رادیو زمانه > خارج از سیاست > مانيفست زمانه > گزينش همکاران زمانه | ||
گزينش همکاران زمانهنوشته های دو تن از همکاران زمانه مرا ناگزير می کند که چند کلمه ای در باره شيوه گزينش همکاران بگويم و آينده نزديک و دورتر را هم برای علاقه مندان همکاری ترسيم کنم. حسين نوش آذر را مدتهاست می شناسم اما تنها از راه نوشته هايش. هنوز هم او را نديده ام. اما پس از سه-چهار هفته ای که برای زمانه نوشته است با هم قرار و مداری گذاشته ايم که مرتب بنويسد. همکاری با او نمونه ای از اعتقاد من به کار با شبکه ای از نويسندگان آزاد است که اعتبار گزينش آنها قلم آنهاست. خود حسين نوشته است: «چندی پیش به آقای جامی مدیر رادیو زمانه پیشنهاد همكاری دادم و ایشان هم پذیرفت و اینطور بود كه همكاری ما در یك فضای صمیمانه و حرفه ای سر گرفت. از میان تجربه هایی كه با مطبوعات داشتم تجربه سنگ و این تجربه اخیر تا امروز مطبوع آموزنده و خلاق بوده است. من از قلمرو مطبوعات ادبي می آیم. آن زمان مرحوم گلشیری به ما تفهیم كرده بود كه مخاطبان واقعی ادبیات در یك حلقه سربسته از نخبگان هستند كه تعدادشان شاید از صد نفر تجاوز نكند. آقای فرسی هم كه شماره اول سنگ زیر نظر او منتشر شد اعتقاد داشت كه ما در قلمرو فرهنگ بیشتر به یك معلم احتیاج داریم. او دموكراسی را در كار مطبوعات ادبی نفی می كرد. اما با آمدن اینترنت به زودی معلوم شد كه مخاطبان ادبیات در یك حلقه سربسته جا نمی گیرند و علاوه بر این سلیقه ها متفاوت هستند و تنها در همنشینی سلیقه های گوناگون است كه فرهنگ مستقل و غیردولتی می تواند ببالد و بپوید.» (از: مداد) برای زمانه ما اعتبار اصلی در توانايی های افراد است. من به اينکه آنها می توانند کاری را به سامان برسانند نگاه می کنم. هيچ ملاک ديگری جز ارزشهای حرفه ای کار وجود ندارد. تجربه جمهوری اسلامی نشان داده است که تلاش برای گزينش افراد بر اساس نيات آنها و عقايد آنها باطل است. بر اساس اعتقاد دينی تنها خداوند است که از درون آدمها باخبر است. طلب احراز صلاحيت از راه کشف نيات و درونيات طلب روزی ننهاده است. ما کار را بر ظاهر می گذاريم. باطن با خود افراد است و خدای آنها. حضور همکار ديگر ما حسين درخشان در تيم زمانه شگفتی هايی نزد برخی اينجا و آنجا برانگيخت که عمدتا ناشی از ناديده گرفتن اصول کار حرفه ای است يعنی همان تواناييهای افراد. او دارای توانايی هايی است که به هيچ روی نبايد ناديده گرفت. اگر اين توانايی ها می تواند به زمانه ما کمک رساند چه کسی می تواند دست رد به سينه او بزند؟ همکاری صميمانه و حرفه ای او در روزهای اخير در کنار دانيال کشانی برای بهسازی سايت هر چه کدورت سابق هم بوده شسته و برده است. برای او زمانه حالا «زمانه ما» است (يادداشت او در باره پادکست زمانه را در پست قبلی ببينيد). و من از اين بابت نمی توانم خرسند نباشم. «آمدهام پیش بچههای رادیو زمانه تا جبران یک ماه پیش شود که نتوانستم به همراه دیگر میهمانان و مشاوران رادیو در جلسههای شروع به کار آن شرکت کنم. پروژهی آیندهنگرانه و پیشرویی که قبلا هم نوشتم برای همهی ما وبلاگدارها جا دارد، چون اصولا از وبلاگ شروع شده و به قول شعارش رادیویی است که از وبلاگها یاد میگیرد. تا حالا که خیلی خوب دارد جلو میرود.» بجز تن زدن از منطق گزينشی تجربه شده ای که پايه اش بر احراز وفاداری است و تجسس در عقايد