رادیو زمانه > خارج از سیاست > زندان و مجازات > اعتراض به آزار اسانلو و اعدام در ایران | ||
اعتراض به آزار اسانلو و اعدام در ایرانپانتهآ بهرامیفشار حکومت جمهوری اسلامی، روی فعالان و ازجمله فعالان کارگری دو چندان شده است:
منصور اسانلو رئیس هیئت مدیرهی این سندیکا، که چهارسال است در زندان به سر میبرد، به اتهام ارتباط با گروههای معاند از داخل زندان با دستبند و پایبند به بازپرسی شعبهی ۶ دادسرای کرج برده میشد. به گفتهی همسرش، وی در زندان، سه بار با سلاح سرد (تیزی) توسط مجرمان عادی، مورد حمله قرار گرفته است که با هوشیاری دیگر زندانیان و خود او جان سالم به در برده است. وی در بند زندانیان عادی بهسر میبرد. موازی با این فشارها، اعتراضات کارگری در سطح جهان در همبستگی با کارگران ایران در حال گسترش است.
روز هشتم ژوئن، فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل و همچنین سندیکای معلمان، تظاهراتی را روبهروی سفارت جمهوری اسلامی ایران در جاکارتا، پایتخت اندونزی برگزار کردند. حنفی رستندی، رئیس هیئت مدیرهی اتحادیهی دریانوردان در اندونزی است. این اتحادیه، عضو فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل است. وی علت برگزاری همایش اعتراضی اخیر در جاکارتا را این گونه بیان میکند: «کمپین ما براساس قوانین بین المللی و حقوق بشری بنیان نهاده شده است. ما این تظاهرات را برای آزادی منصور اسانلو برگزار کردیم و متوجه شدیم که سیاستهای دولت محمود احمدینژاد برخلاف قوانین بین المللی است و فرزاد کمانگر، عضو سندیکای معلمان و چهار نفر دیگر نیز در ایران اعدام شدهاند. این علت تظاهرات و کمپین ما بود.» حنفی رستندی سال ۲۰۰۸ با ویزای ورود به ایران میآید و با خانوادهی اسانلو و ابراهیم مددی، معاون وی، از طریق سندیکا ملاقات میکند. حنفی رستندی درنظر دارد امسال نیز به ایران بیاید و خواست فدراسیون جهانی کارگران برای آزادی اسانلو را پیگیری کند. وی ادامه میدهد: «من از سفارت جمهوری اسلامی در جاکارتا تقاضای ویزا کردم. آنها قول دادند که به من ویزای عادی بدهند، ولی بعد رد کردند و گفتند میتوانی با ویزای ورود وارد شوی.
ولی این قدری برایم باعث نگرانی است که دوبار تنها با ویزای ورود وارد تهران شوم. دوباره تقاضای ویزای عادی برای ورود به تهران را از طریق سفارت ایران در جاکارتا تسلیم کردم. چون در آن زمان به خانوادهی اسانلو قول دادم که شاید از طریق همبستگی کارگران بتوانیم اسانلو و ابراهیم مددی و دیگر فعالین را آزاد سازیم. از طریق رسانهی شما از احمدینژاد میخواهم که رفتار خودش را نسبت به شهروندان خویش عوض کند؛ شهروندانی که میخواهند برای حقوقشان مبارزه کنند.» همبستگی با کارگران ایرانی دیوید کاکرافت، دبیرکل فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل، ضمن ارسال نامهای به محمود احمدینژاد، به شرایط اسانلو در زندان گوهردشت کرج انتقاد کرده و خواستار آزادی او بهعنوان رئیس هیئت مدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد و معاون وی ابراهیم مددی شده است. این فدراسیون در نظر دارد اعتراضات هماهنگ جهانی را در همبستگی با کارگران ایران و آزادی اسانلو و یارانش برگزار کند. سندیکای شرکت واحد از سال ۲۰۰۶ عضو فدراسیون جهانی کارگران،1 «آی تی اف» که مرکز آن در لندن قراردارد، شده است. مهشید مجاوریان، عضو سندیکای «ث ژ ت» در فرانسه میگوید: «از سال ۲۰۰۶، سندیکای شرکت واحد عضو این فدراسیون است و در ضمن در سال ۲۰۰۶ کنفرانسی در لندن بود که منصور اسانلو درآنجا شرکت کرد و بعد از دو هفته وقتی به ایران برگشت، دستگیرش کردند. چون در این کنفرانس شرکت کرده بود. بههمین دلیل است که «آی تی اف» از همان زمان بهطور مرتب به مقامات جمهوری اسلامی نامه نوشته و درخواست آزادی همهی فعالین کارگری را مطرح کرده است، بهخصوص آزادی ابراهیم مددی و اسانلو را.
