رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ مرداد ۱۳۸۷
هفت چهره هفته

از دوستی دردسرساز مشایی تا افشاگری‌ احمد توکلی

فرهاد سامانی

این هفته چهره اول، دونفره است. چرا که یک هفته تیتر مطبوعات ورزشی و خبری ایران به جنگ لفظی امیر قلعه‌نویی، مربی استقلال و علی دایی سرمربی، تیم ملی ایران اختصاص داشت. دیگر چهره‌های این هفته محمود درویش، شاعر فقید فلسطینی، احمد توکلی، نماینده مجلس، اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، محمد علیرضایی، شناگر ایران و مایکل فلپس، شناگر آمریکایی هستند.

ژنرال در قلعه، به جنگ «شهریار» رفت

امیر قلعه‌نویی سرانجام آتش اختلاف با علی دایی را كه پیش از این زیرخاكستر بود، شعله‌ور کرد. او پس از شکست استقلال در رشت، به انتقاد از سرمربی تیم ملی پرداخت و ‌گفت:

«من نمى‌دانم اردوى ۲۰ روزه تیم ملى در كشورهاى چك و اسپانیا به چه منظور برگزارشد. در حالى كه تمامى تیم‌ها در آن مقطع دوران بدنسازى و آمادگى خود را سپرى مى‌كردند. آقایان اگر با قلعه‌نویى مشكل دارند، نباید با عواطف و احساسات۲۰ میلیون هوادار استقلال بازى كنند‌.

ما اگر با صرف هزینه‌هاى كلان، جبارى و كاظمى و طالب‌لو را در تیم خود حفظ كردیم به این دلیل است كه بتوانیم از آن‌ها در مسابقات باشگاهى بهره ببریم اما به این شكل كه فدراسیون فعالیت مى كند تمام زحمات مربیان در باشگاه‌ها به هدر مى‌رود.»


امیز قلعه‌نویی

امیر قلعه‌نویی که جایگاه خود را در تیم ملی ایران از دست رفته می‌بیند منتظر یک بهانه بود تا به علی دایی بتازد و نحوه مربیگری او در تیم ملی را زیر سوال ببرد. از سوى دیگر او می‌داند که برای به دست آوردن جایگاه خود در تیم ملی نیاز به قهرمانی آسیا با استقلال و نتیجه نگرفتن دایی دارد.

به همین دلیل هنگامی که دایی جواب انتقادات او را داد، او هوشمندانه سایر مربیان لیگ برتر را با خود همراه و گفت: «من اشتباه می‌گویم آیا سایر مربیان لیگ برتر، آقای قطبی و ذوالفقارنسب هم اشتباه می‌گویند»

و سپس برای اثبات انتقاد خود، جوابی به علی دایی داد که وی پاسخی برای آن نداشت. « اگر راست می گوید، خودش هم در یک بازی حساس تیم ملی از جواد نکونام استفاده نکند تا معلوم شود غیبت یک بازیکن چه تاثیراتی خواهد گذاشت.»

قلعه‌نویی هوشمندانه از گذشته‌هایی نه چندان دور گفت و دلیل ناراحتی دایی را این‌گونه بیان کرد. «‌همه ناراحتی این آقا به خاطر این است که بنده از تیم ملی خطش زدم. دایی درست می‌گوید؛ تیم ملی سال‌هاست که درجا می‌زند، یکی از دلایل آن، همین آقای دایی بود که باید شش، هفت سال پیش فوتبال را کنار می‌گذاشت تا جوان‌ها فرصت خودنمایی پیدا کنند، اما این کار را نکرد تا بزرگ‌ترین خیانت را در حق فوتبال ملی کرده باشد.»

تقابل قلعه‌نویی با علی دایی از آن جهت جالب است که این دو بازیکن در طول دوران بازیگری خود، بارها مقابل هم قرار گرفته‌اند و هیچ‌گاه روابط دوستانه‌ای با یکدیگر نداشتند.

