رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > بهنود شجاعی هنوز در نزدیکی چوبهدار است | ||
بهنود شجاعی هنوز در نزدیکی چوبهدار استاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comسه سال زندان برای یک نوجوان، بیشک ایام خوبی نبوده است. اما بدتر از آن، این خواهد بود که این ایام با چوبه دار به پایان برسد. بهنود شجاعی، نوجوانی است که متهم است در سن هفده سالگی در یک نزاع در پارکی با زدن ضربهای به جوان دیگر موجب مرگ او شده. البته وکلای او معتقدند ضربه بهنود دستکم به تنهایی موجب مرگ احسان مقتول این ماجرا نشده و با تشخیص پزشک قانونی دو ضربه موجب مرگ او شده است. بهنود بعد از زدن ضربه گریخته است. او نمیتواند در این مورد اظهارنظر کند که دیگران که در این نزاع بودهاند، کدامیک ضریه دیگر را وارد کردهاند. اما جنبه دیگری که در پی صدور حکم اعدام برای بهنود مطرح است، موضوعی است که در چند ساله گذشته سازمانهای حقوق بشری را متوجه خود کرده است: اعدام افراد غیربالغ. در عمده کشورهایی که کنوانسیونهای حقوق بشری را پذیرفتهاند، کسانی را که در زیر سن قانونی اقدام به قتل کرده باشند، مستحق اعدام نمیدانند. ایران نیز با تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان در سال ۱۳۷۲ کنوانسیون حقوق کودک را پدیرفته است. اما بنابر اظهار برخی از سازمانهای فعال در زمینه حقوق بشر، ایران تنها کشوری بوده است که از ابتدای سال میلادی حکمهای اعدامی را برای افرادی که در حین ارتکاب جرم غیر بالغ بودهاند، به اجرا گذاشته است. اتحادیه اروپایی در آستانه اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی که حال نزدیک به نوزده سال دارد، طی بیانیه رسمی خواستار توقف اجرای آن شد. این اتحادیه از صدور حکم اعدام برای این نوجوان ایرانی اظهار تاسف کرد. همچنین قبل از این نیز سازمان عفو بینالملل نیز تقاضا کرده بود که قوه قضاییه ایران دست به اعدام این نوجوان نزند. در آخرین ساعات باقی مانده برای اجرای حکم در روز چهارشنبه هفدهم اردیبهشت ماه، قوه قضاییه اجرای حکم را بنابر دستور شخص رییس قوه برای یک ماه به تعویق انداخت. این تاخیر در اجرا، برای آن بود که خانواده قاتل، رضایت خانواده مقتول را بگیرند. نکتهای که شاید تفاوتی در شکل ماهوی حکم نکند و به هر حال افرادی از این دست تا زمانیکه قانون تغییر نکند، اعدام خواهند شد. پیش از این نیز جواد شجاعی که هنگام ارتکاب جرم ۱۶ سال داشت و ماکوان مولودزاده که او هم هنگام ارتکاب جرم زير ۱۳ سال داشت، به دار آويخته شدند. از سویی یکی مسایلی که رسانهها باید به آن توجه داشته باشند این است که گاهی این به تعویق افتادن، به این خاطر است که جو رسانهای حاکم شکسته شود و بعد به هر حال در صورت عدم قبول اولیای دم، در فضای غیرمتشنج حکم اجرا شود. بعد از گذشت چند روز از این تعویق با با محمد اوليائی فرد، وکیل بهنود شجاعی صحبت کردم و از او خواستم گردش کار را بعد از این فرصت توضیح دهد. او نیز دز کنار این موضوع به ابعاد مختلف این پرونده پرداخت:
در خصوص پروندهی بهنود شجاعی، نوجوانی که نزدیک به ۱۷ سال سن داشته و حکم اعدام او قرار بود در تاریخ ۲/۱۸/ ۷۸ اجرا بشود، بهطور کلی قضیه این بوده که یک نزاع جمعی صورت میگیرد که در این نزاع، یک ضربه به مقتول وارد میشود و متاسفانه از تمام افراد پیرامون این نزاع، تنها از موکل من شکایت میشود. رسیدگی به این پرونده، دو جلسهی نیمساعته بیشتر نبوده است. تحقیقات، بسیار ضعیف و ناقص بوده و در نهایت یه همین ترتیب حکم اعدام بهنود، نوجوان ۱۷ساله صادر میشود. از زمانی که این پرونده را بهعهده گرفتیم، با بررسی پرونده متوجهی دو مسالهی بزرگ شدیم. اول اینکه این پرونده دارای ابهامات و ایرادات ماهیتی زیادی است. یعنی ما طبق بررسیهایی که کردیم، متوجه شدیم دراین که موکل، قاتل اصلی هست، شک و شبهه وجود دارد.
