رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «اسراییل نگران پیروزی جنبش سبز است» | ||
«اسراییل نگران پیروزی جنبش سبز است»بهداد بردبارBehdad@radiozamaneh.comاشاره: پرفسور «تریتا پارسی1» استاد روابط بینالملل و نویسندهی کتاب «اتحاد خائنانه: معاملات پشت پردهی ایران، اسراییل و آمریکا2» است. او در سال ۲۰۰۲ «شورای ملی ایرانیان آمریکا3» را تأسیس کرد. هدف تأسیس این بنیاد محکومکردن حملات تروریستی یازده سپتامبر بود. از آن زمان او این نهاد را مدیریت کرده تا صدای آمریکاییهای ایرانیتبار را به سیاستمداران آمریکا برساند. هدف این شورا تقویت موقعیت ایرانیان ساکن آمریکا است. این شورا از تماسهای سیاسی دولت ایران و آمریکا حمایت میکند. تریتا پارسی معتقد است سر کار آمدن میانهروها در ایران به امنیت منطقه و دولت ایالات متحده نیز کمک خواهد کرد. به نظر میرسد وضعیت ایران به نقطهی بدون بازگشت رسیده باشد، تظاهرکنندگان در طی هفتههای متوالی خواستار سرنگونی دولت احمدینژاد و همینطور ولی فقیه از قدرت شدند. در حالی که بحث بر سر آینده جنبش دمکراسیخواهی همچنان ادامه دارد. نظر شما در مورد آینده جنبش سبز چیست؟ من معتقدم خواست مردم ایران برای دستیابی به دمکراسی، حقوق بشر و دولت مردان منتخب خواستههایی شکستناپذیر است. تلاش برای برقراری دمکراسی در ایران سابقهای صد ساله دارد. تلاش ایرانیان برای دستیابی به دمکراسی با مشکلات عدیدهای مواجه شده است و پیشرفت آن در یک جهت نبوده و گاهی منحرف شده است. اما از سویی نیروهای هوادار سرکوب و تمامیت خواهان دیگر فرصت زیادی ندارند.
چنانچه جنبش در کوتاهمدت موفق شود یا در میانمدت - که البته پیشبینی آن دشوار است - به هر صورت آرزو و خواست تغییر از میان نمیرود و علاوه بر این همانطور که در جنبش سبز متبلور شده - و یا در جنبشی دیگر- به هر حال خواست دستیابی به دمکراسی تا زمان برقراری آن پا بر جا خواهد ماند. شیوه رفتار حاکمان ایران با معترضان به انتخابات دهم ریاست جمهوری که منجر به سرکوب خشونتآمیز معترضان شد تأثیر مهمی بر آیندهی نظام اسلامی خواهد داشت. شما با روشنفکران، روزنامهنگاران و سیاستمداران تماسهای گستردهای دارید. غالب تحلیلهای موجود در واشنگتن را چهطور خلاصه میکنید؟ سیاستها در واشنگتن قطعا وارد فاز جدیدی شده .دور جدید اعمال فشارها آغاز شده. با این حال رییسجمهور آمریکا هنوز میگوید در به روی مذاکرات دیپلماتیک باز است. اما تلاشهای جدی برای راه حل دیپلماتیک وجود ندارد. صراحتاً بگویم اصلاً مشخص نیست در زمانی که ایران قادر نیست تصمیمات مهم بگیرد چنین مذاکراتی برای طرف آمریکایی ارزش داشته باشد. در همین حال بعید است که تشدید فشارها بتواند نتایجی حاصل کند. اتفاق وحشتناکی که در این موقعیت رخ میدهد، از جایی که راه حلهای دیپلماتیک با شکست مواجه شده، ممکن است اعتقاداتی، از قبیل این که تحریمها از لحاظ سیاسی لازم است، بروز پیدا کند. همینطور این خطر وجود دارد که در مدت زمان دوازده ماه از- زمان حاضر- در حالی که طرح تحریم به شکست انجامیده، اقدامات