نگرانی از وضعیت مسعود لواسانی، روزنامه‌نگار زندانی

حسین علوی

مسعود لواسانی، روزنامه‌نگار و وبلاگ نویس، اکنون هفت ماه است در زندان بسر می‌برد و نهادهای امنیتی و قضایی با تحمیل سکوت در مورد او، خانواده‌اش را در وضعیتی بسیار نگران قرار داده‌اند.

این روزنامه نگار که بیش از ۱۰ سال است در مطبوعات مختلف از جمله شرق، کارگزاران و اعتماد ملی کار کرده توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هشت سال و نیم زندان محکوم شده است.

مسعود لواسانی، روزنامه‌نگار و وبلاگ نویس، اکنون هفت ماه است در زندان بسر می‌برد

فاطمه خردمند همسر او درباره‌ی تازه‌ترین وضعیت او در زندان می‌گوید:

همسرم روز چهارم مهر (۱۳۸۸) توسط اطلاعات سپاه دستگیر شد. البته من آن روز متاسفانه منزل نبودم. طبق اطلاعاتی که دارم، شاید ۱۵ تا ۱۶ نفر برای دستگیری ایشان به خانه‏ی ما آمده بوده‏اند. خانه را هم زیرورو کرده بودند. گذشته از این صحبت‏ها، بیشتر دلایل اتهامی که در پرونده‏ی ایشان ذکر شده، آن‏طور که وکیل او گفته است، به ای‏میل‏ها و وبلاگ ایشان و فعالیت‏هایی که در زمان بعد از انتخابات انجام داده است، برمی‏گردد.

منظور فعالیت‏های مطبوعاتی ایشان بعد از انتخابات است؟

خیر؛ فعالیت‏های خود ایشان. ایشان از طریق ای‏میل با دوستان و همکاران مطبوعاتی خودش ارتباط داشت. البته روزنامه‏های طرف‏دار دولت هم حتی کارهای تحقیقی ایشان را منتشر کرده‏اند.

این درست است که آقای لواسانی یک بار به قید وثیقه از زندان بیرون ‏آمده‏اند؟

خیر؛ این درست نیست. ایشان الان هفت ماه است که در بازداشت به سر می‏برد و نمی‏دانم خبر بیرون آمدن ایشان را چه کسی منتشر کرده است. درست است که از ما وثیقه گرفته‏اند، اما هنوز بیرون نیامده است. یعنی با آزاد شدن‏اش، دقیقاً به خاطر همین خبر مخالفت کرده‏اند. به من گفتند که این خبر را تکذیب کنم که من هم آن را تکذیب کردم. اما باز دارند بهانه‏جویی می‏کنند که علت آن را نمی‏دانم.

در صورتی که من و این بچه‏ی کوچک تنها هستیم و فوق‏العاده تحت فشار. فوق‏العاده تحت فشار! خصوصا پسر کوچک مان به پدرش خیلی نیاز دارد و امروز وقتی پدرش را دید، خیلی با او بازی کرد. وقتی هم می‏خواستیم خداحافظی کنیم، بسیار بی‏تابی کرد.

واقعاً نمی‏دانم این همه فشار به چه دلیل باید بر روی من و این بچه‏ی کوچک وارد بیاید. هیچ توضیحی به ما نمی‏دهند. یا تلفن‏ها را قطع می‏کنند یا اجازه‏ی صحبت نمی‏دهند و فقط می‏گویند: باید منتظر باشید. همه این‏ها هم فقط بهانه‏جویی است.

شما امروز با همسرتان ملاقات داشتید؟

بله ملاقات حضوری داشتیم.

بعد از چه مدت، با ایشان ملاقات کردید؟

ملاقات‏های حضوری معمولاً ماهی یک بار است، اما به ما بعد از دو ماه اجازه‏ی ملاقات دادند. یک بار قبل از عید ملاقات حضوری داشتیم و طی این مدت ملاقات‏ها کابینی بود. همسرم دو ماه بود که پسرش را ندیده بود و امروز بالاخره توانست نیم‏ساعتی با او باشد.

البته فکر می‏کنم، صدمه‏ی چنین دیداری برای پسرم خیلی بیشتر است تا منفعت‏اش. چون هنگام بیرون آمدن فقط گریه می‏کند و بابا…بابا… می‏گوید.

