رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > دلآرا در انتظار آزادی، اعدام شد | ||
دلآرا در انتظار آزادی، اعدام شداردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comکسی را میشناختم که همیشه میگفت روز جمعه روز خبرهای بد است. روز جمعه برای من هم روز بد بود. روز خبرهای بد، وقتی خواستم دست به کار تهیه برنامههای روز جمعه شوم. اولین خبر تکان دهنده برای آن روز کافی بود: دلآرا دارابی، صبح امروز به دار آویخته شد.
خبر کوتاه و رسا بود. سخت و بیترحم. دلآرا دارابی، دختری که در هفده سالگی اقرار به یک قتل کرده بود، اعدام شد. به تعداد اعدام نوجوانان در ایران یکی دیگر افزوده شد، بار دیگر همه گفتند ایران کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته و بار دیگر همه اعتراض کردند؛ اما دلآرا دیگر بدن سردش در انتظار خاک بود. چند روز پیشتر وقتی خبر ابلاغ حکم اعدام او به اجرای احکام در گروههای اجتماعی دیجیتالی مطرح شد، خبرگزاریها نوشتند و سایتهایی برای حمایت از او به راه افتاد، همه از این اتفاق ترسیده بودند. خبرها حاکی از آن بود که دلآرا اذعان کرده است که قاتل نیست. عبدالصمد خرمشاهی با تمام توان تلاش کرد تا دلایل لازم را بیاورد. او اشاره به مواردی کرده بود که در روند پرونده به آن توجه نشده بود. نحوه کشته شدن مقتول، اظهارات دلآرا و مواردی دیگر که همین تلاشها باعث شد خانواده مقتول یکی از شروط خود را برای رضایت، عزل این وکیل از حمایت از دلآرا قرار بدهند. تلاش گروههای اجتماعی و حامیها بینتیجه نبود و بنابر دستور رئیس قوه قضاییه اجرای حکم برای جلب رضایت خانواده مقتول به عقب افتاد. پیششرطهای خانواده مقتول هم نشان از احتمال رضایت داشت. آنها علاوه بر عزل خرمشاهی از وکالت پرونده خواسته بودند که خانواده دلآرا بر سر قبر مرحوم گل باران کنند و تقاضای عفو که این موارد هم انجام شده بود. همه باور داشتند این دختر نقاش که نقشهای پردردش از پشت میلههای زندان نقش تاریکی پس آن بود بتواند روزی بیرون بیاید.
اما همه چیز بیخبر رخ داد. بدون حضور وکیل و در روز تعطیل. محمد مصطفایی در شرح جزئیات روز جمعه مینویسد: مادر دلآرا گفت که دیروز با دلآرا ملاقات کرده. دلآرا به او گفته که مادر اگر من از زندان بیرون بیایم میخواهم تحصیلاتم را ادامه دهم. دوست دارم آزاد باشم و یک نفر از قضات هم به من قول داده که رضایت اولیاء دم را خواهد گرفت. دلآرا گفته که مادر من بیگناهم. مادر دلآرا گریهکنان گفت: امروز ساعت هفت صبح دلآرا به وی زنگ زد و گفت مادر من را میخواهند اعدام کنند. من طناب دار را میبینم. مادر من را نجات دهید. میخواهم با پدرم صحبت کنم و به پدرش هم گفت که پدر من میخواهم شما را ببینم. تو رو خدا من را نجات دهید. بعد یک نفر گوشی را از دلآرا میگیرد و میگوید: ما به راحتی فرزند شما را میکشیم و تو هیچ کاری نمیتوانی انجام دهی. پدر و مادر دلآرا قران به دست به زندان میروند. التماس میکنند. فریاد میکشند و میگویند تو رو خدا اجازه دهد تا ما اولیاء دم را ببینیم. به پایشان بیفتیم... بسیاری بر این باور