رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > دود رد صلاحیت به چشم همه میرود | ||
دود رد صلاحیت به چشم همه میروداردوان روزبهardavan.roozbeh@gmail.comمحمدصادق جوادیحصار، مدیر مسوول روزنامه توقیف شده توس، اینک چندی است در کسوت عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و رییس این حزب در خراسان رضوی فعالیت سیاسی میکند. مطرح میشود مواضع حزب شما بهنوعی همواره در تعامل با رقیبها بوده، برخی هم تحلیل شان این بود که شما در لیست رد صلاحیتها قرار نخواهید گرفت. اما از طرفی میبینیم که کسی مثل آقای جواد اطاعت، دبیر دفتر سیاسی و آقای اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب هم ردصلاحیت شدهاند. آیا این میتواند پیامی به آقای کروبی و «اعتماد ملی» باشد؟ من تنها کاندیدای «حزب اعتماد ملی» در خراسان نیستم. در خراسان، در حوزههای مختلف کاندیداهای ما حضور داشتند، از جمله در خود مشهد هم من کاندیدای منحصربفرد «حزب اعتماد ملی» نبودم. ولی در کشور هم، تا آنجایی که من اطلاع دارم، اگرچه بخشی از نیروهای ما را ردصلاحیت کردهاند، اما آقای گرامیمقدم تایید صلاحیت شده و همانطور که شما هم فرمودید، رییس دفتر سیاسیمان رد صلاحیت شدهاند و چند نفر دیگر مثل آقای سلطانیفر و چندتای دیگر از اعضای شورای مرکزی «حزب اعتماد ملی» رد صلاحیت شدهاند.
باید برایمان کمی روشن بشود که سوال شما مبتنی بر چیست. یعنی به چه دلیلی باید توقع میرفت که بچههای «حزب اعتماد ملی» را رد صلاحیت نکنند. چون این شائبه از مدتها قبل در ذهن بخشی از جامعه شکل گرفته بود و یک بخشی هم به آن دامن میزدند که گویا «حزب اعتماد ملی» با برخی از رفتارهای خودش نسبت به بقیهی اصلاحطلبان یا انتقادهایی که به آنها وارد میداند، دارد خودش را به یک تعبیر نزد تصمیمسازان و تصمیمگیران امور انتخابات شیرین میکند و میخواهد نشان بدهد که مثلا با آنها فرق دارد. ما با صراحت بارها و بارها اعلام کردهایم، در اصول اصلاحطلبی از همهی گروههای سیاسی موجود در عرصهی اصلاحات به مبانی اصلاحات و بر اصل اصلاحات، اگر معتقدتر نباشیم، بههیچ وجه از آنها کمتر اعتقاد نداریم. ما عمیقا معتقد به مبانی مردمسالاری در کشور هستیم و تحزب را یکی از عمدهترین راههای برونرفت از بحران در کشور میدانیم. مدیریت فردی و بیپشتوانه را به نحوی که بعد از پایان مسوولیت هیچکس پاسخگوی رفتار آن در کشور نیست، یکی از آفتهای مدیریت در کشور میدانیم. معتقدیم باید پارلمانهای حزبی بتوانند امور عالی کشور را رقم بزنند و در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای ملی دخالت داشته باشند تا بتوانیم احزاب را با کارنامهی حزبی مشخص بخاطر رفتارهایشان مورد مواخذه قرار بدهیم. اینک از نگاه تمامیتخواهان و جزماندیشان جرم «اعتماد ملی» و طرفداران «حزب اعتماد ملی» کمتر از بقیه اصلاحطلبان نبوده و نیست و آنهایی که تلاش میکنند بین ما و بقیهی اصلاحطلبان در این وادی شکاف ایجاد بکنند، راه بیراهه میروند. چون مردم ما کاملا تشخیص میدهند که «حزب اعتماد ملی» در جهت منافع آنها گام برمیدارد و کسانی که با منافع مردم سرناسازگاری داشته و دارند، با «حزب اعتماد ملی» بهراحتی جمع نمیشوند و با آن کنار نمیآیند. با توجه به این ریخت و ریزی که از بین اصلاح طلبان به وجود آمد، استراتژی آتی شما چه خواهد بود؟ من تصورم این است که یکی از دلایل عمدهی این ریخت و ریز، تشتتی است که در مقابل جریان اصلاحطلبان وجود دارد. جریان اصولگرا اینروزها یکی از متشتتترین و بحرانیترین ایام خودش را سپری میکند. در حوزهی اصولگرایان چندین شعبه با سرفصلها و سرخطهای متمایز ازهم ایجاد شده است. این تفرق و تشتت و عدم انسجامی که در بین آنها بوجود آمده از یک سو و از طرفی جدل لفظی و تئوریکی که خودش را به عرصهی دو قوهی عالی کشور، یعنی مقننه و مجریه رسانده از سوی دیگر نشانه این مدعاست. به شکلی که به تعبیر صریح آقای رییس مجلس تا حالا هیچ دولتی با مجلس اینطور برخورد نکرده که آقای احمدینژاد برخورد کرده است. اینها همه و همه حکایت از این دارد که در جبههی اصولگرایان اتحاد، انسجام و وحدتی نیست و تفرق و پراکندگی حاکم است. طبیعی است که همین تفرق و پراکندگی زمینهای را فراهم میکند که بهدنبال ناکامیهای پیدرپی آقای احمدینژاد، مردم به سمت اصلاحطلبان گرایش موثری را نشان بدهند و آنها برای اینکه دست مردم را از گزینش نیروهای شاخص اصلاحطلب خالی کنند و در حقیقت انرژی از دسترفتهی اصلاحطلبان بازتولید نشود، بخش قابل توجهی از آنان را رد صلاحیت کردند. من تصور میکنم، تا این دغدغه در بین اصولگرایان وجود داشته باشد، این ریخت و ریز از بین نیروهای اصلاحطلب به قوت خودش باقی خواهد بود. فکر میکنید اگر ترکیب همین باشد و اگر بپذیریم که در اعتراضهایی که خواهد شد، نتیجهای گرفته نشود، در انتخابات مجلس چه تاثیری خواهد گذاشت؟ آقای جوادی حصار، رد صلاحیت خود شما بر چه اساسی بوده است؟ من را متاسفانه به استناد عدم التزام عملی به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه رد صلاحیت کردند، که خب من نمیپذیرم. «حزب اعتماد ملی» مرامنامه و اساسنامه شفاف و روشنی دارد و میگوید که ما بر محور قانون اساسی جمهوری اسلامی و با توجه به همهی اصول قانون، از جمله اصل ولایت فقیه فعالیت میکنیم. بنابراین این روشها را به نظر خودم، خیلی روشهای مناسبی برای بیرونکردن حریف از میدان رقابت نمیدانم. آنها اگر خیلی راحتتر بیایند بگویند، آقا ما میخواهیم جبههی مقابل خودمان را از وجود رقبای موثر خالی کنیم، شاید برای ما خیلی گواراتر و دلنشینتر باشد، تا اینکه افراد را به اتهاماتی که قابل پذیرش نیست متهم کنند. حال اگر فرض کنیم درصدی هم دوباره تایید صلاحیت بشوند، با شرایط موجود شما جبههی اصلاحطلبان را خالی نمیبینید؟ جبههی اصلاحطلبان خوشبختانه آنقدر گسترده است که برای ۲۹۰ کرسی نیروهای موثری را بتواند جمعوجور کند. ما اگر ببینیم که توان رقابت با جناح مقابل را در عرصهی انتخابات داریم، خب طبیعتا گستردهتر عمل میکنیم. ولی اگر ببینیم که بخشی از توان ما را گرفتهاند، اینطور نیست که ما عرصه را خالی کنیم و به همان چیزی تن بدهیم که آنها دوست دارند. جریان مقابل مردم و جریان مقابل ما تلاش میکند که اهرمهای موثر در انتخابات را از ما بگیرد. اول از همه حذف حضور کاندیداهای موثر که در سطح جامعه محبوبیت دارند و حضورشان مایهی افزایش انگیزه و افزایش رقابت میشود. دوم اینکه هرچه مردم کمتر شرکت کنند، یعنی هم مشارکت حداقلی و هم رقابت حداقلی. برای همین کاری میکنند که محصول مهندسی آنها در انتخابات است، یعنی ۵۰ درصد، ۵۲ درصد، ۵۵ درصد، حداکثر ۶۰ درصد در انتخابات شرکت کنند و آنها به مقصود خودشان دست پیدا کنند. اگر فرض کنیم که شما در نهایت با چهرههای شاخص اصلاحطلب در این طرف نتوانید حاضر بشوید، با این شرایط فکر نمیکنید چهرههای اصولگرا از اقبال بالاتری برخوردار باشند؟ اقبال بالاتری ندارند. آنها حداکثر رایشان مشخص است. در حقیقت چون مطمئناند که از این بیشتر رای ندارند، سعی میکنند افزایش رای را کم کنند، چون میدانند آن رای بیشتر متعلق به اصلاحطلبها است. هرچقدر مردم بیشتر در انتخابات شرکت کنند، از آنهایی هستند که معمولا اگر شرکت میکنند، به اصلاحطلبها یا گروههای منتقد رای میدهند. یعنی رایشان به نفع اصولگرایان به صندوق ریخته نمیشود. ما یکسری برنامههای کوتاهمدت داریم، یکسری برنامههای بلندمدت. برنامههای کوتاهمدت مان این است که به همهی دوستانمان توصیه کردهایم مسیر قانونی را طی کنند. یعنی به هیاتهای نظارت شورای نگهبان در استانداریها مراجعه کنند و شکایت و اعتراضشان را به رای صادره تقدیم شورای نگهبان و هیات نظارت کنند. امیدواریم که هیاتهای نظارت عالمانه و آگاهانه و مسوولانه با این موضوعها روبهرو بشوند، و نیروهای ما را به عرصهی رقابت برگردانند که هم به نفع ما خواهد بود و هم به نفع رقبای ما و حیثیت شورای نگهبان که به صورت فراجناحی عمل کرده و خودش را یکطرف قضیه ندیده است و اگر این اتفاق نیفتد و ما همچنان با تنگنظری و اعمال سلیقه روبهرو بودیم، آنوقت باید بنشینیم فکر کنیم و یک رفتار هماهنگ و منسجم در کل مناطق حزبیمان در سراسر کشور انشااله اعمال کنیم. سوال آخرم، آیا شما از بازتاب این رد صلاحیتها در بین مردم اطلاعاتی دارید؟ عدهی زیادی میگفتند این قابل پیشبینی بوده، چون ما میدانستیم و این کار تازهای نیست و برای بار اول صورت نگرفته و نمیگیرد. به نظر من اگر ترمیم و بازسازی نشود کاملا کاهش مشارکت را در پی دارد و افول انگیزههای مشارکتجویانه را بهدنبال خواهد داشت. در نهایت اگر دودی از این ماجرا برخیزد، مسلما چشم همه را آزار خواهد داد، فقط اصلاحطلبها نیستند که در این ماجرا متضرر میشوند. |
نظرهای خوانندگان
جالب اینجاست. زمانی که نمایندگان مجلس هفتم انتخاب شدند. آیت الله مشکینی گفتند که امام زمان همه نمایندگان را تائید کرده و زیر لیست نام آنها امضا کرده. حال می بینیم که بعضی از آنها رد صلاحیت شدند. براستی امام زمان اشتباه کرده بود یا آقای مشکینی و یا وزارت کشور و مجلس خبرگان اشتباه می کنن؟؟!!
-- بدون نام ، Jan 25, 2008 در ساعت 05:56 PMچرا كتك خورده ايد كه شكايت كنيد، بايد عوامل ظلم را كتك بزنيد تا آنها بروند شكايت كنند...
-- بدون نام ، Jan 26, 2008 در ساعت 05:56 PM