رادیو زمانه > خارج از سیاست > مانيفست زمانه > ایران، جمهوری اسلامی نیست | ||
ایران، جمهوری اسلامی نیستمهدی جامیسنجش گزارش فولکس کرانت - بخش سوم: اگر به جنجالهای این روزها بر سر زمانه نیک بنگریم یک امر بدیهی نادیده گرفته شده است: مردم. مخاطبان. آنها که کامنت میگذارند و با منتقدان همدلی میکنند حق دارند نظرشان را بگویند اما فراموش میکنند که مردم و مخاطبان یک رسانه مهمترین شناسه آناند. منتقدان و همدلان ایشان نگراناند که مبادا زمانه به جمهوری اسلامی گرایش داشته باشد. آنها از اندیشهای پرده بر میدارند که در آن مردم نقش چندانی ندارند. آنها همه چیز را به جمهوری اسلامی تقلیل میدهند. آنها با وجود مخالفت با جمهوری اسلامی همچنان در چنبره آن گرفتارند. جمهوری اسلامی کابوس آنهاست چشم ناظر آنهاست ملاک سنجش خوب و بد آنهاست. آنها فراموش میکنند که چیز دیگری هم وجود دارد. آنها در محاسبات خود مردم را فراموش میکنند. آنها خود را دایر مدار تشخیص میدانند. از نظر آنها مرجع تشخیص، گروههای کوچک نخبگان و برگزیدگان و مبارزان و معمرین و السابقون السابقوناند. آنها رهبری میکنند و مردم پیروی. آنها کشف اسرار میکنند و مردم انگشت به دهان میمانند! اما دوستان منتقد ما نه نشانه درستی برای تایید مدعا دارند و نه استدلال روشنی میکنند و نه شاهدی میآورند. یکی میگوید چون به احسان جامی نپرداختهاید حکما دل به جمهوری اسلامی داشتهاید. دیگری میگوید چون فلان خبر را سردتر از انتظار یا متفاوت از دیگر رسانهها گفتهاید حتما از جمهوری اسلامی چشم میزنید. برادر سابق مان میگوید چطور ممکن است آدم به ایران برود و سالم برگردد و اعضای سفارت به رادیویش رفته باشند اما معامله نکرده باشد. یکی هم از برنامههای ادبی و فرهنگی و اجتماعی و بهداشتی و آرایشی زمانه نتایجی که میخواهد میگیرد. آنها گرفتار ظنیات خوداند. اما من قصد ندارم اینجا و اکنون باب پاسخگویی بگشایم. به زودی با ایرانیان هلند در شهر دلف دیداری خواهم داشت و رو در رو با آنها سخن میگویم و سوالات و شبهه افکنیها را پاسخ میدهم. کار نو ابهام زیاد دارد. طبیعی است. تا حال با چند گروه دیگر از ایرانیان در شهرهای کلن و بروکسل و آخن نیز من و دوستانام دیدار داشتهایم و آشنا شدهایم و روشنگری کردهایم و آموختهایم. لازم شد اصلا به سوالات تک تک دوستان در همینجا پاسخ میدهم. اما حالیا بهتر آن است که اندکی در بنیاد اختلافها اندیشه کنیم. من پیشتر نوشته بودم که ایران احمدی نژاد نیست. حالا صریحتر و عمومیتر می گویم که ایران جمهوری اسلامی نیست. از آغاز انقلاب شاهد فاصله گرفتن گروههای انبوه مردم از حکومت بودهایم. اکنون وقتی به صحنه پرتکاپوی حیات اجتماعی ایران مینگریم از تعدد و تکثر نویسندگان و مترجمان و هنرمندان و استادان و دانشجویان و روشنفکران و اصحاب فرهنگ و هنر و ادب و رسانه و پژوهش حیرت میکنیم. ایران کثرت فوق العادهای دارد. با همه مشکلاتی که هست رنگارنگی فرهنگ و تکاپوی اجتماعی بارز است. مردم زندگی خود را میکنند و هیج توجهی به ایدئولوژی دولت و حاکمیت ندارند. این که حاکمیت ایران نماینده اقلیت است و در میان گروههای پرتکاپو جای چندانی ندارد نکته بسیار بسیار مهمی است. اما همین نکته بس روشن در کدام تحلیل سیاسی و اجتماعی دوستان منتقد ما جا دارد؟ کجا این نکته را در محاسبات خود و طراحی اندیشگی خود وارد کردهاند؟ زمانه رسانه جمهوری اسلامی نیست. رسانه مردمی است که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی معمولا دیده نمیشوند. ممکن است به چشم دیده شوند و در عکسها بیایند اما در هیچ نوع نگرش سیاسی و رسانهای جایی محوری ندارند. بخشی از اپوزیسیون ما هنوز مردم را توده میبیند. برای آنها فردیت و شخصیت و قدرت انتخاب قائل نیست. کسی که به مردم معتقد باشد انها را ناظر و حاضر و بالغ میبیند و به رای و گزینش انها احترام میگذارد و کار خود را بی مردم تمام نمیببیند. زمانه رسانه است و به تعهد مردمی بودن پایبند است. این جوهر دموکراسی است. زبان زمانه زبان تفاهم و گفتگو و خودمانی بودن است. زبان قیم مآب که «این کن و آن مکن» در قلب آن جای دارد زبان ما نیست. چنین زبانی از ذهنی حکایت میکند که جایی برای مردم نمیتواند تصور کند مگر به صورت بی شکل توده وار. این همان دیدگاهی است که جمهوری اسلامی دارد و مردم و جوانان فردیت یافته روز به روز در سالهای اخیر از آن فاصله گرفتهاند. زمانه بازتاب همین فاصله است. چنین رسانهای را وابسته به جمهوری اسلامی تصور کردن عین بی انصافی و ناشناخت است. اپوزیسیون بودن به خودی خود فضیلتی نیست و چیزی را هم ثابت نمیکند. مهم این است که در مقابل راهی که با آن مخالفت میکنیم راهی واقعا نو برگزیده باشیم. این راه نو برای ما زمانهایها راهی است که با مردم ساخته و هموار میشود. ما از همین مردمایم و با مردمایم. رسانه ما رسانه آنهاست. آنها زمانه را میسازند. نمونههاش در طول عمر کوتاه زمانه بسیار است. اصلا تنوع زمانه از همین جاست. ما شبان رمه نیستیم. ما زبان مردمایم. دلیل مان هم ساده است: این مردماند این شمایید که در زمانه مینویسید. شاهدی بهتر از این میخواهید؟! من در ایران فقط جمهوری اسلامی نمیبینم. من در ایران جوانان کاردیده و تیزهوش و جسوری میبینم که دایره علایق و تکاپوی آنان از عالم پیچیده کامپیوتر تا دانشهای فلسفی نو، از ادبیات ضداتوریته تا تجربه گرایی بی پروا، از میل به کشف فرهنگ خود و غمخواری برای میراث پدران تا میل به شناخت جهان و پذیرفته افتادن در چشم جهانیان را در بر میگیرد. من جسارت و شور زندگی آنها را میبینم و برای ایشان از دختر و پسر از زن و مرد حرمتی واقعی قائلام و این را در طراحی رسانهای که به همیاری آنها ساخته شده به کار بستهام. این طرحی نو است که سزاوار نسل جدیدی است که آینده دیگری برای ایران رقم میزند. آنها هر روزه ناظر کار ما و دوستان خود هستند. مینویسند و انتقاد میکنند و اصلاح میکنند و یاری میدهند. این تکاپوی عظیم را یکسره به جمهوری اسلامی تقلیل دادن کار خردمندان نیست. من ار روز نخست گفتهام و در مانیفست زمانه بروشنی بر آن تاکید نهادهام که ما با مردم حرف میزنیم نه با سیاستمداران. همه رسانههای دیگر نخست طرف صحبت شان اهل سیاست است و ما در درجه اول با مردم حرف میزنیم. زبان مخاطبه با مردم زبان داد و فریاد کردن نیست. زبان افشاگری و درشتی نیست. زبان تفاهم و اقناع است. من از همان آغاز به دوستانام گفتهام و بارها و بارها تکرار کردهام که ما با نیمه آشکار جامعه و فرد سر و کار داریم نه با نیمه پنهان. این کار ما نیست. کار ما راه بردن خبر و رسانه بر اساس اطلاعاتی است که در دسترس همه است نه بر اساس حدس و گمان و ظنیات و بند و بست. در زمانه ما یکسره با روشهای کسانی مانند نوری زادهها و فرشاد ابراهیمیها بیگانهایم. ما خیالهای خود را به جای واقعیت نمینشانیم. ما فکر میکنیم اگر نمیتوان چیزی را ثابت کرد بهتر است در باره آن سکوت کرد. این در دراز مدت به نفع مردم است. مردمیکه در سه دهه عمر جمهوری اسلامی با تخیلات و پارانویای عمیق رهبران خود زندگی کردهاند. رهبرانی که بسا گفتههاشان اسباب خنده و مضحکه شده است.