رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران و آمريکا > «رهبران ایران، به دموکراتها دل خوش نکنند» | ||
«رهبران ایران، به دموکراتها دل خوش نکنند»نیکآهنگ کوثرانتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا به مراحل حساسی رسیده است و نامزدها سعی میکنند با پیشکشیدن مسایل مختلف هم اعتبار رقیب را کمتر کنند و هم حمایت بیشتری را جلب کنند. باراک اوباما بارها گفته است که خواهان گفتوگوی مستقیم و بدون پیششرط با ایران است. از سوی دیگر هیلاری کلینتون همان گفتمان رایج واشینگتن در دفاع از اسراییل را تکرار کرده و گفته است اگر ایران بخواهد به اسراییل حمله بکند، آمریکا قادر خواهد بود که ایران را محو کند. جان مک کین، نامزد حزب جمهوریخواه هم بارها ادبیات تندی را نسبت به ایران بهکار برده است. در همین باره با مسعود سفیری، روزنامهنگار و کارشناس سیاسی ساکن کالیفرنیا گفتوگو کردهام:
به نظر من اظهارنظر خانم کلینتون در مورد حمله به ایران، در درجهی اول فراهم ساختن یک فرصت انتخاباتی برای یک نامزد حزب دموکرات ریاست جمهوری آمریکا است که بهشدت در دام رقیبی سرسخت بهنام آقای اوباما گرفتار شده است. در واقع خانم کلینتون با این اظهارنظر یک گام به جلو برداشت تا فاصلهی خودش را در کمپین تبلیغاتیاش با آقای اوباما بیشتر بکند که خواستار گفتوگو با ایران است و این درخواست گفتوگو با ایران در نزد افکار عمومی آمریکا، با توجه به بحث جنگ عراق، هنوز یک پدیدهی جانیفتاده است. اما نکتهی حائز اهمیت این است که متاسفانه آیندهی برخورد با ایران و پروندهی ایران، به یک سوژهی جدی نزد افکار عمومی آمریکاییان تبدیل شده است که نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا به خودشان این وعده را میدهند که با این اظهارنظرها بتوانند آرای بیشتری را به سمت خودشان جذب بکنند. در غیر این صورت هیچ نیازی نبود که در کمپین تبلیغاتی در مورد آیندهی برخورد با ایران صحبت بشود و این جای یک هشدار جدی است برای رهبران ایران که خودشان را بری از هرگونه آسیب تلقی میکنند. رهبران ایران در چنین موقعیتی که بالاخره جناحهای سیاسی مختلفی دارند راجع به ایران صحبت میکنند، چه راهکارهایی دارند و در طول چندماه آینده که به انتخابات ریاست جمهوری نهایی در ماه نوامبر میرسیم، نسبت به این نامزدها و احزابشان، چه برنامهای میتوانند اتخاذ کنند؟ در واقع رهبران ایران باید فکر مصالحه با یک جناح در آمریکا علیه جناح دیگر را، که این روزها بهشدت قوت گرفته، از سرشان بیرون کنند. به دلیل اینکه جمهوریخواهان و یا دموکراتها اصولاً در منافع ملی، از یک اصل بسیار مهم پیروی میکنند و آن هم این است که منافع آمریکا باید تامین بشود و منافع ابرقدرتی آمریکا برای همیشه محفوظ بماند و این منافع ابرقدرتی در حوزههای نفوذ مختلف دارای تعاریف مختلفی است. از جمله در خاورمیانه، برای آمریکاییان حیات و آیندهی اسراییل و امنیت اسراییل از اولویت برخوردار است. بنابراین اینکه این تصور در نزد بخشی از رهبران جمهوری اسلامی شکل گرفته است که میتوانند با دموکراتها علیه جمهوریخواهان به توافق برسند، در واقع خیال بسیار بسیار خامی است.
