رادیو زمانه > خارج از سیاست > پرسه در متن > چگونه در لیست کتابهای پرفروش جهان قراربگیریم | ||
چگونه در لیست کتابهای پرفروش جهان قراربگیریمترجمه: ناصر غیاثیچگونه کتابی پرفروش میشود؟ ویژگیهای چنین کتابی چه میتواند باشد؟ پیش شرطهای قرار گرفتن در لیست کتابهای پرفروش چه میتواند باشد؟ روزنامهی «دی ولت» در مقالهای از ویلاند فرویند به بررسی چند و چون کتابهای پرفروشها میپردازد که فارسی آن را میخوانید. هیچ آلمانی در صدر بیست کتاب ِ در ردهی جهانی نیست، حتی شارلوته روخه و «مناطق مرطوب»اش. به جایش پناهندهی افغانی خالد حسینی قرار گرفته که دوران کودکیاش را روایت میکند. راز موفقیت در سطح جهانی چیست؟ به هر حال در انتخاب برخی مخلفات نباید صرفهجویی کرد. در جستجوی کتاب پرفروش بینالمللی هستیم. در هر نمایشگاه کتابی همین طور است. چه در لایپتسیگ، چه در لندن، چه پاییز در فرانکفورت و حتی در نمایشگاه کتاب کودکان بولونیا. معیارهای کتاب بالقوه پرفروش در سطح جهانی مشخصاند. این کتاب به احتمال قوی به انگلیسی نوشته شده، امری که دست به دست گشتناش را از کارگزار به کارگزار، از ناظر به ناظر و از انتشاراتی به انتشاراتی به غایت ساده کرده و سرعت میبخشد. علاوه بر این «All Age»، یعنی برای پیر و جوان لذتبخش است. سوم این که یک کتاب پرفروش در سطح جهانی بیشتر تخیلی یا جنایی است تا رمانی اجتماعی. بله، به قول عالم علم سیاست فرانسیس فوکومایا کم و بیش در جستجوی داستانی برای پایان داستان هستیم. به عبارت دیگر در جستجوی آن کتابی هستیم که بسیاری از مشترهای مک دونالدز و ebay، کاربران مایکروسافت و فروشندگان ِ IKEA (فروشگاه زنجیرهای) دوست دارند بخوانند. یعنی کتابی که دستکم در سراسر غرب سر و صدا به پا کند.
چنین کتابی کم پیدا میشود و غافلگیرکننده این است: به احتمال ظاهر کتاب با چهرهنگاریاش روی پوستر اعلانات فرق دارد. دست کم از «تجزیه و تحلیل کتابهای پرفروش بینالمللی» که مجلهی تخصصی ِ «Buchreport» (گزارش کتاب)» انتشار داده است، چنین برمیآید. این تحلیل برمیگردد به پژوهشهای رودیگا ویشنبارت ِ اهل وین، متخصص ِ حوزهی کتاب و سخنگوی پیشین ِ نمایشگاه کتاب فرانکفورت، که در شبکهای به نام «PubMagNet» متعلق به مجلهی بینالمللی حوزهی کتاب آن را معرفی میکند. ویشنبارت زحمت کشیده و نُه لیست کتابهای پرفروش ِ ملی را با هم سنجیده است. پرسش ابتدایی و مقدماتی این است: چه کتابهایی در سال ۲۰۰۸ در کشورهای هلند، آلمان، چین، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا «Top of the Pops» بودند؟ مثل همیشه همین جزییات است که مشکلساز میشود: ویشرت فقط ده عنوان ِ قرارگرفته در صدر رمانهای پرفروش در هر ماه را مورد پژوهش قرار داده و آن هم تنها در سال گذشته. به این خاطر مثلا اسم دان براون نویسندهی موفقی که از زمان ِ «کُد داوینچی» کتاب تازهای ننوشته در این پژوهش به چشم نمیخورد. نویسندگانی مثل ِ خالق هاری پوتر، جان کی رولینگ، استفانی مایر و کریستوفر پاولینی هم حضور ندارند، چرا که عناوین ِ به اصطلاح «All Age» اغلب در لیست ویژهی پرفروشها قرار دارند. قبل از هر چیز ویشنبارت کاری با تعداد ِ مطلق ِ کتابهای به فروش رفته ندارد، او بیشتر در جستجوی « بازیکنان بینالمللی» واقعی است، یعنی در جستجوی نویسندگانی که میتوانند بطور جدی خواستار چیزی مثل تاثیر بینالمللی باشند. نتیجه: چنین نویسندگانی نادرند. اساسا فقط دو نویسنده در سال ۲۰۰۸ توانستند در مجموع هفت کشور، دست کم یک ماه در لیست پرفروشها قرار بگیرند. این دو یکی خالد حسینی نویسندهی آمریکایی – افغانی (بابادک باز و هزاران خورشید تابان) و دیگری نویسندهی رمانهای هیجانآور، کن فولت (دروازههای جهان) بود که البته براساس سیستم امتیاز، نویسندهی سوئدی استیگ لارسون که در سال ۲۰۰۴ مُرد، از او پیشی میگیرد.