بودند که با توجه به نقصهایی که بر پرونده وارد بود این حکم دیگر اجرا نخواهد شد. اما خبر جز این بود، کمیتهی گزارشگران حقوق بشر نیز با تایید این خبر گزارش کرد که عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دلآرا با شنیدن این خبر شوکه شده بود. من در همان ساعتها تلاش کردم که با آقای خرمشاهی تماس بگیرم اما به دلیل اینکه در مسیر جاده رشت بود امکان گفت و گو با او فراهم نشد. دلآرا دارابی ۲۳ ساله به اتهام قتل مهین دارابی حقیقی یکی از بستگان پدرش در سن ۱۷ سالگی به اعدام محکوم شده بود. طبق اقرار دلآرا دادگاه وی را به عنوان متهم ردیف اول پرونده شناخت. بعدها وی اعتراف اولیهی خود را انکار کرد اما این انکار از سوی دادگاه پذیرفته نشد. او گفته بود که این قتل را انجام نداده است و به گفته پسری که همراه او بوده است اعتماد کرده؛ او به دل آرا گفته بوده است که طبق قوانین اگر وی اقرار به قتل کند چون زیر هجده سال است اعدام نخواهد شد، اما دل آرا به اعدام محکوم شد. بسیاری بر این نظرند که بر اساس جرم او و قوانین مدون، باید متحمل محکومیت در حد جرمش میشد که این فرصت به او داده نشد. بر اساس پیماننامهی حقوق کودک که ایران نیز به اجرای آن متعهد است، اعدام افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است. اما ایران بالاترین آمار اعدام کودکان را در جهان دارد. در سه سال گذشته ۳۲ کودک در جهان اعدام شده اند که ۲۶ مورد آن در ایران بوده است. سال گذشته شش نوجوان در ایران اعدام شدند و هم اکنون ۱۳۰ نوجوان زیر ۱۸ سال با دریافت حکم اعدام در مسیر اجرا قرار دارند.
از محمد مصطفایی پرسیدم دستور توقف اجرای حکم داده شده بود اما مطلع شدیم بیخبر و بدون حضور وکیل او را اعدام کردند... متأسفانه این شوکی بود که اجرای احکام دادسرای رشت به همه وارد کرد و ما هم اطلاع نداریم، اجرای احکام و مجری حکم بدون اینکه مراتب اجرای حکم را به وکیل متهم علیه یعنی دلآرا دارابی ابلاغ کند، حکم را اجرا کرد. قانون تأکید دارد که اجرای حکم ابلاغ شود حتا اگر آقای خرمشاهی را از وکالت پرونده عزل کرده باشد باید حتماً عزل از وکالت به آقای خرمشاهی اعلام شود و محکوم علیه بتواند وکیل دیگری را انتخاب کند. ولی متأسفانه در این پرونده و در اجرای حکم این کوتاهی به عمل آمد و به صورت کاملاً ناباورانهای و از طرفی مظلومانه، دلآرا دارابی صبح روز جمعه اعدام شد. در صورتی که علیالاصول روزهای جمعه در کشورمان تعطیل است و اجرای اعدام انجام نمیشود. ولی برای اینکه دیگران از اجرای حکم مطلع نشوند این حکم اجرا شد و همه را شگفتزده کرد. با توجه به اینکه بر اساس قوانین جزایی کشور نباید حکم روز جمعه اجرا شود چگونه میشود که اجرای احکام، حکم را اجرا میکند؟ وقتی اجرای احکام و اولیای دم روی این مسأله غرضورزی و پافشاری داشته باشند، حکم را اجرا میکنند. به این نتیجه رسیدهام که در کشور ما قانون کمک نمیکند. اگر قانون کمک میکرد این حکم اجرا نمیشد و اگر واقعاً قانونی رفتار میشد اصلاً حکمی برای دلآرا داربی صادر نمیشد. متأسفانه اولیای دم وعده داده بودند در صورتی که شرایط درخواستی مهیا باشد رضایت خواهند داد. یکی از شرایط این بود که خانوادهی دلآرا دارابی سر مزار مرحوم بروند و آنجا را گلباران کنند که این کار انجام شد. درخواست دیگر عزل موکل بود که این هم انجام شد. اما به خاطر غرضورزی و کینهای که در دل داشتند اجرای حکم را انجام دادند، پافشاری کردند و از اجرای احکام درخواست کردند که روز جمعه این کار را انجام بدهد. این واقعاً جای تعجب دارد. به نظر میرسد که آقای شاهرودی در سه ماههی آخر کارش باید یک تصمیم حسابی و درست در مورد این موضوع بگیرد و متخلفین را مجازات کند و اجازه ندهد دستگاه قضایی به این صورت تسلیم خواستهها و غرضورزیها بشود. دلیل اینکه خانوادهی مقتول خواسته بودند آقای خرمشاهی از سمتش عزل شود چه بوده؟ آقای خرمشاهی موارد قانونی و ایرادهایی را که در پرونده وجود داشت، مطرح میکرد ایشان تأکید، تایید و عقیده داشتند که حکمی که برای دلآرا دارابی صادر شده برخلاف قانون است و بر این حرفهایشان پافشاری میکردند. ایشان دلایلی در پرونده داشتند که بیگناهی دلآرا را اثبات میکرد. ولی متأسفانه چون ایشان حرف حق را میگفتند برای آنها ناراحت کننده بود و دوست داشتند آقای خرمشاهی را برکنار کنند تا بتوانند به خواستههای اینچنینیشان دست پیدا کنند و دلآرا را ناجوانمردانه اعدام کنند و بکشند. اما خانواده مقتول با شروطی اظهار رضایت کرده بودند... ما در قانونمان میگوییم که گذشت باید منجز و صریح باشد. گذشتی که منجز نباشد و مشروط باشد قابلیت ترتیب اثر دادن در قانون ندارد. ولی از نظر وجدانی چرا. از نظر وجدانی نباید این کار انجام میشد. اولیای دم باید وجدانشان را در نظر میگرفتند و این کار را انجام نمیدادند. از لحاظ قانونی هیچ منعی وجود ندارد، آنها میتوانند منکر شوند، چون در این موارد حتماً گذشت از قصاص باید به صورت عام منجز و صریح باشد که در اینجا این مورد وجود نداشت. شما چه خواهید کرد؟ من وکیل حدود ۲۰ نفر از کودکانی هستم که به اعدام محکوم شدهاند و به وکالت از آنها، شخصاً مراتب اعتراض خودم را به شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام میکنم و از طرفی اینجا هم از مقامات عالی کشور خواهم خواست، که جلوی اعدام افراد زیر ۱۸ و حبس ابد آنها را هر چه زودتر بگیرند. در همین رابطه: • دلآرا دارابی اعدام شد • درخواست توقف حکم اعدام دلآرا دارابی • انتقاد شاکیان دلآرا از رسانهها |
نظرهای خوانندگان
من بارها در زندگی خبر های بد شنیده ام ولی دیشب یکی از غم انگیز ترین شبهای زندگی ام بود باورم نمیشد که اولیای دم که در نامه شان مزورانه حقه بازانه رندانه ادعا میکردند هم مسلمان اند هم به قانون احترام میگذارند هم با مسایل حقوق بشری چنین وچنان کرده اند وجان زنی جوان را گرفته باشند درد آنجاست که این دختر در 17 سالگی یعنی در زمانی که حتی فقهای شیعه هم نظر موافق قصاص اینگونه افراد را ندارند و در جهان هم 18 سالگی را انسان را عاقل میدانند. مقصر اصلی دل آرا نیست مقصر ما هستیم جامعه بشدت مادی و غیر اخلاقی شده است مقصر مسولین اند روانشناسان جامعه شناسان والدین