فکر میکنید نامزدهای ریاست جمهوری فعلی که الان دارند رقابت میکنند، در طول ماههای آینده نسبت به ایران چه مواضعی اتخاذ خواهند کرد که رای بیشتری را جلب بکنند؟ اما در مورد این پرسش، یعنی تکلیف سه نامزد اصلی که الان در صحنه حضور دارند، آقای مککین از حزب جمهوریخواه که نامزدیاش قطعی شده، آقای اوباما و خانم کلینتون در مورد بحث پروندهی ایران، باید بگویم اگر آقای مککین به پیروزی برسد، در واقع میشود گفت که ادامهی راه آقای بوش را خواهد رفت. شاید با کمی تغییرات. اما در این صورت حالا که پروندهی ایران روی میز یک رییس جمهور جمهوریخواه قرارمیگیرد، با توجه به اینکه در واقع او وارث یک جمهوریخواه دیگر هم هست، پروندهی ایران از اولویت خارج نخواهد شد. به همین دلیل میشود گفت که آقای مککین در واقع وارث آن چیزیست که در دورهی آقای بوش به تحقیقات در مورد ایران انجامید و سرانجام آمریکاییها موفق شدند که تا این لحظه سه قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسانند. بنابراین در درجهی اول آقای مککین بهعنوان یک جمهوریخواه تلاش خواهد کرد که با حوزهی نفوذ ایران را، بهویژه در خاورمیانه و (با توجه به اهداف آمریکا) در عراق و خلیج فارس کاملاً محدود بکند، تا اینکه برسد به نقطهی تغییر رژیم جمهوری اسلامی. اما دموکراتها در مقایسه با جمهوریخواهان هنوز بلاتکیف هستند. ازیکطرف اوباما خواستار گفتوگو با ایران است و خانم کلینتون در حال فاصلهگرفتن با این نظریه است. و این خودش نشان میدهد که حزب دموکرات هنوز در مورد برخورد یا گفتوگو با ایران، به نتیجهی قطعی نرسیده است. به همین دلیل تهران هم امیدوار است که دموکراتها برندهی انتخابات باشند، تا از این خلا تصمیمگیری نهایی در مورد تهران، بتواند استفاده بکند و در حوزههای نفوذ منطقهای، بهویژه در خاورمیانه، فاصلهی خود را با آمریکاییها بیشتر بکند. البته این خیال بسیار اشتباهی است، به دلیل اینکه آمریکا یک حوزهی نفوذ بسیار بسیار استراتژیک در خاورمیانه دارد که علاوه بر بحث اسراییل، بحث عراق هم به آن اضافه شده است. افزون بر اینکه آمریکاییها معتقدند، اصولاً برای ایجاد تغییر سیستم نظام بینالملل، باید حوزهی نفوذ تروریسم در خاورمیانه را از بین ببرند و برای این حوزهی نفوذ در واقع یک هلال تعریف کردهاند که بخشی از این هلال، در ایران مستقر شده است. به همین دلیل رژیم ایران را متهم میکنند که از همهی سازمانهای تروریستی در منطقه و حتا در دنیا، دفاع میکند. با توجه به مجموع این اعتقاداتی که در واشینگتن وجود دارد، در نزد کسانی که تحقیق میکنند و یا کسانی تصمیم میگیرند و یا کسانی که تصمیم میسازند؛ میشود گفت جمهوریخواه یا دموکرات با شدت و ضعف، به سمت برخورد با ایران خواهند رفت و در چهارسال آینده پروندهی ایران برای هر کسی که وارد کاخ سفید بشود، از اولویت اول برخوردار خواهد بود. |
نظرهای خوانندگان
منطقه آبستن حوادث خطرناکی است که نطفه آن توسط بوش بسته شده و فقط هم اکنون انتظار تولد این نطفه وجود دارد
-- بدون نام ، Apr 30, 2008 در ساعت 02:02 PMبه چند دلیل و بویژه به این دلیل ساده که اوباما سمبل یک جنبش برای تغییر در امریکا است این گفته آقای مسعود خان نمیتواند در این مرحله از تاریخ امریکا با واقعیتهای پیش روی خوانایی داشته باشد این نظریه مربوط به سیاست خارجی سنتی امریکا است اما در این مرحله اگر آقای اوباما که خواسته یا نا خواسته یک جنبش اجتماعی را رهبری میکند انتخاب شود باید خواسته های این جنبش که تغییر می باشد را دنبال کند من فکر میکنم این پیام را حتی خانم کلینتون هم نگرفت اما مک کین را با این نگاه آشنا کرده اند . پیروزی آقای اباما به یک عبارت چالش سیاستهای سنتی امریکا در هر زمینه ای از جمله سیاست خارجی آن میباشد.
-- محمد ، May 2, 2008 در ساعت 02:02 PM