رادیو زمانه > خارج از سیاست > امنيت فردی و اجتماعی > «شاکی پرونده دانشگاه زنجان ما هستیم، نه آنها» | ||
«شاکی پرونده دانشگاه زنجان ما هستیم، نه آنها»کوهیار گودرزیبعد از تحصن خردادماه دانشگاه زنجان که درپی اقدام معاون دانشجویی برای تعرض به یکی از دانشجویان دختر رخ داد، تاکنون پنج تن از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شدند. درحالی که در روزهای اول، دادستان شهر زنجان این واقعه را اقدامی برنامهریزی شده از سوی دانشجوی دختر و با همکاری اعضای انجمن اسلامی دانشگاه برای مخدوش کردن شخصیت معاون دانشجویی توصیف کرده بود؛ کمی بعد از آن اعلام شد بین دانشجوی دختر و معاون دانشجویی دانشگاه صیغهی محرمیت جاری شده است. بعد از آن هم معاون دانشجویی دانشگاه که در بازداشت بسر میبرد، با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. روند مشابهی درمورد برخورد با فعالین و افراد شرکت کننده در تحصنهای دانشجویی دربارهی دانشگاه صنعتی سهند تبریز و همینطور تربیت معلم تهران اتفاق افتاده است. اما درمورد جزییات مربوط به پروندهی معاون دانشجویی دانشگاه زنجان و وضعیت بازداشت شدگان و مسایلی از این دست؛ با علیرضا فیروزی، سخنگوی انجمن اسلامی دانشگاه زنجان گفت و گو کردم.
بازداشتها از ۱۸ تیر آغاز شد که سه نفر بودند و دو نفر ۱۸ مرداد و یک نفر هم ۲۱ مرداد بازداشت شدند. آیا از وضعیت دوستانتان اطلاعی دارید؟ بهرام واحدی، پنجشنبه شب با منزلش تماس گرفت و شنبه بعدازظهر با هاشمی. از وضعیت دختری که معاون دانشگاه قصد تعرض به وی را داشت چطور، آیا اطلاع دارید؟ ما اطلاع دقیقی الان از ایشان نداریم و فقط میدانیم که یک مدت در بازداشت خانگی بود و هیچ زمانی بازداشت نشده بود. اینکه الان در چه وضعیتی قرار دارند ما بیاطلاع هستیم، چون که خانوادهی وی اجازه نمیدهند ما هیچ نوع ارتباطی با ایشان برقرار کنیم.
آنطور که عنوان میشود، علاوه بر آقای مددی و همسر وی، دختر دانشجو هم از دوستان شما شکایت کرده؟ بر اساس چیزی که دادستانی به ما گفته این است، این خانم اعلام کرده که من از دانشجوها فریب خوردم. این را هم ما نمیتوانیم استناد بکنیم، چون که زیر فشار میتوانند هر اعترافی را از آن دختر بگیرند. ولی مسالهی اصلی که بیان میشود این است که این یک تناقض است. اگر شما مصاحبههای آقای دادخواه را گوش کرده باشید، این تناقض را عنوان میکنند. میگویند اگر از دانشجوها فریب خوردند، صیغهنامه چیست و اگر از آن فرد فریب خوردند، فریب دانشجوها معنی ندارد. این موضوع یکی از تناقضات پرونده است. شکایت اصلی، امنیتی بوده و وقتی خانوادهی یکی از بچهها به دادگاه مراجعه کرده، زمانی که آن فرد خواسته شد تا خودش را به دادگاه معرفی کند، ما متوجه شدیم که شاکی امنیتی است. اتهام را اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی اعلام کردند. به نظر شخص من اینها از این موقعیت استفاده کردند که بتوانند یک کاور درست بکنند و اعلام بکنند که این مساله امنیتی نیست و ما براساس شاکی خصوصی دانشجوها را به دادگاه احضار کردیم.
بهطور مشخص آیا اعضای انجمن اسلامی از این دختر دانشجو خواستند که در این مورد همکاری کند یا ایشان از شما درخواست کمک داشت؟ آن خانم از ما طلب کمک کرد و مدارکی هم که ما داریم نشان میدهد که ما این را به حراست دانشگاه هم اطلاع دادیم و حراست هم گفت که ما پیگیری میکنیم، ولی پیگیری انجام نداد تا اینکه این فاجعه روی داد. در مصاحبهای که روز اول تحصن با آقای واحدی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه زنجان داشتم، ایشان یکی از خواستههای متحصنین را عدم برخورد با دانشجویان تحصنكننده عنوان کرد. آیا به این مساله در قطعنامهی پایانی تحصن اشاره نشد؟ یکی از بندهایی که در توافقنامه یا همان قطعنامهی پایانی در روز آخر تحصن امضا شد و به امضای طرفین رسید، در همین مورد بود. این بند متذکر میشد که هیچ برخورد انضباطی و قضایی با دانشجویان صورت نگیرد. ولی همانطوری که میبینیم در ادامهی دانشگاه سهند و تربیت معلم که چنین قطعنامهای را امضا کردند و چنین بندی را در قطعنامهشان گنجاندند و آن بند نادیده گرفته شد و دانشجوها به کمیتهی انضباطی و یا دادسرای انقلاب احضار شدند؛ الان پنج نفر از فعالین دانشگاه زنجان هم در بازداشت هستند و من هم که به دادگاه انقلاب زنجان احضار شدم. بهجز شما، شخص دیگری هم احضار شده؟ تا الان به غیر از من کس دیگری به دادگاه احضار نشده است. نحوهی احضار شما چگونه بود؟ بهصورت تلفنی من به دادگاه انقلاب زنجان احضار شدم و اینطوری که پشت تلفن به من گفتند، قرار بازداشت برای من صادر شده، ولی هنوز هیچ قراری بهصورت کتبی برای من صورت نگرفته است. اتهام من ذکر نشد. من گفتم که به من احضاریه کتبی بدهید و آنها گفتند که بیایید اینجا ما به شما احضاریه کتبی میدهیم. در خبرها داشتیم که معاون دانشگاه از مقام خودش برکنار شده؛ امکان دارد در این مورد توضیح بدهید؟ از مقام خودشان برکنار شدند و از هیات علمی هم اخراج شدند و به قید وثیقه آزاد هستند.