اند اینهمه رسانه در کجا وکی نوجوانان را به راه درست زنده زنده زنده گی کردن رهنمون شده اند زسانه های دولتی تنها در فکر چاپلوسی و تبلیغ اینکه چگونه چیزی داغ کنیم و به پیشانی بچسچانیم تا نشانی از مسلمانی داشته باشیم مشغولند و برای اینکار وقت هم کم میاورند رسانه های خارج هم کاری جز فروش انواع و اقسام کرم و راست و ریس کردن باسن و به تازه گی مردان نامرد را مردتر کردن و سایزشان را مناسب کردن ندارند و نوجوان در جامعه ای اینچنین رها و کافی است تنها یک اشتباه کوچک کند تا طناب دار بر گردنش بوسه زند .اینکار ناجوانمردانه وغیر انسانی کسان خانم مهین دارابی مرا به یاد دو پسر عمو انداجت که یکی همکلاس من بود و هر دو خواهران یکدیگر را به زنی گرفته بودند ولی بر سر مسایل مادی آن همکلاس من کشته شد و قاتل مدتها در زندان اولیا دم رضایت میدانند و لی عموی دیگرشان همه کاره بود و میگفت که زضایت دزست درزمانی که طناب دار بر گردن قاتل بیفتد داده خواهد شد و روز اعدام آمد ولی رضایتی در کار نبود این اولیای دم هم همین را میگفتند عذر خواهی کنند اقرار کنند و منظورشان رضایت نبود منظورشان متهم کردن قطعی دلارا بود.اما ما مردم میدانیم که پدر دلارا نمیتواند انسان درستکاری نباشد زیرا اوست که دخترش را به پلیس تحویل میدهد و پیام من به شما اولیا دم مادر شما و پدر دلا را فرزندان یک پدر و مادر بوده اند و شما کسی را جز خواهر خود اعدام نکردید اگر یک ذره وجدانتان بیدار بود اگر یک ذره تنها یک ذره اخساس انسانی داشتید میتوانستید بگذرید هزاران بار شنیده اید که خون را با خون نمیشویند مخصوصا که از شما باشد مخصوصا که بالغ نباشد به چیزی به جایی نرسیدید شرمنده از خود خواهید بود درد شما قابل قبول ولی عملتان زشت و زشت وزشت بود
-- دارا ، May 2, 2009 در ساعت 01:29 PM... vaay bar maa....vaay bar maa
-- بدون نام ، May 2, 2009 در ساعت 01:29 PMبی شرمانه ترین و کثیف ترین جنایتی که تا به امروز دیده ام اعدام دلارا دارابی است و جانی این جنایت هولناک و نفرت انگیز اولیای دم هستند و جنایتشان نه از سر روان پریشی، نه از سر عصبانیت و نه از سر نادانی است بلکه معلول کینه و حسادت خالص یک انسان نماست.
-- آدم ، May 2, 2009 در ساعت 01:29 PMافسوس كه اين مزرعه را آب گرفته دهقان مصيبت زده را خواب گرفته
به همين سادگي جان انساني گرفته شد . تاسف مي خورم در چنين جامعه اي زندگي مي كنم .
-- farhad ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PM"بعد یک نفر گوشی را از دلآرا میگیرد و میگوید: ما به راحتی فرزند شما را میکشیم و تو هیچ کاری نمیتوانی انجام دهی."
-- بدون نام ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMآن حيوان صفتي كه اينچنين با خانواده يك انسان، هرچندگناهكار،صحبت مي كند لايق كثيف ترين دشنام هاست.
چه بايد كرد از دست اين همه وحشيگري،قدرت ديني مردم رابه كجا مي برد ، اعدام بي شرمانه ، نا بخردانه و غير انساني دلا را دارابي را به فقها تبريك مي گوييم ، تا كي مي خواهيد روح مردم ايران را شكنجه كنيد، تا كي ...............
