رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > احتمال تصویب قطعنامهی چهارم | ||
احتمال تصویب قطعنامهی چهارمایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comامروز سهشنبه نخستین روز ماه ژوئن ۲۰۱۰ میلادی برابر با یازدهم خرداد ماه است. ماه ژوئن با توجه به احتمال تصویب قطعنامهی تحریمهای تازه علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل، همچنین در پیش بودن سالروز ۲۲ خرداد، دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری که با شکلگیری جنبش اعتراضی مردم، جنبش سبز و رویدادهای پس از آن همراه شد، میتواند ماه مسئلهساز و سرنوشتسازی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.
پیشنویس قطعنامهی چهارم تحریمهای جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، هفتهی پیش از سوی اعضای دائمی شورای امنیت در اختیار ۱۰ عضو غیردائم شورای امنیت قرار گرفت که البته برزیل و ترکیه آن را مورد انتقاد قرار دادند. موضوع تصویب قطعنامهی چهارم تحریمهای جهانی علیه ایران مدتها است که از سوی امریکا و متحدان غربیاش مطرح شده است. اما این که چرا طرح و احتمال تصویب آن به ماه ژوئن موکول شده است، پرسشی است که با آقای رضا تقیزاده، استاد دانشگاه گلاسکو و تحلیلگر سیاسی، درمیان میگذارم.
آقای تقیزاده، از زمان مطرح شدن این قطعنامه مدتی میگذرد. جمهوری اسلامی برای جلوگیری از طرح و تصویب آن کنفرانسهایی در تهران برپا کرد که مهمترین آن دعوت از رییس جمهور برزیل و نخستوزیر ترکیه به تهران و توافق بر سر ارسال اورانیوم غنیشدهی ۳/۵درصدی ایران به ترکیه بود. اما این توافق هم چیزی را در ارتباط با طرح اجرای این تحریمها عوض نکرد. چرا؟ خواستههای شورای امنیت تنها محدود به ارسال اورانیوم ۳/۵ درصد غنیشدهی ایران نیست. گرچه این یکی از شرطها در زمان طرح این پیشنهاد بود. علت طرح این قضیه آن بود که جامعهی جهانی تصور میکرد و نگران بود که ایران میتواند با تبدیل این حجم از اورانیومی که در اختیار دارد و افزایش غلظت آن، به دو یا سه بمب اتمی دست پیدا کند. بنابراین میخواستند با خارج کردن ۷۵ درصد از ذخیرهی اورانیوم غنیشدهی ۳/۵ درصدی ایران، این فرصت را از ایران بگیرند و در حقیقت این خطر را خنثی کنند. ولی خواستهی بعدی شورای امنیت تعلیق غنیسازی اورانیوم به طور کامل بود. چون اگر این ذخیره از دست ایران خارج شود، طبیعی است که در صورت ادامهی روند غنیسازی، ایران میتواند این ذخیره را جایگزین کند و دوباره به همین شرایط برگردد. بنابراین در میانمدت، قصد نهایی این بود که ایران را تشویق و یا مکلف به قطع غنیسازی اورانیوم کنند و این چیزی است که در سه قطعنامهی تنبیهی و دو قطعنامهی توبیخی شورای امنیت، مورد اشاره قرار گرفته است. مبادلهی سوخت و ارسال بخشی از اورانیوم غنیشده، تنها بخشی از مشکل را حل میکرد و نه تمام مشکل را. به این علت، شورای امنیت و مخالفین برنامهی اتمی ایران، بهخصوص امریکا، بهدنبال ادامه پیدا کردن تحریمها تا زمانی هستند که ایران یا داوطلبانه و یا به اجبار شرایط مندرج در قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت را بپذیرد. به این دلیل آنچه ایران به عنوان مبادلهی سوخت پذیرفته است، شرط لازم هست ولی شرط کافی برای جامعهی جهانی نیست. ضمن این که این پیشنهاد را امریکا، روسیه و فرانسه حدود هفت ماه پیش در اختیار ایران قرار دادند. در آن زمان ذخیرهی اورانیوم ایران کمتر بود و خارج کردن ۷۵ درصد از حجم آن (۱۲۰۰کیلوگرم) تا حدودی کافی بهنظر میرسید. ولی از آن زمان، ایران غنیسازی اورانیوم را ادامه داده و حال اگر حتی این ۱۲۰۰ کیلو را به خارج بفرستد، باز معادل همین حجم اورانیوم در اختیار دارد و به این ترتیب آنچه به عنوان محل خطر از آن یاد میشد، خطر خنثیشده نخواهد بود. بهنظر شما، بخت تصویب این قطعنامه علیه ایران در ماه ژوئن چقدر است؟ این قطعنامه را قرار بود در ماه گذشته مطرح کنند. زمینه برای این کار فراهم شده بود که موکول به جلب رضایت چین و روسیه بود که این رضایت را امریکا و کشورهای اروپایی عضو سابق شورای امنیت فراهم کرده بودند. ولی به علت این که ریاست ماهانهی شورای امنیت بر عهدهی لبنان، به عنوان عضو غیرموقت این شورا بود، دولت لبنان نمیخواست با قرار گرفتن در مقابل ایران و رأی دادن به این طرح در زمان ریاست ادواری این کشور بر شورا، شیعههای داخل لبنان را علیه خود بشوراند و یا باعث نارضایتیها و ناهماهنگیهایی در داخل دولت لبنان بشود. این مسئله برای لبنان نوعی مشکل سیاسی ایجاد کرده بود. این مشکل را جامعهی جهانی هم میپذیرفت و به همین علت مسئله را تاحدودی بهتأخیر انداختند تا این که مکزیک ریاست شورا را عهدهدار شد. بهنظر میرسد که علیرغم تلاش ایران برای متوقف کردن این فعالیتها، زمینه برای طرح نهایی قطعنامه در شورای امنیت در ماهی که در آن قرار گرفتهایم، فراهم شده است. یعنی با توجه به این که نمایندهی مکزیک از امروز (اول ژوئن) ریاست ادواری شورای امنیت را برعهده گرفت، احتمال دارد این قطعنامه در اواسط یا اواخر این ماه تصویب شود؟ بهنظر اینطور میرسد. نمایندهی مکزیک که ریاست شورای امنیت را عهدهدار شده، فردا از ۱۰ عضو غیرثابت شورای امنیت برای دیدار و مذاکره دعوت کرده است. طی این گفتوگو که فردا ساعت یازدهونیم به وقت محلی در سالن کنفرانس شمارهی هفت سازمان ملل برگزار میشود، برنامهی یکماههی فعالیت شورای امنیت در اختیار اعضا قرار خواهد گرفت که طرح تحریم ایران هم در ردیف بقیهی کارهای مهمی است که شورای امنیت در یکماههی جاری برعهده خواهد گرفت. به نظر شما، چرا مقامهای رسمی جمهوری اسلامی امکان تصویب قطعنامهی تحریمی را غیرممکن خواندند؟ این ناشی از ضعف جمعبندی آنها از معادلات بینالمللی است. آنها تصور میکنند که پیشنهادی که در اثر مداخلهی برزیل و ترکیه تدوین شد و از آن به عنوان بیانیهی تهران یاد میشود، کافی است و از این لحاظ میتوانند جلوی طرح و یا تصویب قطعنامه را بگیرند. حتی همین چند روز پیش نیز وزیر خارجهی ایران اعلام کرد که شانس تصویب قطعنامه علیه ایران وجود ندارد. ولی بلافاصله بعد از انتشار بیانیهی تهران، دولت امریکا مواضع جامعهی جهانی را از نظر خود و جامعهی جهانی، به روشنی تبیین کرد و توضیح داد که این شرط با این که میتواند مورد استقبال قرار بگیرد، ولی شرط کافی نیست و ایران باید مبادرت به قطع غنیسازی اورانیوم بکند. به این علت، طرح قطعنامهی تازه پیگیری خواهد شد و این قطعنامه برای رأی دادن نهایی در اختیار اعضای شورای امنیت قرار میگیرد. بنابراین به نظر میرسد که جمهوری اسلامی در جمعبندیهای خود دچار اشتباه محاسبه شده است و تصور میکند بیانیهی تهران برای نقض تلاشهایی که در جهت تصویب قطعنامهی بعدی شورای امنیت علیه ایران از ماهها پیش شروع شده، کافی خواهد بود. اما بهنظر میرسد که برخلاف انتظار مقامات ایران، این کار جنبهی عملی بهخود خواهد گرفت. آقای تقیزاده، امروز آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران در راه برنامهریزی تولید سوخت ۲۰ درصدی است و این برنامه را گسترش داده است. آیا این برنامهی ایران، ضدحملهای به تصویب این تحریمها میتواند شمرده شود؟ بههرحال به عنوان اقدام مناسب به آن نگاه نمیکنند. در داخل ایران آقای اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، یک بار اعلام میکند که ایران در صورت تأمین سوخت، نیازی به ادامهی غنیسازی ۲۰درصدی ندارد و از طرف دیگر میگویند که غنیسازی اورانیوم ۲۰درصدی را توسعه خواهند داد. اگر قرار باشد ایران سوخت برای ۱۰۰ یا در این حدود برای راکتور اسقاطی که چند سال بیشتر از عمر مفیدش باقی نمانده تهیه کند، سؤال این است که اورانیوم ۲۰ درصدی را برای چه هدفی میخواهد. آنطور که آژانس هم اعلام کرده، فعالیت یک آبشار تازه برای افزایش غلظت غنیسازی اورانیوم در دست نهایی شدن است. توجه داشته باشیم که افزایش غلظت اورانیوم از صفر تا ۲۰ درصد، به زمان بیشتری نیاز دارد تا رساندن غلظت اورانیوم ۲۰درصدی به ۹۰درصد؛ و این غلظت ۹۰درصد به بالا، غلظت نظامی است. بنابراین با افزایش غلظت اورانیوم تا ۲۰درصد، ایران زمان لازم برای دستیابی به غلظت نظامی و تولید بمب اتمی را حتی به کمتر از نصف کاهش میدهد. طبیعی است که این مسئله باعث افزایش نگرانی جامعهی جهانی میشود و نه تنها این اقدام از نظر زمانی برای جامعهی جهانی پذیرفتنی نیست، بلکه با گسترش تعداد سانترفیوژهایی که از سوی ایران مشغول غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد میشوند، این خطر را نزدیکتر میبینند. در حالی که ایران از یک سو پیشنهاد میکند که مبادلهی سوخت اورانیوم ۲۰ درصدی صورت بگیرد و به آن بهصورت جدی نگاه میکند، از سوی دیگر افزایش ظرفیت و میزان حجم اورانیوم غنیشدهی ۲۰درصدی را ادامه میدهد. به این ترتیب، نباید انتظار داشت که جامعهی جهانی در این شرایط حساس، اقدام ایران را اقدامی واقعاً خالصانه ببیند و در نتیجهی آن، پیگیری تصویب قطعنامهی تازه علیه ایران صورت نگیرد و لغو شود. در حقیقت، از نظر جامعهی جهانی عمل ایران با گفتههایش مطابقت ندارد. |