه بر همه‌ی اینها مدرکی که ما در رابطه با آقای وحید اصغری داریم و چندین مورد دیگر که آنها را هنوز طرح نکردیم، در رابطه با بازجویی‌ها و فشارهایی است که به دیگر وبلاگ‌نویسان آورده‌اند که حتماً باید بگویند که حسین درخشان جاسوس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.

اگر این جنگی میان جناح‌ها و در اصل باندهای اطلاعاتی ایران نیست، چیست؟ چرا بازجویان سپاه پاسداران باید کسی را شکنجه دهند تا بگوید من جاسوس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هستم و یا برعکس؟ به این عنوان آنچه گذشته است، به‌طور مشخص فقط در چهارچوب جنگ داخلی درون همین باندهای اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی است.

در آخرین اطلاعیه‌ی سازمان گزارشگران بدون مرز از شخص محمود احمدی‌نژاد خواسته شده است برای آزادی این وبلاگ‌نویس اقدام کند. چرا از محمود احمدی‌نژاد این درخواست شده است؟ به دلیل این که همواره حسین درخشان از احمد‌ی‌نژاد دفاع می‌کرده و به همین دلیل هم مورد انتقاد شدید مخالفان رئیس دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته بود.

بله، به هر صورت آن‌چه برای ما مهم است در رابطه با گزارشگران بدون مرز، دفاع از حقوق روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان زندانی است. آن‌چه این وبلاگ‌نویسان و روزنامه‌نگاران فکر می‌کنند و اعتقاد دارند، ایدئولوژی، مذهب و نگاه سیاسی‌شان برای ما مهم و ارجح نیست. آن‌چه مهم است حقوق‌ آنهاست. آقای حسین درخشان بدون شک در وبلاگش از سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد دفاع کرده، اما علاوه بر همه‌ی‌ اینها آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهورند.

آقای احمدی‌نژاد در مصاحبه‌های مختلف، به‌ویژه در این روزها، اعلام کرده‌اند که با زندان و اعدام و این حکم‌های سنگین مخالف‌اند. آقای احمدی‌نژاد در خردادماه سال ۱۳۸۸ طی نامه‌ای که به‌ آقای سعید مرتضوی، دادستان وقت فرستاده بودند در رابطه با دو زندانی و بررسی وضعیت آنها، خانم‌ رکسانا صابری و آقای حسین درخشان، تذکر داده‌ بودند و خواهان بررسی قضایی و عادلانه‌ی وضعیت آنها شده بودند. به این عنوان این امر انجام نشده است. آقای حسین درخشان در دادگاهی پشت درهای بسته و بدون امکان دفاع از خود محاکمه و به این حکم مسخره محکوم شده است. به این عنوان آقای احمدی‌نژاد وظیفه دارند که در این مورد دخالت کنند.

خانم ساندرین مورسیا، دوست و شریک زندگی حسین درخشان، پس از اعلام این حکم سنگین در چند تلویزیون و شبکه‌ی سراسری در فرانسه گفت که از شنیدن این خبر همانند خانواده‌ی حسین درخشان در ایران شوکه شده و افزوده است: «تنها امیدش همراهی وزارت خارجه فرانسه برای آزادی حسین درخشان است.»

در همین اطلاعیه‌ای که ما منتشر کردیم خواهان آن شدیم که جامعه‌ی بین‌المللی نسبت به این حکم عکس‌العمل و واکنش نشان دهند. امروز وزارت امور خارجه فرانسه، بعد از ملاقاتی که ساندرین با آنها داشت، موضع گرفت و خواهان آزادی حسین درخشان شد.

ما از دیگر کشورهای اروپایی و به‌ویژه کانادا، از همان روز اول دستگیری آقای درخشان خواهان این شدیم که در این زمینه اقدام کنند. حسین شهروند کاناداست. این درست است که ایران به اصطلاحی که خودشان می‌گویند دو ملیتی بودن را قبول ندارند، ولی به هر صورت حسین شهروند کاناداست و مقامات رسمی کانادا و دولت کانادا باید حتماً در این رابطه اقدام کنند.