-- محمود ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMبا وجودی آکنده از خشم، از درد، از طغیان و _دریغ_ از نفرت، و در حالیکه اشک گونه هام رو تر کرده آرزو میکنم که روزی برسه که انسانها از زندان بی رحم مذهب رهایی پیدا کنند
-- بهزاد ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMما و جامعۀ ما و به کجا می رویم ؟!!
-- بهار ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMخانواذه مهین دارابی چندان از ما دور نیستند .
ای کاش این اتفاق دست کم تلنگری باشد تا نگاهی عمیق تر به درون خود و جامعۀ خود بیندازیم .
چرا اینگونه فضاوت می کنید ونظر میدهید
-- علی ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMآیا اشنا به تمام جزییات پرونده هستید؟
دلم میخواهد بدانم واقعا یکی از عزیزانتان کشته
شود به دست دل ارای دیگری خودتان چه می کنید؟
من به خدا اعتقاد ندارم کدام خدا !
-- mehran ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMمن به انرژیی مومن هستم که جهان را مانند کامپیوتربه صورت
اتفاقی برنامه ریزی
کرده و به ریز جزئيات کاری ندارد وگر نه این همه ظلم به
چه حساب در این دنیای کثیف جاری و حاکم بود
در ایران آدم دست قاتل و جانی بیافتند تکلیفش روشن تر است تا اینکه در دام دستگاه قضایی و قانون بیفتد! قاتل ها هم گاهی وقتها وجدان دارند اما دستگاه قضایی ایران برای قانون خودش هم احترام قائل نیست برای همین است که نمی دانی چه چیزی در انتظارت است.. همه چیز از روی غرض ورزی انجام می شود و جان آدمها از بی ارزش ترین چیزهاست.
-- شهاب ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMاگر ممکن است یک نفر با اولیای دم ، به ویژه حاضرین در محل اعدام مصاحبه ای ترتیب بدهد تا ما بفهمیم اکنون چه احساسی دارند؟
-- آزاد ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMچراکسی از علت قتل حرفی نمیزنه؟ من واقعا نمی فهمم دوست پسر دلارا چه ربطیبه دختر عموی پدر دوست دخترش داشته!! این قضیه یه جورایی عجیبه.
-- yek nafar ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMنمیدونم چرا وقتی که پای خود کثیفشون در میونه قاتل باید عفو نصیبش بشه.
-- خواهر داغدار ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMوقتی اسفند 83 یه سرهنگ از خدا بی خبر عیدهای ما رو تا همیشه سیاه کرد باید این سرهنگ کیلیویی بعد از سه بار تلاش پدرم برای گرفتار شدنش از طرف دفتر مقام معظم بهش عفو بخوره چون برادر شهیده چون فرمانده نیروی انتظامی یه استانه!
این سرهنگ بی شرم بخاطر سرعت زیاد با ماشن براد ر21 ساله من تصادف میکنه و بجای اینکه اونو به بیمارستان که 20 دقیقه فاصله داشته برسونه اونو 4 ساعت توی جاده نگه میداره تا بخاطر پاره شدن طحال که قابل درمان بود خون دور قلبش رو بگیره و مظلومانه به دست اون کثافتا کشته بشه تا اونا راحت تر بتونن کروکی رو تغییر بدن اما پدر من که با شواهد بهشون ثابت کرد چندین هیئت 3 نفره و 5 نفره و چندین وکیل و همه اینا تا همین اواخر سال پیش ثابت کردن که سرهنگ متهم به قتله و کار خلاف قانون انجام داده یعنی تغییر کروکی!دستور عفو ایشون رو دادن و با دیه میخوان درد ما رو آروم کنن! آیا دلارا نمی تونست دیه بده؟
دلارا یه دختر 17 ساله در مرز عقل و احساس قاتل شده بود حتی به فرض قاتل بودن و اون سرهنگ در سن 40 و اندی سالگی و با استفاده از اختیاراتش کدوم قاتل ترن!
