رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران و آمريکا > مذاکره با آمریکا: تبلیغات انتخاباتی اصولگرایان؟ | ||
مذاکره با آمریکا: تبلیغات انتخاباتی اصولگرایان؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپس از انتخابات اخیر آمریکا و انتخاب آقای اوباما به مقام ریاست جمهوری این کشور، مسألهی روابط ایران و آمریکا که همواره، طی این سالها، زمینه و محور همهی چالشهای سیاسی و اقتصادی ایران در سطح کلان بوده است، اهمیت و برجستگی ویژهای یافت. به نظر میآید ابراز تمایل آقای اوباما، در چندین مورد، به عادی کردن رابطه با ایران، شرایط ویژهای را مقابل طراحان سیاست خارجی ایران قرار داده است. دولت نهم و آقای احمدینژاد اگرچه در دوران ریاست جمهوری آقای بوش هم تلاشهایی را برای حداقل، کاستن از بار مشکلات این رابطه انجام داده بود، اما پس از انتخاب آقای اوباما بر این تلاشها افزوده است. آنچه در این برنامه مورد بحث ما قرار گرفته، این است که موفقیت آقای احمدینژاد در برقراری رابطه با آمریکا یا حداقل برداشتن موانع موجود در این رابطه، چه تأثیراتی بر نتایج انتخابات آتی ریاست جمهوری و نیز روند مبارزات دمکراتیک آزادیخواهانه و فعالیتهای حقوق بشری در ایران خواهد گذاشت. این مسایل را در گفت و گو با آقای دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل «نهضت آزادی ایران» و همچنین آقای دکتر مرتضی کاظمیان، نویسنده و فعال حقوق بشر در تهران، طرح کردهام.
آقای یزدی، به نظر میرسد که چالش بر سر رابطهی ایران و آمریکا، ابعاد جدیدی بین دو دولت پیدا کرده است. آیا شما هم همین را مشاهده میکنید؟ به نظر میرسد، هم در آمریکا و هم در ایران، ارادهای برای بهبود روابط به وجود آمده است. آقای اوباما، بر خلاف دولت بوش، بر سر حل بحران با ایران مصمم است. معنای این سخن این نیست که طرفین از مواضع خود دست بردارند. ولی در دهکدهی جهانی حل مشکلات دیپلماتیک، جز از طریق مذاکرهی مستقیم با صراحت میان طرفین، امکانپذیر نیست و این نیاز به ارادهی اصلاح در هر دو طرف دارد. آنچه اکنون در ایران میگذرد، حاکی از آن است که ارادهای برای بهبود روابط با آمریکا یا حداقل در فاز اول، مذاکرات مستقیم، وجود دارد. بنابراین، میتوان امیدوار بود که تماسهای کنونی منجر به توافقهایی، حداقل در بعضی از مسایل مورد اختلاف بشود. اگر این اتفاق بیفتد و منجر به نتیجهای که شما امیدوارید بشود، میتواند در نتیجهی انتخابات آتی تأثیر معینی بگذارد؟ بستگی دارد به اینکه وقتی میگوییم با هم به توافق برسند، محتوای آن توافقها چه باشد و انعکاس بیرونی این توافقها چگونه باشد. بعید میدانم طرفین بتوانند در کوتاه مدت، اختلافاتی را که مدت سی سال است، ادامه دارد و برخی از آنها از زمان کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ شروع شده، در چند ماه آینده حل کنند. اما، یک سلسله اقداماتی هست که میتواند به بهبود فضای موجود کمک کند و اگر چنین بشود، در انتخابات آیندهی ایران موثر خواهد بود.
چه نوع اقداماتی مورد نظر شماست؟ نظیر اینکه، «دفتر حفاظت منافع آمریکا» در ایران، فعال بشود و مقامات آمریکایی در این دفتر، آمادگی پیدا کنند به درخواست ایرانیانی که میخواهند به آمریکا سفر کنند، در همینجا پاسخ بدهند. چندین صد هزار ایرانی در آمریکا زندگی میکنند و هر سال هزاران ایرانی میخواهند از اقوام خود دیدار کنند و یا به به هر دلیل دیگری به آمریکا سفر کنند. همانطوری که میدانید این هزاران ایرانی هر سال برای گرفتن ویزا، در کشورهای مختلف پراکنده هستند و هنگام مراجعه به سفارت آمریکا، در شرایطی قرار میگیرند که توهینآمیز است، با آنها بدرفتاری میشود، هزینههای مالی شدیدی را باید تحمل کنند و زمان فراوانی را باید برای این کار اختصاص بدهند. اگر چنانچه اولین و ابتداییترین نتیجهی مذاکرات مستقیم این باشد که دولت ایران و آمریکا توافق کنند «دفتر حفاظت منافع آمریکا»، در سفارت سویس در تهران، به این درخواستها رسیدگی کند و همینجا، به آنها پاسخ بدهد، قطعاً در میان هزاران ایرانی با حسن استقبال روبهرو خواهد شد و به احتمال، در انتخابات آینده اثرگذار خواهد بود. تیرگی روابط ایران و آمریکا، به نفع مصالح ملی و امنیت ملی ما نیست. مسایل اقتصادی و سیاسی متعددی وجود دارد که بهبود روابط ایران با آمریکا را به نفع مصالح و امنیت ملی ما تشخیص میدهد. در نظر این افراد فرقی نمیکند این کار را دولت آقای خاتمی انجام میداد یا دولت آقای احمدینژاد انجام بدهد. چون مهم بهبود روابط به نفع مصالح ملی ما است. این مسأله میتواند نتیجهی انتخابات را به سود آقای احمدینژاد تغییر بدهد؟ بله، اگر ایشان بتواند این کار را سر و سامان بدهد، در نظر برخی در ایران، مورد استقبال قرار خواهد گرفت. به عنوان منتقد دولت نهم که برای انتخابات آتی در طیف اصلاحطلبان جای دارید، چگونه با این مسأله برخورد میکنید؟ به عبارتی، پیروزی آقای احمدینژاد در انتخابات با اهداف سیاسی شما تضادی ندارد؟ به نظر من، در کوتاه مدت ممکن است. اما همانطوری که عرض کردم، مصالح ملی ما فراتر از اصلاحطلبی یا محافظهکاری است. در همینجا، این را هم باید اضافه کنم که موفقیت مذاکرات با دیپلماسی، فقط ارادهی اصلاح و بهبود روابط نیست. چه کسانی دارند مذاکره میکنند؟ مهمترین مسأله این است. کسانی که هماکنون اسامی آنها در برخی از نشریات منعکس شده که در سال گذشته چهار بار با مقامات آمریکایی (اگر چه نه نمایندگان رسمی این کشور) به شیوهای که در دیپلماسی به نام «تراکتو» معروف است، مذاکره کردهاند، سوابق روشنی که نشان دهد توانایی این کارها را داشته باشند، ندارند. بنابراین، در عین حالی که ما از چنین گامهایی استقبال میکنیم، اما دو نگرانی اساسی داریم؛ نگرانی اول این است که آیا کسانی که از طرف ایران در این جلسات حضور پیدا میکنند، دارای آنچنان دانش و تجربهای هستند که بتوانند به نفع منافع ملی به توافقهایی دست پیدا کنند یا خیر. ما تردیدهای جدی داریم. دومین نگرانی ما این است که آیا نتیجهی این تفاهمات میان آمریکا و ایران، موجب خواهد شد دولت کنونی بر فشارهای خود بر اپوزیسیون داخل کشور، بر گروههای دگراندیش، بیافزاید یا نه. همهی اینها را مد نظر داریم و مطرح کرده و میکنیم.
نگرانی آقای یزدی را در مورد افزایش فشار از جانب دولت نهم، در صورت پیروزی آتی، بر فعالین اپوزیسیون و دگراندیشان، با آقای دکتر مرتضی کاظمیان، فعال حقوق بشر در تهران، مطرح میکنم. از ایشان نیز در وهلهی اول این سوال را میپرسم که آیا برقراری روابط ایران و آمریکا، در نتیجهی انتخابات آتی ریاست جمهوری، اثرگذار خواهد بود؟ قطعاً برقراری رابطه با آمریکا یا تغییر مناسبات دو کشور در دورهی ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، در سرنوشت انتخابات آتی تأثیر معنیداری خواهد داشت. از همین زاویه، محافظهکاران، به ویژه لایههای اقتدارگرا، به طور معنیداری تلاش میکنند، سرنوشت این روابط را در همین دوره مشخص کنند. افکار عمومی در داخل کشور، جریانی را که بتواند رابطهای را که تقریباً سه دهه مخدوش بوده، به سرانجام خوشی برساند، با نگاه دیگری ارزیابی خواهند کرد. فرقی نمیکند، جریان اصولگرا یا آقای احمدینژاد باشد. برای مردم حل و فصل این ماجرا ، چون در معیشت و وضع اقتصادیشان تأثیرات جدی خواهد داشت، فاکتور مهمی خواهد بود. یعنی بخشهایی در هواداران دولت نهم نیستند که خواهان عدم رابطه با آمریکا باشند؟ آن بخشهایی از بدنهی اجتماعی جریانهای اصولگرا یا محافظهکار و یا نیروهای راست هم که مانع هستند و یا نگاه منفی دارند، طبیعتاً با توجیه خود بلوک قدرت و بخشی از جناح راست که دارد این کار را سازمان میدهد، اعتراضی نخواهند داشت. اما نیروهایی نظیر شما، فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی که از دولت نهم انتقادات زیادی دارید و به نظر میآید، برنامهی انتخاباتیتان با دولت فعلی تأمین نمیشود، چه برخوردی با احتمال پیروزی آقای احمدینژاد در نتیجهی برقراری رابطه با آمریکا، خواهید داشت؟ تغییر روابط ایران و آمریکا، قطعاً در صورتی که در روندی همراه با آگاهی و نقد و بررسی افکار عمومی باشد، در درازمدت فضای آزاد، امن و دمکراتیک را در کشور بیشتر ایجاد خواهد کرد. اما متأسفانه در کوتاه مدت، چون جریانهای سیاسی که مذاکرات و حل و فصل این مناقشه را از جهت منافعشان در بلوک قدرت، در بلوکاد خود قرار دادهاند، مایل نیستند مجموعهی دیالوگی که دارد صورت میگیرد و بده بستانهای سیاسی در معرض نقد نیروهای سیاسی و جریانهای فعال و مستقل در جامعهی مدنی قرار بگیرد، فشارهای مضاعفی را متوجه نیروهای منتقد و پرسشگر در جامعه خواهند کرد. احیاناً با پرسشها و نقدها و انتقادهایی که مطرح میشود، شدیدتر برخورد میکنند تا بتوانند محدودتر و فشردهتر و سریعتر این مذاکرات را به سرانجام برسانند. مذاکراتی که تأثیر قطعی در ماندگاری نیروهای راست اقتدارگرا در ساختار قدرت جمهوری اسلامی خواهد داشت. در همین رابطه: • «بیاطلاعی آمریکا از اهداف هستهای ایران» • تغییر سیاست آمریکا درباره برنامه هستهای ایران • اوباما تحریمها علیه ایران را لغو کند |