رمان «سهگانهی میلنیوم» لارسون که پس از مرگ او منتشر شد، چون بالاتر جا گرفته بود، مجموعا در پنج کشور امتیاز بیشتری از فولت در هفت کشور به دست میآورد. در مجموع فقط بیست نویسنده در دستکم سه کشور موفق میشوند در لیست ده کتاب اول (Top Ten) قرار بگیرند. حتی نویسندگانی مثل شارلوته روخه (مناطق مرطوب)، سسیلا آهرن (دختر نخست وزیر سابق ایرلند و متخصص داستانهای عاشقانه) یا برندهی تازهی جایزهی نوبل لو کلزیو باید به مرتبهی دوم رضایت میدادند، البته در سال ۲۰۰۸. نتیجهگیری نخست: کمک بسیار بزرگی است، اگر به زبان انگلیسی بنویسیم. در سال گذشته چهارده نفر از بیست «بازیکنان بینالمللی» این کار را کردند (با این وجود اما پنجتا از ده تای اول این کار را نکردند.) و طبیعی است که ژانر ادبی خاصی بیشتر از همه همراه با موفقیت است: در لیست ویشنبارت غلغلهای از رمانهای جنایی به پاست. از سوی دیگر چه کسی فکر میکرد خالد حسینی یک پناهندهی افغانی در صدر این لیست قرار بگیرد؟ چه کسی فکر میکرد که ما مشتریهای مک دونالدز و اِ بای، کاربران مایکروسوفت و فروشندگان ای کی آ ممکن است دوست نداشته باشیم چیزی غیر از داستان دوران کودکی یک افغانی را بخوانیم؟ و در حاشیه: چه کسی فکر میکرد که حتی یک نویسندهی آلمانی زبان هم در سال ۲۰۰۸ در لیست تصنعی ِ این بیست کتاب اول راه نمییابد؟ سرانجام این که همهی اینها چندان هم غافلگیرکننده نیست. چون مهمترین نتیجهای که میتوان از نتایج این پژوهش گرفت، این است: اکثریت قاطع رمانهای پرفروش تنها و تنها در بازار کشورهای خودشان موفقاند. در مجموع ۳۸۷ نویسنده موفق شدهاند در یکی از ده ردهی اول ِ نُه لیست ِ مورد پژوهش قرار بگیرند. اما فقط ۴۸ نفرشان – یعنی ۴/۱۲ درصد – توانستهاند اصولا در لیست دوم کتابهای پرفروش قرار بگیرند، تنها بیست و یک نفر در لیست سوم. خلاصه کنیم: کارگزارها، ناظرین و ناشران امیدهای بینالمللی دارند، برخلاف آنها خوانندهها محلی مطالعه میکنند. رمانهای پرفروش در وهلهی نخست پدیدههایی ملی هستند: کتاب خیلی کمتر از آن جهانی است که در نگاه اول موفقیتهای عظیم نویسندگانی مثل رولینگ، مایا یا فولت مینمایاند. جدا از قلمرو «بازیگران جهانی» و آنهایی که مشتاق ورود به آن هستند، تازه سرزمین پهناور تنوعات ادبی آغاز میشود، آن هم به طرز شگفتآوری به سرعت. دست کم یک نظریه در مورد این موضوع متعلق به روزنامهنگاری به نام کریس آندرسون است که سه سال پیش کتابی با عنوان ِ «The Long Tail» منتشر کرد. او در این کتاب این نظریه را نمایندگی میکند که در جهانی که از نظر ارتباطات به هم متصل است و در آن تقریبا همه چیز در دسترس تقریبا همه کس است، اتفاقا بازارهای کوچک اهمیت مییابند. به همین خاطر عرضهکنندگان باید به جای رفتن به دنبال موفقیتهای بزرگ، به دنبال موفقیتهای کوچک باشند. مثلا آندرسون آمار شرکت تجاری آمازون را مورد پژوهش قرار دارد. نتیجه گرفت: «بازار برای کتابهایی که در یک کتابفروشی ِ معمولی پیدا نمیشود، همین الان آنقدر بزرگ است که یک سوم مجموع بازار موجود را در برمیگیرد.» آندرسون از یک مشاور صنعت موسیقی نقل میکند که از نظر تجارب بد کمی از حوزهی کتاب جلوتر است: «پول زیاد در فروشهای خیلی کوچک است.» |
نظرهای خوانندگان
BAD TRANSLATION,IT IS NOT "RAVOON".
-- SAIED ، May 1, 2009 در ساعت 02:30 PM"رمان خيالی" که نوشته شده درست نيست! رمان تخيلی درست است. در کل ترجمه خوبی نيست.
-- منوچهر ، May 2, 2009 در ساعت 02:30 PM..............
ناصر غیاثی: بله، حق باشماست. ممنون از توضیح. تصحیح شد.