رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «اعتراضات داخلی، استراتژی ایران را تغییر داد» | ||
«اعتراضات داخلی، استراتژی ایران را تغییر داد»ایرج ادیب زادههمان طور که در خبرها هم آمده است، محمد البرداعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی یکروز پس از گفتوگوهای ژنو، برای دیدار با مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران وارد تهران شد. در خصوص اهمیت این سفر و چگونگی فاش شدن مرکز اتمی قم از سوی آمریکاییها، با دکتر مهران براتی کارشناس سیاسی و پژوهشگر دانشگاه برلین به این شرح گفتوگویی داشتم. بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز ۲۵ اکتبر، سوم آبانماه، از تأسیسات جدید غنیسازی اورانیوم در نزدیکی قم دیدار خواهند کرد. این مهمترین نکته در کنفرانس خبری امروز تهران، با حضور آقایان محمد البرداعی رییس آژانس بینالمللی اتمی و علیاکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ایران بود.
در این کنفرانس آقای البرداعی خواستار اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران شد، اما گزارشهای منتشرشده در غرب، در مورد در اختیار داشتن اسناد محرمانهای از سوی آژانس در مورد ابعاد نظامی برنامهی هستهای ایران را رد کرد. روزنامهی نیویورک تایمز دیروز همزمان با ورود آقای البرداعی به تهران گزارش محرمانهی آژانس را در مورد دانش کافی ایران برای تهیهی بمب اتمی فاش کرده بود. در این باره با دکتر مهران براتی، تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر دانشگاه برلین گفت و گو کردم و از او پرسیدم چهقدر برای این سفر آقای البرداعی ارزش قائل است و چه تفاوتی با سفرهای پیشین ایشان به ایران دارد؟ ببینید، این سفر در حقیقت به قصد زمینهسازی سفر نمایندگان آژانس و متخصصین آژانس برای بازدید از این نیروگاه جدیدی که کشف شده یا گفته میشود کشفشده، بوده است. معمولاً وقتی از نیروگاه جدیدی بخواهند بازدید کنند، دولت مربوطه همیشه محدودیتهایی را قائل میشود. احتمالاً آژانس مثل موارد دیگر حتماً برنامهاش این است که آنجا دوربینهای کنترل وصل شود؛ و چون این نیروگاه تا بهحال دیده نشده، باید تحقیق کنند و ببینند که این نیروگاه در چه سطحی قرار دارد. آیا قبلاً آنجا دستگاههایی وجود داشته که الآن برداشته شدهاند و دیگر وجود ندارند و همینطور سؤالاتی که در این مورد پیش میآید. این سفر در حقیقت یک سفر مقدماتی است، ولی پرزیدنت اوباما در اول صحبتاش گفته بود که میخواهیم در دو هفتهی آینده آژانس این دیدار را انجام بدهد و ایران هم اعتراض کرده بود که بعداً وزارت خارجه آمریکا تصحیح کرد که منظور از این دو هفته، ۱۴ روز نبوده، بلکه در کوتاهترین مدت ممکن بوده است. خود این سفر هنوز معنای ویژهای ندارد.
به نظر شما غربیها از پیش از وجود این مرکز دوم غنیسازی اطلاع داشتند یا نه؟ بله، حتماً اطلاع داشتند. چون کار ساختمان این مرکز در حقیقت چهار سال پیش آغاز شده بود. سازمانهای اطلاعاتی غربی هم از شروع ساختمان و پیشرفت کارهایش اطلاع داشتند و به دولتهایشان هم اطلاع داده بودند. آژانس هم از طریق دولتهای غربی اطلاع داشت. ولی معمولاً اگر آژانس هر اطلاعی را در مورد کشفیاتی که دارد، بخواهد به کشوری بدهد، باید منابع و اصل مطالبی را که آن منابع در اختیار آژانس گذاشتهاند، در اختیار دولت مربوطه بگذارد و چون این اطلاعات، اطلاعات دستگاههای امنیتی بودهاند، آمریکا نمیتوانسته این کار را انجام دهد. در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۹ خبرنگار آشوستیدپرس به نام «جرج یان» گزارشی را که سازمان انرژی بینالمللی اتمی تهیه کرده و در آن اجزای برنامهی اتمی ایران و توانایی ممکن حال حاضر ایران در ساخت سلاح اتمی گزارش داده شده بود را منتشر کرد. معاون آقای البرداعی «اوولی هاینون» اجزای این گزارش را طوری آماده کرده بود که قابل ارائه باشد. مقالهای که آشوستیدپرس به