رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
از تصنیف تا ترانه ـ قسمت بیست و یکم

قصه دوماهی شهیار قنبری

محمود خوشنام

چیزی نمی‌گذرد که ترانه‌پردازان نو به نیاز دیگر جامعه نیز پاسخ می‌دهند. کمی دور شدن از حدیث نفس و پرداختن شاعرانه به پیرامون و به دردهای و ناهنجاری‌های روزگار.

Download it Here!

ولی چون راه بندان سانسور در میان بود، می‌بایست راه بهره‌گیری از نماد و تمثیل را در تصویرپردازی‌های روزگار برمی‌گزیدند.

با این تمثیل‌ها ترانه زیبایی دوچندان پیدا می‌کرد و ذهن جامعه را به کندو کاو بیشتر برمی‌انگیخت.

از جمله می‌توان دو ماهی یاد کرد که یکی از زیباترین متن‌ها را با خود دارد.
روایتی‌ست ساده و گزنده از جور و ستم فرادستان خودکامه. البته در پوششی از ابریشم شعر و مخمل موسیقی.


شهیار قنبری

قصه‌ی دو ماهی را نه تنها روشنفکران می‌پسندند، بلکه مورد اقبال قشرهای دیگر جامعه نیز قرار می‌گیرد و گمان می‌کنیم همین موفقیت‌ها سبب شده باشد که ترانه‌های جوانان طنین به سازمان‌های رسمی پخش موسیقی نیز راه پیدا کند.

متن قصه‌ی دو ماهی از شهیار قنبری با آهنگی از بابک افشار پیوند خورده و قصه‌ی قصه‌ی ماهی تنها مانده‌ای را ترسیم می‌کند که مرغ ماهی‌خوار ربوده است و حالا نوبت خود اوست که طعمه‌ی آن مرغ شود.

مرغ ماهی‌خوار تنها به دو ماهی قصه در قصه‌ی دو ماهی بسنده نمی‌کند. اشتهایش سیری‌ناپذیر است و همچنان در جستجوی طعمه می‌گردد.

بعد ما نوبت جفت‌های دیگه‌ست
روز مرگ زشت دل‌های دیگه‌ست
ای خدا کاری مکن یادش بره
که یه ماهی این پایین منتظره
نمی‌خوام تنها باشم
ماهی دریا باشم
دوست دارم که بعد از این
توی قصه‌ها باشم

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اين صدا و شعر،آدم را مي‌برد به گذشته‌هاي آرام‌ ولي از دست رفته‌اش...

-- ح.ش ، Mar 13, 2009 در ساعت 12:07 PM

شهیار قنبری کجاست؟‌چه می کند؟هیچ خبری کار جدیدی؟‌چطور می توان فهمید که کار جدید یا نه؟؟‌

-- Nina ، Mar 14, 2009 در ساعت 12:07 PM

فقط شهیار قنبری - قابل پرستش شهیار صدا شهیار شعر شهیار درود بر روح حمید قنبری و درود بر شهیار عزیز

-- نوید علیزاده ، Mar 20, 2009 در ساعت 12:07 PM


همسفر
دلم مي گه سفر بكن از اين هواي بي كسي
برو به شهر عاشقا پيدا بكن هم نفسي
دلم مي گه سفر بكن تو كوچه باغ خاطره
همون كوچه كنار گل كه بوش بوي مسافره
دلم مي گه سفر بكن مردم شدن چه بي وفا
كسي ديگه نداره دل يادي كنيم از اون صفا
دلم مي گه سفر بكن ز قصه هاي بي فروغ
خداي من خسته شدم حرفا شده همش دروغ
دلم مي گه سفر بكن به نقطه اوج آسمون
هم خونه ي ستاره ها ستاره ها ي مهربون
دلم مي گه سفر بكن به راه خوب نور عشق
دوباره تازه تر بكن زندگي رو به شور عشق
دلم مي گه سفر بكن با نغمه هاي عاشقي
بيار برام عطر خوش باغ گلاي رازقي
ترانه سرا؛محمد فرامرزي بابادي
دانشجوی رشته ی مشاوره و راهنمایی

همسفر
دلم مي گه سفر بكن از اين هواي بي كسي
برو به شهر عاشقا پيدا بكن هم نفسي
دلم مي گه سفر بكن تو كوچه باغ خاطره
همون كوچه كنار گل كه بوش بوي مسافره
دلم مي گه سفر بكن مردم شدن چه بي وفا
كسي ديگه نداره دل يادي كنيم از اون صفا
دلم مي گه سفر بكن ز قصه هاي بي فروغ
خداي من خسته شدم حرفا شده همش دروغ
دلم مي گه سفر بكن به نقطه اوج آسمون
هم خونه ي ستاره ها ستاره ها ي مهربون
دلم مي گه سفر بكن به راه خوب نور عشق
دوباره تازه تر بكن زندگي رو به شور عشق
دلم مي گه سفر بكن با نغمه هاي عاشقي
بيار برام عطر خوش باغ گلاي رازقي
ترانه سرا؛محمد فرامرزي بابادي
دانشجوی رشته ی مشاوره و راهنمایی
Stablebeliefs.parsiblog.com
Stablebeliefs@yahoo.com

-- محمدفرامرزي ، Mar 28, 2009 در ساعت 12:07 PM

ای صد هزار جان مقدس فدای تو......

-- saeed_soheili ، Sep 5, 2009 در ساعت 12:07 PM