اما خیالاندیشی و واقع گریزی را در جامعه باب کردهاند آنقدر که کسی نه از آمار خبر دارد و نه برای نظرسنجی اعتباری قائل است و نه برنامه و برنامه ریزی را حرمت میشناسد و نه از روی کنجکاوی برای آموختن و تفاهم به جهان مینگرد. از نظر ایشان تکلیف همه چیز از پیش روشن است و نیازی به تحقیق نیست. آنها به همین دلیل دشمن تغییرند و هر تغییری را بدعت و انحراف و کار دشمنان ارزیابی میکنند. آنها از شناخت تحولات جامعه عاجزند. اپوزیسیونی هم که همین راه را برود هیچ تفاوتی با جمهوری اسلامی ندارد و مانند جمهوری اسلامی هر تفاوتی را توطئه تصور میکند یا دام و نیرنگی تازه. گویی ما محکومایم در جهان بستهای کورانه حرکت کنیم و دور بزنیم و دور بزنیم و هیچگاه راه حلی پیدا نکنیم و دردهامان ابدی بماند. اما هم جهان عوض شده است و هم ایران. هر کس عوض نشده باشد و نشود عقب خواهد ماند و مبتذل خواهد شد و جامعه از او گذر خواهد کرد و فراموش خواهد شد. زمانه رسانه نسلی است که سیاست مبتذل شده و روشهای به بن بست رسیده را رها کرده است و سیاستی نو میطلبد. برای او هر که به نیازهای متنوع او آشنا باشد دوست است و هر که نیازی از او را به رسمیت بشناسد محترم است. کار این نسل در مبارزه به سبک فیدل و چه خلاصه نمیشود. او اصلا در جهانی دیگر بر آمده و قد کشیده است. او میتواند برای قهرمانان نسل قبل احترام قائل باشد اما قهرمانهای خود را دارد یا اصلا خود قهرمان است. زندگی برای او بر محور رهبر و قهرمان نمیچرخد. بچرخد هم قهرمانهاش سیاسی نیستند. کسانیاند که او را بر سر شوق بیاورند و حرمت او را بجا اورند و بر او ریاست نفروشند و ادعای عقل کل بودن نکنند. یکبار دیگر هم نوشته بودم رسانه عقل کل مرده است. زمانه رسانه فردها و فردیتها ست. با همه رنگهاشان و نیازهاشان. زمانه رسانه هیچ گروه سیاسی نیست. اگر بود مخاطبان زمانه اولین کسانی بودند که آن را در مییافتند و از آن رو بر میتافتند. دلتان میخواهد بدانید که مخاطبان زمانه زمانه را چگونه میبینند به این آمارهای نظرسنجی تازه ما نظر کنید. من از میان حدود 50 سوال تنها سه چهار سوال مرتبط با بحثهای این روزها را برگزیدهام. (نتیجه نهایی در گزارشی جداگانه منتشر خواهد شد): موضوعات مورد علاقه مخاطبان زمانه اجتماعی و فرهنگی و هنری، ادبی و خبری و موسیقی، حقوق بشر و دموکراسی است: 43 درصد از مخاطبان زمانه مایل به همکاری با رادیو زمانهاند و 46 درصد دیگر میگویند تولید کننده محتوای رسانهای نیستند: آنها کارنامه زمانه را تا اینجا خوب و عالی (77 درصد) و یا متوسط (19 درصد) ارزیابی میکنند: و روش سیاسی زمانه از نظر آنها متفاوت و متعادل است (67 درصد). 16 درصد زمانه را اپوزیسیونی میبینند. 13 درصد ما را محافظه کار ارزیابی میکنند. 1.4 درصد فکر میکنند ما براندازیم و 1.4 درصد هم ما را مانند منتقدان این روزها همسو با حکومت ایران میشمارند: ولی مخاطبان زمانه که برپایه یافتههای همین نظرسنجی عمدتا میان 20 تا 35 سال سن دارند زمانه را رسانه خود میبینند و 81 درصد از آنها میگویند که زمانه را به دیگران معرفی کردهاند. همین برای ما بس. |