وای بر ما که ساکتیم و ناگفته نمونه اگه ساکت هم نباشیم مثل پدر من که با همه ثروت به خاک سیاه نشوندنش و هنوز هم خانواده اش در معرض تهدید هستن خواهیم شد!چاره ای جز سکوت هست ما که اولیالله نیستیم که بگیم مرگ بهتر از ننگ ذلت! ما مجبوریم برای نجات خانواده هامون ساکت باشیم!
تسلیت به خانواده دلارا که هرگز تسکین نخواهند یافت که من بعد از 4 سال هنوز هم داغدارم روحشان شاد
به نظر من در این مملکت اگر قانون داشته باشیم و اجرا نشود بهتر نیست بگوییم قانون نداریم. واقعا" اگر دلارا قاتل بود خب به شبهاتی که آقای خرمشاهی به پرونده گرفته اند پاسخ داده میشد و در روز عادی(نه جمعه تعطیل رسمی) حکم با رعایت آیینی که در قانون هست(مثل ابلاغ به وکیل و...)انجام میشد و آنوقت وجدان جامعه آسوده میشد. اگر قرار باشد کسی به جرم قتل زندان بیفتد و صاحبان دم روز و آیین اعدام را تعیین کنند و به دستور ریاست قوه قضائیه مبنی بر توقف دو ماهه حکم کسی وقعی نگذارد خب در عصر حجر هم همینطور بوده . قانون بد هم بهتر از بی قانونی است. بهر حال دلارا قطعا" مرتکب اشتباهاتی بوده ولی سن او قانونی نبوده. بهرحال قوه قضائیه ما مملو از این موارد است . مسئولان آن که یا نمیفهمند و یا جسارت اجرای قانون , وطرفداری از عدالت را ندارند و یا عادت شده که هر چه مردم بقیه دنیا بگویند غلط است آنها اجرا کنند .وکلایش بجز تعداد معدودی کار چاق کن هستند و بیشتر بفکر جیب و حق الوکاله اند تا موکل. اما از همه جالبتر نامه بسیار افتضاحی بود که شاکیان نوشته بودند. شاکیان محترم دلارا دارابی آیا شما که اینهمه دم از خدا میزنید مگر خداوند در جایی از قرآن که قصاص را توصیه نموده نمی فرماید که اگر بگذرید برای شما بهتر است. شما چون با پدر دلارا و وکیلش مشکل داشتید که خیلی حرف علیه شما میزدند بر اجرای این حکم پافشاری کردید؟ این انتقام هرگز شما را آرام نخواهد کرد؟ بنظر نمیرسد ندانید که او قاتل نبوده. اگر مشکلی ندارید و شبها راحت میخوابید و وجدانتان آسوده است وای برشما.....با این وضع عدالت و مملکت اسلامی خدا به داد این مردم برسد.
-- رضا ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMدلارا را کشتند.
دلارا را کشتند. دلارا را کشتند.
شنیدی؟
نقاش جان وجهان را کشتند.
باشنیدن این خبر
تنم سرد و بی حس شد.
برروی پله های تراز ِخانه که به باغچه منتهی میشد-
نشستم وفکر ناخوداَگاه مرابا خود بردبه ساحل دریای شمال.
بانگاهی پرازحسرت به آب خیره شدم.
آنجاکه هرازگاهی میزبان زنی بود..
زنی که ساحل رامیشناخت و
باریتم آب شعرمیگفت.
زنی که رنگ دریا را میشناخت-
باغچه را میشناخت-
وبابوی گلهادرآمیخته بودو
درچهاردیواری زندان آنهارابه تصویرمیکشید.
زنی درمحاصره رنگهاو
نقاش جان وجهان.
زنی که صدای دل نشین پیانو را میشناخت وبا اَن همنوا میشد.
زنی که مرگش اعدام رنگها بود.
