رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > مولانا به روایت فرزانه خجندی | ||
مولانا به روایت فرزانه خجندیاردوان روزبهardavan.roozbeh@gmail.comگفتگو را از «اینجا» بشنوید فرزانه خجندی از شاعران تاجیکی است که بسیاری از سرودههایش از اشعار مولانا الهام گرفته. به او زنگ زدم. فکر میکردم تماس با شهر خجند در تاجیکستان چندان آسان نباشد. چرا که همکارم، شهزاده سمرقندی میگفت گرفتن شماره تلفن در تاجیکستان مانند گرفتن یک شماره در ایران است. پس با این حساب، این شماره گرفتن نباید کار آسانی میبود. صدای ظریف فرزانه یکباره فراموشی برایم همراه کرد.
به من گفتند تماس با خجند آسان نیست. من میخواستم با فرزانه صحبت کنم... اشتباه نگرفتید من فرزانه هستم. شنیدهام تاجیکها به شما می گویند فروغ تاجیکستان... هنوز قد فروغ نرسیدهایم. از مولانا مینویسم. از او برایمان بگویید... باید عرض کنم که دورهی سلطنت شوروی اسم مردمهای بزرگ در پشت پردهی فراموشی پنهان بود. ولی سالهای هفتاد در عصر گذشته، نام مبارک ملای روم دوباره طلوع کرد. بر شرافت چندین نفر از ضیاییان و روشنفکران و شاعرانی که پرچمبردار و علمبردار این نهضت بودند مانند استاد مؤمن قناعت، استاد لایق، گل رخسار، بازار صابر و چند ضیایی متمدن و پیشگام دگر که بار دگر مولانای روم را به اهل زمان و امروزیان و معاصران اهدا کردند. به خصوص من یادآور میشوم ۲۰ سال قبل، استاد لایق وقتی نخستین ترانههای ابتدایی مرا میدیدند، پرسیدند که تو بسیار دیوان شمس تبریزی را میخوانی؟ من در پاسخ گفتم که منفعلم که تا هنوز از ایشان بیتی نمیدانم و هنوز آثار خجستهی مولانای روم را مطالعه نکردهام. استاد لایق گفتند که من خیال کرده بودم که تو شاید تا امروز از تفکر و پندار مولانا، از آثار متبرک او وام گرفته باشی. زیرا به آدمگرایی و انسان پرستی او در نوشتههایت خیلی مایل هستی. یعنی شاعران معاصر تاجیک از سالهای هشتادم عصر ۲۰ (دهه ۸۰ قرن بيستم میلادی) خیلی خیلی شیفته و مجذوب و متأثر و مجنون آثار مولانا هستند و همه روزه من احساس میکنم که با شعر مولانا عشق میورزند و مثنوی و دیوان شمس را میخوانند و خیلی حفظ میکنند. در یک مصرع ابتدایی هم من گفته بودم که «خلایق مولویخوان شد/ عجم بیدار میگردد» و حالا شکر خدا این مصرع ۲۰ ساله که شد، میبینیم که خلایق هم محبتشان روز تا روز بیشتر افزوده میشود و همه با یاد مولوی و با شعر او به زندگی ادامه میبخشند. خبردار شدیم که کتاب «مـُهر گل مینا» را چند هفته پیش ارائه کردید. خود شما چقدر تأثیر گرفته از آثار حضرت شیخ رومی هستید؟ من نفری هستم که همه روزه با شعر مولانا زندگی میکنم و فضای روحی مرا شعر او، خیال او، تفکر او، تخیل او، پندارهای عالی او پر کرده است و خود من شاید راجع به این مسأله اجازهی حرف زدن نداشته باشم؛ اما علیرضا قزوه محقق بسیار خوب و برجستهی ایرانی یک مقالهای هم نوشته بودند، «تأثیر مولانا بر فرزانه» و اصلاً یک نفر بسیار سعادتمندم که با آن که به مقام ذره نرسیدهام از استاد مولانا نور میجوییم، با آن که رتبهی قطره نرسیدم از اقیانوس مولانا با قطرهها و موجهای آن درمیآمیزم و از نخستین ترانهها تا امروز خیلی خیلی مفتخر شدهام از مولانا و خیلی تأثیرها برداشتهام و الهامها گرفتهام. مثل این که در آغاز کار هنری از وزنهای مولانا، از موسیقیاش، از نمود و ضرب و تمکین شور و شعف مولانا بیشتر الهام و انگیزه گرفته باشم. بعدتر بر دنیای تفکر مولانا خواستم گامی هم بردارم و برداشتهای من از متون و جهان روحی مولانا بود. از انسانگرایی او و از نگاه او بر دنیا و عقبا، از نگاه او بر پروردگار، و صنع و دین و عرفان. این همه را مولانا برای من آموخته است. صحبت از مولانا تمامی ندارد و موجب وصل است... زنده باشید. بسیار تشکر. از حرفهای شما خیلی ممنونم. که چه روز نیکویی است که ما با عزیزی مثل شما از این سوی دنیا با آن سوی دنیا راجع به مولانا حرف میزنیم و بزرگی و نجابت و عظمت ناتحصیل مولانا است که روحهای شاداب ما و شما را پیوند میدهد؛ در همه زمان و در همه مناطق عالم. با انتخاب خودتان یک شعر از مولانا... حتماً، حتماً: برون شو ای غم از سینه، که لطف یار میآید مرتبط: |
نظرهای خوانندگان
I really enjoyed reading this interview. Please introduce this poet more to Iranians. It is inspiring that still people are enflmaed about Molana's poems.
Thanks
-- Amin Mirsaeidi ، Oct 6, 2007 در ساعت 04:29 PMAmin
درود
-- محمدحسین ، Jun 30, 2008 در ساعت 04:29 PMجستار را خواندم و بهره بردم . خواستم رویه ( صفحه ) را ببندم ولی با خودم گفتم بهتر است صدای بانو را بشنوم . چقدر مودب و باکلاس سخن می گفتند . از همین جا به بانو عرض ادب می کنم و امیدوارم روزی به دیدار بانو سرافراز گردم . از آقای روزبه هم سپاسگزاری میکنم .
شاد باشید و دیر زیوید
بدرود
.
-- mousavi poor mehram ، Sep 19, 2008 در ساعت 04:29 PMبا درود
امروز چه با سعادت بودم که به طور اتفاق سایت شما را دیدم.
خانم فرزانه را از طریق نت میشناسم و ارادت به ایشان وشعرهایشان دارم.
امید دارم که در سال اینده موفق به انجام سفری طولانی به اسیای مرکزی را پیدا کنم و از نزدیک عرض ارادت خود ابلاغ کنم.
هرزگاهی شعر مینویسم واز مخلصان مولانا میباشم.
بسیار خوشوقتم از این اتفاق که شما را پیدا کردم.
موفق و پایدار باشید