نظرهای خوانندگان
بسیار عالی . حالا داریم به یه جاهایی میرسیم . با توجه به وجود همین نظرسنجی ها به نظر میرسه اونقدر هم در جهان بسته ایی نیستم و اونقدرها هم کور کورانه پیش نمیریم و معیارهایی هر چند کم ولی موثر داریم که میتواند بهترین ملاک قضاوت برای همه ما باشد و بیشترین کمک را به رشد زمانه بکند و بهترین جواب به هر انتقادی رو از دلش بیرون کشید فقط یه چیز که به نظر من باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد آن هم موضوع زمان میباشد و من بیشتر به این موضوع تاکید دارم که اگر دولت ها و حزب ها هر 4 سال خود را در معرض نظرسنجی قرار میدهند رسانه ها با توجه به اینکه ابزارش را دارند باید دینامیک تر عمل کنند و مثلا بخش نظر سنجی که صدالبته پای هر صفحه و موضوعی وجود دارد ولی به نظر من بهتر است به شکل جامع و تفکیک شده خودش یکی از بخش های مهم و تخصصی صفحه اول را تشکیل دهد و هر ماه نمودارهایش بر اساس زمان در اختیار برنامه سازان قرار گیرد و تخصصی تر هم باشد مثلا در بحث همین چند روزه بیشتر انتقادات متوجه بخش اخبار سیاسی بوده است و تقریبا کمترین انتقاد مربوط به بخش های فرهنگی و ادبی بوده است و ممکن است در برهه ایی از زمان برعکس باشد دوست دارم زمانه به زمان بیشتر توجه کند این موضوعی است که فسیل های به جا مانده از دوره خمینی به آن توجه نمیکنند و وقتی مردم میگویند ما جمهوری اسلامی نمیخوایم و خواستار تغیرات دمکراتیک هستیم نظریه پردازان مردم سالاری دینی ( یکی از واژگان لغت نامه طنز جدید تالیف عبید زاکانی ) به رای 98 درصدی 12 فروردین 58 اشاره میکنند البته این درباره رادیوزمانه به هیچ وجه درست نیست و فقط محض خنده و یادآوری نوشتم و خواستم اهمیت زمان رو در کانون توجه قرار بدم . با آرزوی موفقیت رادیو زمانه و فردایی بهتر برای ایران .
-- احسان از رفسنجان ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMعادت مي كنيم ، چند پله كه مي رويم بالا- انگار اين چند پله وسوسه باشد براي مخاطب قرار دادن ديگراني كه آن پايين به هر علتي سرشان به كار خودشان گرم است - هوا برمان ميدارد و حكم مي دهيم كه چنين و چنان . ايران باران ندارد . بوي بهار ندارد . مي دانيم . بچه ها زده اند بيرون . هر كس يك گوشه دنيا دارد اوضاع مرغ سحريش را سر و سامان ميدهد . اصلا كار فرهنگي كردن انگار كسي را مي خواهد كه فحش خورش _ در خارج _ و كتك خورش _ در داخل _ ملس باشد .
-- سارا باقري ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMهمين كه يادشان مانده ش را ته حلقشان نچرخانند غنيمتي است . رسم زمانه است انگار كه اينبار قرعه براي تاختن به زمانه افتاده ...
اقای جامی عزیر
-- احمد ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMشما مامور جمهوری اسلامی نیستیدومن بعنوان خواننده دائمی شمااین را شهادت می دهم.
ولی اگر منظور شما از احترام به رای مردم ارای بدست امده از انتخابات انجام شده در جمهوری اسلامی است ..صادقانه عرض می کنم دراین مورد خاص شما در صف ایران ومردم ان نیستید.
