رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > سیاست سانسور در ارتباط با پروندهی اتمی ایران | ||
سیاست سانسور در ارتباط با پروندهی اتمی ایرانایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comبرنامهی اتمی ایران، روز گشته موضع بحث و گفتوگوی مجلس سنای فرانسه بود. این جلسه به ریاست خانم دومنیک وینه، سناتور از حزب سبزهای فرانسه و حضور چهار کارشناس فرانسوی و دو استاد دانشگاه ایرانی برگزار شد.
چهار کارشناس فرانسوی، پییر ویلار، رییس جنبش صلح و حمایتکنندهی پارلمانی برای نفی گسترش سلاحهای هستهای دربارهی «تیانپی و آیندهی آن»، برنارد راونل، یکی از بنیانگزاران کمیته برای خلع سلاح اتمی اروپا و رئیس پیشین جنبش برای خلع سلاح، صلح و آزادی دربارهی «گسترش سلاح هستهای در خاورمیانه و رویارویی اسراییل و ایران»، فرانسوا نیکولو دیپلمات پیشین سازمان ملل در شیلی، برلین، بمبئی و سفیر فرانسه در مجارستان و ایران دربارهی «مذاکرهی ایران با غرب» و ایلیا پلاتوف، استاد دانشگاه و متخصص تمدن روسیه دربارهی «نقش انرژی هستهای در همکاریهای روسیه و ایران» سخن گفتند. در ادامهی جلسه، دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در دانشگاه دیژن فرانسه و متخصص اقتصاد ایران دربارهی «تأثیر تحریمهای بینالمللی در اقتصاد ایران» و دکتر جلال ایجادی، استاد دانشگاه در پاریس دربارهی این که «آیا انتخاب مسئلهی اتمی چه از نظر نظامی، چه اقتصادی، گزینهی درستی برای اقتصاد و جامعه ایران هست یا نه؟» به بحث و گفت وگو پرداختند. آنچه میخوانید گفتوگویی کوتاه با دکتر جلال ایجادی در محل کنفرانس دربارهی برنامهی اتمی ایران است. اهمیت این کنفرانس در سنای فرانسه را در چه میدانید؟ اهمیت این کنفرانس را در سه نکته میتوان خلاصه کرد: نکتهی اول، همانطور که گفتید، در ارتباط با پروندهی اتمی و مسایل اتمی در ایران در واقع سیاست سانسور وجود دارد و بحث باز و دموکراتیکی پیرامون آن موجود نیست. بنابراین با توجه به شرایط خارج، در بین ایرانیها و همچنین در مناسبات ایرانیها با جامعهی فرانسه، ما خواستیم پیامی داشته باشیم مبنی بر این که بحث فوق نباید پشت درهای بستهی رژیم باقی بماند. چون این بحث، بحث جامعهی ایران است. بدینترتیب خواستیم اقدامی کنیم که بازکنندهی بحث در حوزهی مسائل اتمی مربوط به ایران باشد. شما به پیام این جلسه اشاره کردید. در ماههای اخیر، بحث و گفتوگوی ایرانیها با خارجیها، کارشناسان و سیاستمداران در کشورهای مختلف رشد بسیار پیدا کرده است. فکر میکنید این گفتوگوها چه تأثیری برای اپوزیسیون داخل ایران خواهد داشت؟ در ارتباط با اپوزیسیون داخل ایران و همچنین خارج از ایران، پیوسته منافع مردم ایران و منافع جنبش در این است که نگاهی غیر آن نگاهی که دولت جمهوری اسلامی در سطح جهان پخش میکند، وجود دارد که لازم است این نگاهها به جامعهی بینالمللی شناسانده شود.
