رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > «خاتمی از اختیارات ریاست جمهوری استفاده نکرد» | ||
«خاتمی از اختیارات ریاست جمهوری استفاده نکرد»اردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comمحمد خاتمی که در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴دو دوره ریاست جمهوری ایران را برعهده داشت، برای انتخابات ریاست جمهوری امسال هم شرایط خود را اعلام کرده است. آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری، برنامههایی را برای اصلاح برخی سیاستهای کلان جمهوری اسلامی مطرح کرده است اما موفق به اجرای آنها نشد. اما آقای خاتمی در سخنانی تازه، اشارهای به موانع نکرده است. در این رابطه با احمد زیدآبادی، کارشناس مسایل ایران و خاورمیانه گفت و گو کردهام.
آقای خاتمی اعلام کردهاند که برای حضور در انتخابات دو پیششرط دارند. ملت بر سر خواستههایشان تفاهم داشته باشند و امکان عملی شدن برنامهها وجود داشته باشد. میخواستم نظر شما را راجع به نفس وجودی این دو پیشنهاد بدانم. بحث توافق با مردم قدری عجیب است. چون نمیتوان صورت عینی به آن داد. مردم اقشار و گروههای متعدد و متفرقی هستند و هر کدام در گوشهای از کشور زندگی می کنند. بنابراین آقای خاتمی باید توضیح بدهند که منظورشان چیست. تصور میکنم منظورشان این است که اگر منشوری از اصلاحات را ارایه کند و مردم آن را بپذیرند، به معنای توافق با مردم در محدودهی انتظاراتی است که از آقای خاتمی بهعنوان رییس جمهور دارند. اما قاعدتاً مردم نمیتوانند راجع به آن منشور نظر بدهند مگر آنکه بعد از انتخابات یعنی با انتخاب آقای خاتمی قبول کنند که آن منشور را پذیرفتهاند. این هم یک پیششرط محسوب نمیشود بلکه «پسشرط» است که معنای لازم را ندارد. به نظر من شرط دوم هم قابل بحث است. به نظر می رسد آقای خاتمی فکر میکند با میان گذاشتن آرا خودش در برابر قدرت میتواند چیزی را به آنها بدهد و چیزی را بگیرد. البته باید بهطور شفاف این را توضیح دهد تا دریابیم که منظور ایشان از این موضوع همین است یا اهداف دیگری مدنظر ایشان است.
به نظر میرسد دو نکتهی اشاره شده در صحبتهای آقای خاتمی خیلی کلی است. آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود در سال ۸۴ هم با مسالهای تحت عنوان تعیین اختیارات حدود ریاست جمهوری یا گسترش حدود اختیارات ریاست جمهوری مواجه بودند. آقای زیدآبادی، آیا این به معنی تغییر رویکرد در نگرش به حکومت تعبیر نمیشود؟ قاعدتاً از فردی در حدود سنین ۶۰ سالگی نمیتوان انتظار داشت که در عرض چهار سال کلاً روحیه، خط مشی، مرام و سلوک فردیاش در حوزه سیاست و غیرسیاست به کلی عوض شود. این خاتمی همان آقای خاتمی است. اما یک بحث مطرح است. آقای خاتمی در آن دوره به دنبال گسترش و توسعه قدرت ریاست جمهوری بود. در حالی که به جای این باید دنبال دلایل کارشکنی حکومت، برای استفادهی رییس جمهور از همان قدرت موجود میبود. به هر حال ریاست جمهوری اختیاراتی دارد که آقای احمدینژاد دارد از آن استفاده میکند. اما این امکان برای آقای خاتمی فراهم نبود. راه حل این نبود که بخواهد حوزهی اختیاراتش را بسط دهد. راه حل این بود که به آن عواملی که مانع انجام وظیفهی رییس جمهور به طریق صحیح میشدند توجه کند. ظاهراً آقای خاتمی به این قضیه پی برده که فقط از طریق یک قرارداد یا پیمان با کانون قدرت میتواند حوزهی اختیاراتی برای خود تضمین کند. به این صورت که اگر حکومت بپذیرد به آقای خاتمی و آرایی که مردم به او میدهند، نیاز دارد، آقای خاتمی آرای خود را وسط بگذارد و از قدرت مقابل بخواهد در حوزهی اختیارات ریاست جمهوری دخالت کمتری بکند و اساساً دخالت نکند و حداقل بگذارد در بعضی حوزهها رییس جمهور کار خود را انجام بدهد. این نیازمند یک بیان صریح و توافق کلان بین آقای خاتمی و