آقای مددی معاون رئیس سندیکای شرکت واحد است. به آقای مددی هیچوقت بهطور رسمی حکم دستگیری ابلاغ نشد. یکروز که ایشان برای پروندهی اخراجیشان به ادارهی کار رفته بودند، همانجا دستگیر شدند. هیچوقت حکم رسمی آقای مددی به دستشان نرسیده و الان سه سال است که درزندان بسر میبرند. آقای مددی قبلاً هم زندانی کشیدند. بهدنبال همان اعتصاباتی که سندیکای شرکت واحد چند سال پیش برگزار کرده بود، ایشان چندین بار زندانی شدند. ولی از زمانی که با تعهد و ضمانت مالی آزاد شدند، هیچ حکمی برایشان صادر نشده بود. گویا فقط بهطور شفاهی گفته بودند که شما باید سه سال زندانی بکشید. از آن سال تاکنون وکیلشان مرتب میگوید که ما هیچگاه حکمی در مورد آقای مددی دریافت نکردیم.» بیماری جسمی اسانلو منصور اسانلو به پنج سال زندان محکوم شده است. طبق قانون هر زندانی پس از گذراندن یکسوم دورهی محکومیت خود حق استفاده از مرخصی را دارد. منصور اسانلو نزدیک به چهارسال است که در زندان بهسر میبرد و همهی درخواستهای خانوادهی او برای مرخصی بیپاسخ مانده است.
فاطمه گل گزی، مادر منصور اسانلو از شرایط جسمی نامناسب پسرش در آخرین ملاقات خود با او در زندان میگوید: «سهشنبه پیش رفتم پیشش. من و عروسم دوتایی رفتیم. خیلی طول کشید تا موفق شویم او را ببینیم. بالاخره بعد از سه چهار ساعت... سه چهار ساعت که چه عرض کنم. پنج صبح از خانه بیرون میرویم، نه صبح به آنجا میرسیم. دیگر تا اینور و آنور شویم و برویم بالا، ساعت ۱۲ یا یک ظهر میشود و منصور را میآورند و ما میبینیم. در هر صورت من دیدمشان. منتهی نتوانستم تلفنی با او حرف بزنم. چون وقت کم بود. پنج دقیقه به او وقت داده بودند.» حال جسمیشان چه طور بود؟ خودش که اصلاً نمیخواهد بگوید که مشکلی دارد، اما درد کمرش معلوم بود که خیلی شدید شده است. چون موقع رفتن پاهایش را میکشید. خسته بود. خیلی فشار به منصور آمده بود. از بند سپاه و اطلاعات دوباره او را آورده بودند بند پنج گوهردشت. در هر صورت ما یک پنج دقیقهای پیشش بودیم که من متأسفانه صدایش را هم اصلاً نشنیدم. فقط قیافهاش را دیدم. کسل بود. بالاخره ازاین موضوعی که برایش پیش آمده ناراحت بود. از پیش از عید دکترها برایش نوشته بودند که ایشان باید باقی یکسال زندانیاش را در خارج از زندان بگذراند. ناراحتی کمرش هست، کلیههایش هست. یعنی یکی دوتا نیست. من میدانم دیگر. الان دندانهایش فرو رفته تو. اصلاً پیدا نیست. چشمش الان ناراحتی دارد. آن زمانی که چشمش را عمل کردند، گفته بودند که ششماه یکبار باید تحت نظر پزشک باشد. خب کدام پزشک؟ خیلی نگرانم. خیلی ناراحتم. هیچ کاری از دستم برنمیآید. از دست هیچکس برنمیآید. آزار مداوم مشکلات جسمی منصور اسانلو و لزوم در نظر گرفتن بیماری او مورد تأیید پزشکی قانونی کرج قرار گرفته است، اما این فعال کارگری نزدیک دو سال است که از اوین به بند پنج گوهردشت منتقل شده است. در این بند قاچاقچیان، قاتلین و مجرمین عادی نگهداری میشوند. مجموعهای از فعالان کارگری در زندانهای ایران از این حیث تحت فشار هستند. مهشید مجاوریان دربارهی مشکلات اسانلو و دیگر فعالین کارگری میگوید: «از اوایل سال ۲۰۱۰، بهطور مرتب جای منصور اسانلو را تغییر دادند. به زندان رجاییشهر بردند. بعد از بند عادی به انفرادی بردند. از انفرادی به بخش جانیها بردند. مرتب در حال اذیت و آزارش هستند. بههمین دلیل است که از اول سال ۲۰۱۰ تا حالا چندین نامهیشدیداللحن از سوی «آیتیاف» به مقامات جمهوری اسلامی نوشته است.
