رادیو زمانه > خارج از سیاست > فنجان خالی > بحث ۳۰ یا ۳۰ ممنوع! | ||
بحث ۳۰ یا ۳۰ ممنوع!معصومه ناصریnaserim@radiozamaneh.nlکافه زمانه را از اینجا بشنوید. دیدهاید که در بعضی از مغازهها و کافهها کاغذی چسباندهاند و با استفاده از عدد نوشته اند «بحث ۳۰ یا 30 ممنوع»؟ اردوان: البته بگذار من یک چیزی را اشاره کنم. شاید این که گفتن «بحث سیاسی ممنوع» یعنی این که الزاماً بحث سیاسی بکنید. توی جامعه ما وقتی جایی مینویسند «ورود بدحجاب ممنوع» فقط بد حجابها میروند تو. آنجایی که میگویند بحث سیاسی نکنید، همه دارند بحث داغ سیاسی میکنند.این افعال معکوس ایرانی است دقیقاْ. معصومه: حالا از این حرفهای سیاسی توی تاکسیها که بگذریم ما بیشتر حرفهای سیاسیمان را در قالب جوک و شعر و اساماس میزنیم. تازگیها یک امکان دیگر هم به این مسأله اضافه شده؛ یعنی یک راه دیگری برای زدن حرفهای سیاسی اضافه شده است. آن هم آهنگسازی است. پژمان: البته زیاد هم فکر نمیکنم تازه باشد. اگر گروههای زیرزمینی منظورت باشد، درست است. ولی از بابت ترانه و تصنیفهای سیاسی، خیلی وقت است که ما در موسیقیمان مسائل سیاسی طرح میشوند. از زمان عارف و دورهی مشروطه، خب وارد یک مرحلهی جدیدی شد. ولی همان طوری که موسیقیهایی که در دسترس ماست، متنوع شده و تنوع سبک به وجود آمده، سبک کارهای سیاسی هم یک مقدار متحول شده و یک سری دارند به سبک زیرزمینی ادامه میدهند. معصومه: ولی بهانه این بحثی که امروز در کافه زمانه داشتیم این بود که هفته پیش من آهنگی شنیدم در اینترنت به اسم «نامه به رییسجمهور» پژمان: البته این نامهها بیشتر ریتمیک هستند. یعنی شما ریتم و تحرک را حس میکنید تا یک ملودی یا یک آهنگ. معصومه: این آهنگ با حرفهای آقای احمدینژاد شروع میشود که در مناظره انتخاباتیاش میگوید: واقعاْ مشکل مردم ما الان شکل موی بچه های ما است؟ بچه دوست دارد مویش را هر جوری که دلش میخواهد بگذارد؛ دیگه به تو چه ربطی دارد؟ دولت باید بیاید اقتصاد را سامان بدهد و در فضای کشور آرامش درست کند و ...
اردوان: یک خوانندهای هم چند وقت پیش، یک کاری راجع به حجاب داشت به اسم خانم اهورا که میگفت: توی سال انسجام زدین به ما اتهام معصومه: بگذار نظر پژمان را به عنوان یک کارشناس موسیقی بپرسیم در مورد این آهنگها. نظرت در مورد آهنگسازی این کارها و ترانههایشان چیست؟ همین کارهای زیرزمینی که اخیرا ساخته می شوند. مثلاْ همین آهنگ «نامه به رییسجمهور» یا آهنگ اتهام؟ پژمان: من خیلی به صورت دائم و پیگیر دنبال نکردهام. ولی آن چیزی که بیشتر جلب توجه میکند، این است که این محتوا (متن) و ارتباطی که با مسائل روز ایران دارد، خیلی جذابیت ایجاد میکند که حالا این هم یک مدل واکنش نشان دادن به این اتفاقاتی است که در ایران میافتد. زیاد از بابت ریتم یا تنظیم یا هر چیز آن چنان تفاوتی با کارهای دیگر زیرزمینی نکرده است. معصومه: همان اول بحث هم گفتی که در دوران مشروطیت هم یک کارهایی خوانده شده است. حالا یک ذره این تاریخ را بیاور جلوتر. بعد از انقلاب تو چه کارهایی سراغ داری که خوانده شده باشند و سیاسی باشند؟ پژمان: در سالهای دهه ۵۰ مثلاْ ترانههای سیاسی داریوش را همه شنیده بودند. مثلاْ سالهای قبل از انقلاب هم بود که داریوش به خاطر کارهایی که میخواند به زندان میرفت. معصومه: داریوش به خاطر ترانههاش زندان رفته؟ پژمان: میرفت و زود برمیگشت. معصومه: پس فقط ازش تعهد میگرفتن... اردوان: مثلاْ کار جمعه فرهاد کاملاْ سیاسی است. پژمان: شاید بشود گفت یک طیف خاصتری از مردم به فرهاد گوش میدادند. ولی خب داریوش یک مقدار جنبه عمومیتری داشت. یا حتی ابی یک کاری خوانده بود که شماعیزاده برایش ساخته بود ( وقتی رسید آهو هنوز نفس داشت ) معصومه: ولی این آهنگ، کجاش سیاسی است؟ پژمان: میگه دلتنگمُ دلتنگ از این بیداد... خب کسی که از خودش شک دارد، هر چیزی را میگیرد. البته بگویم که در نهایت این آهنگ در آن سیستم اجرا شد؛ یعنی در تلویزیون اجرا شد. اردوان: پژمان الان یک سؤالی برای من پیش آمد. تو این سرودهای انقلابی سالهای ۵۷ و ۵۸ را که مال این چریکها، اقلیتها و مجاهدها بود و خیلی هم زیاد بودند آن موقع، آنها را هم در این دستهبندی میتوانی قرار بدهی؟ پژمان: کار سیاسی دو جور میشود. الان کار های مرضیه را میشنویم مثلاْ بعضی جاها اشاره مستقیم به سازمان مجاهدین دارد و این یعنی شما دارید به صورت مستقیم از یک گروه سیاسی هواداری میکنید و این کار کمتر جنبهی هنری دارد. مثلاْ شما میشنوید: بشنو از سیمرغ بر البرز کوه، تیر آرش در کمان یک زن است. معصومه: یعنی رفتند دور از وطن و کلی آهنگ عشق وطنی خواندند. بیشتر وطن وطنی شد، نه؟ پژمان: وطن وطنی شد ولی تا یک مدتی. یعنی میشود گفت تا پایان دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۷۰ این جریان بود و خوانندههای مختلف هم خواندند. ولی من فکر میکنم دو تا خواننده توی این زمینه خیلی شاخص بودند، در دو سبک خیلی متفاوت. یکی داریوش بود که خیلی واکنش نشان میداد به فضایی که توی ایران است و یک مقدار اشارههای مستقیمتری داشت به فضای سیاسی ایران و در خانمها، هایده بود ولی نه به شکل اشاره مستقیم به فضای سیاسی ایران. هایده بیشتر درباره حال و هوای ایرانیهایی که دور افتادهاند از ایران و در غربت چه وضعیتی پیدا کردهاند، میخواند. معصومه: از هایده کدام آهنگش منظورت است؟ پژمان: خیلی زیاد است. مثلاْ فرض کن، یک کارش که خیلی فضای سیاسی دارد بیشتر به جای فضای نوستالوژیکُ کار روزای روشن بوده. که شعرش از اردلان سرفراز بود و موسیقیاش هم از فرید زولاند. البته بگویم فرید زولاند که این کار را ساخته و یک تعداد از بهترین کار های هایده، ابی، داریوش و معین را ساخته، اصلاْ ایرانی نیست. افغانی است که از افغانستان مهاجرت کرد در نوجوانی به ایران. معصومه: گوگوش محبوبترین خوانندهی زن همهی دوران موسیقی ما بوده در دهههای اخیر... پژمان: این را هم باز نمیتوانیم ادعا کنیم که گوگوش واقعاْ پرطرفدارترین است. ما هیچ وقت نرفتهایم یک سرشماری بکنیم از تمام مردم ایران معصومه: در مورد حقیقت واضح و مبرهنی مثل محبوبیت خانم گوگوش، لازم نیست سرشماری کنیم! پژمان: خب به هر حال یک خواننده زن مدرن است. یک کاری که گوگوش خواندهُ کیوکیو بنگ بنگ بود که ویدئوی خیلی خوبی هم داشت. اردوان: غیر از دهههای اول انقلاب در سال های اخیر چند اتفاق افتاد که در مورد آنها یک آهنگهایی خواندند. من به طور خاص ۱۸ تیر را یادم است. پژمان: در مورد ۱۸ تیر، باز هم یکی از کارهای خوبی که یادم میآید، یکی از آخرین کارهای بابک بیات بود که خدا رحمتش کند. روی شعری که الان یادم نمیآید کی گفته بود. ولی یک کاری بود به اسم «گریه» فقط برای پیانو و آواز ساخته شده با صدای داریوش که میگفت رازقی پرپر شد. معصومه: با این که امروز زده بودیم توی کافهمون که حرف ۳۰ یا ۳۰ ممنوع؛ ولی کلی از حرفهامون بازم سیاسی شد. اردوان: من که گفتم فعل معکوس است! |
نظرهای خوانندگان
Jaleb bood, Motshaker!
-- بدون نام ، Oct 14, 2007 در ساعت 08:38 PMحمیراهم ترانه سیاسی خونده.بهاربهارامسال
-- علی ، Oct 16, 2007 در ساعت 08:38 PMتنها کسی که آواز سیاسی نخونده پدر مرحوم من است که اونهم اصلاً آوازه خون نبود!
:)
افغانی ها هم ایرانی هستن چون به زبان فارسی حرف میزنن!
-- بیناب ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:38 PMتنها کسی که آواز سیاسی نخونده پدر مرحوم من است که اونهم اصلاً آوازه خون نبود!
:)
افغانی ها هم ایرانی هستن چون به زبان فارسی حرف میزنن!
-- بیناب ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:38 PM