رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایرانیان هلند > بحران اقتصادی اروپا و ایرانیان مقیم هلند | ||
بحران اقتصادی اروپا و ایرانیان مقیم هلندپژمان اکبرزادهpejman@radiozamaneمردم در هلند به حسابگری شهرت دارند. حدود دوسال پیش با نخستین نشانههای بحران اقتصادی در ایالات متحده، نگرانی از بابت پدید آمدن شرایط مشابه در هلند هم برای مردم بهوجود آمد.
همزمان، مقامهای مالی هلند به مردم از بابت قرضهای کلان برای هزینههای غیر ضروری هشدار دادند و اندک اندک، بحران جهانی در زمینه اقتصاد، گریبانگیر این کشور کوچک نیز شد.
هلند میزبان بیش از ۳۰ هزار ایرانی است. ایرانیانی که گروهی از آنها در زمینههای بازرگانی فعالند و اکنون با مشکلات گوناگونی روبهرو شدهاند. شماری هم بهدلیل رکود اقتصادی، کار و شغل خود را از دست دادهاند. حسین عاکف در زمینهی تجارت خاویار در هلند فعال است. فروش شرکت او بهدلیل بحران اقتصادی دچار اُفت شدیدی شده است. بیشترین گروهی که در رکود اقتصادی لطمه میخورند، ابتدا شرکتهای حملونقل هستند. مهمترین دلیل آنهم، کم شدن صادرات و واردات است. پس از آن، شرکتهایی که روی کالاهای لوکس کار میکنند و سر و کارشان با جنسهایی نیست که مردم به آنها نیاز روزمره داشته باشد؛ مانند یکی از اجناس خود ما، خاویار، که یک کالای ضروری نیست. کالای لوکسی است که شما زمانی آن را میخرید که که کار خوب دارید، خوشبخت هستید. زمانی که بحران اقتصادی پیش میآید، نخستین چیزی که برای مردم مهم میشود این است که به نیازهای اولیه و ضروریشان برسند. بعد اگر جایی بود، به اجناس و کالاهای لوکس و تفریحی بپردازند. نخستین نشانههایی که در کار شما بهوجود آمد تا حس کردید بحران اقتصادی اروپا و درواقع دنیا، روی کارتان تاثیر گذاشته، چه بود؟ کار ما، کاری است صددرصد لوکس. بههمین خاطر ما نشانههایی کوچک کافی است تا احساس کنیم بحران اقتصادیای وجود دارد. بهخاطر این که ما کالاهای روزمرهی مردم را ارائه نمیکنیم.
حدود دو سال و نیم پیش بود که آرام آرام احساس کردیم فروش جنسهایی مانند خاویار کمتر میشود. در صورتی که قیمت این کالا در حال حاضر خیلی بهتر شده و پایین آمده است. خصوصاً اکنون که خاویار وحشی در بازار وجود ندارد. بیشتر، خاویار پرورشی بهفروش میرسد. قیمت خاویار پرورشی هم بسیار ارزانتر از خاویار وحشی است. بنابراین انتظار ما این بود که حجم فروشمان نسبت به خاویار وحشی، بالا برود. اما نه تنها چنین چیزی را احساس نکردیم، بلکه دیدیم که حتا فروش خاویار پرورشی هم دارد پایین میآید. مثلاً خرید یک رستوران و یا عمده فروشی که قبلاً هفتهای بیش از ۵۰۰ گرم تا یک کیلو خاویار بود، به هفتهای ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم رسید. این کاهش فروش بهصورت ناگهانی در کار شما اتفاق افتاد یا در یک روند، کمتر میشد؟ چیزی بین این دو. نمیتوانم بگویم عمر خاویار بهسر آمده، اما بهخاطر این که در سالهای اخیر، خاویار هرسال گرانتر میشد، خیلی از مشتریان خاویار، از این کالا خداحافظی کرده بودند. بحران اقتصادی اخیر هم که پیش آمد، تاثیری اساسی روی طرز فکر و خرید مشتریان خاویار گذاشت. حتی کمتر به این قضیه فکر کردند. بهخاطر این که قیمت خاویار در سالهای اخیر، هر لحظه بالاتر میرفت، بیشتر مشتریها هم در آن لحظه بهخودشان گفته بودند بهتر است که دیگر اصلاً از خاویار استفاده نکنند. در واقع، خاویار بهتدریج دارد به یک جنس فراموششده تبدیل میشود و تا حدودی هم شده است. این تاثیر خیلی بزرگی در بازار ما داشته، دارد و خواهد داشت. شما چه اقدامی انجام دادهاید تا بتوانید کار و فعالیتتان را در این شرایط بحرانی اقتصادی حفظ کنید؟ اولاً باید خیلی خوشحال باشیم که خیلی زود بحران اقتصادی را احساس کردیم. حدود یک سال و نیم پیش در نشستی که با واردکنندگان اروپایی داشتیم متوجه شدیم که تمام اروپا در این زمینه با مشکل و بحران روبهرو است. در نتیجه فکر کردیم چه باید بکنیم که اولاً بتوانیم از این بحران خوب بیرون بیاییم. دوم اینکه بازار جدیدی برای خاویار ارائه دهیم؛ اینکه کاری کنیم تا خاویار تنها ویژهی آدمهای پولدار نباشد، بلکه در دسترس مردم عادی هم باشد. نتیجهی کار این شد که بستهبندی کوچکی درست کردیم و اسم خاصی روی آن گذاشتیم که فاصلهای از دنیای خاویار بگیریم. نام کالا به گونهای انتخاب شده که شما اصلاً به خاویار فکر نمیکنید. حتا نام خیلی بازیگوشانهای هم هست. این باعث شد که با قیمت خیلی ارزان، کیفیت درجهی یک و اسم جالب، یکسری از مردم دوباره به این کالا فکر کنند. در این بستهبندیها، ۱۰ گرم خاویار ارائه میدهیم که یک پُرس یک نفره است. یک قاشق و قوطیبازکن هم در آن قرار دارد. بستهبندیهای قبلیتان چند گرمی بودند؟ بستهبندیهای ۳۰ گرمی، ۵۰ گرمی و بیشتر. اما این افت شدید، گریبانگیر همهی مراکز نشده است. بهناز خیری، صاحب یک سالن زیبایی در شهری کوچک در شمال هلند است. بحران اقتصادی در کار او چه تاثیری داشته است؟ بهناز خیری: نمیتوانم بگویم که تاثیری خیلی جدی داشته، البته تاثیر آن را از ژانویهی سال ۲۰۱۰ به بعد، بیشتر حس میکنم. الان دیگر فاصلهی بین قرارهای آرایشگاه که قبلاً معمولا پنج تا شش هفته یکبار بود، به هشت هفته رسیده است. روی کارهای زیبایی پوست هم که انجام میدهیم مقداری تاثیر گذاشته اما نه به آن صورت. بهخاطر این که افرادی که برای این کار پیش من میآیند، معمولاً افراد بالای ۴۰ سال هستند و مشتریهای ثابت من هستند. در میان آنها افراد بازنشسته زیاد هستند که حقوق بازنشستگیشان را دارند. این دسته از مشتریها معمولاً هربار قرار بعدی را میگذارند. من تاثیر مستقیم این بحران را به آن صورت حس نکردهام.
روی سرویسهایی که از شما میخواهند نیز تاثیر مستقیمی نمیبینید؟ مثلاً به این شکل که کارهای اضافهتر و یا پرخرجتر را کمتر بخواهند یا اصلاً نخواهند؛ و بیشتر ترجیح بدهند کارهای لازم و اولیه را با هزینههای کمتر انجام بدهند؟ چرا، بهخصوص در آرایشگاه این تاثیر را بیشتر میبینم. مثلاً قبلاً رنگ کردن مو و کوتاه کردن آن در آرایشگاه زیاد بود، اما الان سعی میکنند موها را تنها کوتاه کنند و رنگ کردن را در خانه انجام دهند. میزان فروش محصولات آرایشی هم نسبت به قبل پایینتر آمده است. آیا شما خودتان برای ایستادگی در برابر بحران اقتصادی و حفظ شغلتان، کار خاصی انجام دادهاید؟ یکسری تبلیغات گذاشتهام. مثلاً کارتهایی به مشتریها دادهام که هربار به آرایشگاه میآیند، آن را مهر میزنم و وقتی میزان مهرها به ۲۰ عدد رسید، میتوانند ۱۰ یورو از تخفیف بگیرند. از طرف دیگر، تعدادی از آرایشگرانی که در سالنهای آرایش کار میکردند، بیکار شدهاند و خیلی از آنها در منزل خودشان و با قیمتهای خیلی پایین کار میکنند. بههمین دلیل تعداد مشتریها کمتر شده چون مردم ترجیح میدهند بهجایی مراجعه کنند که پول کمتری بدهند. اما بحران اقتصادی برای