رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > راهاندازی نیروگاه بوشهر؛ نتیجه توافق روسیه و آمریکا | ||
راهاندازی نیروگاه بوشهر؛ نتیجه توافق روسیه و آمریکاایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comجمهوری اسلامی ایران آمریکا را تهدید کرد: «در صورت حمله به این کشور تنگهی هرمز را خواهد بست.»
سردار پاسدار، علی شادمانی، رییس ادارهی عملیات ستاد نیروهای کل مسلح جمهوری اسلامی، از سه طرح برای مقابله با حملهی احتمالی به ایران یاد کرده است: بستن تنگهی هرمز، حمله به پایگاههای آمریکا و سربازان آن کشور در افغانستان و عراق و حمله به اسراییل. در پی گزارشهایی در مورد راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر در آیندهای نزدیک، گمانهزنیهایی در مورد حملهی نیروهای اسراییلی به این نیروگاه بهوجود آمده است که تهدیدهای فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته است. راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر چه قدر اهمیت دارد، و چه نقشی در بهوجودآمدن تهدیدهای حمله به ایران داشته است؟ این پرسشی است که با آقای رضا تقیزاده، استاد دانشگاه گلاسکو و کارشناس سیاسی، در میان گذاشتهام. رضا تقیزاده: مسئلهی راهاندازی راکتور اتمی بوشهر، یکی از مجموعه مسایلی است که ایران در شرایط فعلی با آن درگیر است. بههرحال راهاندازی راکتور بوشهر بهعنوان یک رویداد تاریخی، رویدادی که حایز اهمیت امنیتی و نظامی نیز هست، میتواند وضعیت موجود را از حساسیتی بیش از گذشته برخوردار کند. ایران بههرحال در طول ۴۰ سال گذشته که عملیات احداث این راکتور شروع شد، تا بهحال انتظار راهاندازی آن را داشته است. ولی بهخصوص بعد از انقلاب این نگرانی همیشه بین دولتمردان ایرانی وجود داشته است که اسراییل اقداماتی شبیه آنچه در قبال راکتور اوسیا صورت گرفت، در قبال این راکتور هم انجام دهد و آن را هدف بمباران قرار دهد.
در مورد برنامههای اتمی ایران، مسئلهی اصلی که باعث نگرانی جامعهی جهانی شده است، شاید راهاندازی راکتور بوشهر نباشد، بلکه بیشتر مسئلهی غنیسازی اورانیوم باشد و پیگیری برنامههایی که دنیای خارج بر اساس آن ایران را متهم به داشتن هدفهای نظامی میکند. بنابراین اگر ایران در شرایط فعلی در مظان تهدیدهای خارجی است، بخشهای دیگری از فعالیتها موجب این تهدیدها شده است. ایران در شرایط فعلی این نگرانی را دارد که همزمان با راهاندازی راکتور بوشهر، هدف هجوم نظامی خارجی قرار گیرد. اظهاراتی هم که مقامات ایران میکنند، مبنی بر داشتن طرحی برای مقابله با این تهدیدها، منتهی به آرامش نمیشود، بلکه به شرایط بحرانی آن به نوعی میافزاید. ایران به طور مستقیم اعلام میکند که نیروهای آمریکایی را در عراق و افغانستان هدف قرار خواهد داد و تنگهی هرمز را محدود خواهد کرد. در این مورد البته ایران دارای تواناییهایی دارد، ولی این تواناییها در حدی نیست که ایران آن را اعلام میکند و بسیار مبالغهآمیز است. بههرحال آمریکاییها میتوانند در عراق و افغانستان در مظان موشکهای برد کوتاه ایران قرار گیرند. ولی برای دفاع از وضعیت موجود خودشان آنها هم دارای ظرفیتهای بازدارندهای هستند. حتی یک حملهی کوچک به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، موجب استفاده از همهی ظرفیت نیروی هوایی و موشکی آمریکا در منطقه خواهد شد و مردم ایران و خاک ایران بههرحال تاوان بسیار سنگین نظامی را در این زمینه خواهند پرداخت. این در عمل دست زدن به یک فاجعهی بزرگ خواهد بود. هر نوع حملهی احتمالی ایران به نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان و عراق ممکن است حتی استفادهی تاکتیکی از سلاحهای اتمی آمریکا را هم امکانپذیر کند. این چیزی است که بههرحال آمریکاییها در جهت دفاع از منافع خودشان و دفاع از جان سربازان خودشان موجه جلوه خواهند داد. رهبران جمهوری اسلامی، بهویژه فرماندهان نظامی، بارها تهدید کردهاند که تنگهی هرمز را خواهند بست؛ تنگهای که نقش عمدهای در تأمین انرژی جهان دارد. عربستان سعودی هم در برابر این تهدیدها گفته است: بستن تنگهی هرمز را بهعنوان اعلام جنگ تلقی خواهد کرد. به نظر شما بستن تنگهی هرمز از سوی ایران چه پیامدهایی خواهد داشت؟ در مورد بستن تنگهی هرمز، باید بگویم که این اتفاق احتیاج به ظرفیت و قابلیت بسیار سنگینی ندارد. حتی یک قایق کوچک عمانی که هفتهی پیش ظاهراً به بدنهی یک کشتی ژاپنی برخورد کرد، توانست برای ساعتها تنگهی هرمز را مسدود کند. برای این که عرض این تنگه خیلی کم است و غرق شدن یک یا دو کشتی میتواند به مسدود شدن آن بیانجامد. ولی این حالت دائمی نخواهد بود و در عرض ۴۸ یا حداکثر ۷۲ ساعت دوباره بازگشایی خواهد شد.