شاکیان آقای مددی، معاون دانشجویی سابق چه کسانی هستند؟ کلیهی دانشجوها به عنوان شاکی محسوب میشوند. ولی شکایتنامهی کتبی ندادند. احتمالاً اگر قرار باشد شاکی خصوصی هم مطرح بشود، هیات علمی دانشگاه و خانواده دختر هستند. ولی میگویم ما از این موضوع هیچ اطلاعی نداریم و در این رابطه هیچ مسوولی به ما پاسخ نمیدهد. رسانههای حامی دولت و همینطور دادستانی شهر زنجان در واکنش به این مساله، آن را اقدامی از سوی اعضای انجمن اسلامی دانشگاه دانستند. چرا که گفته میشود سه روز پیش از این مساله، حکم غیرقانونی بودن انجمن اسلامی از سوی هیات نظارت که دبیر آن هم دکتر مددی بوده صادر شده؟ ایشان به عنوان ناظر و به عنوان دبیر فقط در جلسهی هیات نظارت بر تشکلهای دانشجویی حضور دارند و حق رای در آن تشکل نداشتند. به همین خاطر اگر قضیه براین اساس بود، ما باید از افرادی که حق امضا داشتند و حق نظر داشتند انتقام میگرفتیم، نه آقای دکتر مددی که آنجا حتی حق رای نداشتند. برای کمک به دوستانتان که در بازداشت بهسر میبرند و برای جلوگیری از تضییع حقوق آنها چه اقداماتی را مد نظر دارید؟ کاری که ما الان داریم انجام میدهیم، روشنسازی مساله است. بار دیگر داریم مساله را روشن میکنیم و میگوییم که چه اتفاقهایی افتاده و مساله به چه شكل بوده. منظور، نه دسیسهسازی بوده و نه توطئه و این یک حرکت خودجوش دانشجویی بوده، تنها برای احقاق حقوق دانشجوها و این هتک حرمتی که صورت گرفته، نه تنها به یک دانشجو یا یک دختر، بلکه به تمام دانشجوها توهین شده که فردی که در مقام دبیر کمیته انضباطی و معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه است، فردی که عضو هیات علمی دانشگاه است و خودش را استاد دانشگاه میداند؛ چنین هتک حرمتی را انجام بدهد و چنین رسوایی را به بار بیاورد. در همین رابطه: • بازخوانی واقعه دانشگاه زنجان، از آغاز تا به امروز • تجمع در دانشگاه زنجان در اعتراض به «تعرض به یک دختر دانشجو» • معاون دانشجویی دانشگاه زنجان اخراج شد • تحصن دانشجویی برای پیشنهاد بیشرمانه • «تعرض به دانشجو، مسأله خصوصی نیست» |
نظرهای خوانندگان
نعل وارونه زدن، روشی با قدمتی بسیار و به منظور واژگونه جلوه دادن آنچه که در واقع اتفاق افتاده است؛ حیله ای که نچندان زیرکانه در ماجرای دانشگاه زنجان اتفاق افتاده و در حال جریان است.
-- احسان موسوی ، Aug 25, 2008 در ساعت 06:34 PMتناقضات در گفته های مقامات رسمی و چرخش های ناگهانی و تند در موضع این افراد بیشتر گفته هایشان را مبدل به طنزی تلخ کرده است. طنزی که البته در مهم ترین امور جاری کشور هم معمول و طبیعی شده است.
نکته دیگر شیوع بالای آنچه که در زنجان اتفاق افتاده است؛ اتفاقاتی که اگر نگویم روزانه اما با شیوع بالایی در حال اتفاق و تکرار است و افراد مورد تعرض قرار گرفته از ترس آبرو و شاید بیشتر از ترس مبدل شدن به صیغه رسمی امثال ... از بیان و علنی کردن آن می پرهیزند.
شاید به نوعی حاصل ت... انقلاب فرهنگی باشد که دانشگاه این چنین آسیب پذیر و گاهی ذلیل شده باشد.