رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > روزهای پرالتهاب تبریز و شمارش معکوس انتخابات | ||
روزهای پرالتهاب تبریز و شمارش معکوس انتخاباتاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comنشست انتخاباتی حامیان میرحسین موسوی، که با حضور مجید انصاری در تبریز برگزار میشد به خشونت کشیده شد. این نشست بنا بود جلسه پرسش و پاسخی در حول محور سیاستهای انتخاباتی آقای موسوی باشد. اما با برخورد برخی از افراد با گروهی از معترضین که با پلاکارد و نوشته خواستار پاسخ گفتن آقای خاتمی بودند این جلسه رو به خشونت گذارد. در جلسه روز سیام اردیبهشتماه در تبریز که با حضور این عضو روحانیون مبارز برگزار شد، در پایان، صحنه بروز خشونتهایی شد که به تحلیل برخی از فعالان آذری در واقع به نفع هیچکدام از طرفین نمیتوانست باشد. نه هویتطلبان و نه حامیان این کاندیدای انتخاباتی. دانشجویان معترض خواستار پاسخگویی در خصوص فیلمی از محمد خاتمی بودند که در سال هشتاد و پنج توسط موبایل از او گرفته شده بود. گفته می شود او در این فیلم لطفیههایی با مضمون ترکی بازگو کرده است. این جلسه در نهایت باعث ضرب و شتم حدود هشت نفر از دانشجویان از سوی اعضای کمیته بسیج ستاد میرحسین موسوی و انتظامات سالن شد. این افراد عموماً از کسانی بودند که پلاکاردهایی با مضامین هویتطلبانه داشتند. به گفته آنها مجید انصاری نیز در «فیلم» مورد ادعا حضور داشت که این امر باعث اعتراض این گروه به حضور وی در این جلسه پرسش و پاسخ شد. هادی حمیدی شفیق از دانشجویانی که پیش از این ۱۸ ماه به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» در زندان ارومیه بهسر برده بود، نیز جزو مصدومان بود که بنا به گفته حاضران، صورت او یازده بخیه خورده است. برخی از تشکلهای دانشجویی دانشگاههای تبریز با صدور بیانیهای اعتراض خود را به ضرب و شتم افراد منتقد در این مراسم اعلام کردند. این بیانیه تحمل صدای مخالف و منتقد را «از اولین شروط دموکراسی و آزادیخواهی» برشمردهاند. در این بیانیه آمده است: «دیرگاهی بود مدعیان اصلاحطلبی، شاکی از گروههای فشار و چماق بهدست، داد به فلک رسانده بودند، اما چه شده کاندیدای محبوب مشارکت و مجاهدین و خاتمی در ستاد خود چماق بهدست میپرورانند و خود بانی ضرب و شتم میشوند.» بنا به گزارش خبرنامه امیرکبیر، در سخنرانی میرحسین موسوی در دانشگاه زنجان نیز مسئولان انتظامات سالن، چندین بار اعضای انجمنهای اسلامی و دانشجویان را مورد «ضرب و شتم» قرار دادند.
از صدرا آقاسی یکی از دانشجویان حاضر در صحنه جزییات بیشتری را جویا شدهام: جلسهی چهارشنبه که در هتل شهریار تبریز برگزار شده بود، جلسهی طرفداران میرحسین موسوی بود که چند تا از دانشجویان منتقد در جلسه حضور داشتند و با بلند کردن پلاکاردهایی راجع به بعضی از مسایل اعتراض داشتند از جمله اعتراضاتی که داشتند مربوط به فیلمی بود که در حضور آقای خاتمی به ترکتباران آذربایجان توهین شده بود. آقای انصاری نیز در آن فیلم حضور داشتند و همچنین انتقاداتی که به آقای میر حسین موسوی وارد بود که با پلاکارد و بدون شعار میخواستند در جلسه مطرح کنند و دهانشان را با چسب بسته بودند. متأسفانه اعضای ستاد آقای میرحسین موسوی که بیشتر کمیتهی بسیج ستاد ایشان بودند در اولین لحظات که پلاکارد را بلند کردند که حدود هفت، هشت نفر از دانشجویان بودند به سمت آنها یورش بردند و با ضرب و شتم خواهان اخراج این افراد شدند و پلاکاردها را پاره کردند. دانشجویان حاضر در سالن مقاومت کردند و عدهای از دانشجویان دیگر که در حمایت از مهندس موسوی در آن سالن حضور داشتند، به جمع دانشجویان منتقد پیوستند که متأسفانه انتظامات سالن که از ستاد موسوی بودند به ضرب و شتم دانشجویان پرداختند که چند مورد مصدوم و زخمی داشتند. دو نفر از دوستانمان روز گذشته در بیمارستان بستری شدند. آقای هادی حمیدی شفیق از فعالان هویتطلب حزب آذربایجان که سابقاً حدود ۱۸ ماه به جرم اقدام علیه امنیت ملی زندانی بود، با چاقو مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند که حتا در ناحیهی صورتشان هم قابل مشاهده است. چندین مورد دررفتگی دست و این قبیل موارد هم وجود دارد. متأسفانه این ضرب و شتمها در جلسات قبلی آقای موسوی هم اتفاق افتاده است. دانشجویان خواهان توضیح آقای خاتمی و ستاد آقای موسوی راجع به آن فیلم توهینآمیز و ضرب و شتم هستند. موضوعی که در اینجا مهم است این است که گاهی برخی از سایتهای حامی دولت از این وضعیت سوء استفاده میکنند که آنها حق سوء استفاده از این وضعیت را ندارند. چون بیشترین فشارها و تهدیدها در چهار سال دولت آقای احمدینژاد بر جریان هویتطلبی وارد شده است.