عمومی و خصوصی آدمها، گريز از منطق سياه و سفيد کردن هم مهم است. خوشبختانه اينجا هم من و حسين نظر مشترک داريم: «مساله این است که اگر آدم با یک بخش از عقیده یا رفتار یک نفر مخالفتی دارد دلیل نمیشود دیگر تمام هستی او را زیر سوال ببرد و با او مثل یک دشمن تمام عیار رفتار کند. کاری که خیلی از ما همیشه بخاطر اختلافهای نه چندان مهم میکنیم و در نتیجهاش آدمها را به دو دستهی دوست و دشمن تقسیم میکنیم. میخواهد اسم آن آدم خامنهای باشد، یا بوش، کیارستمی باشد یا کیمیایی، پروین باشد یا حجازی.» (از: سردبير خودم - با اندک ويرايش!) من با شماری از عقايد سياسی و اجتماعی حسين و يا ديگر همکاران ام می توانم مخالف باشم ولی در کار حرفه ای مان همچنان می توانيم در کنار هم قرار بگيريم و برای هدفی که ميان مان مشترک است تلاش کنيم. اگر نمی پسنديم دين و عقيده با دولت پيوند بخورد بايد ميان عقايد و گرايش های شخصی و کار حرفه ای و سازمانی هم تمايز و فاصله قائل شويم. زمانه به تک تک ما نيازمند است. زمانه مال هيچکس نيست. مال همه ماست. من آن را رسانه «جمعی» به وسيعترين معنای «جمع» می بينم نه بنگاه نشر عقايد من و دوستانم. ملاک سنجش هم برخورد منصفانه و ارزشهای حرفه ای است. اما تا اينجا را گفتم اين را هم بگويم که هر روزه چندين نفر با من يا دوستان همکار تماس می گيرند و پيشنهاد همکاری می دهند. طبيعی است که بسياری از همکاران خوب آتی ما از ميان همين افراد با همان ملاک انتخاب می شوند. ما نه از دين کسی می پرسيم و نه از عقايد سياسی اش. معيار را وقت شناسی و نثر خوب و بيان خودمانی و قدرت ايجاد ارتباط و ميزان اشتياق و خلاقيت می دانيم. کلام آخر اينکه زمانه تا نيمه سپتامبر همچنان به روی پيشنهادهای همکاری باز است. پس از آن مدتی کار انتخاب همکار تازه را متوقف می کنيم تا به همکارانی که انتخاب کرده ايم سازمان دهيم و برای آموزش فنی و راديويی آنها وقت بگذاريم و در ارتقای کيفيت برنامه ها تلاش کنيم و ايده های مطرح شده را عملی سازيم. دور بعد انتخاب همکار ژانويه و فوريه 2007 خواهد بود. مهدی جامی |
نظرهای خوانندگان
با درود بسیار،
-- doost ، Sep 3, 2006 در ساعت 03:33 AMنمیدانم نام "ادموند بورگ" شخصیت سیاسی سه سده ی پیش مجلس عوام بریتانیا برایتان آشنا هست یا نه؟ البته پاسخ جنابعالی و دوستداران "زمانه" به این سوال حتی منفی هم باشد ایرادی به کسی وارد نیست چون من هم نام ایشان را به خاطر ارتباطش به رشته ی روزنامه نگاری به یاد دارم."بورگ"یکی از پیشگامان درک جایگاه والای "مطبوعات" است معروف است که روزی وی در مجلس عوام انگلیس رو به نمایندگان مطبوعات کرده و با عزت و احترام وسالی ارتباط جمعی _ در آن زمان نشریات چاپی_ را "رکن چهارم دموکراسی " می نامد که وظیفه ی خطیر و البته غیر رسمی نظارت از سوی مردم بر امورات کشوری(قوه مقننه،مجریه و قضائیه ) را بر عهده دارد.
حال جناب آقای "جامی" با این مقدمه ی کوتاه، پس از چند صد سال از عصر "بورگ"
حمایت دوستان از رادیو "زمانه"_ که امید به " کسب آگاهی" و " آگاهی رسانی" را در دلهایشان سبز کرده است _ را بخشی از وظیفه ی حق شناسی میدانند حال در گذر زمان، این دوست یا دوستان راه به رادیو باز کنند یا نه در هر شرایط حتم دارم که دوستان از هیچ استقبالی دریغ نخواهند کرد و دست شما و دیگر عزیزان زحمتکش را با صمیمیت خواهند فشرد.