نظامی لازم به نظر برسد. تا جایی که میدانم رییسجمهور آمریکا با امید همکاری با رهبران تهران به کاخ سفید آمد. او گفت دولت آمریکا ملزم به تشویق و ایجاد رابطه میان ایالات متحده و ایران و جامعه جهانی است. مقامات تهران این پیشنهاد را رد کردند، و رهبر ایران هشدار داد که مذاکره با آمریکا به نفع نظام نیست، او گفت پیشنهاد مذاکره با آمریکا گمراهکننده خواهد بود. سیاست مداران ایران نباید فریب بخورند و در مذاکرات پیش قدم شوند. در هفتههای اخیر ایران رهبر گروه جندالله را دستگیر کرد و مقامات ایران از این فرصت استفاده کردند تا آمریکاییها را متهم به حمایت از تروریسم کنند. در عین حال شایعاتی به گوش میرسد که دستگیری رهبر جندالله تنها با همکاری آمریکاییهای میسر شده. با بررسی اتفاقات اخیر آیا میتوان به این نتیجه رسید که استراتژی مذاکره با دولت آمریکا از جانب دولت ایران به پایان رسیده؟ تصویر حاضر کمی پیچیده تر از سوالی است که شما مطرح کردهاید، از نقطه نظر دولت آمریکا امید به مذاکره با دولت ایران کاهش پیدا کرده. اما از سویی هیچ اطمینانی وجود ندارد که افزایش فشارها منجر به حل مسئله شود. اما آغاز مذاکرات دیپلماتیک جدید در حالیکه دولت ایران قادر به اخذ تصمیمات مهم نیست. و در حالیکه مذاکرات با مرکزیت موضوع هستهای ممکن است به جنبش دمکراسی حاضر ضربه بزند آغاز این مذاکرات عاقلانه نیست.
رییس جدید آژانس انرژی اتمی به جامعه جهانی اطلاع داده که ایران با بازرسان سازمان ملل همکاری لازم را انجام نمیدهد تا از تأسیسات هستهای بازدید کنند ایلات متحده آمریکا و همپیمانانش تحریمهای مالی بیشتری را بر علیه ایران اعمال میکنند. آیا جامعه جهانی در زمینهی تعامل با مسئله هستهای ایران رویکرد درستی دارد؟ حتی در میان طراحان تحریمها اطمینان کمی وجود دارد که تحریمها عملی شود. تا این لحظه یک پرسش برای طراحان تحریمها مطرح است که آیا باید اعمال تحریمهای گسترده را پیش گرفت یا تحریمهای هوشمند را طراحی کرد. تحریمهای گسترده در گذشته تنها به اقتصا ایران ضربه زده و رژیم و سپاه پاسداران را تقویت کرده، تحریمهای هوشمند به اشخاص ضربه میزند که در نقض حقوق بشر و پیشبرد برنامهی هستهای دست دارند. اینگونه تحریمها معقولتر است. با این حال علامت سوالی در برابر این گزینه وجود دارد و کارآمدبودن تحریمها با تردید مواجه است. در پایان معتقدم هیچ راهی به تنهایی کارآمد نخواهد بود و یافتن راه حل تلاشهای ماهرانه دیپلماتیک نیاز دارد. آقای احمدینژاد بخاطر حملات لفظیاش به اسراییل معروف است. در حالیکه ما ایرانیها توافق داریم که کشور ما به هیچوجه قصد و اراده حمله به اسراییل را ندارد. از سویی لابی اسراییل به سختی تلاش میکند تا افکار عمومی را متقاعد کند که دولت ایران در تلاش است تا سلاح اتمی و موشکهای دوربرد با توان حمل کلاهکهای اتمی تولید کند. دولت اسراییل بارها اعلام کرده تمام گزینهها را باز خواهند گذاشت و ایران را به حمله نظامی تهدید میکند. به نظر شما امکان درگیر نظامی میان ایران و اسراییل چه قدر است؟ خطر حمله نظامی اسراییل به ایران در حال افزایش است در گذشته حملات لفظی اسراییل در مورد بمباران ایران با هدف تحت فشار قرار دادن آمریکا و اتحادیه اروپا بیان میشد، اسراییل قصد داشت آمریکا و اروپاییها را متقاعد کند تا با ایران سختتر رفتار کنند. در حال حاضر روابط میان آمریکا و اسراییل تیره شده و مسأله ایران و اسراییل وارد فاز جدیدی شده. ما همچنین باید به خاطر بسپاریم که همانطور که تعداد زیادی از دولتمردان اسراییلی به من گفتهاند، اسراییل بسیار نگران پیروزی جنبش سبز در ایران است. اسراییلیها میترسند که اگر سبزها پیروز این غائله شوند، ایران کشوری خواهد بود که به توسعه تولید انرژی هستهای ادامه خواهد داد. اما چهرهای بهتر از ایران به جهانیان نشان خواهد داد و همراهی و حمایت جامعه جهانی از دمکراسی نوظهور خود را با خود خواهد داشت. در نتیجه اسراییلیها که به تواناییهای ایران بیشتر حساسند تا به نظام حاکم بر ایران، دولت اسراییل در موقعیت دشواری قرار خواهد گرفت تا سایر کشورها را به تحریم ایران ترغیب کنند. یا ایران را منزوی کنند یا توافقی برای حمله نظامی به ایران ایجاد کنند. علاوه بر این حمله نظامی رژیم را قادر خواهد ساخت تا جنبش سبز را با خشونت بیشتری سرکوب کند و ترکیب این دو بسیار قابلیت انفجاری دارد. پانوشتها: 1-Dr. Trita Parsi 2-Treacherous Alliance - The Secret Dealings of Iran, Israel and the United States 3-National Iranian American Council (NIAC) |
نظرهای خوانندگان
Does Mr. Parsi have enough evidence for his allegations against Israelis? Which Israeli officials have spoken to him? Does his comments even agree with his lies in his books? I am really disappointed at Zammaneh for allowing a known regime lobbyist to just increase hatred against Israelis!!!
-- Omid ، Apr 6, 2010 در ساعت 03:18 PMبهتر است حضرات رادیو زمانه بر پایه رسالت خبر رسانی مصاحبه ای هم با اقای حسن داعی داشته باشند. مضاقا اینکه لابی های جمهوری اسلامی در امریکا دستانشان برای مردم ایران رو شده میباشد و آب در هاونگ میکوبند بخصوص مدیران این لابی ها
-- حیدر سعادتی ، Apr 6, 2010 در ساعت 03:18 PMتریتا پارسی طرفدار جنبش سبز شده. چه روزگار غریبی
-- behruz ، Apr 6, 2010 در ساعت 03:18 PMبه این کار صیهونیست ها میگن "بازی پوکر به روش روباز" آن! در قدیم به آن میگفتند: "جنایت آشکار و اعتراف به آن از موضع حق به جانب" مثل آن چیزی که جنگطلبان و جنگافروزان آمریکایی میگفتند و هنوز هم میگویند: "ما به خاطر صلح میجنگیم!"
-- سیحون ، Apr 6, 2010 در ساعت 03:18 PMاز اين آقاي به اصطلاح پروفسور بپرسيد زماني
-- برديا ، Apr 6, 2010 در ساعت 03:18 PMکه داشتند مکالمه زبان انگليسي را آموزش
مي ديدند چه کسي بنام او داشت کتاب
مي نوشت؟
با سلام دوستان،
-- علی ، Apr 7, 2010 در ساعت 03:18 PMآقایان پارسی یا داعی هر دو ایرانی هستند و قابل احترام.
به دیگران را احترام بگذاریم و با دوستی و محبت خارها را گل کنیم.نه با بی نزاکتی!
