رادیو زمانه > خارج از سیاست > آهنگ زمانه > قصه دوماهی شهیار قنبری | ||
قصه دوماهی شهیار قنبریمحمود خوشنامچیزی نمیگذرد که ترانهپردازان نو به نیاز دیگر جامعه نیز پاسخ میدهند. کمی دور شدن از حدیث نفس و پرداختن شاعرانه به پیرامون و به دردهای و ناهنجاریهای روزگار.
ولی چون راه بندان سانسور در میان بود، میبایست راه بهرهگیری از نماد و تمثیل را در تصویرپردازیهای روزگار برمیگزیدند. با این تمثیلها ترانه زیبایی دوچندان پیدا میکرد و ذهن جامعه را به کندو کاو بیشتر برمیانگیخت. از جمله میتوان دو ماهی یاد کرد که یکی از زیباترین متنها را با خود دارد.
قصهی دو ماهی را نه تنها روشنفکران میپسندند، بلکه مورد اقبال قشرهای دیگر جامعه نیز قرار میگیرد و گمان میکنیم همین موفقیتها سبب شده باشد که ترانههای جوانان طنین به سازمانهای رسمی پخش موسیقی نیز راه پیدا کند. متن قصهی دو ماهی از شهیار قنبری با آهنگی از بابک افشار پیوند خورده و قصهی قصهی ماهی تنها ماندهای را ترسیم میکند که مرغ ماهیخوار ربوده است و حالا نوبت خود اوست که طعمهی آن مرغ شود. مرغ ماهیخوار تنها به دو ماهی قصه در قصهی دو ماهی بسنده نمیکند. اشتهایش سیریناپذیر است و همچنان در جستجوی طعمه میگردد. بعد ما نوبت جفتهای دیگهست |
نظرهای خوانندگان
اين صدا و شعر،آدم را ميبرد به گذشتههاي آرام ولي از دست رفتهاش...
-- ح.ش ، Mar 13, 2009 در ساعت 12:07 PMشهیار قنبری کجاست؟چه می کند؟هیچ خبری کار جدیدی؟چطور می توان فهمید که کار جدید یا نه؟؟
-- Nina ، Mar 14, 2009 در ساعت 12:07 PMفقط شهیار قنبری - قابل پرستش شهیار صدا شهیار شعر شهیار درود بر روح حمید قنبری و درود بر شهیار عزیز
-- نوید علیزاده ، Mar 20, 2009 در ساعت 12:07 PMهمسفر
دلم مي گه سفر بكن از اين هواي بي كسي
برو به شهر عاشقا پيدا بكن هم نفسي
دلم مي گه سفر بكن تو كوچه باغ خاطره
همون كوچه كنار گل كه بوش بوي مسافره
دلم مي گه سفر بكن مردم شدن چه بي وفا
كسي ديگه نداره دل يادي كنيم از اون صفا
دلم مي گه سفر بكن ز قصه هاي بي فروغ
خداي من خسته شدم حرفا شده همش دروغ
دلم مي گه سفر بكن به نقطه اوج آسمون
هم خونه ي ستاره ها ستاره ها ي مهربون
دلم مي گه سفر بكن به راه خوب نور عشق
دوباره تازه تر بكن زندگي رو به شور عشق
دلم مي گه سفر بكن با نغمه هاي عاشقي
بيار برام عطر خوش باغ گلاي رازقي
ترانه سرا؛محمد فرامرزي بابادي
دانشجوی رشته ی مشاوره و راهنمایی
همسفر
دلم مي گه سفر بكن از اين هواي بي كسي
برو به شهر عاشقا پيدا بكن هم نفسي
دلم مي گه سفر بكن تو كوچه باغ خاطره
همون كوچه كنار گل كه بوش بوي مسافره
دلم مي گه سفر بكن مردم شدن چه بي وفا
كسي ديگه نداره دل يادي كنيم از اون صفا
دلم مي گه سفر بكن ز قصه هاي بي فروغ
خداي من خسته شدم حرفا شده همش دروغ
دلم مي گه سفر بكن به نقطه اوج آسمون
هم خونه ي ستاره ها ستاره ها ي مهربون
دلم مي گه سفر بكن به راه خوب نور عشق
دوباره تازه تر بكن زندگي رو به شور عشق
دلم مي گه سفر بكن با نغمه هاي عاشقي
بيار برام عطر خوش باغ گلاي رازقي
ترانه سرا؛محمد فرامرزي بابادي
دانشجوی رشته ی مشاوره و راهنمایی
Stablebeliefs.parsiblog.com
Stablebeliefs@yahoo.com
ای صد هزار جان مقدس فدای تو......
-- saeed_soheili ، Sep 5, 2009 در ساعت 12:07 PM