رادیو زمانه > خارج از سیاست > زندان و مجازات > به سوی دنیای عاری از کشتار دولتی | ||
به سوی دنیای عاری از کشتار دولتیایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comگزارش تازهی سازمان عفو بینالملل نشان میدهد که در سال ۲۰۰۹ لغو حکم اعدام در کشورهای جهان رو به پیشرفت بوده است، در گزارش سالانهی این سازمان مدافع حقوق انسانها که برندهی جایزهی صلح نوبل شد، نشان میدهد که بسیاری از کشورها حکم اعدام را لغو کردهاند یا در حال لغو آن هستند.
نخستین نکتهی تاریخی در گزارش سال ۲۰۱۰ این است که در هیچ یک از کشورهای اروپایی در سال گذشته هیچ حکم اعدامی صادر نشده است در حالی که روسیه نیز تعلیق حکم اعدام را که در سال ۱۹۹۹ به اجرا گذاشته است همچنان تمدید میکند. بر پایهی گزارش عفو بینالملل در سال گذشتهی میلادی ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شدهاند به این ترتیب به طور متوسط هر روز بیشتر از یک نفر به دار آویخته شدهاند و جمهوری اسلامی، رکورددار احکام اعدام در سراسر جهان در سال گذشته بوده است. این گزارش نشان میدهد که صرف نظر از چین، بیش از ۵۵٪ از احکام اعدام جهان در جمهوری اسلامی صورت گرفته است. خانم مینا احدی، شما فعال حقوق بشر و سخن گوی کمپین بینالمللی علیه اعدام هستید که در کنگرهی جهانی علیه اعدام نیز حاضر بودید، ابتدا میخواهم در مورد همین کنگرهی جهانی علیه مجازات اعدام که در ان حضور داشتید بفرمایید که چه مسائلی عنوان شد و چه تصمیمهایی گرفته شد؟ این یک همایش بینالمللی بود که به نظر من بسیار در دنیا مهم است. ما فعالین علیه اعدام در سراسر جهان فعالیت میکنیم تا مطلقا اعدام نماند، افرادی که میگوییم اعدام یعنی قتل عمد توسط دولتها و باید همهجا ممنوع شود به این کنگرهها میرویم و با آرامش در چند روز در مورد اینکه چه کردیم و چه باید بکنیم، صحبت میکنیم. امسال هم کنگرهی بینالمللی علیه اعدام با حضور صدها نفر از فعالین، سازمانهای مخالف اعدام ، کاریکاتوریست و هنرمندانی که علیه اعدام فعالیت میکنند، سه روز تمام در مورد ابعاد اعدام ها در ایران، علت اعدام در کشورهای مختلف و چگونگی مبارزه با آن صحبت کردیم. تا آنجایی که به تصمیمات برمیگردد، تصمیم نهایی یا قطعنامهی پایانی این کنگره این بود که یک بار دیگر باید به سمت دنیای عاری از اعدام رفت، یک بار دیگر باید روی دولتها فشار گذاشت و طبعا هر تجمع علیه اعدام از جمله این کنگره یکی از نقاط تمرکزش روی جمهوری اسلامی ایران بود.
سخنرانان مختلفی دعوت شده بودند و نکتهی مهم به نظر من هم مسئلهی وسعت و کثرت اعدامها و هم دو موضوع مهم است. یکم: اعدام فعالان سیاسی و دوم: اعدام کودکان و نوجوانان. در تمام نشستها راجع به این دو مسئله صحبت شد و یکبار دیگر شرکتکنندگان عزم خودشان را برای مبارزه علیه مجازات اعدام در دنیا و ایران اعلام کردند. همانطور که شما نیز اشاره کردید دو نقطهی سیاه در گزارش عفو بینالملل در مورد اول چین و ایران در رتبهی دوم است. چینیها حتی آمار اعدامها را پنهان میکنند و گزارشی نمیدهند. نقطهی سیاه دیگر که شما باز به ان اشاره کردید در خاورمیانه است که ایران و عربستان سعوی همچنان به اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال ادامه میدهند و متاسفانه ایران در این زمینه در جهان رکوردار است. به نظر شما چکار باید کرد؟ اجازه دهید من در مورد چین نیز صحبت کنم، یکی از کشورهایی که واقعا جنایت علیه بشریت انجام میدهد، کشور چین است و من در نشستهای مختلفی در مورد اعدام در چین صحبت کردهام، فیلم اعدامها را دیدهام و اینکه دولت چین اجزای بدن محکومین به اعدام را میفروشد، همهی اینها را سازمان عفو بینالملل نیز میداند. ما در نشست علیه اعدام در کشور سوییس در سال ۲۰۰۵ شرکت کردیم و ۱۰ رو علیه اعدام راهپیمایی کردیم و در آنجا فیلم جنایاتی که دولت چین انجام میدهد، توجهها و انزجار عمیقی را دامن میزد. تا آنجا که به مسئلهی ایران برمیگردد یکی از مسائل بسیار بسیار تاسفآور و در عین حال دردناک این است که جمهوری اسلامی ایران کودکان را در زندانها و سلولهای انفرادی نگه میدارد تا ۱۸ ساله شوند و بعد آنها را اعدام کند. من هم در کنگرهی جهانی علیه اعدام و هم چند روز پیش در شهر بن در آلمان کنفرانسی از طرف جامعهی بینالمللی حقوق بشر، گفتم رابطهی من با مسئلهی اعدام فقط این نیست که من سخنگوی کمیتهی بینالمللی علیه اعدام هستم بلکه متاسفانه رابطهی نزدیکتری