از طرف یک دوست
دروود...
-- بنیامین محمدی ، Sep 4, 2006 در ساعت 03:33 AMموفق باشید....
اقای جامی
شفافیت ایجاب می کند که حداقل لینکی مثل سایر سایتها قرار بدهید و حداقل اعلام بفرمایید به چه همکارانی نیاز دارید. چه اشکالی دارد که مثلا اعلام فرمایید جای چه پست هایی در رادیو خالی است. حداقل اش این است که هم در وقت خود هم در وقت متقاضیانی که توانایی شان با در خواست های شما هماهنگ نیست صرفه جویی می کنید.
ضمنا لطفا به شعور شنوندگانتان احترام بگذارید. گوش دادن به نحوه صحبت مجریان برنامه واقعا اعصاب خورد کن است و نوعی بی احترامی به شعور شنونده ها
----------------------------------
ما پست خالی در زمانه نداريم! زمانه عمده کارهايش را سفارش می دهد. در مقايسه از اين جهت مثل کانال چهار تلويزيون بريتانياست. بنابرين ما برنامه ساز و گزارشگر و عکاس و مترجم با ذوق و خلاق می خواهيم در همه جای جهان. برای کارهايی هم که دريافت می کنيم حق الزحمه مختصری پرداخت می کنيم. صرفا بر اساس پيشنهاد کار می کنيم ولی اگر کسی را بشناسيم يا به ما معرفی شود ممکن است کار هم سفارش بدهيم. در باره مجريان هم سليقه ها متفاوت است. ولی تلاش ما اين است که بتدريج به سطحی که بيشترين شنونده را راضی کند برسيم. فرصت بدهيد. می رسيم.
ضمنا از شما چيزی تا بحال دريافت نکرده ام و فکر نمی کنم اگر کسی به من نوشته باشد بی جواب مانده باشد واحساس کند وقت اش تلف شده. تا اينجا به تک تک افراد پاسخ فردی داده شده است. وقت زيادی می برد ولی من اين روش را ترجيح می دهم. دوست دارم با آدمها يک به يک حرف بزنم.
-- Arman ، Sep 4, 2006 در ساعت 03:33 AM- مهدی جامی
به همه درود مي فرستم داريم ياد مي گيريم با هم مخالف باشيم ولي با هم كاركنيم موفق باشيد
-- علي ، Sep 5, 2006 در ساعت 03:33 AMجداً ملاکهای انتخابتون فقط نثر خوب و خودمونی و وقت شناسی یا به قول خودمون خوش قول بودنه؟
-- Lord ، Sep 5, 2006 در ساعت 03:33 AMبه نظرم اگر واقعاً اینایی که گفتید باشه خیلی خوبه ... آخه بچه ها میگن اینم مثل خیلی از کارای دیگه اییه که کار حرفه ای به حساب میاد ... یعنی یه عده که از قبل با هم سلام و علیک دارن میان میشینن دور هم و از یه جا یه بودجه ای میگیرن و یه سرویس اطلاع رسانی رو راه میندازن و هیچکس رو هم به این حلقهی بستهی رفقا راه نمیدن و با حمایت کله گندهها و به تبع اونها باقی بلاگرای محترم و محترمه، حسابی هم کارشون میگیره و ...
البته خب من حرف شما رو بیشتر قبول دارم تا حرف بچهها رو ...
امیدوارم موفق باشید...
یه چیزی راستی!
حیف که صدای آنچنان صاف و خوبی ندارم ... وگرنه خیلی دوست داشتم کار رادیویی رو
فعلاً
اقای جامی عزیز
-- Arman ، Sep 5, 2006 در ساعت 03:33 AMاز پاسخ دادنتان پیداست که خیلی شاکی شده اید از این کامنت.
دارم به مصاحبه شهزاده که گویا همسر جنابعالی هم هست! گوش می کنم.
خداوکیلی این کامنت را پاک نکنید اگر به دمکراسی رادیویی اعتقاددارید.
حالا این خانم اگر همسرتان نبود هم اجازه کار در این رادیو را به او می دادید.