اعتراض به آقای موسوی به چه علت بوده است؟ رئوس اعتراضی که به آقای موسوی صورت گرفت در اولین مورد همان بحث توهینی بود که در مراسمی که آقای خاتمی هم حضور داشت و جوکهای توهینآمیزی راجع به ترکها گفته میشد، بود. اولین انتظار این بود که آقای انصاری عذرخواهی کنند و یا موضعشان را بیان کنند، یا به بچههای هویتطلب یک تریبون داده شود تا حرفشان را بزنند. اما در مورد موسوی ایشان باید موضعشان را مثلاً در مورد اتفاقات سال ۶۷ مشخص کنند. چون ایشان تا امروز راجع به بحث قومیتهای ایران هیچ موضعی نداشته است. وضعیت دانشجویانی که مجروح شده بودند از جمله آقای هادی حمیدی شفیق به چه صورت است؟ صورت آقای هادی حمیدی شفیق یازده بخیه خورده است. ساعت حدود یک و نیم از بیمارستان مرخص شدند. دو تا بچههای دیگر هم دستشان در رفته است و چند تا از دانشجویان دیگر هم آسیبدیده و تحت درمان هستند و ضرباتی به شکم آنها وارد آمده است. اما به نظر میرسد این درگیریها به همان روز چهارشنبه ختم نشده است و در روز جمعه که برنامه مسابقه راهپیمایی عمومی بوده است نیز نیروهای انتظامی با مردم درگیر شده که در این میان تعدادی نیز دستگیر شدهاند. در میان دستگیر شدگان میتوان به یکی از مدرسین دانشگاه تبریز نیز اشاره کرد. ما در روز دوشنبه نیز چهارم خرداد که در محل ورزشگاه باغشمال تبریز میر حسین موسوی سخنرانی داشته است خبر میرسد باز هم تعدادی دیگر توسط عوامل انتظامی دستگیر شدهاند. این دستگیریها نیز توأم با ضرب و شتم بوده است. موسوی در مراسم، سخنانش را با جملات ترکی آغاز کرده بود به اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی اشاره کرده و گفته است: «طبق قانون اساسی این اصول باید مورد توجه و اجرا قرار بگیرد. تحولات دوره صفویه ،قاجار، مشروطه، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همواره آذربایجان را برصف مقدم دفاع از ایران دیده است.» اشاره می شود محمدعلی ابطحی، مشاور محمد خاتمی در دورهی اصلاحات در سایت خود با انتشار مطلبی با عنوان «سفر تبریز و بلوتوث آقای خاتمی» ضمن تایید واقعی بودن این فیلم دلیل انصراف محمد خاتمی را از انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری ترس از انتشار این فیلم اعلام میکند. این نکته ای است که اگرچه بر روی سایت های انتخاباتی به آن اشاره می شود اما در وب لاگ این مشاور حقوقی رئیس جمهوری پیشین نشانی از آن دیده نمی شود. اما بعد از پایان این مراسم نیز کسانی که به نظر میرسد از انتظامات ستاد موسوی در قالب کمیتهی بسیج به همراه نیروهای انتظامی با باتوم و گاز اشکآور بیش از ۱۵ نفر را دستگیر کردهاند. علی و مهدی ایمانی (دو برادر و عضو انجمن اسلامی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه تبریز)، عسگر قدیمی و حامد حسنزاده در میان دستگیر شدگان به چشم میخورد.
