رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > تخریب مدرسه ابوحینفه برای سنی و شیعه ناگوار بود | ||
تخریب مدرسه ابوحینفه برای سنی و شیعه ناگوار بوداردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comجمعه ی گذشته بیستم شهریورماه دومین مرکز آموزشی و مذهبی اهل سنت سیستان و بلوچستان با بلدوزر یک شبه تبدیل به تلی از خاک شد. دلیل تخریب این مدرسه که در عظیم آباد شهر زابل قرار داشت نداشتن مجوز اعلام شد. در اعتراض به این تخریب پانزده عضو مجمع نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی در نامهای به محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران خواستار مجازات عاملان تخریب مسجد و حوزهی علمیهی ابوحنیفهی عظیمآباد زابل شدند. تاکنون هیچ عکس العملی از سوی مقامات ابراز نشده است.
استان سیستان و بلوچستان یکی از استانهایی است که قریب به چهل درصد آن را اهل سنت تشکیل میدهد. عموم طایفههای این استان سنی مذهبند که بخش عمدهی جمعیت دو میلیون و چهارصد نفری آنرا به خود اختصاص دادهاند. همجواری با کشورهای افغانستان و پاکستان و یکی از شاهراههای عبور موادمخدر و برخی درگیریهای دیگر که با ظهور افرادی نظیر عبدالمالک ریگی که هنوز تعدادی از گروگانهای دولتی اسیر او هستند. صحنههای خبرساز استان سیستان و بلوچستان است. برای آنکه از دلایل این تخریب بتوانم بنویسم با مولوی عبدالحمید، رهبرمعنوی جامعهی اهلسنت حنفی ایران و امام جماعت مسجد اهلسنت زاهدان در مورد تخریب مدرسهی ابوحنیفه گفتگو کردم. او میگفت: مدارس بسیاری در امر تحصیل بدون مجوز در سیستانوبلوچستان فعالیت میکنند اما این مدرسهی مذهبی اهل سنت بوده که تخریب شده است...
دلیل تخریب مدرسهی ابوحنیفه در عظیمآباد زابل چه بوده است؟ مدرسه ی ابوحنیفه از لحاظ کمی و کیفی یکی از بهترین مدارس استانمان بود. حدود 500طلبهی مرد و300 طلبهی زن در آنجا درس میخواندند و حدود 60نفر اساتیددر این مدرسه که در عظیم آباد سیستان قرار داشت فعال بودند. خط مشی این شورا هم در سیستان بلوچستان مشخص است و مسیرشان تحکیم بین روابط مسلمین و راهشان راه وحدت است و راه تفرقه و اختلاف نیست. به نظر من هیچ دلیل قانع کنندهای برای تخریب مدرسه وجود ندارد. اما ما دیدیم تنگنظری صورت گرفت و نتوانستند مدرسه را تحمل کنند و آنرا تخریب کردند. برخی سیستان را بیشتر منطقهی شیعه نشین میدانند در حالی که در سیستان، شیعه و سنی سالهای متمادی در کنار یکدیگر زندگی کردهاند و ۴۰ درصد از آنان را اهل سنت تشکیل میدهد که با یکدیگر خویشاوندی دارند و در کنار یکدیگر با اخوت زندگی کردهاند. مدرسه با کمک برادران اهل سنت اداره شده است و زمینش هم زمینهای شخصی و وقفی مردم بود. متاسفانه وقتی این مدرسه را تخریب کردند هم برای برادران اهل سنت ناگوار بود و شیعه. چون این مرکز مرکز تعلیم علم بوده و وقتی چنین اتفاقی پیش بیاید برای همه ناگوار است. ۱۵ عضو اهل سنت مجلس شورای اسلامی به آقای احمدی نزاد در مورد تخریب این مسجد نامهای نوشتهاند آیا در این خصوص اقدامی صورت گرفته است؟ تا حالا هیچ اقدامی انجام نگرفته است. علاوه بر نامهی نمایندگان ممکن است از جانب علما هم نامه ای به آقای احمدی نزاد ودیگر مسوولین نوشته شود و مراتب اعتراض مردم به اطلاعشان رسانده شود. احساسات مردم بعد از این اتقاق جریحه دار شده است. طلاب هم آواره و بلاتکلیفند و منتظر رسیدگی و حل این مشکل هستند. اما گفته شده که این مدرسه مجوز نداشته... بخش اعظم مدارسی که در سیستان و بلوچستان تاسیس شدهاند مجوز ندارند و طبق اصل ۱۲ قانون اساسی تعلیم و تربیت برای جامعهی اهل سنت آزاد است. میتوانید صریحن بگویید که تخریب کنندگان مدرسه چه کسانی بودند؟ دولت محلی در سیستانوبلوچستان (مدیران دولت در استان) با این کار همراهی داشتهاند. چون اتفاق، اتفاق کوچکی نبوده است. این که از بالا هم چه کس یا کسانی در این ماجرا دخیل بودهاند را هم نمیدانم. اما زابل هم زیر نظر شورای تامین استان است و به نظر می رسد که همه در این کار به نوعی دخالت داشته و همدست بودهاند. آیا شما به طور مستقیم با استانداری یا مدیران دولتی در این ارتباط تماسی داشتهاید؟ ما وقتی از موضوع خبردار شدیم که آنان شب رفته بودند و صبح هم مدرسه را تخریب کردند. بعد از تخریب هم ما فکر کردیم که صحبت بیمعنا است و فایده ای ندارد. خیر صحبت خاصی نبوده است. از دست ندهید: • اعتراض به تخریب مدرسه اهل سنت در زابل |
نظرهای خوانندگان
وقتی این همه به تشیع ظلم و جفا می کنند معلوم است که تسنن باید چه سرنوشتی داشته باشند
-- علی ، Sep 16, 2008 در ساعت 05:33 PMآقای علی! می شود این همه ظلمی را که بر تشیع نی شود نام ببرید؟مثلاً در کجا و چگونه ظلممی شود؟ مهمل گفتن چیزی است و واقعیت چیزی دیگر. شیعیان در افغانستان،پاکستان و دیگر کشورها آزادانه شعایر مذهبی خود را برگزار می کنند و کسی مانع آنها نمی شود. در اکثر کشورهای اسلامی شیعیان مساجد دارند. اما در ایران به اهل سنت اجازهء تاسیس مسجد را هم نمی دهند. مثلاً در تهران با وجود اینکه تعداد اهل سنت زیاد است، اما آنها مبجورند برای ادای نماز، مخصوصاً نمازهای جمعه و نماز عید به سفارت پاکستان بروند. در کجای دنیای اسلامی شیعیان برای نماز خواندن مجبورند بخه سفارت ایران بروند؟
-- حسین ، Sep 16, 2008 در ساعت 05:33 PMبه عنوان یک شیعه بسیار متاسف شدم،با تمام بزرگواران اهل تسنن ابراز همدردی میکنم،انشاء الله مسایل از این را از چشم خیل جامعه شیعی نبیند،با ما هم به نوعی این طور رفتار میشود،نمونه بارز آن طرد آقایان منتظری،صادقی تهرانی،اصلاطلبان،....نزدیک انتخاباته چون رای جامعه اهل سنت با هواداران جامعه مدنیه می خوان با این اعمال به شدت مستبدانه عزیزان و تو فشار بذارن.یار من چرخ به دلخواه نخواهد گردید،/تا به دانی که به چه تدبیر هنر باید کرد/ میفرمایند:حق گرفتنیست
-- امین ، Sep 17, 2008 در ساعت 05:33 PMلطفا تصحییح بفرمایید
-- نارویی ، Sep 30, 2008 در ساعت 05:33 PMشما نوشته اید که 40 درصد جمعیت استان اهل سنت هستند. این کاملا اشتباه است. حتما منظور شما 40 درصد شهر زابل در منطقه سیستان است. سیستان بخش کوچکی در شمال استان است. بقیه استان که حدود 80 درصد خاک استان را تشکیل می دهد بلوچستان است که شامل شهرستانهای زاهدان خاش سراوان ایرانشهر سرباز نیکشهر چابهار کنارک سب سوران و بیرک است. در بلوچستان 99 درصد مردم سنی هستند. در استان حداقل 90 درصد اهالی سنی هستند. شهر زابل فقط یک شهر است که تمام استان.
---
اردوان روزبه: این آمار به نقل از مصاحبه شونده بوده است. سپاس
مطالب جالب بود
-- ranaabdolsamad@yahoo.com ، Nov 18, 2008 در ساعت 05:33 PMما در ایران زندگی میکنیم ابرانی که از یک شخص خاص و یافرقه ای خاص نیست.ایران مال همه ی مردم است وآزادی حق طیعی مردم.چرا ما نباید قدرت بیان مذهب خود را که تسنن است را داشته باشیم.انهم در کشوری که دولتمردان انرا کشوری برای صلح میخوانند.تا وقتی که ما در مشهد مقدس زندگی میکردیم جرات بیان مذهب خودرا نداشتیم چون به مابه تهمت کافر را میگفتند.ما حتی در تلویزیون برنامه ای مخصوص خودمان نداریم واگر گاهی هم مطلبی را نشان میدهند سانسور شده ویا از قبل هضم شده است.ما هم مسلمانیم وآزادی اعتقاد و اعتراض حق مسلم ماست.به امید آنروز که در ایران همه با صلح واقعی درکنار هم زندگی کنیم.آمین
-- بهار ، May 10, 2009 در ساعت 05:33 PM