خیلی از فعالین کارگری در زندانند. بخصوص در مراسم اول ماه مای ۲۰۱۰ که توسط کارگران برگزار شد، عدهای را گرفتند. بعضیهاشان اصلاً معلوم نیست کجا هستند. به بعضیها هم حکم زندان دادند و هم حکم شلاق. مثلاً به پژمان رحیمی از فعالان کارگری در خوزستان هم پنج سال زندان دادند و چهل ضربهی شلاق. فقط به خاطر این که فعالیت کارگری داشته. اخیراً هم که علیرضا اخوان و تعداد دیگری از فعالین کارگری را دستگیر کردهاند. وضعیت آقای مددی اصلاً معلوم نیست. بههمین دلیل است که آیتیاف و کلیهی سندیکاهای کارگری در کشورهای مختلف روی ایران حساس شدهاند و در حال تدارک اکسیونهایی در کشورهای مختلف هستند.» نیروی موثر سوال کلیدی آن است که علت اینهمه فشار روی کارگران و فعالین کارگری چیست؟ شاید بتوان به دو نکته اشاره کرد: اول این که این فعالین هرگز حاضر نشدهاند در اتحادیههای کارگری دولتی مثل «خانهی کارگر» فعالیت کنند. بنابراین بر استقلال اتحادیههای کارگری پافشاری کردند و آن را حق مسلم صنف خود میدانند. دوم این که حکومت ایران بر این واقعیت واقف است که تشکلهای کارگری در کشوری که حداقل ده میلیون کارگر دارد، میتواند به نیروی اجتماعی مؤثری تبدیل شود. این نیروی اجتماعی اگر بتواند خود را بهطور مستقل سازماندهی و در راه اهداف کارگران عمل کند، میتواند باعث تغییرات پایهای در جهت خواست آنان در جامعه شود. این تغییر بهطور مسلم در جهت منافع دولتی نخواهد بود. به همین دلیل، شاهد فشارهای چندجانبه روی کارگران هستیم. اکنون هم خانوادههای کارگران و هم فعالین برای گفتوگو با رسانههای ورای مرزها تحت فشار هستند.
فاطمه گل گزی مادر منصور اسانلو درخواست خود را از فعالین اجتماعی و حقوق بشری بیان میدارد: «درخواست من این است که بیشتر از این فعالیت کنید. کارگران، صنف کارگری و صندوقهای سندیکایی کاری کنند که بچهی من بیرون بیاید. اینجا که هرچی داد میزنم، حرف میزنم، نامه میبرم، هیچ کس جواب من را نمیدهد که من دارم با شما صحبت میکنم. اگر من جوابگو داشته باشم، کاری نداشتم که شما را زحمت بدهم.» در واقع اگر مقامات حرف شما را گوش کنند، شما احتیاجی ندارید که با رسانههای خارج از کشور صحبت کنید؟ «جواب ما را نمیدهند، من هم مجبورم وقتی شما زنگ میزنید بالاخره صدایم را برسانم که بچهی من بیگناه آنجا افتاده. تمام زندانیهایی که از صنف آقای منصور اسانلو هستند، بیگناهند. برای حق و حقوق خودشان و حق و حقوق صنفیشان توی آن زندان افتادند. خواهش و درخواستم این است که فعالین بیشتر از این فعالیت کنند تا ایشان و زندانیهای دیگر آزاد شوند، حتی سیاسیها بیرون بیایند.» [1]The International Transport Workers' Federation (ITF) |