آقای جامی عزیز:
-- مهدی ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMسر مقاله های شما را که به بهانه پاسخ به روزنامه فولکس کرانت است با دقت دنبال می کنم. چند نکته به نظرم آمد که می خواستم با شما در میان بگذارم:
من نیز با شما هم عقیده هستم که ایران و مردم آنرا نباید خلاصه کرد به نظام سیاسی ای که فعلاً در ایران حاکم است. ایران متعلق به همه ایرانیان، اعم از پیر و جوان و یا زن و مرد و یا اقلیت های قومی است و همه ما بعنوان شهروند این مملکت در تعیین مسیر و سرنوشت این کشور دست داریم.
متاسفانه بخشی از اپوزیسیون ایرانی در خارج هنوز که هنوز است دچار سیاست زدگی است و با روشی کاهش گرایانه reductionalist اوضاع ایران را بررسی میکند، همان نگاهی که اغلب مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی در اروپا و یا آمریکا نیز به آن دچار هستند. نتیجه آن همین میشود که الان ما با آن روبرو هستیم.
حساسیت شما را درک می کنم ولی در عین حال به نظر من نبایستی این قدر به این اپوزیسیون بها داد. حرف زدن یک بخش از کار است، ولی مهمتر از آن کار مداوم و پیگیر روزنامه نگاری روشنگرانه است که احتیاج به وقت و فرصت بیشتری دارد. جلب اعتماد و خنثی کردن نق نق زدن های دیگران کار دراز مدت می طلبد و در عمل مشخص خواهد شد که چه کسی طرفدار حق و حقیقت بوده است. اگر کار رادیو زمانه به همین صورتی که تاکنون جلو رفته است پیگیرانه و مداوم دنبال شود و مخاطب آن مردم باشد میتواند اعتماد همگی را بخود جلب کند، به شرطی که در این راه دچار خود بزرگ بینی متداوله روشنفکران ایرانی نگردد. بهر جهت برایتان صبر بیشتر و فروتنی آرزو میکنم و به قول نیما: "ما که در این جهانیم سوزان، حرف خود را بگیریم دنبال".
اقاي جامي عزيز پس از سالها كار خبرنگاري به اين نتيجه رسيدم هر كاري بكني بازم اين جماعت نق ميزند همين افكار را داشتيم كه حال و روزمان اينه هر كس فقط خودش را قبول داره كارخودتان را انجام بدهيد موفق باشید
-- ندا ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMآقای جامی، امروز در برنامه ی تازه های خبر رادیو فردا خبری نجومی خوانده شده که مال بیش از یک ماه پیش است.جالب اینکه این خبر(خبر دنباله ی ستاره ی میرا) در سایت شما یک روز پس از سایت ناسا اعلام شد و رادیو فردا متن خبر شما را نقل کرد بدون اینکه هیچ اشاره ایی به منبع آن بکند.
-- محمد ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMاین نشان دهنده ی موفقیت چشمگیر شما و تیم قوی تان است.از این بروز بودن و معتبر بودنتان به خود می بالم و ازتان تشکر می کنم.
پاینده بمانید.
could you plz publish these insightful articles about Iran in English too?
There are a lot of people who do not know Farsi and wanna know about Iran.
ThX
-- amin ، Oct 20, 2007 در ساعت 12:07 AMAmin
-------------------------
اگر کسی از دوستان هست که علاقه مند باشد این مطالب را به انگلیسی روانی برگرداند من خوشحال خواهم شد با ایمیلی به من خبر دهد:
mehdi.jami@gmail.com
- مهدی جامی
من از آقای جامی و خوانندگان پرسشی دارم که امیدوارم موچب جنجال نشود: آیا جمهوزی اسلامی شر مطلق است؟
-- آرش کرامتیان ، Oct 21, 2007 در ساعت 12:07 AMخیر آقای کرامتیان عزیز به هیچ وجه فقط یه تشبیه میکنم که شایدم بگی بی ربطه ولی فقط میخوام منظورم رو متوجه بشی .
-- احسان از رفسنجان ، Oct 21, 2007 در ساعت 12:07 AMپیش رفتن با این حکومت مث این میمونه که در دنیای امروز کسی بخواد از ابزار هزار سال پیش استفاده کنه مثلا بگه مردم باید با الاغ سفر کنند و یه مسافرت 1 ساعته رو 3 روزه طی کنند و بخواد این روش رو به همه به زور تحمیل کنه با اینکه این روش در قدیم ایرادی نداشته ولی الان ایراد داره بهمین خاطر هر کسی که با علم روز و ابزارهای روز آشنا باشه قبول نمیکنه . الان 2500 سال از منشور حقوق بشر کوروش میگذره و ما اگر در هر قرن فقط 10 درصد نسبت به اون پیشرفت کرده بودیم و استانداردهای خودمون رو بهبود داده بودیم الان بزرگترین تمدن رو داشتیم و کسی به حرف آقای احمدی نژاد نمی خندید ولی نه تنها پیشرفت نکردیم بلکه حتی از همون ابزاری که 2500 سال پیش داشتیم هم محرومیم و حسرت حداقل آزادی ها رو میخوریم .
