رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۵ دی ۱۳۸۶
گفتگو با فریبرز رییس‌دانا و ناصر زرافشان پیرامون دانشجویان زندانی طیف چپ

«دستگیری دانشجویان سوسیالیست بی‌سابقه نبوده»

کوهیار گودرزی

Download it Here!

روز جمعه، گروهی از اعضای کانون نویسندگان و فعالان سیاسی از جریانات مختلف، با خانواده دانشجویان زندانی دیدار کردند. با تعدادی از شرکت‌کنندگان این دیدار گفتگویی کردیم و ابتدا از دکتر ناصر زرافشان، وکیل این دانشجویان درباره وضعیت آن‌ها جویا شدیم.

بچه‌ها عمدتاً در بند ۲۰۹ هستند. اطلاعات ما در حد چند تلفن است که آن‌ها با خانواده‌هایشان تماس گرفتند و علاوه بر آن گمان می‌کنیم که دو سه نفر از بچه‌ها در ۳۲۵ هستند. تعدادی از پرونده‌ها به دادسرای انقلاب آمده است و بقیه علی‌الاصول باید زیر بازجویی باشند.


دکتر فریبرز رییس دانا

از دکتر فریبرز رییس‌دانا، اقتصاددان و عضو کانون نویسندگان هم در مورد علت برخورد با دانشجویان طیف چپ پرسیدم. برخوردی که به نوعی، بی‌سابقه بوده است.

اعتقاد ندارم اتفاقی که ۱۳ آذر و در دستگیری دانشجویان آزادی‌خواه، برابری‌طلب، عدالت‌جو و سوسیالیست افتاده، بی‌سابقه یا کم‌سابقه بوده؛ دست‌کم بعد از انقلاب اسلامی از زمان به قدرت رسیدن حاکمیت جدید که بخشی از سرمایه‌داری کلاریگال، یعنی سرمایه‌داری روحانیت و سرمایه‌داری میلیتاریستی و نظامی و سرمایه‌داری زمین شهری و سرمایه‌داری بازار را در خود داشته، همیشه آزادی‌خواهان، عدالت‌خواهان و نیروهای مترقی را خاری در چشم خود و دشمن خونی خود می‌پنداشته است. برای این‌که در جایی که پای عدالت و آزادی در میان باشد، امکان بهره‌کشی، سلطه‌گری و غارت منابع از سوی آن حاکمان، به‌ویژه بخش‌های ارتجاعی حاکم نامیسر می‌شود.

در سال ۵۹ آزار و ایذا و تعقیب آزادی‌خواهان شروع شد. سال ۶۰ کشتارهای ده‌ها هزار نفری شکل گرفت و بعد هم همین طور ادامه داشت و تا سال ۶۷ قتل عام داخل زندان‌ها بود و بعد قتل‌های زنجیره‌ای بود که قربانیان زیادی داشت و بعد نشانه گرفتن‌ها، کشتن‌ها، سر به نیست کردن‌ها تا در برهه‌ای خاص مردم در یک حرکت غافل‌گیرکننده، در دستگاه سیاسی تغییرات جزیی به وجود آوردند و حاکمیت هم برای رها شدن از قید خیلی مسائل، به آن تغییرات جزیی دست داد؛ ولی همیشه ابزارهای کنترل را در دست داشت.

آخرین قتل‌های سیاسی برملا شد و نمونه‌ آن رفیق من، ناصر زرافشان، در جربان افشای حقیقت نزدیک بود که جانش را از دست بدهد و اگر نبود پشتیبانی‌های عمومی و پشتیبانی‌های مردم و کارگران و دانشجویان آزادی‌خواه و پشتیبانی‌های جهانی در زندان، به هر حال او هم سر به نیست شده بود. بنابراین بی‌سابقه نبوده است.