امیر مردانی یکی از فعالان دانشجویی حاضر در محل سخنرانی روز دوشنبه بوده است: از او میخواهم از شرایط آن روز بگوید. عصر روز دوشنبه آقای میرحسین موسوی در ورزشگاه تختی تبریز سخنرانی داشتند. جمعی از بچههایی که در اینجا به عنوان فعال سیاسی مطرح هستند به خاطر اهانتی که از سوی آقای خاتمی به مردم ترک زبان ایران شده بود، خواستار واکنش آقای موسوی بودند. با توجه به اینکه آقای موسوی ترک زبان هستند، بیشتر در این ارتباط تجمع انجام داده بودند. متأسفانه این تجمع بعد از پایان سخنرانی به خشونت کشیده شد و جمع کثیری از افرادی که در آنجا حضور داشتند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. البته نمیشود گفت که حتماً این ضرب و شتم از طرف طرفداران آقای موسوی بود. چون مأموران امنیتی و اطلاعاتی ارگانهای مختلف هم در این مراسم حضور داشتند. نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ نفر در این بین دستگیر شدند که اسامی تعدادی از آنها تهیه شده و در این جا وجود دارد که ما پیگیر کارهای آنها هستیم. پیرو همین امر بود که این تشنج به شهر کشیده شد و فضای شهر را امنیتی کرد. با توجه به این اتفاق، آقای موسوی یک سخنرانی هم در دانشگاه تبریز روز سهشنبه انجام دادند که وقایعی که در مراسم قبلی روی داده بود در اینجا هم تأثیرگذار بود. در دیداری که در محل ژیمناسیوم دانشگاه تبریز صورت گرفت اوضاع چطور بود؟ خشونت به آن نحو در این مراسم وجود نداشت. متأسفانه آقای موسوی در شعارها و موضعگیریهایی که تا به حال داشتهاند زیاد شفاف عمل نکردهاند. میشود گفت که حدود نیمی از جمعیت حاضر در سالن دانشگاه از آن دانشجویان منتقد بود. در مورد وقایع رخ داده در سال ۶۷، گورستان خاوران و اهانت خاتمی به آذری زبانها و چیزهای دیگر پرسشهایی داشتند و پلاکاردهایی را در دست گرفته بودند. که متأسفانه با وجود آنکه قبلاً هماهنگ شده بود که به این افراد تریبونی داده شود، تریبونی در اختیارشان قرار داده نشد. آیا کسانی که با مردم برخورد کردند عوامل انتظامی و امنیتی وابسته به دولت بودند یا افرادی بودند که وابسته به ستادها و جریان انتخاباتی آقای موسوی به حساب میآیند؟ نمیدانم که در جریان جلسهی آقای انصاری قرار دارید یا نه. در این جلسه هم متأسفانه نیروهای آقای موسوی بودند که به ضرب و شتم دانشجویان منتقد پرداختند. این چیز بدیهی است که از سوی جریان اصولگرا با جریان اصلاحطلبان مخالفت صورت میگیرد و نیروهای دولتی و امنیتی سعی در ایجاد تشنج و تشتت در میان جریان اصلاحات را دارند. اما متأسفانه بعضی از نیروهای آقای موسوی هم شاید به طور نا آگاهانه به این امر کمک میکنند. اما مسببان اصلیاش نیروهای دولتی هستند. الان فضای حاکم بر تبریز چگونه است؟ آقای اعلمی هم یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بودند و سپس آقای موسوی هم حضور پیدا کردند، فضا به این سمت رفت که از این نفرات حمایت شود. اما متأسفانه با رد صلاحیت آقای اعلمی و همچنین اتفاقات اخیری که پیرامون آقای موسوی اتفاق افتاده است، در تبریز نوعی فضای دلسردی حاکم شده است. میشود این فرایند را مثبت هم در نظر گرفت که انتخاب مردم بر اساس عقلانیت صورت بگیرد. انتخابی که صورت میگیرد عقلانی خواهد بود. متأسفانه از لحاظ امنیتی، خردادماه برای مردم خاطرهانگیز شده است. از خردادماه ۸۵ به این سو، متأسفانه تمام خردادهای بعدی امنیتی بوده است. الان هم با وجود آنکه فضای انتخابات است اما ما در شهر هیچگونه شور و نشاطی را شاهد نیستیم. متأسفانه نیروهای امنیتی گاهی با برخی بیتدبیریها ناراحتیهایی ایجاد میکنند و دلسردی را بیشتر در مردم نهادینه میکنند. در حالت کلی میشود گفت که شاید بتوان امیدوار بود که در روزهای بعد فضا دوباره شور و حیات خود را پیدا کند. شما فکر نمیکنید که ممکن است جریاناتی که در حال حاضر دارد در تبریز به وجود میآید به نوعی حساب شده و سنجیده باشد؟ درست است. اتفاقاً این بحث کاملاً مطرح است. با توجه به اینکه این فیلم متعلق به نزدیک به دو سال قبل است اینکه الان در آستانهی انتخابات رو میشود، باید به آن شک کرد که این از سوی یک جریان هدایت شده، صورت گرفته است. که شاید نیروهای اصولگرا پشت این جریان باشند. افرادی که نمیخواهند حکومت را از دست بدهند و جریان اصلاحات بر سر کار بیاید. قاطبهی دانشجویان به این امر واقف هستند. اما باید چیزی را هم در نظر گرفت که بالاخره توهینی صورت گرفته و این امکان وجود داشت که بهتر این موضوع را با یک تکذیبیه یا معذرتخواهی از طرف خاتمی حل کرد تا این اتفاقات به وجود نمیآمد. متأسفانه این تعلل باعث شد که کار به اینجا بکشد. اما میشود گفت که شروع جریان از طرف نیروهایی که نمیخواهند حکومت را از دست بدهند، کاملاً حساب شده بود. |
نظرهای خوانندگان
از هم وطنان عزیز آذری خواهش میکنم حداقل یک بار هم که شده این فیلم را نگاه کنند. چون اصلا توهینی درکار نیست. تنها تقل قولی است از یک روضه خوان. و البته شایان ذکر است که تعریف یک لطیفه در محفل خصوصی و با دوستان نزدیک توهین به یک قوم حساب نمی آید.
-- بدون نام ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMخیلی ناراحتم. هم قومیهای من با ندونم کاری باعث میشن همه فکر کنن جوکهایی که برای ما میسازن چه قدر درسته!
ترک مقیم ارومیه
-- بدون نام ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMواقعا خوب و کامل انعکاس داده بودید در این فضای انتخاباتی که خیلی ها به بایکوت اخبار حقوق بشری اقدام می کند رسانه ی بی طرفی مثل زمانه کاملا خوب عمل می کند
-- عرفان نظری ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMمرسی
اسامی کامل بازداشت شدگان:
-- مجید از دانشگاه آزاد ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMعلی ایمانی دانشجوی مهندسی کشاورزی اهل خیاو وعضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه تبریز ( در هنگام دستگیری به شدت مورد ضرب و شتم نیرو های امنیتی قرار گرفت و ترم اول 87 ــ 88 نیز طی حکم صادره از طرف کمیته انظباطی دانشگاه به یک ترم تعلیق از خوابگاه مجازات شده بود)
مهدی ایمانی دانشجوی مهندسی کشاورزی برادر علی ایمانی (ترم اول 87 ــ 88 نیز طی حکم صادره از طرف کمیته انظباطی دانشگاه به یک ترم تعلیق از خوابگاه مجازات شده بود )
عسگر قدیمی دانشجوی دانشگاه تبریز اهل مرند
مرتضی مراد زاده دانشجوی دانشگاه آزاد اسکو اهل تبریز ( یاد آور شویم که مراد زاده در روز سخنرانی که از دست ماموران امنیتی گریخته و تحت تعقیب بود صبح روز سه شنبه مورخه 5 / 3 / 88 توسط حراست خوابگاه دانشجویی شهرک امام به دست نیروهای امنیتی سپرده شد .)
جهان بخش بخت آور ( در قیام خرداد 85 نیز دستگیر وبه قید وثیقه آزاد گردید و در سال 86 دوران محکومیت خود را به مدت 6 ماه سپری کرد )
نادر بخت آور
فريد باقرزاده
علی صادقی
بابک مینقی ( فیلم ساز و مستندساز صاحب سبک )
حامد حسن زارع
آرمين شاکران واهي
در اینکه توهینی صورت گرفته شکی نیست. نفی توهین بودن این ویدئو خود توهین دیگری است. وقتی خاتمی با عبارت «می خواست نبوغ اردبیلیها را نشون بده» و در پایان با گفتن«بالاخره اردبیل اینه» اردبیلیها را مسخره می کنه، دیگه می خواهین چه توهینی بکنه؟؟ رسما بگه "ترکٍ ..." ؟ولی به نظر من آذربایجان باید حساب موسوی را از خاتمی جدا کنه، چون اخیرا سخنرانی مثبتی داشته ...