لطفا با اساتید دانشگاه و کارشناسان بی طرف
-- حسین ، Apr 7, 2010 در ساعت 03:18 PMمصاحبه کنید نه هواداران جمهوری اسلامی
باید کتاب را خواند و دید که در آن چه واقعیاتی افشا میشود در درجه مهم نیست که چه کسی حقایق را بیان میکند.
-- نادر ، Apr 7, 2010 در ساعت 03:18 PMعلی گرامی، احترام همهی آدمها از هر نژاد و قوم و ملیتی که باشند نه تنها بر همگان واجب که حتی یک حس خوب قلبی است. من که در هیچکدام از کامنتهای انتقادی بالا "بی احترامی" نسبت به این آقایان محترم ندیدم!
اما دوست خوب ناشناس من، بیا موضوع را از یک زاویه دیگر ببینیم: هر کس به زبان فارسی صحبت کند و نامی اصیل بر خود بگذارد که الزاماً ایرانی و به ویژه «پارسی» به حساب نمی آید همانطور که هر کس انگلیسی صحبت کرده و در آمریکا سکونت داشته باشد الزاماً یک انگلیسی اصیل و از ریشه بریتانیایی نیست.
علی عزیز، آقای تریتا پارسی اصالتاً یک یهودی اهل ایران است و بله، به خاطر حضور سه هزار ساله این قوم شریف در ایران، میتوان یهودیان را "ایرانی" یعنی "اهل منطقهی ایران" هم نامید، اما به همان نسبت که بعضی از یهودیان بیش از سه هزاره است در ایران به سر برده و همچون سایر اقوام منطقه "حق آب و گل" در آن خطه از دنیا دارند، گروه های کوچک دیگری از آنان در هندوستان و اروپا و آفریقا و خیلی جاهای دیگر نیز هزاران سال است سکونت داشته و به همین دلیل خود را "اهل محل" سکونت خود معرفی میکنند. فرضاً یک یهودی ساکن آلمان که به زبان آلمانی نیز مسلط است، هنگامی که برای سیاحت به ایتالیا یا اقیانوسیه می رود، ابتدا خود را آلمانی معرفی می کند و نه یهودی. (در بعضی از موارد که حتی اگر در مورد یهودی بودن آنان از ایشان سؤال شود به کلی منکر آن میشوند. بعضی از آنان که حتی به راستی از ریشه یهودی خود بی اطلاع بوده و دچار این توهم هستند که اصالتاً آلمانی یا اسپانیایی یا ایرانی یا ... هستند. در این لحظه تنها اسرائیلیها و بعضی از گروههای کوچک از یهودیان ساکن آمریکا یا جاهای دیگر دنیا با تأکید بر یهودی بودن خود هویت اصلی خویش را صراحتاً و با افتخار و حتی با شجاعتی قابل تحسین به دیگران اعلام کرده و تلاشی برای پنهان کردن واقعیت قومیشان ندارند.)
از صحبت های حاشیهای اما لازم که بگذریم، اینک پرسش من این است: چرا آقای تریتا پارسی، که اصالتاً یک یهودی نفوذی با مأموریت از لابی پر قدرت صیهونیستی در آمریکا است (و خیلی ماهرانه نقش بازی کرده و ظاهراً انتقادهایی هم بر اسرائیل و سیاست های آن دارد که بسیار استادانه و مثل یک پروفسور دانشگاه-دیده آن ها را بیان می کند) خود را به عنوان یک ایرانی *پارسی* و از *مذهب زرتشتی* جا می زند؟
پس از سه هزار سال نفوذ عمیق و پر نقش یهودیان در سیاست و مسایل اجتماعی و مذهبی و فرهنگی بسیاری از ملل دنیا (منجلمه ملل و اقوام ایرانی در خاورمیانه) آیا ما یا هر کس دیگر به راستی نیازی به این داریم که یک یهودی بیاید و نقش اجداد ما (یا هر کس دیگر) را حتی بهتر و اصیل تر (!؟) از خود ما بازی کند و مسایلی را که خودمان به خوبی می دانیم دوباره به ما یادآوری کند؟
منظور از این تحرکات و نمایشهای کنترلی به راستی چیست: ترس از این که ملت ایران (یا هر ملت دیگری در جهان) روزی به راستی مستقل و خودکفا شده و دیگر به ابرقدرتها و کارگزاران و طراحان اصلی برنامه های استعماری و استحماقی آنان (یعنی صیهونیستها و گروههای مشابه وابسته به آنان) باجی ندهد و احیاناً به این قوم باستانی اجحاف شود، یا آنان را دوباره و سهباره اسیر و برده خود سازند؟ (آیا این قوم به راستی در مصر و بابل برده و اسیر بوده یا این تنها یک نمایش مظلوم-نمایانه و بهانهای است برای اسیر و برده کردن دیگران در یک نظام بردهداری پیشرفته در قالب شهرنشینی و جهانی شدن در سایه رهبری یهودیان و بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول؟ اگر بخواهیم این موضوع را درست بشکافیم و حقایق را آشکار کنیم، آنگاه مثنوی میشود هفتاد من!)