از کل مصاحبه اش هیچ متوجه نمی شویم. ترا به خدا ما شنونده ها را چی فرض کرده اید.
اگر من با این لهجه فارسی حرف می زدم هم در رادیو جایی داشتم؟
------------------------------------
شهزاده در چهار پنج سال اخير روزنامه نگار فری لانس بوده است و در شهر خود سمرقند هم با روزنامه کار می کرده و برنامه تلويزيونی داشته است. لهجه او تاجيکانه است. علاقه منديم همکار افغان هم داشته باشيم. با لهجه ترک و لر و اصفهانی و بوشهری هم مشکلی نداريم. شما به اينکه همسر من است ايراد داريد يا به برنامه اش؟ در بی بی سی فارسی چندين زوج کار می کنند در راديو فردا هم، در جاهای ديگر هم. شما مساله تان اين است يا صرفا لهجه اش؟ تلويزيون سراسری بی بی سی که من بيشتر با آن آشنا هستم پر است از لهجه های مختلف انگليسی. برای زمانه ما تهران همه ايران نيست و فارسی فقط لهجه تهرانش معتبر نيست. بهتر است اين نوع مچ گيری ها را کنار بگذاريد. انرژی مثبت بدهيد نه منفی. البته انصاف هم چيز خوبی است. خواندن يادداشت استاد نيکفر را در صفحه انديشه انتقادی توصيه می کنم. - مهدی جامی
آقای جامی من به شما سه بار میل زدم ولی دریغ از یک جواب!
-- امین ، Sep 5, 2006 در ساعت 03:33 AM-------------------------
دوست عزيز من ايميلی از شما تاکنون دريافت نکرده ام. دوباره بفرستيد و به اين آدرس هم کپی کنيد:
m.jami@radiozamaneh.nl
سلام دوستان رادیو زمانه:
-- قاسم رسولی ، Sep 6, 2006 در ساعت 03:33 AMمن یکی از کارمندان تلویزیون خصوصی طلوع در افغانستان هستم. می خواستم با رادیو شما همکاری کنم. یک ایمیل هم به آن آدرسی که بالا داده اید فرستادم. موفق باشید.
جناب جامی، قبلا هم عرض کردم پادکست شما قابل دریافت نیست. یکبار آنرا امتحان کنید. با تجدید ارادت . نادر
-- نادر ریاحی ، Sep 6, 2006 در ساعت 03:33 AM---------------------
اين اشکال اميدواريم تا هفته آتی برطرف شود - زمانه
جناب آقای جامی
گرچه حرکت شما را در برپايی اين وبگاه و راديو را می ستايم ، که تمامی حرکت های فرهنگی ستودنی اند ، ولی از انچه در مورد انتخاب همکاران گفتيد سخت متعجب شدم. وقتی لينک دانی وب نوشت راديوی شما، به عنوان نمونه، تنها در بر دارنده طيف خاصی از بلاگستان فارسی است، شما چگونه ادعای انتخاب همکارانتان بر اساس توانمندی هايشان را طرح می کنید؟ آيا شما همکاری می گيريد که بر خلاف روال انديشه راديوی زمانه سازی متفاوت بزند. بهر حال اميد من اين است که رادیویی به وسعت زمانه برای بلاگستان فارسی موج های بسیاری داشته باشد و هر موجش در برگيرنده صداهای بسيار زمانه باشد و انتهای موجش سربلندی ایران زمین و ایرانی در اقصی نقاط پهنه گیتی باشد
با ارزوی موفقیت برای شما
خاطراتچی
---------------------------
-- Khateratchi ، Sep 6, 2006 در ساعت 03:33 AMاگر مايل باشيد می توانيد لينک های مورد علاقه خود را برای ما بفرستيد تا اضافه شود - زمانه
سلام آقای جامی. دو نکته به ذهنم رسیده که مایلم برایتان در این بخش بعنوان نظر بنویسم. اولاً در مورد کنه موضوع کار در یک ساختار رسانه ای مثل رادیو، طبعاً سمت و سوی معینی مطرح هست. بعنوان مثال شما نقش یک پل ارتباطی بین جامعه ایران - حالا بقول کلاغستون، 70% آن که جوانان هستند - و جامعه اروپا را میخواهید ایفا کنید؛ طبیعی است که همکاران شما عمدتاً کسانی خواهند بود که در عین داشتن برخی توانائی ها و در زمینه های مختلف، بنحوی از انحاء میباید چنین درکی از کار داشته باشند. حال نه نعل به نعل. اما مثالی که در مورد دو تن از همکاران خود زدید، در رابطه با این موضوع همراه با تناقض هائی است. البته من تأکید نمی کنم که قطعاً هدف شما آن هست که گفتم. اما، بعنوان مثال آقای درخشان در نوشته اخیرشان، جدا از بالابردن نقش خاصی برا وزارت اطلاعات در حد آموزگاران نیک اندیش و مانعی برای انحراف باصطلاح فیلسوفان و غیره و در عین درکی مغلط از حقوق دموکراتیک انسانها در جوامع، اشاره دارند که بسیاری از موسسات آشکار و پنهان با در اختیار قراردادن بودجه هائی چنین و چنان اهداف خود را دنبال میکنند. به زبانی دیگر، همین رادیو زمانه، بطور اتوماتیک با چنین درکی بعنوان جریانی دست نشانده تلقی میگردد. چرا که بودجه این رادیو از محل بودجه ویژه وزارت خارجه هلند تأمین میشود.