جنگ بی‌پایان علی دایی با منتقدان

علی دایی پس از جام جهانی ۲۰۰۶ و هم‌زمان با سرمربی‌گری امیر قلعه‌نویی دیگر به تیم ملی فوتبال دعوت نشد تا به‌طور غیر‌رسمی از فوتبال خداحافظی کند.

او که حیثیت خود را از دست رفته می‌دید، توانست با سایپا قهرمان لیگ برتر شود و با ناکامی قلعه‌نویی در جام ملت های آسیا، این‌بار به عنوان سرمربی به تیم ملی فوتبال ایران بازگشت.

‌علی دایی که نسبت به منتقدان خود غیرمنعطف است، جواب قلعه‌نویی را به صریح‌ترین شکل ممکن داد، تا نشان دهد که هنوز خاطره خط خوردن از تیم ملی را فراموش نکرده است:

«‌وقتی استقلال هفته‌ اول ابومسلم را دو بر صفر برد، در كنفرانس مطبوعاتی می‌آیند و می‌گویند كه ما نتیجه دوازده كیلومتر دویدن‌مان را در تركیه گرفتیم. اما‌ آن‌ها به من بگویند در روز باخت این دوازده كیلومتر كجا رفت. ‌

قبل از بازی می‌گویند ما با بازیكنان جانشین جای خالی بازیكنان غایب را پر می‌كنیم، اما وقتی تیم‌شان می‌بازد، می‌آیند و می‌گویند كه تیم ملی به باشگاه ضربه زد.

استقلال، تنها متعلق به قلعه‌نویی نیست. استقلال مال حجازی‌ها، حاجیلوها و مردم است. هیچ‌كس نمی‌تواند بگوید استقلال مال من است و با یك باخت هواداران را مقابل تیم ملی بگذارد.»


علی دایی

بسیاری روحیه تهاجمی علی دایی را در مقابل حریفان می‌ستایند، اما این روحیه او، در مواجه با منتقدان هم ادامه دارد. تا جایی که یکی از روزنامه‌ها پس از کنفرانس مطبوعاتی تیتر می‌زند: «علی دایی صد دقیقه به منتقدان حمله کرد.»

تقابل او با امیر قلعه‌نویی، خداد عزیزی، سایر مربیان لیگ برتر و روزنامه‌ها نشان می‌دهد که او باکی از جنگ‌های لفظی ندارد و اگر لازم باشد یک‌تنه در برابر همه می‌ایستد.

او برای آن‌که شخصیت مستقل خود را به نمایش بگذارد در کنفرانس مطبوعاتی اینگونه بالادستی های خود را مورد خطاب قرار داد: «‌من زیر دست كفاشیان كار می‌كنم و برای او احترام زیادی قائلم. اما‌ بزرگ‌تر از او هم نمی‌تواند در كار من دخالت كند.»

علی دایی در دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا

وداع محمود درویش با «سرزمین فلسطین»

با مرگ محمود درویش، «شاعر ملی فلسطین» یکی دیگر از مظاهر روشنفکری این کشور از دست رفت. پس از ادوارد سعید، این‌بار محمود درویش با دنیا وداع کرد.

محمود درویش که ۶۷ سال سن داشت، بر اثر عارضه قلبی در بیمارستان مشهوری در آمریكا (مموریال هرمان) واقع در شهر هوستون در ایالت تكزاس درگذشت و تلاش‌های دكتر حازم مصطفی، جراح عراقی را ناکام گذاشت.

محمود درویش، شاعری محبوب نه فقط برای فلسطینیان، بلکه برای جهان عرب به شمار می‌آمد. قصیده «بنویس من عربی‌ام و شماره کارت هویتم ۵۰ هزار است» مشهورترین قصیده او به شمار می آید. او شعرهای فراوانی برای ملت فلسطین سرود که معروف‌ترین آن‌ها «سرزمین فلسطین» و «از ملتش» است.