آیا اقوام دیگر منطقه و دنیا "باستانی و اصیل" نیستند و این "حق پیش-کسوتی" تنها متعلق به یهودیان است چون خود را "فرزند خدا" میدانند، آن هم خدایی که هنوز هیچ کس نتوانسته "وجود خارجی" آن را اثبات کند؟ (فعلاً که بیشترین مقامات بلندپایهی سیاسی و صاحبان سرمایه و حتی مافیای نیویورکی و اقتصادی یا قاچاق انسان و مواد مخدر یا کنترل کنندگان رسانهها و نمایش صحنه و سینمای هالیوود و به طور خلاصه "اربابان" کوچک و بزرگ قدرت در آمریکا و اروپا و بسیاری از جاهای دیگر دنیا عمدتاً از یهودیان و اغلب هم صیهونیست طرفدار اسرائیل هستند و باقی مردم دنیا "برده" ایشان! سازمان های خبرگزاری و خبررسانی و خبرچینی و جاسوسی و ضدجاسوسی امنیتی را هم که عمدتاً یهودیان تأسیس کرده و اداره می کنند.)
یا شاید اصلاً موضوع چیز دیگری است: ایجاد ناامنی و ناآرامی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، انقلاب های ساختگی و "شبه مردمی" و سرانجام آشوب و جنگ و برادرکشی و نابودی نسل ها (مثل جنگ ایران و عراق و دیگر جنگهای مشابه که در آنها هر کسی و به تعداد زیاد کشته و نابود می شود به جز یهودیان!) تا به امید و یاری پدر آسمانی، با خالی شدن بسیاری از سرزمین ها از سکنه اصلی و بومی آن مسیر و فضای کافی و حتی اضافی برای پذیرش قوم یهود و جمعیت رو به افزایش آن باز شود؟!
-- ایرانی تبعیدی ، Apr 7, 2010 در ساعت 03:18 PMعلی گرامی، فکر نمی کنی دنیا حتی بیش از اندازه به قومی چنین متقلب و متظاهر و دروغگو و هزارپیشه و هنرپیشه اما مدعی مالکیت همه چیز جهان (حتی هویت قومی و تاریخی دیگران!) احترام گذاشته و جنایات پنهان و آشکارشان را با ادب و صبر فراوان تحمل کرده است؟
سلام
-- ک-ترانه ، Apr 8, 2010 در ساعت 03:18 PMاین کتاب به فارسی ترجمه شده یا نه؟ اگر فارسی آن هست می شود بگویید می توانم آن را در نت پیدا کنم یا خیر؟ ممنون می شوم. البته من در ایران هستم و نمی توانم آن را بخرم . اگر بشود آن را در نت دانلود کنم ممنون می شوم. با سپاس.
ایمیل ما را پاک کن ارتش سیبری ( سایبری ) میگیره ما را میبره اوین هواخوری. این روزها دست به هک کردنشون زیاد شده. راه افتادند.