چون شهود در تمامی جلسات تحقیقات و دادرسی ورود یک ضربه را به مقتول اعلام کردهاند، اما پزشکی قانونی در بند سوم گزارش خود دو ضربه را با فاصله اعلام کرده است که متاسفانه در رای صادره، دادگاه و مستشاران توجه به این مساله نکرده و در دادنامه نوشتهاند: به فرض اینکه ضربهی دومی هم باشد، ناشی از عملیات جراحی است. این ورود غیرکارشناسانه به پرونده است و دخالت در امور پزشکی که باید روشن شود. چه بسا پس از اینکه موکل محل را ترک کرده، مقتول در آن زمان زنده بوده و شخص دیگری ضربهی دوم را زده و قتل، ناشی از ضربهی دوم بوده باشد. از طرفی به نظر ما این رای و کلاً آرایی که برای کودکان زیر ۱۸ سال صادر میشود، خلاف قانون است و این آرا، مخدوش است. زیرا مجلس ایران در سال ۱۳۷۲ در واقع کنوانسیون حقوق کودک را مورد تصویب قرار داده و عدم مغایرت آن از سوی شورای نگهبان نیز اعلام شده و در ماده ۳۷ این کنوانسیون اعلام شده است: اعدام کودکان زیر ۱۸ سال مطلقاً ممنوع است. با توجه به این که ماده ۹ قانون مدنی میگوید کلیهی تعهدات بینالمللی ایران در حکم قانون است، بنابراین ما این را یک قانون میدانیم که نمیباید نوجوانان یا کودکان زیر ۱۸ سال را اعدام کرد. بنابراین این آرا، مخالف موازین حقوقی ایران، موازین بینالمللی و حقوق بشری است. بههرجهت ما تا ثانیههای آخر روز یکروز قبل ازاعدام، با تلاشهای بسیار و با کمکهای نهادهای حقوق بشر و نمایندگان یونیسف در ایران، توانستیم از عالیترین مقام قضایی درخواست توقف حکم را در دو محور بکنیم. یکی اعادهی دادرسی برای رفع ابهامات و ایرادات فراوان در دادنامه و دوم این که دادنامه مخالف با قوانین داخلی و بینالمللی است. محور دیگر رفع ابهام از ماهیت پرونده این است که آیا اساساً موکل، بهنود شجاعی ۱۷ ساله، واقعاً قاتل است؟ طبق قوانین اگر کوچکترین شبههای در پرونده وجود داشته باشد، نمیباید اعدام شود و ما خواستار اعاده دادرسی در این خصوص هستیم. ضمن اینکه هیچ وقت ناامید از این نیستیم که اولیای دم نیز در این خصوص گذشت کنند تا پرونده را بتوانیم با گذشت اولیای دم حل و فصل کنیم. امیدوار هستیم که اولیای دم تا زمان باقیمانده، این احساس را بکنند که اگر گذشت کنند، بسیار مطلوب خواهد شد. مهلتی که دارید زمان کوتاهی است. آیا قوه قضاییه در حال حاضر بازگشت این پرونده و اعاده دادرسی را قبول کرده است؟ تا این لحظه اعاده دادرسی را قبول نکرده است. ما بیشتر تلاشمان این است که اعاده دادرسی بشود، به کنوانسیون حقوق کودک ماده ۳۷ آن که اعدام زیر ۱۸ سال ممنوع و ناپذیرفته است، توجه بشود. دوم ماهیت پرونده بررسی شود و ابهامات آن برطرف شود، کمااینکه ضارب دوم یا کسی میتواند قاتل اصلی باشد، شناخته شود. اما این وقت یکماهه صرف برای انجام مذاکرات با اولیای دم و صلح و سازش است که تا این لحظه جلسهی سازشی هم بهطور رسمی صورت نگرفته است. وقت، دارد به سرعت میگذرد و تاکنون اولیای دم هم بر خواست خودشان تا این لحظه پافشاری کردهاند. اساساً قاضی پرونده مگر براساس قوانین موجود کشور که بخشی از آن تعهد به کنوانسیونهای حقوق بشر و رعایت حقوق کودکان است، حکم صادر نمیکند؟ اصولاً قضات ما بیشتر به قوانین داخلی توجه کافی دارند و در مورد قتلها هم بهطور کلیشهای عمل میشود. یعنی این که شهودی بیایند و بگویند متهم ضربهای زده و آن شخص هم تحت فشارهای روحی و روانی اعترافی کند، مخصوصاً در مورد کودکان و نوجوانان که یکدفعه ناامید میشوند و دیگر نمیتوانند منطقی صحبت کنند و واقعیت ماجرا و بیگناهی خودشان را توضیح دهند و میخواهند از زندان و از محیط زودتر رها شوند، این را مورد قبول قرار نمیدهیم. بارها هم به قضات دادگاهها اعلام کردهایم که شما میبایست به قوانین داخلی و قوانین بینالمللی که ایران پذیرفته است، متعهد باشید. چرا که اگر ایران این کنوانسیونها یا قوانین بینالمللی را نپذیرفته بود، مسئوولان هم میگفتند که ما نپذیرفتهایم و ما هم فشار از این ناحیه نمیآوردیم. اما وقتی سال ۷۲ کنوانسیون حقوق کودک را مجلس شورای اسلامی پذیرفته و شورای نگهبان عدم مغایرت آن را با شرع و قانون اعلام کرده است و در مادهی ۳۷ این کنوانسیون اعدام زیر ۱۸ سال ممنوع است، ما اعتراضات خودمان را میدهیم و این اعتراضات موثر واقع نمیشود و حتا به قانونی که خودشان قبول کردهاند، متعهد نیستند. برخی از عوامل قضایی معتقد هستند که در زمان وقوع جرم اگرچه مجرم زیر ۱۸ سال بوده، اما دو رویکرد وجود دارد. یکی اینکه فرد بالغ، از نظر فقهی فردی است که بالای ۱۳ سال برای مرد و یا ۹ سال برای دختر دارد و نکتهی بعدی این که امروز که حکم در مورد آن فرد دارد اجرا میشود، این فرد بالای ۱۸ سال سن دارد. شما این تناقض را چطور ارزیابی میکنید؟ ما در مورد سن مسوولیت کیفری بحث میکنیم. شرع اسلام، سن بلوغ را مطرح کرده است. سن بلوغ در دختر ۹ سال و در پسر ۱۵ سال است. ولی ما معتقد به این هستیم که از نظر علم روانشناسی نوین تا سن ۱۸ سال، چه دختر و چه پسر، به بلوغ فکری نرسیدهاند. اما این که گفته بشود بالای ۱۸ سال را اعدام میکنیم، ما این را موثر نمیدانیم و برای این حرف در واقع وجاهت حقوقی قایل نمیشویم. به علت این که وقوع حادثه یا بزه در سن کودکی و نوجوانی اتفاق افتاده است و آن زمانی است که کودک یا نوجوان بلوغ فکری نداشته و معنی ندارد برسد به سن ۱۸ سالگی و بعد اعدام شود. البته علاوه بر این، در مورد پرونده بهنود با توجه به این که اساساً موکل، مقتول را نمیشناخته و هیچ خصومتی قبلی هم میانشان نبوده، ما عنصر معنوی و یا سوءنیت را میدانیم که وجود ندارد. آیا شما در پروندهی مشابه، موردی را دارید که توانسته باشید اعاده دادرسی کنید و حکم لغو شود؟ من از همکاران دیگر که پروندههایی در این خصوص داشتند و موکلشان متاسفانه اعدام شده است، پرسیدهام و به این صورت بوده که نوجوان در سن کودکی و نوجوانی و زیر ۱۸ سال مرتکب بزه شده است، با نگهداری او در زندان تا سن ۱۸ یا ۲۰ سالگی؛ به دار آویختهاند و استدلال هم این بوده که ایشان ۲۰ سالش بوده و ما اعدامش کردیم. یعنی شما میخواهید بگویید که ما پروندهای نداریم که در حال حاضر بتوانیم به آن استناد کنیم که اعاده دادرسی برای حکم تازهای شده باشد؟ بهطورکلی اعاده دادرسی در ایران بسیار سخت است، با توجه به حجم بسیار زیادی که در ایران دعاوی وجود دارد. اینک تعداد کسانی که در واقع نوجوان بودهاند و در سن نوجوانی مرتکب بزه و قتل شدند و منتظر حکم اعدامشان هستند، چیزی حدود ۷۰، ۶۰ نفر هستند و اعاده دادرسی آنها هم پذیرفته نشده است. بهگزارش خبرگزاری فارس، دومین جلسه سازش این پرونده صبح شنبه بدون رضایت اولیای دم پایان یافت. در حالیکه در اولین جلسه نیز خانواده مقتول خواستار اجرای حکم قصاص بودند. در همین رابطه: اوليائي فرد |
نظرهای خوانندگان
کسی که دستور اعدام یا همان قصاص را صادر کند خود نیز مرتکب قتل شده است . پس تفاوت اجرا کنندگان این حکن با قاتل مورد نظر چیست هر دو مرتکب قتل شده اند .