چه جوری میشه امروزه پذیرفت که آزادی بیان و اندیشه و دمکراسی و خردورزی رو کنار گذاشت و به جاش همه چیز رو اونجور که خودمون دوست داریم به زور به همه مردم تحمیل کنیم ؟
بر طبق چه معیاری این حکومت رو میشه مناسب دونست واقعا در کدوم زمینه حکومت جمهوری اسلامی چیزی برای عرضه کردن داره ؟
آمارهایی که در بالا به آنها اشاره کردید شگفت انگیزند ولی با مطالب و مقالاتی که در سایت چاپ میشوند در تغایر هستند. این اواخر مطالبتان از تنوع و کیفیت پایینی برخوردار بوده. شاید بد نباشد اگر نیرو و توجهتان را بیشتر به سمت بالا بردن کیفیت کارتان جلب کنید تا توجیه یا نقد جمهوری اسلامی.
-- خوانندهٍِ گاه به گاه زمانه ، Oct 21, 2007 در ساعت 12:07 AMسلام.احسان گرامی این حکومت قدیما از نظر مذهبی و به جا آوردن عقاید دینی نظیر نداشت اما الان همونو هم از مردم داره مثل زمان رضا شاه می گیره.یه مثالش اینه که در تبریز محرم امسال دسته جات عزاداری حق عزاداری کردن بعد از ساعت 12 شب را نداشتند و قبلآ بابت این از مسئولین مساجد و تکیه ها تعهد گرفته بودند که اگر اینکار رو بکنید در حسینیه را پلمب می کنیم.
-- هادی ، Oct 21, 2007 در ساعت 12:07 AMممنون از توضیحات کامل و بجای شما.
هادي خان نمي دانستم مقامات مسُول تبريز اينقدر متمدن شده اند.آخر برادر جان بعد از نصف شب وقت سينه زني و زنجير زني و نوحه خواني است؟ پس مردمي که بايد صبح روز بعد دنبال يک لقمه نان بدوند کي استراحت کنند ؟
-- شادي ، Oct 22, 2007 در ساعت 12:07 AMبسیار متین و سنجیده نوشته اید. نتایج آمار گیری هم واقعا جالب است. این تکه خیلی به دلم نشست: « اپوزیسیون بودن به خودی خود فضیلتی نیست و چیزی را هم ثابت نمیکند. مهم این است که در مقابل راهی که با آن مخالفت میکنیم راهی واقعا نو برگزیده باشیم.» امیدوارم بیشتر به این حرف توجه کنیم.بعض وقت ها مخالفان سرکوب و اختناق، خودشان تبدیل به بزرگ ترین سرکوبگران آزادی بیان می شوند.
-- ماندانا زندیان ، Oct 22, 2007 در ساعت 12:07 AMمن هم خواننده ی همیشگی رادیو زمانه هستم و برای این رسانه و آفای مهدی جامی بهترین های ممکن را آرزومندم.
با احترام، ماندانا زندیان
اگر می خواهید دچار دور باطل نشوید، باید صحبت درباره "زمانه" را در سایتی دیگر مثلا وبلاگ زمانه ، انجام بدهید :
-- دانش آموز ، Oct 22, 2007 در ساعت 12:07 AMرسانه هر لحظه خبر از چیزی می دهد و این چیز هیچوقت خود رسانه نیست.
این کامنت را زودتر می خواستم بگذارم که به مشکلات فنی بر خورد:
کسی که عدد رو می کند جور دیگری خوانده می شود: جدی تر و مستدل تر. الان معلوم است کسی که اعتراض می کند نماینده ی چند درصد است و کسی که مشتاقانه دنبال می کند نماینده ی چقدر. این کمیت چیز مهمی است به ویژه آن جا که همه در مقام رای دهنده با هم برابر اند و کسی نسبت به دیگری وزن ندارد. چیز مهمی که از مبنای تفکر و استدلال های مان رفته است و جای دیگری بودیم اگر بیش از این که هست مبنای تحلیل ها بود. به نظر من منتقدین از این پس - اگر دارند - باید عدد رو کنند.