-- اورمیه لی ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMتوجه کنید: http://www.urmiye.blogfa.com/post-288.aspx
agha joke ke moshkel nadare!man shomali hastam va az jokhayi ke raje be ma migan mikhandam;kami baz bashim o bikhial.entekhabat ra bayad jeddi gereft ta zoorgooha az sahne kharej shan.vaze keshvar kharabe
-- بدون نام ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMتنها ایراد میتواند این باشد که چرا لطیفه را با لهجه ترکی بیان کرده اند من که چند بار با دقت به آن گوش دادم توهینی به هموطنان ترک در آن ندیدم تر دید نکنید این بزرگترین نقطه ضعفی بوده که برعلیه خاتمی آقایان ذخیره کرده بودند
-- فرزین ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMمن به حال آنهایی که می آیند در اینجا حتی جوک ها و توهین های وقاحت آمیز بعضی ها را توجیه می کنند افسوس می خورم. واقعا این جمله یعنی چه " هم قومیهای من با ندونم کاری باعث میشن همه فکر کنن جوکهایی که برای ما میسازن چه قدر درسته!" آیا به غیر از این است که مهر تاییدی بر نژادپرستی در ایران می زنند؟ آیا این نژادپرستی و عدم دفاع از حقوق اتنیک ها در ایران از جمله حق تحصیل به زبان مادری به نفع تمامیت ارضی این کشور است؟
-- نسرین محمدی ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMدر اینکه حرف خاتمی توهین است شک نفرمایید. ایشان به صراحت می گوید اردبیل یعنی همین. شاید برای بعضی ها توهین کردن عادت شده است ولی مطمئن باشید برای ما ترکها توهین شنیدن عادت نبوده و روز به روز بر شدت انزجارمان از سیستم شوونیستی و تفکرات شوونیستی که متاسفانه در بین بعضیها به تفکر غالب تبدیل شده است افزوده میشود. من کاری با سیستم سیاسی ندارم ولی از نظر فرهنگی آرزوی قلبیم اینست که روزی برسد که کسی مجبور به تحصیل به زبان دیگز غیر از زبان مادریش و زبان بین المللی نباشد.
-- آیدین ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMاین افراد پانترکیستهای قومگرای افراطی هستند که حالا هم آلت دست رژیماند. استفاده لفظ «هویتطلب» برای این گروه کاملاً نادرست و جانبدارانه است.
-- ترک ، May 27, 2009 در ساعت 04:00 PMمن خودم در برنامه استادیوم تختی بودم باعث تاسف است که هویت طلبانی که یک روز با باتوم امنیتی ها خفه میشدند الان بازیچه همین نیروها شدند خودم با چشمان خودم میدم که در قسمت خانم ها دو سه تفر باحمایت بسیجی ها سعی میکردند تشنج بوجود بیارن ازهمان پلاکارد ها هم دستشون بود
-- لیلا ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMخیلی جالب است. توجیه وسیله توسط هدف.چند نکته قابل توجه اینجا است1-چرا الان در این برهه این مسئله انعکاس پیدا کرده2-همسویی معترضین(پان ترکیستها تحریمی ها) و یاران جناح حاکم و حکومت(بلکه تشویق و ترغیب یاران او)آیا به جهت بهره برداری دو سویه (تخریب رقیب انتخاباتی یعنی میر حسین موسوی. سرکوب بیشتر وامنیتی کردن منطقه.کمی بیشتر بیندیشیم و آلت دست نشویم. یاشاسین ایران یاشاسین آذربایجان
-- رضا ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMما که بالاخره نفهمیدیم هویت طلب یعنی چی؟
-- علی ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMبرای من که آذری هستم هویتم معلومه:ایرا نی و آذری. زبانم را هم بلدم: ترکی (آذری) و فارسی (باور کنید این هم زبان منه چراکه هم از حیدر بابیه لذت میبرم و هم میدونم حافظ چه شان اعلایی برام داره و اصلا مال منه). پس به من بگین هویت طلب کیه؟ کسیکه حیدر بابا نمیدونه و حافظ و سعدی را قبول نداره که من بهش میگم بی هویت و نه هویت طلب. اما اگر کسیه که پشت اینجور عناوین قایم میشه و از ترکیه و اسالینستها پول میگیره تا مملکت رو به هم بریزه و به هموطنان خوزستانی من میگه اهواز باید الاحواز بشه؛ که از نظر من خاینی بیش نیست.
در هر صورت هویت طلب لفظ دروغینی بیش نیست.
salam masulin mohatarame zamane aksrariyyet iran tork ast movazebe karhatoon bashid.