مسدود کردن عمدی تنگه به معنای اعلام جنگ به کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس است و ایران در شرایط فعلی فاقد ظرفیت نظامی برای دفاع از مرزهای درونی خودش است. از جمله نیروی هوایی ایران مثلاً با برخورداری از ۱۵۰ تا حداکثر ۱۸۰ هواپیمای کهنهی ۴۰ ساله، قابلیت دفاع در نیروهای هوایی کشورهای عربی جنوب خلیج فارس را ندارد. ضمن این که درگیری این کشورها، ممکن است درگیری وسیعتر کشورهای غیر منطقهای حاضر در منطقه را هم توجیه کند. بنابراین تهدیدهای ایران، بهنوعی زدن سنگ به شیشهی خودی است و تاوانی بسیار سنگین خواهد داشت. در شرایط فعلی ما تنها شاهد مبادلهی این حرفهای تهدیدکننده هستیم. باید امیدوار باشیم که این تهدیدها در همین حد باقی بماند و به یک مقابلهی نظامی جدی نینجامد. در آن صورت با توجه به ضعفهای عملی دفاعی ایران به نظر میرسد تاوانی که مردم برای از بین رفتن امنیت ملیشان در ایران خواهند پرداخت، بسیار سنگین خواهد بود.
در پی انتشار گزارشهایی در مورد راهاندازی نیروگاه بوشهر در آیندهای نزدیک، یعنی بیستویکم ماه اوت برابر با سیام مردادماه توسط آژانس اتمی روسیه، جان بولتون نمایندهی پیشین آمریکا در سازمان ملل گفته بود، اسراییل برای حمله به نخستین نیروگاه اتمی ایران، فقط هشت روز فرصت دارد! در شرایط کنونی شما فکر میکنید راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر با توافقهای آمریکا و روسیه و غربیها همراه بوده است؟ این حرفهای جان بولتون را من تا حد زیادی تحریکآمیز و فاقد منطق اصولی میدانم. تصور میکنم راهاندازی راکتور بوشهر نتیجهی یک توافق کلی بین روسیه و آمریکا است و اگر ایران در مسیر این توافق به طور مستقیم قرار نگرفته باشد، بههرحال برخوردار از نتایج مقدماتی آن میشود. بهنوعی ابهام در به نتیجه رسیدن سیاستهای آمریکا نیز هست. آمریکا چنین سیاستهایی را در مقابل روسیه هم اتخاذ کرد. یعنی با دادن امتیازاتی، انتظار داشت امتیازات متقابلی بگیرد. وقتی در قبال درخواست روسیه دربارهی سپر دفاع موشکیای که قرار بود در جمهوری چک و لهستان مستقر شود، اعلام کرد که این طرح را اجرا نخواهد کرد، بعد از آن دیدیم روابط این دو کشور در مسیر افزایش همکاریها قرار گرفته است و واقع روسها با درک این امتیاز، امتیازات متقابلی به واشنگتن دادند. ولی در مورد ایران بعید است که این انتظارات به همان نسبت برآورده شود. بههرحال آمریکاییها قبول کردند که داشتن راکتور اتمی حق ایران است و این در ردیف استفاده از نیروی صلحآمیز اتمی، موجه است و آن را از مسئلهی غنیسازی اورانیوم دور نگه داشتند. انتظار آنها این است که ایران این مسئله را درک کند و از ادامهی غنیسازی اورانیوم دست کشد؛ آنهم با این امید که راکتورهای بیشتر در اختیار ایران قرار گیرد و مانعی برای تحویل سوخت نباشد. این میتوانست نقطهی شروعی برای عادی کردن روابط خارجی ایران با جامعهی جهانی باشد، ولی نشانههایی که از ایران تا بهحال دیده شده، حاکی از قدم برداشتن در جهت عکس آن است. ممکن است آن نتیجهای که آمریکا در قبال روسیه از دادن امتیازات اولیه بهدست آورد، در مورد ایران حاصل نشود. |
نظرهای خوانندگان
این بدتر بود یا نوکیا -زیمنس ؟
-- cherikha@radiofarda.com ، Aug 23, 2010 در ساعت 03:55 PM