با این وجود که می دانیم اقدام به قتل جرم محسوب می شود پس چرا مبادرت به این کار می کنیم ؟؟ کسی که قتل در سنین زیر سن قانونی انجام می دهد از توانایی عقلانی و رشد فکری و جسمی برخوردار نبوده است پس چرا ما که در سنین آگاهی و قانونی رسیده ایم کاری را مرتکب می شویم و به عبارتی اقدام به قتل این نوجوان می کنیم که به ظاهر دارای عقل و شعور هستیم .
ایا وقت آن نرسیده است یکبار برای همیشه به اعدام افراد پایان ببخشیم و بخصوص اعدام زیر سن قانونی را ممنوع کنیم .پرورش خشونت در جامعه چه چیزی را حل می کند ؟ ایا د.باره یک خانواده و ده ها فامیل این خانواده را داغدار کنیم باعث رشد افسردگی و سرخورردگی بقیه افراد اجتماع فامیلی نمی شود . ایا تکرار مکررات باعث تداوم و آغاز جنایتی جدید در جامعه نمی شود و راه را برای حضور فاجعه ای دیگر رقم نمی زند ؟
امیدواریم مسئو لان تنها به این بسنده نکنند و راه حل این موضوع را به خانواده مقتول نسپارند چرا که خانواده مقتول در شرایط عادی تصمیم گیری نیستند و فقط به دنبال قصاص برای تسلی روحیه خویش می باشند . اما مگر خون را با خون می توان شست ؟ این خونریزی ها تا به کی باید ادامه یابد ؟ وتا به کی جامعه شاهد بالا رفتن نوجوانان به پای جوبه دار باشد؟
-- پ پروینی ، May 18, 2008 در ساعت 08:30 PMدر این پرونده باید تلاش شود موضوع اعدام زیر 18 سال بررسی شود. رضایت اولیا دم فقط بخشی از این پروسه است.
-- بدون نام ، May 18, 2008 در ساعت 08:30 PMرسانه ها مسوولند که تا آخرین لحظه که مطمئن نشدند از سرنوشت این نوجوان اخبار آنرا منعکس و پیگیری کنند.
-- تابنده ، May 18, 2008 در ساعت 08:30 PMنباید آرامش بوجود آمده فرصت ها را فراهم کند.
-- بدون نام ، May 18, 2008 در ساعت 08:30 PMبرای این موجود سنگیِ مهیب ( به حیوان توهین نمیکنم) که تصویری از ما ( در قاعده و نه استثناء)ست، فرزندش مثل قطعه ای از اموال اش بوده. تکه سنگی چون خودش. حال سنگ اش گم شده ویکی باید قیمت اش را بپردازد و یا حتا اگر رباینده ی سنگ اش بهنود نباشد جانش را به او بدهد. شغال مرگیِ این پدر و مادرِ سنگی و پول پرست چیست جز لکه ننگی برچهره ی بشریت؟ تفو!
میشود امیدوار بود که سنگ ها روزی انسان شوند؟
مریم
کاش بخشیده بشه این چه قانونیه کلی آدم جنایتکار دارند راست راست میچرند !!
-- زری ، May 19, 2008 در ساعت 08:30 PMاز کسانی که در مسند قضاوت نشسته اند بپرسید آیا تا کنون نوجوان 17 ساله دیده اند . چطور می توان طناب دار را به گردن نوجوانی انداخت و دست و پا زدن آن را نگریست و بعد آسوده خاطر به خانه رفت و گفت عدالت اجرا شده .آیا ما در زمان بربریت زندگی می کنیم ؟ آیا ادعای خدائی داریم که جان می گیریم و جان می بخشیم . !!
-- الهام ، Jun 1, 2008 در ساعت 08:30 PMحکم اعدام حکم عجیبی هستش
-- panturk ، Jun 8, 2008 در ساعت 08:30 PMانسانی جان انسان دیگه رو نمیتونه بگیره
حق نداره.چه قاتل چه مقتول!
salam on mogaser nist yek etef bod
-- reza ، Jun 9, 2008 در ساعت 08:30 PM