-- بدون نام ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMدرود بر علی گل گرامی منهم اذری وپارسی زبان هستم زیرا پدرم میگفت که قطران تبریزی نیز زبان فردوسی را بر زبان هلاکوخان وتیمور وچنگیز ترجیح میداده.ما ایرانی و اهل کشور ایران بوده وهستیم وهویت ما نیز بیش از هزاران سال است که ایرانی بوده ومیباشد .به نوشته های همشهری دانشمند خودمان کسروی تبریزی نگاه کنیم تا بدانیم که زبان ترکی چگونه بر مردم زور چپان شد مانند ج ا برخی از دوستان خیلی جوشی بفرمایند که مردم کشور برزیل که بزبان پرتقالی سخن میگویند چه هویتی دارند .....هندیان که به سد ها گویش و زبان در کنار یکدیگر ودر کشوری دموکراتیک بسر میبرند کجائی هستند. ایا مردم ترکیه و اذری زبانهای ما یک هویت دارند 0000
-- بهنام ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMتمام این سخنان بسیار بی پایه است و کار خود حکومت و یک سری نوکر شوروی سابق. همونجور که بهنام گفت زبان مردم ما در آذربایجان هرگز زبان هولاکو و چنگیز و تیمور نبوده است. قطران و نظامی نمونه های انکار ناپذیر هستند. پس آنانی که دنبال هویت هستند دنبال هویتی ایرانی نیستند، بلکه دنبال هویت مغولی هستند و از این جهت حق دارند خود را هویت طلب بخوانند. چون ایرانی که هویت اش روشن و مشخص است و چند هزار سال است در این سرزمین زندگی می کند. این آقایون هویت طلب کشته مرده ی چنگیز هستند و خودشان هم نژاد شان را ترکیبی از گرگ و انسان می دانند و بدان نیز افتخار می کنند. در حقیقت ارتباط دادن این چنین عقاید ضد انسانی ای با مردم آذربایجان یک توهین بزرگ ملی به تاریخ ما است. در آذربایجان مردمانی مثل زرتشت، کاوه ی آهنگر، بابک خردمدین و ستار خان به دنیا آمده اند. نام این منطقه ی زرخیز را خود به دست خود آلوده نکنیم.
-- شاهرخ ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMزنده باد آذرآبادگان
زنده باد ایران
این افرادی که اینگونه موارد را توهین تلقی نمی کنند به قول دوستمان به مورد توهین واقع شدن عادت کرده اند وترک عادت نیز مشکل است . وقتی تورک را بعنوان یک ایرانی قبول نمی کنند شماها چه اسراری دارید که تورک ایرانی هستید . ایرانی بودن نشانه های خاص خود را دارد که ماها ازآن استثناییم شما چطور تورکی هستید که از نشانه های فرهنگ خود که یکی شان زبان می باشد نه خواندن ونه نوشتنش را بلدید و بخاطر همین است که کلمه هویت طلب را نمی فهمید . در ضمن کسروی کسی نیست که شما به نظرات آن استنادبکنید در تاریخ هستند کسانی که نظرشان منبع می باشد اسم نمی برم بروید خودتان مطالعه کنید . چرا که با بردن نام کسروی به فکر واندیشه شما پی می برند .
-- جعفر ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMآفرین بهنام و علی. معلوم نیست این هویت طلبی که این جماعت ازش حرف میزنن اصلا چی هست. تازه هویت طلبی با حرفهای ماقبل تاریخی دارو دسته پیشه واری و اراجیف کمنیستهای خائن وطنفروش بی ریشه.
-- Alireza ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMمن تعجب میکنم وقتی این حرفها رو می شنوم.حالا که دیگه کسی صد در صد فارس یا ترک یا بلوچ و کرد و... نیست.اقوام از سالها پیش با هم وصلت کرده اند.
حتی بعضی از اقوام با اقوامی خارج ازاین کشور.این یعنی فرزندان این خاک متعلق به یکدیگرند.از این مرحله قوم جای خود را به فرهنگ می دهدو این در جهت تکامل ارتباطات انسانی پیش میرود.
البته هر فرهنگی موظف به حفظ میراث خود میباشد که این یک عمل فرهنگی است که به دست روشنگران و فرهنگ دوستان و متفکرین هر جامعه و با تدبیر، برنامه ریزی و عملکرد درست در دراز مدت حاصل میگردد.
پیش نیاز آن داشتن یک مملکت آزاد و ملت آگاه و حساس به حقوق انسانی می باشد.
-- سحر ، May 28, 2009 در ساعت 04:00 PMبابا بی خیال این حرفها، تحمل کنین
-- علی ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMاگر خوس شانس باشین کروبی با حکم حکومتی متوقف میشه یا به جهنم دهه 60 موسوی برمیگردیم یا اینکه رضایی با سبک مدیدیت پاسداری میاد ولی اگر بخت با ما یار نبود 4 شال دیگه باید با احمدی نژاد بسازیم.