برخی از کمپانیها سودآور هم بوده است؛ مانند کمپانیهای بازاریابی و تبلیغاتی. سعید آیتالهی که مدیریت یک شرکت بازاریابی در هلند را در دست دارد، اطلاعات دقیقتری در اختیار ما میگذارد: زمانی که بحران اقتصادی وجود نداشت، خیلی از شرکتها محصولات تولیدی خود را خیلی راحت وارد بازار میکردند. چون پول بیشتری در دست مردم بود و تصمیمگیری برایشان خیلی راحتتر بود. در واقع راحتتر ریسک میکردند، اما با آغاز بحران اقتصادی، جیب مردم خالیتر و کاریابی کمتر شد. بههمین دلیل مردم مشکلتر تصمیم میگیرند و سختتر کالا یا سرویسی را انتخاب میکنند. همه سعی میکنند با آنچه دارند مدارا کنند و تنها زمانی که واقعاً به چیزی نیاز دارند، آن را تهیه کنند. کار ما این است که محصولات را به مشتری معرفی و از این راه به او بفروشیم. شرکتهایی که کالاهای خود را ساده و مستقیم وارد بازار میکردند تا مشتری انتخاب کند، فروششان خیلی پایین آمده و در نتیجه مجبور شدهاند به شرکتهایی مانند شرکت ما روی بیاورند که خودش محصول را به مشتری میفروشد. در این موقعیت، مشتری نمیآید، کالایی را در میان ۱۰۰ کالای دیگر انتخاب کند، بلکه ما یک محصول مشخص را به مشتری معرفی میکنیم و در مورد آن توضیح میدهیم. در نتیجه، او راحتتر میتواند انتخاب کند.
شما چگونه این کار را میکنید؟ محصول را به خانهی مشتریها میبرید؟ به خانه و یا شرکتشان. بازاریابهای ما در تمام هلند، بههمهی خانهها و شرکتها مراجعه میکنند و یک کالای مشخص را معرفی میکنند. همان موقع هم به کسی که به آن نیاز داشته باشد، میفروشند. اگر پرسش یا شکی هم برای مشتری وجود داشته باشد، یک بازاریاب، خیلی راحتتر میتواند به آن را پاسخ دهد تا این که مشتری، تبلیغ کالایی را در تلویزیون ببیند و یا در روزنامه بخواند که به هیچ سئوالی پاسخ نمیدهند و تنها توضیح خاصی را دربارهی یک کالا میدهند. یعنی فکر میکنید فعالیتهای بازاریابیای که برای ارائهی محصولات انجام میگیرد، بهنوعی نگرانیهای اقتصادی مردم را در مورد خرید یک کالای تازه کاهش میدهد؟ وقتی ما با یک کالا رودرروی یک مشتری ایستادهایم و تمرکز تنها روی آن محصول است، مشتری خیلی راحتتر میتواند تصمیم بگیرد که آیا به چنین کالایی نیاز دارد یا خیر. اینطوری در مورد خرید یا عدم خرید آن راحتتر تصمیمگیری میکند. اما زمانی که تمرکز روی یک محصول مشخص نباشد؛ مانند بازار کنونی که شما وارد اینترنت میشوید و با دههزار محصول در بازار روبهرو میشوید، نمیدانید کدام را انتخاب کنید. تازه وقتی انتخاب کردید نمیدانید آیا به آن احتیاج دارید یا بهتر است سهماه دیگر صبر کنید و بعد آن را بخرید. در چنین شرایطی در حقیقت ما شک را از بین میبریم. در چند سال اخیر رقابت در همهی عرصهها بیشتر و حق انتخاب مشتری نیز خیلی بیشتر شده است. بههمین نسبت، تصمیمگیری برای او بسیار مشکلتر شده است. در واقع، ما در آن لحظه برای مشتری تصمیمگیری میکنیم. با اینهمه، آنچه بیشتر از مردم دیده میشود، محدودیت و صرفهجویی در موقعیت اقتصادی کنونی است. رستورانها، کافهها، فروشگاههای لباس و ... شاهد احتیاط بیشتر مردم در خرید هستند. |
نظرهای خوانندگان
با سلام من از ايران هستم مي خواستم در مورد شرايط اقامت در اصل (پناهندگي )اطلاعات بگيرم من مهر امسال قراره بيام هلند البته براي پناهندگي ميشه به من اطلاعات بديد يا سايتي رو به من معرفي كنيد ممنون مي شم
-- دامون ، Jun 25, 2010 در ساعت 05:01 PM