دلارا راکشتند.
مانیزشنیدیم وتنمان لرزید.
دلاراقاتل نبود-
احساس وعاطفه های دلارا درنقاشیهایش پیداست و
زندگی بشارت اوست.
جنایتکاران او راکشتند.
چون ازعاطفه ها نفرت دارند.
دلارا قاتل نبود.
قاتل آنانندکه هرروزحکم اعدام صادرمیکنند.
قاتل،مومنان ومردان سیاه دل ِخدایندکه هر روز جنایتی میآفرینند.
دلارا راکشتند و
قلب معصومش را ازکار انداختند.
دلارا را کشتند.
نقاش جان وجهان راکشتند.
=======
.
دلارا در قلب ماست وچهرۀ معصوم او در ذهن ما ثبت شده است.
باید همۀ ما هرچه بیشتر و بیشترتلاش کنیم تاشادی وعشق به اندیشدن رارساترکنیم
زنده بادآزادی،برابری،حکومت شورائی
شمه صلواتی-3. 5. 2009
-- شمه صلواتی ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMآقای شاهرودی
-- دارا ، May 3, 2009 در ساعت 01:29 PMآگر این راست باشد که به خانواده دلارا 2 ماه وقت داده شده بود تا زضایت بگیرند و این جوان در روزی غیر معمول و پیش از آنکه این وقت تمام شود و بدون حضور وکیل و والدین به طناب دار سپرده شده است شما باید بر روز و روزگار خود گربه کنید زاز بزنید خاک بر سر خود بریزید نعره بزنید آنهم طوری که سونای ساختمان عدالتخانه که چه عرض کنم ظالم خانه تان را بر سرتان خراب کند چون شما را کسانی که تا دیروز احتمالا در اجتماع آدم هایی با کار های پایین بوده اند و امروز با چاپلوسی شما و مجیز گویی رهبر دادستان شده اند به بازی نمیگیرند و در نهان و در عمل برای حرف و امضا و دستور شما به اندازه پشیزی ارزش قایل نیستند ومن آدم بیسواد و کم تحصل کرده ای هستم اگر دربان یک گاراژ ماشین های بزرگ بودم و راننده ها همه لات و چاقو کش و میگفتم که ماشین های زرد اینطرف پارک کنند وماشین های فلان رنگ آنطرف اگر قبول نمیکردند و جاقو میکشیدند من شمشیر میکشیدم با آنکه آدم مردنی و لاغری هستم چون مدیریت من دربان این را تشخیص داده بود حرفم برایم ارزش داشت نه مانند شما برای خودم برای امضا و دستور خودم ارزشی قایل نبودم یا اینکه شما نابوانید با اینکه واقعا زورتان به لات و لوت هایی که حالا ریش وپشم دار شده اند نمیرسد ودر این مملکت هر کاری میخواهند میکنند و آنرا با قایم شدن پشت رهبری و شما و امام زمان واسلام به همه آنچه باور ندارند خیانتی همراه با احترامات فایقه میکنند آقای شاهرودی شله پزی کردن آش فروشی کردن شمع فروشی کردن هزار ها بار تکرار میکنم هزار ها بار مخترم تر از داد گستری بودن است که ظلم از همه جایش شر شر میریزد .شما میدانید جان یک انسان آنهم جوان گرفتن یعنی چی؟ اگر میدانید نباید اجازه بدهید به قانونی که شما در راسش قرار دارید بی قانونی بشود این بار اول نیست بارها و بارها تکرار شده است مسولین این بی قانونی را مجازات کنید و از کار بر کنار اگر توانایی آنرا ندارید بروید و بگدارید دیگری بیاید سر وکار این جامعه با اینهمه بی قانونی به کجا خواهد کشید خدا میداند و آنگاه باید تنها خدا به فریاد شما برسد که گمان نمیکنم
برای کسانی که زمینه این گناه را بوجود آورده اند که دامن یک نوجوان را آلوده کرده و ملتی را از این بی عدالتی غمگین آرزو میکنم به مجازات خود برسند و ایمان دارم که پروردگار در جای حق است و این نیز جواب حافظه کند ماست که بی عدالتی ها را به خاطر نمی سپاریم واحساسات و اندوه خود را در جمع دوستان بیان نمی کنیم.یادبود قربانیان را حرمت نمی گذاریم یعنی به انسانیت خود حرمت نمیگذاریم.فراموش میکنیم که اگر حق انسانی در جایی پایمال میشود ما نیز یک گام از آسایش زندگی دور میشویم.فراموش میکنیم که هر یک از ما با دم پروردگار نفس گرفته ایم.