اگر قرار است در این اوضاع جهانی پریشان ایرانی پابرجا بماند باید به عامل وحدت بخشی که سده هاست چسب مایه ی این هویت ایرانی بوده، یعنی زبان فارسی، همچنان چسبید تا پاره پاره مان نکنند. دوستان ترک زاده اگر نگاهی به تاریخ ما بیندازند می بینند که درخشان ترین کارهای هنری این مرز و بوم که از جان و روح جمعی مان برخاسته اند همه دراین هزارساله و در زیر حکومت های ترک و مغول پدید آمده اند، حکومت های غزنوی و سلجوقی و مغول و غز و آق قویونلو و قره قویونلو و صفوی و افشاری و قاجار و ...زبان ترکی چون از آسیای میانه برمردم آذربایجان تحمیل شده، مثل درختی که از خاک بومی برکنده شده و درجایی نا بومی کاشته شده باشد، دراین مرز و بوم بار و بر نداده است. این است که رودکی و فردوسی و نظامی و قطران و سعدی و خواجو و شهریار و شاملو و دولت ابادی و گلشیری وووو از ان همه ی مردم این سرزمین اند، نه فقط کسانی که در خانواده ی فارسی زبان زاده می شوند. در همه ی کشورها نیز یک زبان رسمی به منزله ی عاملی وحدت بخش وجود دارد و اگر درایران همه به این زبان وارد جهان علم و هنر می شوند چندان عجیب نباید باشد، زیرا این زبان ادامه ی گرچه تغییر یافته ی زبان های کهن ایرانی ست که بسیاری از گویش ها و زبان های کنونی از آن ها سرچشمه گرفته اند، چون کردی و لری و بلوچی وووو. پس بیاییم این نام های تفرقه افکن و جدایی انداز چون هویت طلب راسرزبان ها نیندازیم که دود برافروختن چنین آتشی به چشم همه مان خواهد رفت. درضمن آن قدرها از جوک ساختن هانخروشید، در بسیاری از کشورها برای مردم نا خودی جوک می سازند، این هم از بازمانده های روزگاری ست که انسان ها قبیله ای می زیستند و عادات و آداب همسایه گان را دست می انداختند. انسان ها هنوز راه درازی درپیش دارند تا شهروندی جهانی شوند. م. سپهر
-- بدون نام ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMافرین بر سحر ارجمند***مولوی میفرماید / سخت گیری وتعصب خامی است /تا جنینی کار خون اشامی است .هم میهن گرامی جعفر بجای پاسخ به پرسشها میگوید که معنی /هویت/ را نمیدانیم. بما بفرمائیدهویت/شناسه/ چیست...و اما در باره ی احمد کسروی درفرهنگ نامه ی معین که در ج ا بچاپ رسیده چنین نوشته اند دانشمند*مورخ*زبان شناس*واصللاح طلب ایرانی*تا چند پشت وی اهل علم ومورد توجه مردم تبریز بوده اند کسروی در رشته های تاریخ /لغت / زبان/ودین تحقیق کرده و طرفدار جدی اصلاح وتصویه مذهبی ومخالف سر سخت تصوف وعرفان بود.وی طرفدار جدی ملیت ایرانی بود واز بکار بردن لغات عربی دوری میجست ودر برابر انهالغات واصطلاحات وترکیباتی از رسشه فارسی ساخته بود و خود انرا بکار میبرد.کسروی مردی رک گو ودر عقاید خود استوار بود روزنامه های پرچم و پیمان ناشر عقاید وی بودند.تالیفات کسروی بیش از 70 جلد است که اهم انها از این قرار است /تاریخ مشروطه ایران/تاریخ18 ساله اذربایجان/شهریاران گمنام/تاریخ 500 ساله خوزستان/تاریخچه ی شیر وخورشید/شیخ صفی و تبارش/ نامهای شهر ها و دههای ایران/ قانون دادگری/زبان پاک/تاریخچه چپق وقلیان/مشعشعیان/ترجمه ی کارنامک اردشیر بابکان/ترجمه وتلخیص پلوتارخ/زبان اذری/پیدایش امریکا/ده سال در عدلیه/ صوفیگری/شیعه گری /بهائیگری/شیخی گری/.......و .کسروی در روز دو شنبه 20 اسفند 1324 بوسیله خنجر و اسلحه کمری بدست برادران امامی از فدائیان اسلام در کاخ دادکستری ودر اطاق باز پرس کشته شد.من سر سپرده ایشان نیستم اما اگر بخواهم در باره ی زبان یا تاریخ اذربایجان چیزکی بدانم باید به نوشته های ا و نگاه کنم .