جامعه‌ی جهانی و کانادا هم که خیلی زود واکنش نشان دادند. همچنین کسانی که خواستار آزادی بیان در جمهوری اسلامی هستند، طوماری را برای آزادی حسین درخشان روی فیس بوک گذاشتند که در همان ساعت‌های اولیه هزاران نفر آن را امضا کردند. فکر می‌کنید همه‌ی این تلاش‌ها برای آزادی نه تنها حسین درخشان، بلکه چند وبلاگ‌نویس و روزنامه‌نگار که هم‌اکنون در زندان‌های جمهوری اسلامی در شرایط سختی به‌سر می‌برند، تأثیری داشته باشد؟

بدون شک باید اقدام کرد. بدون شک باید نوشت. باید امضا کرد. این امضاها مؤثرند. می‌توانند تأثیرگذار باشند. ما نزدیک به ۹ وبلاگ‌نویس و ۲۶ روزنامه‌نگار در زندان داریم. آزادی و یا کمپین برای یک وب‌نگار و یک روزنامه‌نگار به معنای فراموشی دیگران نیست. ما در همه‌ی اطلاعیه‌ها تأکید کردیم که خواهان آزادی همه‌ی وب‌نگاران و روزنامه‌نگاران بدون قید و شرط هستیم.

وحید اصغری، وبلاگ‌نویس دیگری هم هست که در خطر احکام سنگین قرار دارد. کوهیار گودرزی، حسین رونقی ملکی و بسیاری از روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان نیز براساس گزارش‌ها در وضعیتی نابه‌سامان به‌سر می‌برند.

پرسش پایانی‌ام در مورد یکی از اطلاعیه‌های سازمان گزارشگران بدون مرز است که مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته را که فروردین ۱۳۸۸ برپا شده، وابسته به سپاه پاسداران و مسئول دستگیری بسیاری از وبلاگ‌نویسان و شهروند‌‌ـ وب‌نگاران در ایران دانسته است. خود سپاه پاسداران هم با اعلام «سپاه، دومین ارتش سایبری دنیا» مسئولیت حمله به سایت‌های اطلاع‌رسانی مستقل توییتر و رادیو زمانه را به‌عهده گرفته است. فکر می‌کنید این مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته جدا از تمام قوه‌ی قضاییه و سازمان‌های دیگر قضایی جمهوری اسلامی باشد؟

در همین اطلاعیه هم به طور مشخص سئوال ما این بود که دولت جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک کلیت هستند. این سپاه، مجموعه‌ای از نظام است. آن‌چه مهم است این است که یا جمهوری اسلامی به‌مانند یاغیان و راهزنان، این‌گونه امکانات را در اختیار مجموعه نظامی خود قرار می‌دهد و در سطح جهان اقدام به راهزنی، چون هک کردن، حمله به سایت‌های اینترنتی و پیداکردن اطلاعات خصوصی در مجموعه‌ای می‌کند که جمهوری اسلامی متعهد به انجام آن است.

یعنی همان مجموعه‌ای که جامعه‌ی اطلاعاتی جهانی به‌عنوان گردش آزاد اطلاعات به آن احترام می‌گذارد و جمهوری اسلامی هم از امضاکنندگان آن است. یا این‌ها را باید رعایت کند یا به‌مانند راهزنان اقدام کند. این دو باهم در قوانین بین‌المللی ناسازگارند. از پریروز که این اطلاعیه روی سایت‌ها منتشر شده، خیلی صحبت‌ها و تلاش‌ها و تقاضاهایی از ما در رابطه با توضیح بیش‌تر این مسئله شده است.

توضیح این است که جامعه‌ی جهانی، دولت‌ها و قوانین بین‌المللی، به شکل مشخص تعریف‌های معینی از وظایف یک حکومت دارند. این حکومت یا درعرصه‌ی بین‌المللی، در چارچوب قوانین بین‌المللی قرار می‌گیرد یا ناقض آنهاست. در این رابطه این جمهوری اسلامی است که باید پاسخ دهد که ارتش سایبری در کدام چهارچوب‌ها قرار دارد؟ آیا در سپاه پاسداران قرار دارد و این نوع دستگیری‌ها و حملاتی که انجام می‌شود، با مسئولیت نظام است یا نه؟

Share/Save/Bookmark