در ارتباط با این مسئله نگاه اپوزیسیون گرچه نگاهی متفاوت در ارتباط با مسئلهی پروندهی هستهای در ایران است، ولی بههرحال باید دیالوگی با محافل بینالمللی، با دیپلماسی بینالمللی و با تصمیمگیرندگان در سطح جهان باشد که مطرح کند دولت ایران، دولت مشروعی نیست و باید این کشورها به نگاههایی که در درون اپوزیسیون ایران هست نیز توجه کنند. این بحث اکنون در سطح بینالمللی مطرح است و در جاهای مختلف پیشنهادهای مختلف و اقدامات گوناگونی نیز پیرامون آن صورت میگیرد. در ارتباط با حساسیتی که جامعهی غرب نسبت به پروندهی اتمی ایران دارد نیز فکر میکنم این فرصتی است تا بگوییم که نگاه یکجانبهی غرب هم الزاماً نگاه درستی نیست. ما باید این موضوع را از زاویهی منافع ملی ایران و همچنین از زاویهی منافع دموکراسی در ایران در نظر بگیریم. من این نکته را هم اضافه میکنم که از زاویهی مسائل زیستمحیطی نیز باید در نظر بگیریم. بنابراین این بحث با محافل خارجی امری بسیار مهم است. باید درهایی را باز کرد. چون آنچه در ایران میگذرد، فقط مربوط به ایران نیست، بلکه با مسائل بینالمللی پیوند دارد. همانطور که میدانید، غرب نسبت به مسئلهی اتمی در ایران حساسیت نشان میدهد. ولی گذشته از حساسیت غرب، ما اساساً باید این سئوال را مطرح کنیم: در ارتباط با ایران، انتخابهای اساسی اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیک ایران از طریق راه اتم میگذرد یا این که میتواند انتخاب دیگری داشته باشد؟ بنابراین بحث اتم در ارتباط با ایران، یک بحث کاملاً سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیکی است. پس باید به نگاههای مختلفی که در این زمینه وجود دارند، بیش از پیش این امکان داده شود که نظر خودشان را بیان کنند. این کنفرانس به ریاست خانم دومنیک روینه، سناتور از حزب سبزهای فرانسه و حضور چند کارشناس نامآور در رشتههای مختلف فرانسوی و البته ایرانی برگزار شده است. چه طور این کارشناسان و موضوع گفتوگوها انتخاب شدهاند؟ این اقدام در ارتباط با پیشنهادی بود که خودم در چهارچوب انجمن گفتوگو و دموکراسی مطرح کردم که بعد خانم روینه آن را کاملاً قبول کردند. خود ایشان به مسائل ایران علاقهی شدیدی دارند و از سوی دیگر بهعنوان سناتوریست در فرانسه، یکی از زمینههای کاریاش ارتباط با دیپلماسی بینالمللی و سیاست خارجی فرانسه است. افرادی هم که برای سخنرانی در این کنفرانس در نظر گرفته شدند، هرکدام در زمینههای گوناگون دارای تخصص هستند. بههمین دلیل ما سعی کردیم تیتر عمومی این جلسه، پروندهی اتمی ایران باشد و به مسائلی بپردازد چون رابطهی آن با آنچه در خاورمیانه میگذرد، رابطهای که بین ایران و اسراییل در این زمینه وجود دارد و همچنین ارتباط با مسئلهی جهانی که مسئلهی عدم توسعهی سلاحهای اتمی است. چون جهان ما جهانی است که احتیاج به صلح دارد. باید جهانی باشد که بهسمت خلع سلاح عمومی برود و این خلع سلاح عمومی برای مجموعهی کشورها باشد. از کشورهایی که امروز دارای سلاح اتمی هستند گرفته تا کشورهایی که دارند و اعلام نشده است؛ مانند اسراییل، و یا کسانی که در این مسیر حرکت میکنند. بنابراین حرکت ما پیام تمایل ما است برای رفتن بهسمت صلح که یکی از زمینهها و پیششرطهای آزادی مردم جهان است. آقای دکتر ایجادی گزارش این کنفرانس به سنای فرانسه و دولت فرانسه هم داده خواهد شد؟ بله. خود این سنا در واقع گزارش مجموع صحبتها را ضبط میکند و به امور خارجه انتقال میدهد. به هرحال اینجا خانهی مردم فرانسه است. اینجا خانهای است که در ارتباط با سیاست دولت قرار دارد. بنابراین به ناگزیر آنچه در اینجا مطرح میشود، مقامات و مسئولین فرانسه هم در جریان آن قرار میگیرند. اگر ممکن است کمی هم دربارهی موضوع مورد گفتوگوی خودتان در جلسهی سنای فرانسه توضیح بدهید؟ موضوع بحث من در رابطه با این مورد خاص است که انتخاب مسئلهی اتم، چه از نظر نظامیـ سیاسی و چه از نظر اقتصادی، آیا یک گزینهی درست و اصولی برای جامعه و اقتصاد ایران هست یا نه؟ نظر من این است که رفتن به سمت خط اتمی از نظر نظامی نادرست است. همچنان که برای سایر کشورها هم نادرست است. نکتهی دوم این که از نظر سیاستهای مربوط به انرژی، اقتصاد و صنعت، بازهم راه درستی نیست. چون هدف رژیم ایران از رشد غنیسازی اتمی، در اصل رسیدن به سلاح اتمی است. بنابراین من هم از نظر سیاسی مخالفم و هم از نظر اقتصادی. چون دلایل گوناگونی هست مبنی براین که الزامی نیست برای جامعهی ما که برای شکوفا کردن اقتصاد خودش به این سمت برود. چون ما امکانات طبیعی گستردهای داریم، از باد و آفتاب و منابع آبی گرفته تا بخش گاز و نفت؛ که البته من حتی در این دو مورد اخیر نیز انتقاداتی دارم. آنهم بهخاطر ایجاد گازهای کربنیک. واقعیت این است که ایران حتی در این زمینه هم بسیار بسیار عقب است و صنایع نفت ایران بسیار کهنه شدهاند. بنابراین تنها انگیزهی دولت ایران در ارتباط با رشد تکنولوژی اتمی، کسب امکانات در حوزهی نظامی است. هزینههای اجباری دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در دانشگاه دیژن فرانسه، امروز در کنفرانس مجلس سنای فرانسه دربارهی تأثیر تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران صحبت کرد. با وی این پرسش را مطرح میکنم که آیا این تحریمها تأثیری داشته است؟ برای پیبردن به پیامد قطعنامهی چهارمی که علیه جمهوری اسلامی از سوی شورای امنیت تصویب شده است، باید نگاهی بیندازیم به سه قطعنامهی تنبیهی پیشین شورای امنیت که در دورهی اول ریاست جمهوری آقای احمدینژاد در ایران صادر شد. یعنی بهطور متوسط سالی یک قطعنامه علیه ایران بهعلت مدیریت تنشافزای پروندهی هستهای از سوی آقای احمدینژاد، صادر شده است،. بهطور کلی برای پاسخ به این پرسش باید بگویم که این پیامدها صددرصد روی ایران تأثیرگذار بودهاند. البته با تفاوتهایی در تأثیرشان روی هیئت حاکمه و تأثیرشان روی جامعهی مدنی و مردم. این تأثیرها متفاوت از یکدیگر بوده است. شما تأثیری که این مجازاتها روی مردم خواهد گذاشت، چهطور بررسی کردهاید؟ اگر ما بازگردیم به تجربهی قطعنامههای پیشین، بهطور کلی باید بگوییم که تأثیرش بر اقتصاد و زندگی معیشتی مردم بسیار بسیار سخت بوده است. چون گرانی بیشتر شده، بیکاری بیشتر شده و خط فقر گسترش یافته است. بنا بر همهی این دلایل وضع بر مردم سختتر از گذشته شده است. دست کم به این دلیل که پیرو این تحریمها سرمایهگذاریهای بزرگ در نفت و گاز انجام نمیشود و از آنجایی که اقتصاد ما کماکان ۸۰ درصد متکی به نفت است، پس وقتی آن صنعت رونق نداشته باشد، صنایع دیگرهم رونق ندارند. یعنی مردم بهطور کلی با مشکل مواجه خواهند شد. تأثیرش بر مردم صددرصد تأثیری منفی بوده است. تحریمها باید علیه جمهوری اسلامی باشد. چرا باید فشار بر مردم بیاید؟ به علت این که جمهوری اسلامی خطاکار است، مردم باید سختیهای آن را تحمل کنند؟ روشن است که قبل از این تحریمها وضع مردم خوب نبوده است. بهعلت سیاست اقتصادی تنشافزا و رانتخواری جمهوری اسلامی بهطور کلی و در زمان آقای احمدینژاد بهطور خاص، وضع اقتصادی مردم درست نیست. ببینید، تحریمها ممکن است وضع را برای مردم بد کند، اما کجا این تحریمها گفته است که آقای احمدینژاد قراردادهای بالای یک میلیارد دلار و بالای دو میلیارد دلار را بدون مناقصه و بدون رقابت به سپاه پاسداران بدهد؟ کجا این تحریمها گفتهاند که آقای احمدینژاد و سپاه پاسداران کودتا کنند علیه قراردادی که بهلحاظ قانونی و بینالمللی به کنسرسیوم ترک در مورد فرودگاه امام خمینی یا در مورد اپراتور دوم تلفن همراه داده شده است؟ این که این تحریمها در حقیقت وضع مردم را بد میکند، درست! اما علت اصلی، تحریمها نیستند. علت اصلی، سیاست رانتخواری آقای احمدینژاد و شرکای اوست. حالا به اضافهی این که در این شرایط ممکن است سختتر شود، اما گذر از این مرحله، بدون هزینه ممکن نیست. میخواهم بهعبارتی بگویم که بدون تحریمها هم بهعلت اقتصاد رانتخواری و استبداد سیاسی وضع مردم بد است و بد خواهد بود و بدتر نیز خواهد شد. شما در این سخنرانیتان در مجلس سنای فرانسه بههرحال به این مسأله هم اشاره کردهاید که هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی هم از تأثیر این مجازاتها دور نمیماند. این به چه ترتیبی است؟ مهمترین تأثیری که بر هیئت حاکمه گذاشته، شکافی است که در هیئت حاکمه بهوجود آمده. این سوای شکافی است که بین محافظهکاران و اصلاحطلبان از آغاز وجود داشته. این را هم کنار بگذاریم، شکاف هرچه بیشتری در اردوی محافظهکاران بهوجود آمده است. بسیاری از محافظهکاران با شیوهی مدیریت پروندهی هستهای از سوی آقای احمدینژاد و سرسختان سپاه موافق نیستند. چون در عمل از کار و زندگی افتادهاند. دست کم بهخاطر سود و منفعت خودشان، به خاطر محاصرهی اقتصادی کشور و دست کم رانتهایی که برای واردات داشتند، معترضند و نسبت به این مسئله اعتراض میکنند. این اعتراض هرچه بیشتر شکاف پیدا کرده است؛ حتی تا جایی که حزب موتلفه هم نسبت به این سیاست اعتراض کرده است که چرا نمیتواند حل شود. میدانید این حزب از محافظهکارترین محافظهکاران هستند، اما عمدتاً برآمده از بازارند و حتی نفوذ بسیار زیادی بر اتاقهای بازرگانی ایران دارند. این پیامد اولش بوده است. پیامد دوم این است که هرچه بیشتر دست سرسختان و آقای احمدینژاد برای خریدن شهروندان ایرانی و تبدیل آنها به رعیت و مرید تنگتر شده است. چون درآمدشان کمتر میشود. در نتیجه دستشان بسته میشود برای این که آن اقلیتی از مردم ایران را که میتوانستند، با پول تطمیع کنند و به خیابانها بکشانند؛ چه برای ضربهزدن به جنبش سبز، چه برای ترساندن و هراساندن مردم از این که اعتراض کنند. منتهی من فکر نمیکنم که سرسختان در مورد پرندهی هستهای بتوانند تن دهند به آن چیزی که جامعهی جهانی میخواهد. به یک اعتبار شیشهی عمرشان به همین بسته است. عنوان سخنرانی شما در مجلس سنا «تأثیر پیامدهای مجازات اقتصادی روی جمهوری اسلامی» است. در نتیجهگیری به نظر شما چه طور این مجازاتها میتواند اثر داشته باشد؟ این مجازاتها باید بهطور جدی ادامه پیدا کند. به این دلیل ساده که اقتصاد امروز ایران، اقتصادی است که از سرتابهپا در اختیار سپاه پاسداران است؛ سپاه پاسداران سرسختی که از این درآمد برای سرکوب مردم استفاده میکند. این مجازاتها باید به همین شکلی که در قطعنامه تصویب شده است، ادامه داشته باشد. حتی گمان آن میبرم که آمریکا و اروپا این مجازاتها را قویتر کنند. البته در همان حال باید جامعهی جهانی مواظب و مترصد باشد که به لحاظ معیشتی مردم گرفتار مواد غذایی، مواد دارویی و آنچه مورد احتیاجشان هست نباشند و در عین حال این توضیح را از طریق رسانههای خودشان بدهند که مشکل اصلی چیست و جامعهی جهانی چگونه میکوشد تا مایحتاج مردم ایران به دستشان برسد. |