قصیده «‌روزنوشت‌های زخم یک فلسطینی»‌، «به مادرم» و «احمد الزعتر» از قصیده‌های مشهور سیاسی اوست. او در نوجوانی به عضویت حزب كمونیست اسرائیل درآمد و در روزنامه‌ الاتحاد و مجله الجدید مقاله و شعر نوشت. همین مساله باعث شد تا وی در سال ۱۹۶۱ به اتهام فعالیت سیاسی به زندان بیفتد.


محمود درویش

او در سال ۱۹۷۲ ناگزیر شد به مصر و از آن‌جا به لبنان مهاجرت كند. در لبنان در موسسه نشر وابسته به سازمان آزادی‌بخش فلسطین كار كرد. تا آن‌که براثر امضای توافقنامه صلح اسلو، از سازمان آزادی‌بخش فلسطین كناره گرفت. او در اواخر عمرش به آمریکا رفت و در آن‌جا خلوت گزید و از دنیای سیاست فاصله گرفت تا آن‌که جهان را بدرود گفت. پیکر او در رام‌الله دفن شد.

مرگ محمود درویش در بالاترین
محمود درویش در دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا

احمد توکلی منتقد شد تا سایتش فیلتر شود

احمد توکلی طی سال‌های عمر سیاسی خود هیچ‌یک از جناح‌های حاکم را از انتقاد مصون نگه نداشته است. او که دوباردر رقابت با اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی ناکام شده بود، این بار به عنوان رییس مرکز پژوهش‌های مجلس، دولت احمدی‌نژاد را از انتقادات خود بهره‌مند کرد.

در مجلس هشتم بار دیگر نام احمدتوکلی به هنگام رای اعتماد به وزیر پشنهادی کشور بر سر زبان‌ها افتاد. چه او بود که با پافشاری خود باعث شد تا مساله مدرک دکترای علی کردان در صلح علنی مجلس مطرح شود و رازها از پرده برون افتد.

او با سایت «الف» که منسوب به وی است، اخبار متعددی در مورد جعلی بودن مدرک دکترای کردان منتشر کرد تا آن‌که خشم احمدی‌نژاد را برانگیخت و دادستان تهران، قاضی مرتضوی حکم فیلتر شدن سایت «الف» را صادر کرد.


احمد توکلی

اما توکلی که مزه توقیف و فیلتر شدن را چشیده بود، نه تنها سکوت نکرد، بلکه در اظهاراتی کم‌سابقه قاضی مرتضوی را خطاب قرار داد. «من به دادستان تهران هشدار می‌دهم پا را از گلیم قانونی فراتر نگذارد و از این کار غیرقانونی دست بردارد و این کار زشت را جبران کند»

او فیلتر کردن سایت منسوب به خود را «اقدامی ضد‌آزادی و ضد‌قانون» دانست و این اقدام را «نشانه تنگ‌نظری دولت و عاجز بودن از پاسخگویی» دانست.

توکلی پس از فیلتر شدن سایت الف به موضع سرسختانه خود ادادمه داد و گفت: «‌بر اساس بیانیه دانشگاه آكسفورد، آقای كردان هیچ مدركی از دانشگاه آكسفورد، نه افتخاری و نه غیرافتخاری دریافت نكرده است و اگر ادعای بالاتری دارند كه مدارك‌شان درست است باید دلیل بیاورند و اگر نمی‌توانند با بستن سایت دردی دوا نمی‌شود.»

دوستی دردسرساز مشایی با مردم اسرائیل

رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به نسنجیده سخن گفتن مشهور است و هرچند بار گفته‌هایش در مورد مسایل سازمان متبوعش، در سایت‌ها انعکاس وسیعی پیدا می‌کند.

اظهارنظر مشایی در مورد «دوستی با ملت اسرائیل» و تاکید دوباره بر آن، باعث شد تا ۲۰۰ نماینده مجلس بر ضد او نامه بنویسند و خواستار استعفایش از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شوند.