-- سحر ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMتو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
سلام
-- یک انسان ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMآقای شاهرودی وقتی حکمی دادید نباید پیگیر آن باشید ؟
امیدوارم روزی مثل دل آرا غافلگیرتون نکنن.
یاعلی
اگر زمانی وجدان خواب آلودی برخاست و اقرار کرد که دل آرا قاتل نبود اونوقت با خون به ناحق ریخته چه می کنید؟
-- ف-ف ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMبا کدام خون دیگری دستان آلوده و بی شرمتان را می شویید ؟
اگر فقط یک لحظه به این فکر می کردید شاید دلآرا الان زنده بود
همه مشکل ما اینه که احساسی هستیم نه منطقی. شما ایکه اینقدر فحش دادید، هیچ کدوم از روند پرونده خبر دارید؟ این پرونده که سیاسی نبوده که غرض ورزی بشه! اگر مادر شما رو تو خونه بکشد، میگید قاتل بچه است، اشکال نداره!
-- بدون نام ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMبهتر از دید اولیادم هم به موضوع نگاه بشه.
خیلی ناراحت کنندست..
-- آرش ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMواقعا که..
آدم با وجدان اینکارو نمیکنه.اونم موقعی که شواهد نشون میده دختر بدبخت قاتل نبوده...
خانواده شاکی سوالم از شما این است که ایا انتقام دل شما را خنک کرد؟؟ ایا این شبها نسبت به شبهایی که دلارا زنده بود اسوده تر میخوابید؟ تن نحیف دلارا طعمه خاک شد اسوده بخوابید.
-- Ali ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMچه حالی داشته وقتی به زورو وحشیانه پای دار میبردنش؟ چه حالی داشتن پدر و مادرش؟
-- فریبا ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMمن واقعا نمی دانم چه باید کرد... یکی از دوستان من رئیس زندان است و می گفت یک نفر قبل از اعدام سیگار خواسته اما به او نداده اند و اعدامش کردند.اما دل آرا... من واقعا از روزی که خبر را شنیدم عجیب دلم گرفته...بغض کرده ام
-- روزبه ، May 4, 2009 در ساعت 01:29 PMدلم می خواهد گریه کنم و داد بزنم و ...
نمیدونم که واقعا چی بگم کلمات نمیتونند احساس غم انگیز منو بیان کنند فقط میتونم بگم اعدام دلارا اعدام کودکی اعدام انسانیت بود .روحش شاد.
-- مسکان ، May 6, 2009 در ساعت 01:29 PMآیا خدا عادل است ؟
-- شهرزاد ، May 6, 2009 در ساعت 01:29 PMواقعا به قول خانواده مقتول بعضي از ما مردم به گونه اي در مورد دل آرا صحبت مي كنيم كه گويي او يك فرشته است به جاي دفاع از ذل آرا نگاه كوچكي به خانواده مقتول بياندازيم و خود را جاي آنها بگذاريم تا عمق درد آنها را بفهميم
-- ندا ، May 8, 2009 در ساعت 01:29 PMrohat shad hamvatan
-- بدون نام ، May 10, 2009 در ساعت 01:29 PM