-- بهنام ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMجعفر خان. تازه از فرنگ برگشتی یا از اولشم تو باغ نبودی؟اون کسی که خودشو ایرانی نمیدونه خود شما هستید.حالا چطور حرفهای کسروی به درد نخور شد؟چون نظریات پان ترکی شماهارو نقش براب کرده؟منابع تو کجا هستن اگر راست میگی معرفی کن ما هم بریم بخونیم.
-- alireza ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMدوستان زمانه! آیا کامنت م. سپهر که منتشرش نمی کنید توهین به کسی بود؟ آیا اطلاعات تاریخی غلطی در آن دیدید؟ آیا فکر می کنید جانبدارانه بود؟ و بی دلیل جانبدارانه بود؟ آیا به گمان شما جانب اتخاد را کرفتن خطاست؟ ما را از کامنت گذاشتن در رادیو زمانه ناامید نکنید. داوری را به کامنت گذاران دیگر واگذارید
-- بدون نام ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMکه هیچ کس حرف آخر را درهیچ زمینه ای نمی زند. با اخترام. م. سپهر
----
زمانه:
با احترام
حجم بالای کامنت های روزانه و زمان هایی که لازم است برای انتشار این نوشته ها تاخیر را بوجود می آورد و اگر نه در زمانه اگر کامنتی توهین آمیز و طولانی نباشد بی شک منتشر می شود.
زمانه سیاست جانبداری را دور از وظیفه خود می داند
کاری ندارم که کاندیدا کیست. ولی باید جوابگو باشد.
-- از وراث مالک دوزخ ، May 29, 2009 در ساعت 04:00 PMحالا که نه به دار است نه به بار مخالفان را می زند. فردا به قدرت برسد چیکار می کند؟؟؟؟؟
قلم و رفتار آقای روزبه جانبدارانه هست، و استفاده ایشان از لغت «هویتطلب»، برای این افراد قومگرا پانترکیست، کاری Partisan هست، به دور از اصول خبرنگاری.
-- Mardaviz ، May 30, 2009 در ساعت 04:00 PM---
اردوان روزبه:
جانباداری در کار نیست. من به عنوان روزنامه نگار موظف هستم از عنوانی استفاده کنم که مصاحبه شونده از آن یاد می کند و یا شرح اتفاق حکایت از آن دارد.
شما مایل هستید من از عنوانی که شما مورد علاقه تان است استفاده کنم؟
در شرایطی که کسی کلماتی که شما در بالا اشاره کردید به زبان نمی آورد من دلیلی نمی بینم که بخواهم دیگران را وادار کنم تا برداشتی قوم گرایانه داشته باشند.
به روز باشید
آقاي اردلان,
اين جواب شما عذر بدتر از گناه هست. شما به عنوان يك روزنامه نگار موظف هستي كه بي-طرف باشي - نه اينكه از ادبيات Partisan خود مصاحبه شونده استفاده كني! مگر شبكه هاي جهاني با خرابكارها مصاحبه مي كنند, بهشون ميگه "مبارز و آزادی خواه"! استفاده شما از لغت «هویتطلب» به عنوان FACT, يعني جانبداري و نقض اصول ابتداي خبرنگاري!
-- Mardaviz ، Jun 1, 2009 در ساعت 04:00 PM---
اردوان:
دوست دارید نامشان رابگذارم جدایی طلب و خائن و هر چیز که شما می پسندید تا بیش از این هم وطن های شما و مرا به همین بهانه از نقشه کشور حذف کنند؟
عنوان استخراج شده از بیان مصاحبه شونده است
از دلسوزی شما سپاس مندم
نه آقاي اردوان عزيز!
شما اگر دوست داشتيد بي-طرف باشيد, و به اصول ابتداي خبرنگاري پايبند, بايد مي نوشتيد: "اين افراد كه خود را «هویتطلب» مي نامند , و مخالفين آنها را «قومگر» و يا «پانترکیست» مي نامند "
ادبيات فعلي شما يعني جانبداراي غير حرفه ي.
-- Mardaviz ، Jun 1, 2009 در ساعت 04:00 PMبا سلام
-- اوختای بابایی عجب شیر ، Jun 10, 2009 در ساعت 04:00 PMجناب آقای اردوان می شود خشم اینان را درک کرد که از کجا آب می خورد.اینان از شما خشمگین هستند که شما اصلا چرا اخبار آذربایجان را منتشر می کنید؟!
من قبلا هم گفته ام تجزیه طلب واقعی اینانند که حتی از انعکاس بی طرفانه اخبار و واقعیت های آذربایجان می هراسند