رحیم مشایی

در بیانیه شدیدالحن نمایندگان «مواضع مشایی ذلیلانه و حقیرانه» خوانده شد. آقای مشایی که برای ادای توضیحات در مجلس حاضر شده بود در توضیحاتش گفت که به هیچ‌وجه منظورش این نبوده که «موجودیت رژیم صهیونیستی» را به رسمیت می‌شناسد. در واقع صحبت‌ها جنبه فرهنگی داشت و موضع سیاسی نداشته است.

او هم‌چنین در نامه‌ای به حدادعادل، رییس مجلس شورای اسلامی معترضان را «سست‌عنصر، وامانده، منفعل و بریده نامید.» بسیاری از محافظه‌کاران از جمله محمدرضا باهنر از مشایی خواسته‌اند استعفا دهد.

در همین زمینه هنوز محمود احمدی‌نژاد که رابطه خانوادگی با وی دارد، هنوز واکنشی به اقدام نمایندگان نشان نداده است.

سایت شخصی مشایی

سرنوشت شوم محمد علیرضایی

محمد علیرضایی، شناگر ۱۰۰ متر قورباغه هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد که پس از چندین سال تلاش برای کسب صدمین ثانیه‌های سهمیه المپیک، حتی تنش به آب استخر واترتیوپ نخورد.

قرعه‌کشی بازی‌های مقدماتی ۱۰۰ متر متر قورباغه مشخص کرد که علیرضایی در چند خط آن طرف‌تر باید با شناگری از اسرائیل مسابقه دهد. ابتدا مسوولان ورزش ایران اعلام کرددند که به دلیل آن‌که رقابت رودررو نیست، علیرضایی در این رقابت شرکت می‌کند.

اما هنگامی که وی از شرکت در رقابت‌ها انصراف داد، مشخص شد او هم به سرنوشت شوم محمد بیداریان، دیگر شناگر ایرانی دچار شده که در مسابقات کسب سهمیه المپیک، به دلیل حضور ورزشکار اسرائیلی از رقابت‌ها انصراف داده بود.


محمد علیرضایی

خبر انصراف او بلافاصله به همه جهان مخابره شد و بسیاری از روزنامه‌های جهان این خبر و زمزمه اخراج کل کاروان ایران به دلیل رعایت نکردن روح جوانمردی ورزشی را منتشر کردند.

اما مسوولان ورزش ایران اعلام کردند که وی انصراف نداده، بلکه به دلیل اضطراب وناراحتی فتق به درمانگاه المپیک منتقل شده است. این اظهارات مورد قبول مسوولان بین‌المللی المپیک قرار گرفت و خطری بزرگ از سر کاروان ورزشی ایران گذشت.

مایکل فلپس طلا درو کرد

مایکل فلپس با کسب ۶ مدال طلا در المپیک پکن مجموع مدالهای خود در ادوار المپیک را به عدد دوازده رساند تا به عنوان یکی از پرافتخارترین ورزشکاران المپیک مطرح شود.

تعداد مدال‌های طلای او از طلای کسب شده ایران در طی شرکت در چهارده دوره بازیهای المپیک نیز بیشتر است. بدین ترتیب او با شکستن رکوردهای جهانی همه چشم ها را خیره کرد و به پرافتخارترین شناگر تاریخ المپیک تبدیل شد.


مایکل فلپس

الكساندر سوخوروف، شناگر روسي پس از کسب مدال نقره درباره فلپس گفت: «فلپس با همه تفاوت دارد. شايد او از يك كره‌ي ديگر آمده باشد.»

فلپس که در بالیتمور مریلند به دنیا آمده در رشته sports marketing در دانشگاه میشیگان تحصیل می‌کند. او اکنون ۲۳ سال سن دارد، می‌تواند در المپیک های بعدی نیز شرکت کند و با گرفتن مدال‌های دیگر به یک اسطوره در ورزش جهان تبدیل شود.

Share/Save/Bookmark