اما اگر بخواهید با دوره خاتمی نگاه کنید، نکاتی را می‌گویم. بله در دوره خاتمی افشا شد که وزارت اطلاعات در آن قتل‌ها دست داشته؛ ولی در دوره خاتمی ناصر زرافشان زندان رفت. آقای روح‌الله حسینی در دوره خاتمی می‌گوید که تو کشتی، تو عامل قتل‌های زنجیره‌ای هستی. تا به حال یک بار هم آقای خاتمی به طور واقعی جواب نداده است. در دوره خاتمی بود که ملی مذهبی‌ها به زندان افتادند و جریان دستگیری و تعقیب چپ‌ها هم ادامه داشت.

دوره خاتمی چون دوره نولیبرالیسمی اسلامی بود با دوره حالا که دوره نومحافظه‌کاران اسلامی است، تفاوت‌هایی داشت. ما باید نابینا باشیم که این تفاوت‌ها را نبینیم؛ ولی باید خیلی کوردل باشیم که این تفاوت‌ها را بیش از حد بزرگ کنیم و بگوییم که تاریخ از این زمان شروع شده. این داستان ادامه داشته و در زمان خاتمی به خاطر غلبه‌ای که بخشی از افکار عمومی کرد، مقداری متوقف شد؛ پایین آمد وبعد دوباره اوج گرفت و الان آقای خاتمی زنده است و می‌تواند به نفع این ۴۰ نفر موضع بگیرد؛ ولی نمی‌گیرد.

الان بخشی از جریان‌های اصلاح‌طلب و نئولیبرال‌های اسلامی وابسته به نظر من در تمهیدآفرینی، توطئه‌چینی و زمینه‌سازی برای دستگیری بچه‌های ما دخالت داشتند.


دکتر ناصر زرافشان

دکتر زرافشان در همین زمینه معتقد است که:

اگر فرض بفرمایید در ۱۵ سال گذشته روش و روالی که در برخورد با دانشجویان معمول بود، روش نرمی بود و این چنین دستگیری در خود دانشگاه به صورت دسته جمعی با این اتهامات غلاظ و شداد، معمول نبود. دلیلش هم این است که جنس و جنم دانشجویانی که الان بازداشت شده‌اند، با دفتر تحکیم وحدتی که در واقع بار بخشی از خود حاکمیت و قدرت را حمل می‌کرد، متفاوت است.

جریان دوم خرداد، جریانی که در بطن و دل مردم و جامعه پرورده شده باشد، نبود. جریانی بود که از بالا آمد؛ اما مردم استقبال کردند. مردم از آن پشتیبانی کردند و توقعاتی داشتند. جامعه وقتی میزان توانایی دوم خرداد، آن تفکر و آن آدم‌ها را پی برد، سر خورد. از این توهم درآمد که دوم خرداد بتواند به توقعاتی که داشت، جواب دهد. نتیجه در آمدن از این توهم پیش‌تر از بقیه بخش‌های جامعه، در جریان دانشجویی خودش را نشان داد و مثل همیشه زودتر از بخش‌های دیگر در جنبش دانشجویی اعیان شد و نتیجه این کار از هم پاشیدن دفتر تحکیم وحدت بود.

همراه این قضیه یک نگاه تازه به وجود امد. نگاهی که با تومار پر کردن، توقع بستن به اصلاح ساختار از درون، به اصلاح از بالا کاری از کسی ساخته نیست. با آن حرف‌هایی که در این ۱۵-۱۰ سال زده شده، مشخص بود که از کسی کاری ساخته نیست. چیزی نو باید.

بنابراین مخصوصاً جریان دانشجویی به این دریافت رسید که به بالا نگاه کردن کافی است؛ منتظر برخورد قدرت‌ها شدن و سرنوشت را در برخورد بین این قدرت‌ها جستجو کردن کافی است. حالا باید فکر یک پایه اجتماعی، فکر متشکل کردن مردم حول خواسته‌هایشان و سازمان‌دهی‌شان حول خواسته بود و بر این تکیه کرد. از بالا کاری ساخته نیست.

به نظر من دلیل تفاوت برخورد دستگاه حاکم با جریان دانشجویی این است که یک جریان مستقل این شکلی را نمی‌تواند تحمل کند. به آن راحتی که می‌توانست دفتر تحکیم را که متعلق به خود دوم خرداد بود، تحمل کند. دوم خرداد خودش بخشی از ساختار قدرت بود و بستری بود که از گوشه چشم مراقبش باشند که اگر اعتراضی هم هست، بر روی این بستر مجاز که خارج از نظارت نبود، جریان پیدا کند.