-- تقی ، Sep 8, 2006 در ساعت 03:33 AMنکته دیگر، در مورد جوابی هست که به یکی از کامنت ها دادید. به نظر من، رادیو زمانه میتواند مدعی این نکته باشد - و برای هر فردی که در دنیای رسانه ای کار و زندگی میکند - که یک دنیا جای خالی وجود دارد که پر کردن آن یعنی ایجاد پل هائی مناسب بین مخاطبان رادیو و خود رادیو. شما به اندازه تمام ندانم کاری ها، تمامی نعل وارونه زدنهای سیستم رسانه ای در ایران، کار و جا برای بروز خلاقیت ها و ایجاد امکان درست و واقعی دارید. حتی از زاویه اینکه شما هنوز رادیویی چند ساعته در بهترین حالت هستید. برای رادیویی بیست و چهارساعته شدن، دنیائی کار هست! تصوری در این حد که این رادیو محل تلاقی و تقاطع صرفاً عده ای هست که بصورت آماتوری و در قدم های اولیه به کار رسانه ای روی آورده اند، توضیح مناسبی نیست. بهرحال بدون توجه به میزان پرداختی شما، همکاران شما کاری حرفه ای را آغاز کرده اند. برای بحثی دقیق تر میشود در این زمینه بیشتر نوشت. از مدیر و هماهنگ کننده رادیو زمانه، یه خورده بیشتر از اینها انتظار میره! البته با سعه صدر کامل این حرف را میزنم. امیدوارم متوجه منظورم باشید.
با احترام
آقای جامی عزیز سلام:
برای همکاری با شما به آدرستان ایمیل فرستادم. جوابی نرسید. میشود لطفن رسید آنرا اعلام فرمایید؟
امیر آذر
-- امیر ، Sep 23, 2006 در ساعت 03:33 AM----------------
معمولا به همه ايميلها جواب داده می شود حتی اگر بعد از نيمه سپتامبر که آخرين روز دريافت درخواستها بوده باشد. ممکن است اصل ايميل تان را دوباره به من بفرستيد به
m.jami@radiozamaneh.nl
مریزاد دستی که انگور چید
-- محمود نعیم وفا ، Jan 5, 2007 در ساعت 03:33 AMدوست صاحب قلم آقای مهدی جامی سلام
بخت خود را سپاسگزارم به جهت آشناییم باسیبستان که در بهترین حال میهمانش شدم
مقالات وگزیده های شما در سفرنامه تاجیکستان همان بود که باید میبود.
مرا به مهمانی سعر وشعور وشکوفه بردید.
هرچند که حس من نسبت به این قطعه از بهشت سودای سالیانی ازپیش است.
مفتخرم به آشنایی شما که کلیدی بود بر گشایش روزنی بود بر گذشته من که کنون سودای زیارت آن کهن دیار اجدادی رویای بام تا شام من است.منتظر جواب این نامه میمانم به آدرس ایمیلم.لطفی بنما که بعد از آن
هر سرموی مرا باتو هزاران کار است.
با سپاس محمود نعیم وفا غرب ایران