و در همین ارتباط به نقل از احمد شاملو و پایگاه رسمی اش:
اهل سیاست به قداست زندگی نمیاندیشد بلکه زندگان را تنها به مصادر و وسایلی ارزیابی میکند که عندالقضا باید بیدرنگ قربانی پیروزی او شود و ای بسا به همین دلیل است که باید قبول کرد در جهان هیچ چیز، شرط هیچ چیز نیست و در دنیای بیقانونی که اداره و هدایتش به دست اوباش و دیوانگان افتاده، هنر چیزی است در حد تنقلات و از آن امید نجات بخشیدن نمی توان داشت .
http://shamlou.org
-- نیم (نیما دارابی) ، Oct 28, 2007 در ساعت 12:07 AMirani iranist...mosalman nist...iran islami nist...iran hamishe iran ast...irani hamishe irani...
-- alen ، Oct 29, 2007 در ساعت 12:07 AMدست مريزاد
سپاسگزاريم
من هر روز راديو زمانه رو مي خونم و ازش چيزاي زيادي ياد گرفتم
-- بدون نام ، Nov 1, 2007 در ساعت 12:07 AMبه نظرم هنوز به بي بي سي فارسي نرسيده ايد ولي نزديكيد
اگر از اونها ياد بگيريد برخي كارها و برنامه ها و نوع نوشتارها و پيكره ها رو ، مي تونيد به سمت بهتر شدن با شتاب بيشتري برويد.
آرزويم موفقيت و سربلندي و خستگي ناپذيريتان است.
سلام آقای جامی گرامی،
-- علی بالا ، Nov 1, 2007 در ساعت 12:07 AMخدمتتون عرض خسته نباشید دارم.
باور کنید این پخش اینترنتی رادیو زمانه یه مشکل(مشکلاتی) داره که گویا براتون مقدور نیست برطرفش کنید یا بی خبر از اون هستید.
مسئله اینه که من با رادیو فردا اصلا هیچ مشکلی ندارم، منظورم شنیدن اون هست در اینترنت. همین حالا تازه عل اصغر می خواست شروع کنه به حرف زدن که به کل قطع شد و دیگه صدا برنمی گرده، متوسط و ضعیف رو هم امتحان کردم، نه خیر خبری نیست.
میشه لطفا یه فکری برای این قضیه بکنید؟
من که رفتم به کارهای دیگم برسم.
هالوینتون خوش و لحظات زندگی تون بی ملال باد.
علی بالا از نروژ
جدول هاي آمار و نظر سنجي ها بسيار ريز و ناخواناست.لطفاً آنها را بزرگتر پست کنيد.به اندازه دو برابر ستون اصلي مقاله،در دو طرف جاي خالي داريد.روشن شد؟!
-- اسمعيل ، Nov 1, 2007 در ساعت 12:07 AMتقریبا از زمان تاسیس رادیو زمانه همه روزه به آن سر میزنم. آن را بسیار دوست دارم هر چند که نمی توان آن را ایده آل دانست چرا که در دنیا هیچ چیز ایده آلی وحود ندارد. اما در مقایسه با رادیو های دیگر واقعا بایستی به شما دست مریزاد گفت.
آقای جامی عزیز،
-- مصطفی ، Nov 4, 2007 در ساعت 12:07 AMاگر نمودارهای آماری را برای استناد در متنتان وارد کردهاید، چرا آن قدر ریز هستند که نوشتههای آنها درست قابل تشخیص نیست؟ و اگر اینها را فقط گذاشتهاید که بگویید ما نمودار هم داریم (که تصوّر من بر این نیست) که کار مفیدی نبوده.
لازم بود نسخهی بزرگتری از نمودارهای آماری را هم در متن نوشتتان میگنجاندید، حال چه به طور مستقیم و چه به شکل لینک.
