رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران و آمريکا > «اوباما در دو ماه آینده موفقتر خواهد بود» | ||
«اوباما در دو ماه آینده موفقتر خواهد بود»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.com
مبارزات انتخاباتی در آمریکا و ایران برای انتخابات ریاست جمهوری در جریان است. کمتر از ده ماه به انتخابات ریاست جمهوری در ایران و کمتر از دو ماه به انجام این انتخابات در آمریکا باقی مانده است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همیشه به لحاظ نقش این کشور در صحنهی سیاست جهانی، اهمیتی فراتر از مرزهای خود داشته است. بهویژه در رابطه با ایران و مسائلی که بین ایران و آمریکا بعد از انقلاب ایران حادث شده است، این اهمیت برای جامعهی ایرانی در داخل و خارج از کشور و به ویژه ایرانیان مقیم آمریکا، اهمیت بیشتری مییابد. در این زمینه با آقای دکتر مهرداد مشایخی، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ویرجینیا و تحلیلگر مسایل سیاسی گفت و گو کردهام.
با توجه به دو ماه فرصت باقیمانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پیشبینی شما از نتیجهی این انتخابات چیست؟ از نظر رسمی و بر مبنای نظرسنجیها و آمارهایی که موجود است، هر دو کاندیدا در افکار عمومی تقریبا برابرند. یعنی آرای هر دو حدودا ۴۳ درصد است. میدانید که دو ماه به انتخابات مانده و سه یا چهار مناظره بین آقای اوباما و آقای مککین خواهد بود. حدس من این است که آقای اوباما، اولا به دلیل مهارت فردیاش در مناظره، در دو ماه آینده موفقتر خواهد بود. دوم اینکه یکی از مسائل اصلی که روی اکثریت رأیدهندگان تاثیر خواهد گذاشت، وضعیت اقتصادی آمریکا است که به هیچ وجه مناسب نیست و من بعید میدانم در دوماه آینده اقتصاد بتواند تکان آنچنانی بخورد که نظر رأیدهندگان را عوض کند. پیشبینی شما در مورد احتمال برنده شدن آقای اوباما مربوط است به تواناییهای فردی ایشان در مناظره و همچنین نگرانیهای مردم آمریکا از بابت مسائل اقتصادی. ظاهرا سیاست خارجی آقای اوباما با آقای مککین تفاوت دارد، این مساله نمیتواند در این پیروزی دخیل باشد؟ البته در ماههای پیش مسالهی جنگ با عراق بعد از اقتصاد مسالهی دوم بود. اما بنا بر تغییرات نسبی که در توازن قوا در عراق صورت گرفته ـ به این معنی که شرایط عراق یک مقدار آرامتر شده و کنترل نسبی به دست نیروهای آمریکا و متحدین عراقیاش افتاده است ـ فکر میکنم که عراق دیگر به عنوان یک عامل تعیینکننده در نظر رأیدهندگان، خارج شده است. حتی اگر مسالهی عراق از افکار عمومی آمریکاییها دور شده باشد، مسالهی سیاستهای متفاوتی که آقای اوباما اعلام میکند و کلا دمکراتها در مقابل جمهوریخواهان مطرح میکنند، آیا این در افکار عمومی آمریکاییها جایی دارد؟ من فکر میکنم، مسالهی اقتصادی کماکان در ردهی اول است. مسالهی سیاست خارجی بهطور کلی، بله. بعد از حدود هشت سال که از طرح مبارزه با تروریسم، بهخصوص با جهان اسلام میگذرد، بخشهای وسیع و روبه رشدی از جامعهی آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که ما باید رویکرد جدیدی را به مسالهی تروریسم و خاورمیانه داشته باشیم. این رویکرد قدیمی که محورش مقابلهی نظامی است، کافی نیست. آقای مشایخی، آیا میشود اینطورگفت که امروز افکار عمومی آمریکا، اوباما و حزب دمکرات را مثل زمان کِنِدی و آن سالها، مبلغ سیاست صلح در مقابل جنگ میدانند؟ بهطور نسبی، بله. ولی البته آنها (دمکراتها) هم مجبورند در تبلیغاتی که میکنند، بهخاطر این که از رقیب جمهوریخواه خیلی عقب نمانند و آتویی به دست او ندهند، در مسائل حساس بگویند که ما بر محور منافع ملی آمریکا در مقابل تروریسم، بسیار محکم هستیم. ولی اگر شما میان خطها را بخوانید، میبینید که دمکراتها در مجموع ـ به خصوص آقای اوباما ـ به این نتیجه رسیده که باید نرمش و انعطاف بیشتری با دنیای اسلام و به طور کلی با خاورمیانه و حتی گروههایی مثل «القاعده» و همچنین در رابطه با کشورهایی مثل ایران نشان بدهد. فکر میکنم، روشی که دولت بوش در رابطه با خاورمیانه، جهان اسلام و ایران در سالهای گذشته در پیش گرفته بود، یکبعدی است. یعنی سیاستی است که در عین حال که میخواهد ایستادگی کند و آنها را عقب براند، ولی از کلیهی ابزارهای لازم، به خصوص ابزارهای دیپلماتیک و ارتباط جمعی استفاده نمیکرد. بهطور نسبی، اوباما درک بهتری از این امر دارد و فکر میکنم به دیپلماسی شانس بیشتری خواهد داد. این دیپلماسی در خدمت چه چیزی باید باشد؟ چرا میخواهید به دیپلماسی شانس بیشتری داده شود؟ این خیلی نکتهی ظریفی است. به اعتقاد من، سیاست خارجی آمریکا در عین حال که باید از سیاستهای دورهی بوش (به معنی تاکید یک جانبه روی فشار و سیاستهایی مثل تغییر رژیم) دوری کند، اما اگر به قطب دیگر بیفتد و اصولا فشار را کاهش دهد، آن هم مشکل دیگری است که باید از آن هم اجتناب کرد. چگونه میشود چنین سیاست دوگانهای را اعمال کرد؟ آقای بوش هم سرانجام به ایران حملهی نظامی نکرد؟ آیا آن هم یک نوع دیپلماسی نبود؟ کاربرد زبان و ظرایف گفتمانی در ایجاد روحیه و عکسالعمل مثبت یا منفی، میتواند خیلی دخیل باشد. دولت بوش اصولا در این زمینه، خیلی مهارت نداشت و زبانی که بهکار میبرد (با واژههایی مثل تغییر رژیم، حتی اگر همیشه هم بهکار نبرند) ظاهرا میتوانست دستاویزی برای طرف مقابل، یعنی جمهوری اسلامی باشد که بگوید: «من با کسی که اصولا من را بخواهد سرنگون کند، وارد بحث جدی نمیشوم.» من فکر میکنم، اوباما تا آنجایی که ما تا به حال دیدهایم، با کادرها و دیپلماتهایی که در اطرافش دارد، چنین گفتمانی بهکار نخواهد برد. یعنی بهطور جدی به مذاکره شانس خواهد داد. در عین حال، بهنظر میرسد با حساسیتهایی که از نظر مسائل نژادی و طبقاتی در آمریکا نشان میدهد، مسالهی حقوق بشر را جدیتر خواهد گرفت. باز مسالهای که دولت بوش بهطور محتوایی به آن توجه نکرد و بهطور سمبلیک نسبت به آن توجه نشان میداد. اگر مسالهی حقوق بشر را در مذاکراتشان با ایران، در دستور کار جدی قرار بدهند و بپذیرند که ناچارند به ایران آوانسهایی در منطقه بدهند، ولی در عین حال در برابر مسالهی غنیسازی یا تولید سلاح اتمی هم مقاومت کنند. من فکر میکنم، امکان دارد که جمهوری اسلامی بتواند با آنها به یک نوع توافقی برسد. منظور شما چه نوع آوانسها و امتیازاتی است؟ آمریکا چه نوع امتیازاتی میتواند به ایران بدهد؟ فکر میکنم بخشی از امتیازاتی که میدهند در آن بستهی پیشنهادی غرب بوده است. یعنی یک سری مسائل تکنولوژی، کاهش یک سری فشارهای جهانی در مورد ایران در رابطه با عضویتش در سازمان تجارت جهانی و احتمالا در مورد لولههای نفتی و گازی که تا بهحال آمریکا فشار میآورد که از ایران رد نشود. ممکن است آمریکا در این زمینه انعطاف بیشتری نشان بدهد و این از نظر اقتصادی طبعا به نفع ایران است. همچنین در مورد صدور یک سری تکنولوژیهایی که آمریکا تفسیر میکرد که میتواند کاربرد دوگانه داشته باشد. در عین حال، پذیرش این که ایران قدرت فائق آن منطقه است. همچنین فشارهایی که بهطور غیرمستقیم از طرف دولتهای عربی روی ایران در ارتباط با جزایر و مسائلی از این دست، صورت میگیرد، کاهش مییابد. |
نظرهای خوانندگان
Mashayekhi, keh modarress ast va ostad nist, darad az khatte amperialisti Brzezinski dar Iran poshtibani mikonad. Mardome Iran faribe ingooneh afrad ra nemikhorand.
-- بدون نام ، Sep 10, 2008 در ساعت 02:28 PM