حکم محکومیت ایشان مربوط به دادگاه اولیه است و یا به دادگاه تجدید‏نظر هم رفته است؟ وکیل ایشان در این مورد چه اقدامی کرده‌اند؟

هنوز حکم تجدیدنظر به وکیل ایشان ابلاغ نشده است. خبری که اعلام شده، اصلا از نظر حقوقی موثق نیست. من از وضعیت حقوقی پرونده‏ی ایشان در این ارتباط خیلی اطلاع ندارم. فقط می‏دانم که دوستان خودشان این خبر را شنیده و چاپ کرده‏اند. اما من خودم هم هنوز مطمئن نیستم و نمی‏دانم حکم ایشان آیا از این حد کم شده است یا خیر. حکم به وکیل ایشان ابلاغ نشده است.

جواب استعلام دادستانی را داده‏اند که حکم صادر شده و می‏توانند به ایشان مرخصی بدهند. ولی به ما چیزی نگفته‏اند. فقط یک بار صحبت‏اش را کرده‏اند، دوستان شنیده‏اند و چاپ کرده‏اند. این است که من خودم هنوز به این حکم مطمئن نیستم. ولی امکان‏اش زیاد است که این اتفاق افتاده باشد. اما در ارتباط با مرخصی ایشان که صحبت کرده‏ام، هنوز هیچ جوابی به من نداده‏اند.

وکیل آقای لواسانی در مورد پرونده‏ی ایشان چه اطلاع جدیدی دریافت کرده‌اند؟

به وکیل گفته شده که رأی دادگاه بعد از عید به ایشان ابلاغ می‏شود. آخرین خبری که وکیل داشت، این بود که البته هنوز این حکم ابلاغ نشده است.

در ملاقاتی که امروز با آقای لواسانی داشتید، ایشان در مورد پرونده‏ی خود چه اطلاع یا درخواستی داشت؟

ما هردو منتظر جواب مرخصی ایشان هستیم. چون از نظر قانونی به دادستانی اعلام شده است که چون حکم تجدیدنظر ایشان صادر شده، می‏توانند به او مرخصی بدهند.

من هم شخصا از این جهات تا به حال مشکلی ایجاد نکرده‏ام. فقط اعتراض‏ام این است که چرا باید برای من و این بچه‏ی کوچک این سنگ‏اندازی‏ها ایجاد شود که نگذارند همسرم به مرخصی بیاید.

به ما گفته بودند می‏توانید سند بگذارید و کارهای‏اش را انجام بدهید؛ به او مرخصی داده ‏می‏شود. ما همه‏ی این کارها را انجام دادیم و روز یازدهم فروردین تا ساعت ۹ شب جلوی اوین منتظر ماندیم، اما باز هم ایشان آزاد نشد. الان هم می‏گویند: معطل باش… معطل باش! علت این معطلی‏ها چیست را هم به ما نمی‏گویند.

یعنی آقای لواسانی در مدت هفت ماهی که در زندان هستند، حتی یک روز هم به مرخصی نیامده‏اند.

خیر؛ به هیچ عنوان. حتی خواهر ایشان عروسی داشت و ما درخواست کردیم که حداقل برای عروسی خواهرش، به او مرخصی داده شود. اما نپذیرفتند و ایشان نتوانست در عروسی خواهرش حضور داشته باشد.

الان آقای لواسانی هم‏چنان در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند؟

بله در بند ۳۵۰ هستند.

شما و یا وکیل‏تان چه اقدام دیگری پس از درخواست مرخصی ایشان انجام داده‌اید؟

من دوبار درخواست مرخصی داده‏ام. خود ایشان هم یک بار نامه نوشت. این بار هم بعد از عید نامه را بردم که موافقت کردند. اما دوباره بعد از این که همه‏ی مراحل را به سختی انجام دادیم، باز دادستانی جلوی مرخص شدن ایشان را گرفت و گفتند دستور صادر نمی‏کنند. الان دو هفته است ما را منتظر نگاه داشته‏اند.

خودشان گفته بودند از اطلاعات سپاه استعلام می‏کنند و پاسخ آن که برسد، دادستانی امضا می‏کند و ایشان می‏تواند به مرخصی بیاید. دو هفته است که ما منتظر همین امضا هستیم. هیچ‏ کس هم جواب ما را نمی‏دهد. در حالی که خود دادستانی گفت که جواب استعلام منفی نبوده است.

وقتی هم جواب آمده بود، به من گفتند که خبر به مرخصی آمدن ایشان با وثیقه را تکذیب کنید، ما به ایشان مرخصی می‏دهیم. از یکشنبه‏ی هفته‏ی پیش که من این خبر را تکذیب کرده‏ام تا همین الان به من هیچ جوابی نداده‏اند. در صورتی که کاری هم که گفته‏ بودند، من انجام دادم.