-----------------------
مهدی جامی: تصور من این بود که دوستان منتظر می مانند تا گزارش نظرسنجی منتشر شود و اینها را از باب مثال قبول خواهند کرد. به هر حال نمودارهای نظرسنجی جداگانه در فایل پی دی اف در اختیار دوستان گذاشته می شود و اینجا هم به آن لینگ می دهیم. امیدوارم گزارش ما این هفته منتشر شود
جهت اطلاع سردبیر محترم
-- علي ، Nov 7, 2007 در ساعت 12:07 AMدر واکنش به مصاحبه نبوی با زرافشان در سایت جمهوریخواهان دموکراتیک و لائیک مقاله ای بقلم ایرج مصداقی درج شده. بنظرم شایسته است برای آنان که مصاحبه را خوانده اند لینک آن در بخش در وب چه خبر آورده شود
http://www.sedaye-ma.org/
web/show_article.php?file=src/siasat/
mesdaghi_11042007.htm
با احترام
مانیفست ارزشمندی دارید، حفظ آن و ماندگاری اش و دور بودن از گزند حرف و موضع های شخصی سخت است، بهرحال بهتر است با استعانت از اهل اندیشه و نظر اول این غرور از هم پاشیده و این بی مهری ها را کم کنید این رویکرد شما یقینا درس آموز این جیغ و فریادهای بی عمل اپوزیسیون است ، درس اولی که باید از لابلای متون و تجارب هر گوشه دنیا گزفت این است که ملتی گرفتار چون ما باید خودمان به حودمان رحم کنیم، ساختارهای اصلی فرهنگ مان در عرصه تاخت و تاز های سیاسی از هم پاشیده است، از منظر سیاسی ، حساسیت های این حجم اخبار ناامید کننده ، اورلود شدیم.... خاموش های دردمند و وارفته...امید ها اگر از عرصهسیاست برنمی خیزد، نیازمند انیم که از فرهنگ غنی و نشانه های منحصر بفرد خودمان زبان گفتگو و همدلی بسازیم. مثلا از همین عرصه معماری و شهری ، هزاران بار می توان مضامین آثار سیاسی و حکومتی را در بطن آن به نظاره نشست یا چاره و درمانی داد.
-- بابا ، Nov 8, 2007 در ساعت 12:07 AMبااحترام - معصومی دکتری شهرسازی
این چیزهایی که شما می بنید خیلی عالیه، و من حتی فکر می کنم که حتما همینطور است که شما نوشته اید. بیشتر بنویسید.
-- حمید محوی ، Nov 13, 2007 در ساعت 12:07 AMAghaye JAMI salam, ey kash bishtare Iraniy ha mesle shoma fekr mikardand. besiar Agahane va dorost tahlil kardid.khaheshan in energy Mosbat ra raha nakonid.dostare radio shoma, Armin az alman
-- Armin ، Nov 13, 2007 در ساعت 12:07 AMآيا از اين «دريچه» و «روزنه»،بهعنوان يك «تريبون» ميتوان استفاده كرد؟
-- ح.ش ، Nov 13, 2007 در ساعت 12:07 AMآقاي جامي عزيز!
خيلي دوست دارم اين «قصه» را بخوانيد:
http://karaa.blogfa.com/post-194.aspx
راستي!
سلام منرا به آقاي «معروفي» برسانيد.
تهران
ح.ش
آقاي جامي سلام.
-- بدون نام ، Nov 15, 2007 در ساعت 12:07 AMسرچ تان درست كار نمي كند و آرشيوي نداريد كه مقالات را پيدا كنيم. مثلا مقاله ي "زيبايي زنان ايراني مانع ... " را چند روز است نمي توانم پيدا كنم. سرچ آن را نشان نمي دهد. جايي هم نيست كه آن را پيدا كنيم. اگر موضوعش را ندانيم نمي توانيم در ارشيو موضوعي پيدايش كنيم.
من رضا هستم. بعضي وقتا كامنت گذاشته ام (ديده ايدشان).
كارتون قابل تحسينه. حرف هم زياده. گوش نديد و تلاشتون رو بكنيد تا باز هم مستقل بمانيد. عزت زياد
Thank you, that was extremely valuable and interesting...I will be back again to read more on this topic.
-- Payday Loans ، Sep 14, 2010 در ساعت 12:07 AMIn it something is. I will know, many thanks for the help in this question.
-- grajt24q ، Oct 19, 2010 در ساعت 12:07 AMgry
| nowe gry