آقای زرافشان؛ با ابراز ناراحتی‌ از خبرسازی‌هایی که در چند روز اخیر انجام شده می‌گوید:

علاوه بر مثلاً وزارت اطلاعات که پیشاپیش با پیش‌داوری قبل از این‌که قرار هر حکمی در مورد دانشجویان در بند صادر شود، آن‌ها را به ده‌ها عنوان جزایی مختلف متهم کرده، روزنامه‌هایی که کارشان سم‌پاشی است، متاسفانه شاهد بوده‌ایم که بعضی از عوامل مشکوک دیگر که در پوشش خبررسانی و حتی در قالب حمایت و هم‌دردی با دانشجویان در بند عمل می‌کنند، مزورانه مشغول جوسازی و پخش شایعات مسموم و ناجور علیه موکلین ما هستند.

یک خبر جعلی بوده که من ظرف دو روز گذشته متوجه شدم زیر عنوان «توصیه ناصر زرافشان وکیل دانشجویان در بند، به خانواده‌های دانشجویان آزاد و برابری‌طلب» در خبرنامه گویا منتشر شده است. مطلقاً چنین مباحثی که در این خبر جعلی آمده است، در این جلسات مطرح نشده است.

وی خاطرنشان کرد دو وبلاگ ۱۳ آذر و آزادی و برابری از طرف خانواده‌های دانشجویان و تیم وکلا به خبررسانی می‌پردازند. مادران دانشجوان، جمعه‌شب سی‌ام آذرماه، به مناسبت شب یلدا در حالی که هر کدام شمعی در دست داشتند، به در زندان اوین رفتند و در حالی که به در زندان می‌کوفتند، خواستار دیدار با فرزندان خود شدند. پس از ساعتی از طرف معاون زندان با آن‌ها گفته شد که دانشجویان در بند ۲۰۹ هستند و امکان ملاقات با آن‌ها وجود ندارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

زهی سعادت مردم ایران که امثال رئس استالین ها به قدرت و حکومت نرسیدند وگرنه هزاران برابر حکومت فعلی ادم می کشتند . این آقایان مثل اینکه هنوز نمی خواهند باور کنند که تاریخ مصرف اینگونه تحلیل های به ظاهر اقتصادی - اجتماعی به اتمام رسیده است . شما هم مثل آخوندها دنبال قدرت و ارضای خود خواهی های خودتان هستید ومی خوا هید در لفافه دفاع از مردم و خلق یکبار دیگر بار دیگر جوانان پر شور اما کم آگاه این مرز و بوم را به مسلخ بکشانید . لااقل از سن وسال خودتان شرم کنید .
شاه و شیخ و شحنه و درس یک مدرس خوانده اند
قیل و قال و جنگشان هم از سر نیرنگ (قدرت ) بود .

-- بهزاد ، Dec 26, 2007 در ساعت 05:57 PM

زهی سعادت مردم ایران که امثال رئس استالین ها به قدرت و حکومت نرسیدند وگرنه هزاران برابر حکومت فعلی ادم می کشتند . این آقایان مثل اینکه هنوز نمی خواهند باور کنند که تاریخ مصرف اینگونه تحلیل های به ظاهر اقتصادی - اجتماعی به اتمام رسیده است . شما هم مثل آخوندها دنبال قدرت و ارضای خود خواهی های خودتان هستید ومی خوا هید در لفافه دفاع از مردم و خلق یکبار دیگر بار دیگر جوانان پر شور اما کم آگاه این مرز و بوم را به مسلخ بکشانید . لااقل از سن وسال خودتان شرم کنید .
شاه و شیخ و شحنه و درس یک مدرس خوانده اند
قیل و قال و جنگشان هم از سر نیرنگ (قدرت ) بود .

-- بهزاد ، Dec 26, 2007 در ساعت 05:57 PM