رئوس قدرت در نظام سیاسی است که اگر دقیق شود و درمورد آن گفتو گو شود، این قضیه حداقل از ناحیه آقای خاتمی مورد پذیرش است. حالا اینکه طرف مقابل بپذیرد یا نه، محل ابهام است. آیا آنها خود را در بحران میبینند و فکر میکنند رای خاتمی به آنها کمک میکند که بخواهند امتیاز متقابلی بدهند در مراحل بعدی مشخص میشود. اما همین که آقای خاتمی به این نتیجه رسیده است، ناشی از واقعبینی بیشتر، حداقل نسبت به هواخواهان خود است که به هیچکدام از این مسایل فکر نمیکنند و فقط میگویند آقای خاتمی بیاید و کشور را نجات بدهد. شرایط را نسبت به انتخابات دورهی قبل متفاوت میبینید؟ قطعاً از بعضی جهات تغییراتی داریم. یک سرخوردگی عمیق در سطوح مختلف جامعه نسبت به عملکرد آقای احمدینژاد پیش آمده است. بنابراین اگر کاندایدایی وارد شود که کارنامه دولت آقای احمدینژاد را نقد کند، شانس خوبی برای پیروز شدن دارد. اما در حوزهی حکومت هم اتفاقاتی افتاده است و ایران به نحوی در دام قطعنامههای شورای امنیت گرفتار و درگیر تحریمهای بینالمللی شده است. باید به این نکته توجه کرد که آیا نظام سیاسی اینها را یک تهدید علیه خود فرض میکند که بخواهد انعطافی از خود بروز بدهد یا اینکه همچنان فکر میکند، بینیاز از همهی افراد و گروههایی است که به نحوی میتوانند برای حاکمیت نوعی مصونیت بینالمللی ایجاد کنند. تا این لحظه حکومت فکر میکند هیچ تهدیدی علیهاش اتفاق نیفتاده و همچنان باید به رفتار سابق خود ادامه بدهد. در همین رابطه • دوشرط خاتمی برای حضور در انتخابات • «زنان منافعشان را برای منافع کلانتر در انتخابات کنار میگذارند» • هاشمی: انتخابات سالم برگزار شود • عبدالله نوری، کاندیدای ادوار تحکیم وحدت • «خاتمی باید بیاید و ایران را حفظ کند» |
نظرهای خوانندگان
مردم ما با اینکه از طرفی به دنبال آزادی هستند و دوست دارند شاد باشند از طرفی به شدت مذهبی بوده و از آزادی هایی که باعث تغییر وجه ئ ملی مردم و رواج بی بند و باری باشد ناراضی میشوند
-- سعید ، Oct 8, 2008 در ساعت 04:00 PMاین طور القا شد که آقای خاتمی با شعار قانونگرایی و آزادی خود باعث بی بند و باری شد
و در دوره آقای احمدی نژاد نیروی انتظامی حتی با زور اوضاع را بهتر کرده و جلوی بی بند و باری را گرفته است
مردم ایران چون هم افراط و هم تفریط را دیده اند ترجیح میدهند جامعه سالمی داشته باشند تا آزاد
آقای احمدی نژاد در همان موقعی که شهردار بود تبلیغات وسیعی راه انداخت بطوری که وام ازدواج میداد و با مردم بطور مستقیم صحبت میکرد و به مشکلات آنها رسیدگی میکرد و به مردم میفهماند که او یک انسان خوب است حتی بعد از رئیس جمهور شدن دولت خود را دولت کار نامید و صحبت از باندهای مافیایی کرد که نشان میداد نه تنها دولتهای پیشین کاری نکرده اند بلکه در همه جا فساد موج میزند و زد و بندهایی هست
ما با اینکه میدانیم قطعی گاز و برق به دلیل بی توجهی مسئولین به کارهای زیر بنایی است با توجه به جو تبلیغاتی که رئیس جمهور و اطرافیان او نشان میدهد و شور و هیجانی که با آمارهای خود میگویند دولت او را به شدت فعال میدانیم و فکر میکنیم او دائم در حال کار است و آمارهای او را بیشتر از دیده های خودمان قبول میکنیم
و جالب اینکه در اواخر ریاست جمهوری نیز به دنبال دادن پول نفت به مردم افتاده است
در کل مردم او را شخصی سالم و شجاع میشناسند
آقای احمدی نژاد شخص بسیار هوشمندی است که میداند چه میکند در مسئله هسته ای نیز او تحسین مردم را به دنبال داشت و مدتهاست در حال چراغ سبز دادن به آمریکا برای برقراری رابطه است
فکر میکنم او تنها کسی است که میتواند بدون مشکلات داخلی رابطه با آمریکا را برقرار کند
البته آمریکایها این مطلب را درک نکرده اند و هنوز موضعگیری میکنند و آقای احمدی نژاد بار ها آمریکایها را به کندذهنی سیاسی متهم کرده است