نام آن خبرنگار در ۱۷ سپتامبر منتشر کرد، عملاً اجزایی را مطرح میکند که نمیتواند این اطلاعات اطلاعات یکباره بهدست آمده باشند، بلکه این اطلاعات برپایهی همان لپتاپ معروفی است که یک مقام امنیتی ایران همراه داشته است که از آن شروع شده و گفته میشود هم آژانس و هم دولتهای غربی از طریق مراجعه به رسانههای الکترونیک داخل ایران و احتمالاً از طریق هک کردن بعضی از سایتهای اینترنتی داخلی در حکومت به این اطلاعات رسیدهاند. ولی آژانس هم خودش یا مسئولین آژانس صحبت از یک گزارش به دولتهای غربی به معنی نتیجهی نهایی تحقیقات نمیکند، بلکه صحبت از یک کاغذ کاری میکند، کاغذی به عنوان پایهی کار و نه بهعنوان گزارش نهایی. این که این مسأله چند روز قبل از دیدار کشورهای غربی با نمایندگان آقای احمدینژاد در ژنو منتشر شده است، این مسألهای است که فقط به ایران نشان داده شود که ما از همهی فعالیتهای شما مطلع هستیم، هرچند که راجع به آن صحبت نمیکنیم. گزارشهای منتشرشده از طرف آن خبرنگار و حتی این انستیتویی که با نام انستیتو علوم و امنیت بینالمللی در ماساچوست آمریکا مستقر است و اطلاعات سازمان آژانس بینالمللی اتمی را در اجزاء بررسی کرده است، همه نشان از این میدهد که، خواست دولت آمریکا بوده که اطلاعاتی را که دارد، غیرمستقیم به ایران بدهد و بگوید که در هر صورت شما کاری نمیتوانید بکنید که ما از آن باخبر نباشیم. البته همین مسئله باعث شگفتزدگی آقای احمدینژاد شد و به انتقاد از آقای اوباما پرداختند. بله، همینطور است. آقای احمدینژاد هم گفتند، آمریکا نباید در مورد نیروگاه اتمی قم صحبتهایی بکند که بعداً پشیمان شود. در واقع منظورشان این است، شما که میدانستید و یا چند سال است که میدانید، چرا چیزی نگفتید و الآن این مسئله را مطرح میکنید، و اگر در این اصرار داشته باشید، ما هم اعلام میکنیم که به طرق مختلفی این مسئله را به گوش شما رسانده بودیم. ولی مسئلهی مهمتر این است که آمریکا در حال حاضر تصمیم ندارد تمامی مسائل را یکباره با ایران حل بکند. یعنی مسئلهی توانایی احتمالی ایران برای ساخت سلاحهای اتمی و مسائلی که مربوط به تولید فلز اورانیوم میشود.
کاربرد اورانیوم در قسمت مهم موشکهایی یک متری است که در فضای آن تکنولوژیای انفجاری میتواند باعث انفجار اتمی شود. صفحات فلز اورانیوم برای این امر ضروریاند. آمریکا فعلاً تحقیقات مربوط به این فلز و سایر مسایلی که مربوط به تکنولوژی انفجاری میشود را کنار گذاشته و میخواهد گام به گام پیش برود؛ و اول مسئلهی غنیسازی را با ایران به شکلی حل کند. همان طور که اطلاع دارید اکنون توافق بر سر این است که این هزار و ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیسازیشدهای که ایران به درجهی پایین چهار درصد دارد، به روسیه و فرانسه بدهد که تا ۲۰ درصد غنیسازی شده و به ایران پسداده شوند. ادعای ایران این است که این را برای مصارف پزشکی استفاده میکند. صحبتی بر سر نیروگاه بوشهر و سایر نیروگاههایی که در دست ساختمان هست، نیست. یک معنای آن هم این است که این احتمال میرود که فعلاً آقای احمدینژاد و دولت ایشان از ساختن نیروگاههای جدید منصرف شده باشد. مسئلهی دیگر میتواند این باشد که سیاستی بسیار هوشمندانه پشت این هست که: ما آن زحمت لازم را دیگر خودمان نمیکشیم و از شما اورانیوم غنیسازی شده را میگیریم با درجهی ۲۰ درصد، بعداً تصمیم خواهیم گرفت که با آن چه کار کنیم. یعنی همهی درها فعلاً باز است و معلوم نیست که کلیت این گفتوگوها و آن سیاستی که ایران پشت سر دارد چه هست. حدس من اما این نیست که ایران واقعاً از تمامی برنامههای هستهای که داشته است در تمامی سطوح صرفنظر کرده باشد، بلکه اکنون بر اثر فشار داخلی، جنبش اعتراضیای که در داخل کشور بوجود آمده است، امکان این را ندارد که در چند جبهه بجنگد. فعلاً برای این که از جبههی خارج خیالش راحت بشود، امتیازهایی میدهد تا اطلاع ثانوی تا ببیند چه خواهد شد. |