رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > غرب ضمن تحریم ایران به تحولات درونی میاندیشد | ||
غرب ضمن تحریم ایران به تحولات درونی میاندیشدحسین علویalavi@radiozamaneh.comاگرچه دولت جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه چهارم شورای امنیت را در ابتدا فاقد تاثیر منفی برای ایران اعلام کرد، اما اکنون پس از گذشت یک ماه و تصمیم آمریکا و اروپا به برقراری تحریمهای یکجانبه، نگرانی بخش مدیریت در دستگاه دولتی و کارآفرینان بخش خصوصی به شدت برانگیخته شده است.
از فریدون خاوند کارشناس اقتصاد در پاریس میپرسم که تفاوت عمده قطعنامه چهارم با تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا که منتج از آن است، در چه زمینهها و ابعادی است؟ همانطور که میدانید قطعنامه ی ۱۹۲۹ که چهارمین قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل در مورد برنامهی هستهای ایران بود، در مجموع از لحاظ تحریمهایی که بر ایران تحمیل میکند، قطعنامهی به نسبت رقیقی است. علت رقیق بودن این قطعنامه هم این بود که آمریکا و اروپا تلاش میکردند کاری نکنند که روسیه و چین از امضای این قطعنامه صرف نظر کنند. بنابراین از لحاظ حقوقی بههرحال این قطعنامه تصویب شد و فضای مساعدی را نیز فراهم کرد که ایالات متحدهی آمریکا، اتحادیهی اروپا و دیگر متحدانش از قبیل ژاپن، استرالیا و کانادا و غیره، بتوانند با شدت بیشتری علیه جمهوری اسلامی دست به اعمال تحریمهای یکجانبه بزنند. این تحریمهای یکجانبه عمدتاً ادامه و یا تشدید تحریمهایی است که پیش از این در مورد ایران اعمال میشد. آنهم در عرصهی سرمایهگذاریهای خارجی در ایران، بهخصوص در عرصههای نفت و گاز و همینطور در عرصههای بانکی که مربوط به معاملات واردات و صادرات با جمهوری اسلامی میشد و یا مربوط به مسائل دیگری مثل بیمه کشتیهایی بود که کالاهای ایران را حمل میکنند و غیره. یعنی در واقع این مجازاتهایی که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا و متحدانش اعمال شده، ادامهی مجازاتهایی است که قبل از آن اعمال میشدند و همین طورشدتدهندهی آنهاست.
کارشناسان اقتصادی و حتی برخی مدیران شرکتهای بزرگ غربی که باید این تحریمها را رعایت کنند، بر این نظر هستند که این تحریمها بیشتر مردم ایران را متضرر خواهد کرد. از جمله مدیر کل شرکت توتال اعلام کرده است که گرچه ما این تحریمها را اجرا میکنیم و صدور بنزین به ایران از طرف این شرکت متوقف شده است، ولی در عمل تأثیر چندانی نخواهد داشت. در مجموع واقعاً چقدر این تحریمها فشار تازهای بر دولت ایران خواهد بود؟ من شخصاً تصور میکنم که اعمال تحریمهای جدید شانس کمی دارد برای این که بتواند روش دولت جمهوری اسلامی را در قبال پروندهی هستهای تغییر دهد. چون آنچه به دولت جمهوری اسلامی امکان میدهد که در عرصهی بینالمللی و بهویژه در عرصهی روابط اقتصادیاش با جهان، دامنهی مانور داشته باشد، درآمدهای نفتیاش است. تا وقتی دولت جمهوری اسلامی میتواند بر ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار درآمد حاصل از صادرات نفت خام حساب کند، تا اندازهی زیادی میتواند این تحریمها را، دست کم در کوتاهمدت خنثی کند. منتهی مسئلهی دیگری که مطرح میشود، تأثیر این تحریمها بر اقتصاد ایران است. بهطور کلی میشود گفت اگر مسئله را از این زاویه در نظر بگیریم، این تحریمها کمر اقتصاد ایران را شکسته است. بهطور کلی میشود گفت که محال است این تحریمها بر زندگی عادی مردم ایران تأثیر نگذاشته باشد. چون وقتی هم در عرصههای نفت و گاز و هم در عرصههای مربوط به سرمایهگذاری خارجی یا مبادلات بازرگانی ایران بر اثر این تحریمها اخلال ایجاد میشود- و این اخلالها واقعاً بهوجود آمده- به ناچار بر مسئلهی بیکاری و مسئلهی فقر در ایران تأثیر میگذارد. بههرحال این تحریمها تأثیر دارد. منتهی مسئلهای که آقای کریستف دومن ژوری، مدیرکل توتال به آن اشارهای نمیکند، مسئلهی آلترناتیو تحریمها است. یعنی اگر تحریمی در رابطه با پروندهی هستهای ایران در کار نباشند، آن وقت چه راهی را باید در پیش گرفت؟ چون تنها مسئلهی مطرح این است که ایالات متحدهی آمریکا و متحدانش میگویند ما دست به تحریم میزنیم، چون آلترناتیو دیگر که مداخلهی نظامی باشد، هزینههای بسیار زیادی را هم برای ایران، هم برای خاورمیانه و هم برای امنیت بینالمللی دربردارد. در تازهترین واکنشها نسبت به تحریمهای اقتصادی، معاون وزیر بازرگانی ایران گفته است: ایران با ایجاد بانکهای مشترک با سرمایهگذاران خارجی، مشکلات مربوط به حوزهی پولی و بانکی این تحریمها را حل خواهد کرد و ایران آسیبی از این زاویه نمیتواند ببیند. از نظر کارشناسی این راهحل چقدر عملی است؟ من تصور میکنم که این راه حل اصلاً عملی نیست. بهخاطر این که یکی از محورهای اصلی تحریم اقتصادی یکجانبهی آمریکا و متحدانش عرصههای بانکی است. در واقع بانکهای درجهی اول و درجهی دوم در جهان محال است که در این زمینه اقدامی کنند و اگر غیر آمریکایی باشند، در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد، زیر فشار تحریمهای مالی ایالات متحدهی آمریکا قرار میگیرند. شاید دولت ایران از طریق بانکهای خیلی حاشیهای، مثلاً در جاهایی که از آنها با عنوان بهشتهای مالیاتی نام میبرند، بتواند دست به اقداماتی بزند. ولی این هم باعث خواهد شد که هزینههای مبادلات ایران افزایش پیدا کند. در حال حاضر به نوشتهی رسانههای جمهوری اسلامی، کسانی که در عرصهی مبادلات بینالمللی ایران فعال میشوند، با توجه به شدت گرفتن تحریمهای اقتصادی صرافیها هستند. یعنی در واقع صرافها هستند که میتوانند در عرصهی مبادلات بانکی تا اندازهای در عرصهی این جابهجاییها، مثلاً از طریق حواله و راه حلهای غیر رسمی در عرصهی بانکی، کمکی به واردکنندگان و صادرکنندگان ایرانی باشند. در این زمینه نکتهی بسیار جالب، این است که مثلاً در رابطه با چین به خصوص، بانکهای چینی شروع به اعمال فشارهای زیاد کردند و از مبادلات با ایران تا اندازهی زیادی خودداری میکنند. این نکتهی بسیار جالبی است. به این دلیل که دولت جمهوری اسلامی چین را متحد خودش میداند. به نظر میرسد مثلاً در عرصهی بانکی، فشار بانکهای چینی بر بانکهای ایرانی افزایش پیدا کرده و تنها کاری که جمهوری اسلامی میتواند انجام بدهد، استفاده از راههای زیرزمینی مبادلات بانکی به خصوص از طریق صرافیها و بانکهای بسیار حاشیهای درجهی سوم، چهارم و غیره است. با این ارزیابی، هیچ نوع تحریم اقتصادیای نمیتواند وجود داشته باشد که در واقع جامعهی ایران را تحت فشار قرار ندهد. از سوی دیگر، کشورهای غربی تأکید میکنند که این تحریمها صرفاً برای دعوت ایران به مذاکره و همانطور که شما هم یادآور شدید، پرهیز از برخورد نظامی است. چنین نتیجهگیری سیاسی از تحریمها تا چه حد منطقی است؟ من تصور میکنم که کشورهای غربی مسئلهی تحریمها را در پیوند با یک استراتژی عمومی و در ارتباط با تحولات درونی ایران مورد بررسی قرار میدهند. یعنی امیدی ندارند به این که دولت احمدینژاد و دستگاه ولایت فقیه در ایران در مورد پروندهی هستهای زیر فشار این تحریمها روشش را تغییر دهد. انتظار آنها این است که تحولاتی در درون جامعهی ایران به وجود آید و تحولات درونی در رابطه با فشارهای بیرونی بتواند وضعیتی را به وجود آورد که راه را ببندد بر آن چیزی که موجب وحشت همه است. بنابراین من فکر میکنم این یک مجموعهی کلی از سیاستها است. همانطور که گفتم، بههرحال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، این نکته قابل تردید نیست که این تحریمها فشار زیادی را بر مردم ایران اعمال میکند. بازهم تأکید میکنم اگر امید داشته باشیم که بتواند روش دولت جمهوری اسلامی را در کوتاهمدت در زمینهی پروندهی هستهای تغییر دهد، تصور میکنم که این امیدواری بسیار زیادی است. |
نظرهای خوانندگان
ملت بسیار خوشبختی هستیم که باید دیگران برای مان به تحولات داخلی بیندیشند...
-- خواننده ، Jul 5, 2010 در ساعت 03:12 PMاگر جناب خاوند نگران فشار اقتصادی بر گرده ما ملت ایران هستند باید توجه کنند که ما در داخل کشور سی سال است که آنرا با پوست و استخوان خود و خانواده حس می کنیم.اما اگر این فشارها باعث شود تا تغییرات مثبتی در جامعه حاصل گردد من به سهم خودم آنرا می پذیرم.بقول معروف:مرگ یکبار و شیون هم یکبار.صمنن ملتی که خودش حال تکان خوردن ندارد و به انتظار دیگری نشسته باید بداند که بالاخره "دیگران" برایش تصمیم می گیرند.
-- بدون نام ، Jul 7, 2010 در ساعت 03:12 PM