با این پدیده دارم. خودم این را دیدهام که چقدر دردناک است عزیزترین کستان را نیمه شب از خانه میبرند و بعد جسدش را تحویل میدهند اما دردی که هیچگاه فراموش شدنی نیست و من این را در زندگی خودم دیدهام، اعدام همسرم بود و بعد از آن جملهای که در گوش من سنگینی میکند این بود که بچهی کوچک از سلول انفرادی جمهوری اسلامی به من زنگ میزند و میگوید خاله مینا برای من کاری کن، من به زودی ۱۸ ساله میشوم. من از طریق نشستهای بینالمللی و از طریق رسانهی شما میخواهم بگویم که این دردناکترین مسئله، فاجعه و جنایت علیه بشریت است که یک کودک را در سلول انفرادی بگذارند و بگویند وقتی ۱۸ساله شدی میخواهیم تو را اعدام کنیم. ولی متاسفانه این اتفاق در ایران میافتد. ۱۶۰ کودک الآن در سلولهای مرگ جمهوری اسلامی نشستهاند تا ۱۸ ساله و اعدام شوند. چه باید کرد؟ به نظر من دنیا تا الآن سکوت کرده است و دولتهای غربی مماشات کردهاند، به نوعی با این پدیده عادت کرده است که هر سال گزارش عفو بینالملل بیاید و ببینیم که جمهوری اسلامی ایران چگونه جنایت میکند و آدم میکشد. من فکر میکنم باید در دنیا وسیعتر و متحدانهتر از این علیه جمهوری اسلامی اعتراض کنیم و در عین حال دولتهای غربی و خود اتحادیهی اروپا باید در اعتراض به اعدامها، جمهوری اسلامی ایران را بیش از این محکوم کند و روابط دیپلماتیکش را قطع کند و سفارتخانههایش را ببندد. شما به تلاشهای جهانی برای لغو حکم اعدام اشاره کردید در ایران نیز جنبش نه به اعدام تشکیل شده است اما میبینیم چند روحانی هوادار دولت محمود احمدینژاد، چهرههای شناخته شده ی تفکری هستند که بارها خواستار گسترده شدن اعدامها شدهاند، اصولا فکر می کنید این فرهنگ خشونت که جمهوری اسلامی این ۳۱ سال به کار برده است اصلا تاثیری داشته است؟ تاثیرش این بوده است که به نظر من قتل و اعدام را عادی کرده است، جمهوری اسلامی از روز اول با اعدام بر سر کار آمد و با اعدام ماند، به همین دلیل شخصیتها و چهره های بارز ان یکبار دیگر می گویند قتل عامهای دههی شصت تکرار شود. خود من در تلویزیون دیدم که یکی از این آخوندها با لذت تمام از این حرف میزد که دهی شصت این همه آدم کشتیم و الان هم باید این کار را ادامه داد زیرا جمهوری اسلامی میداند با قتل و اعدام پایههای خودش را محکم کرده است و واقعا اعدام این تاثیر را دارد که مردم را بترساند تا به دیکتاتوری که الان در ایران حاکم است تمکین کنند. به نظر من تنها تاثیری که اعدام در ایران داشته است این است که از طرفی به خصوص اعدام در ملا عام وحشت ایجاد می کند ولی از طرف دیگر من فکر می کنم این تاثیر را داشته است که قتل و کشتار آدمها را عادی کرده است، اتفاقا در مقایسه با اروپا که اعدام در ان ممنوع است، میتوانید ببینید که چگونه در ایران میزان قتل، جنایت و جرایم بالا است، حتی در خانهها اتفاقات فجیعی میافتد که به نظر من در کشورهایی که اعدام وجود ندارد و کشورهایی که احترام به انسان، حق حیات و احترام عقاید و تجمع، تشکل و آزادی بیان وجود دارد، جتایات و جرایمی از این نوع اتفاق نمیافتد. من دوست دارم به این مسئله اشاره کنم که ما در ایران با جنبشی وسیع علیه اعدام مواجه هستیم که بسیار مهم است. نه فقط به خاطر اینکه هیچ خانوادهای نیست در ایران که زخم این مسئله را ندیده و لمس نکرده باشد، به این معنا که عزیزان بسیاری از خانوادهها اعدام شدهاند. به خصوص فعالان سیاسی که در ایران اعدام شده اند، خیلی وسیع هستند ولی از طرف دیگر به نظر من مردم در تجربهی خودشان دیدهاند که اعدام پاسخ هیچ مسئلهای نیست، اعدام تنها وسیلهای برای ماندن و بیشتر جنایت کردن جمهوری اسلامی است، به این معنا به نظر من یک جنبش وسیع علیه اعدام وجود دارد. ما در کمیتهی علیه اعدام سعی کردهایم راجع به آدمها حرف بزنیم که چه کسی اعدام میشود؟ به خصوص در مورد زنان مثلا کبری رحمانپور، شهلا جاهد، دلارا دارابی، فاطمه حقیقتپژوه پروندههای هستند که در ایران و دنیا بسیار معروف شدهاند. وقتی اعدام دلارا دارابی داشت اتفاق میافتاد به نوعی رفراندوم در ایران برگزار شد. خیلی از وبلاگنویسان و فعالین سیاسی در ایران الآن علیه اعدام هستند و حرکتهای گوناگونی علیه اعدام در حال اتفاق است، به نظر من، ما در ایران داریم با یک رنسانس فکری مواجه میشویم و اینکه اعدام، جنایت علیه بشریت است، اعدام، قتل عمد دولتی است، من به این مبارزات امیدوارم و فکر می کنم که حتما باید آن را ادامه داد. |