«در ایران از هر چیز، دو تا هست»
نویسنده: جوی کلین ترجمه و تلخیص: بنفشه سرتیپی
رییسجمهور بسیار خسته به نظر میرسید. با چشمهایی پفکرده و شانههایی خمیده، در برابر خبرنگارها ایستاده بود و درباره گزارش تخمین اطلاعاتی آمریکا حرف میزد. شاید شب گذشته، صندلیهای اتاق جلسات ویژه درکاخ سفید را به در و دیوار کوبیده بود.
واقعیت این است که بوش به اندازه دیگران از گزارش جامعه اطلاعاتی سردرگم شده است. این گزارش ادعاهای اخیر او را علیه ایران زیر سؤال برده است. ۱۷ اکتبر بود که بوش اعلام کرد: برنامه «هستهای ایران موجب بروز جنگ جهانی سوم خواهد شد» که البته این سخنان بسیار عجیب بود. بوش گفت که او برای اولین بار، در سپتامبر بوده که درباره یک تحلیل تازه از برنامههای هستهای ایران مطلبی شنیده است؛ اما نکته عجیب این است که او حتی به خود زحمت نداد که از مککانل رییس اطلاعات ملی آمریکا سؤال کند که این گزارش چه چیزهایی دارد.
جوزف بایدن، سناتور دموکرات میگوید: «اگر محتوای این گزارش درست باشد، رییسجمهور کنونی، بیصلاحیتترین رییسجمهوری در تاریخ آمریکاست. به احتمال فراوان، این اقدام پرمدعاترین،عجیبترین و شورشیترین اقدامی است که جامعه اطلاعاتی در تاریخ آمریکا داشته است.
به نظر میرسد که دولت کنترل برخی از مسایل سری از دست داده است. روزهایی که رهبران جاسوسی به کاخ سفید میرفتند و سر میز صبحانه و زمان نوشیدن قهوه آخرین اطلاعات را در گوش رییسجمهور زمزمه میکردند، گذشته است. یک مأمور سابق سازمان سیا میگوید: «حالا آخرین ارزیابیهای اطلاعاتی در همه جهان تقریباً به صورت همزمان منتشر میشوند و این واقعا نگرانکننده است.»
آثار رسوایی سلاحهای کشتار جمعی عراق که در آن حیثیت جامعه اطلاعاتی به زیر سؤال رفت، همچنان پا بر جاست. بسیاری از مدیران، دوست ندارند این سؤال از آنها بشود؛ چرا در مقابل دولت ایستادگی نکردید و حقیقت را نگفتید؟
به نظر میرسد این واقعیت درباره ایران، (آخرین تکههای اعتبار بریگاد بمباران ایران) کاخ سفید و به خصوص دفتر دیک چنی، معاون رییسجمهور را از هم گسیخت. این یک زلزله سیاسی است که حتی در ستاد تبلیغاتی انتخابات ریاستجمهوری هم دیده میشود.
با گذشت کمتر از چند ساعت از انتشار این گزارش، هیلاری کلینتون از سوی رقبای انتخاباتی حزب خود (یعنی حزب دموکراتها) مورد حمله قرار گرفت. او به قطعنامه ضد ایرانی سنا رأی داده بود. اما ضربه اصلی به نامزدهای انتخاباتی حزب جمهوریخواه وارد شده است؛ چرا که آنها متفقالقول درباره ایران مواضع سفت و سختی گرفته بودند.
نورمن پود هرتز یکی از اعضای برجسته نومحافظهکار میگوید: «جامعه اطلاعاتی که سالها به خاطر نشت اطلاعات، بوش را تضعیف کرده بود، این بار هم دست به این کار زده است. این دفعه هدف اصلی این است که امکان حمله هوایی به تأسیسات هستهای ایران را از بین برود.» اما این تنها جامعه اطلاعاتی نیست که سعی دارد امکان حمله هوایی را از بین ببرد؛ وزیران خارجه و دفاع و سران نظامی آمریکا معتقدند که دیپلماسی، بهترین راه برای مقابله با دشمن خطرناک است.
تقریباً یک سال بعد از این که دونالد رامسفلد از کار برکنار شد، رییسجمهور با رؤسای ستاد مشترک در پنتاگون ملاقات کرد و از آنها درباره حمله به ایران سؤال نمود. آنها گفتند که حمله به ایران، به تأسیسات نظامی و هستهای لطمه فراوانی بسیار میزند؛ اما آنها با چنین حملهای مخالفت کردند و اعلام کردند که احتمال ضربه متقابل وجود دارد.
آنها به بوش گفتند که ایرانیها میتوانند زندگی سربازان آمریکایی در عراق را به خطر اندازند؛ ایرانیها میتوانند عبور نفت از تنگه هرمز را قطع کنند و منجر به بحران اقتصادی جهانی شوند و در کنار آن، احتمال خطر حملات تروریستی ایران در آمریکا بالا میرود.
همزمان با انتشار این گزارش، تخمین اطلاعاتی جدیدی مسیر پر پیچ و خم خود را طی میکرد. یک مقام اطلاعاتی ارشد آمریکا، هفته گذشته گفت که این گزارش آماده شده بود تا بگوید که با درجه اطمینان متوسط، ایران برنامه دستیابی به سلاحهای هستهای را متوقف کرده است؛ اما این اطلاعات کامل نبودند.
این نتایج، آمریکا را در همان موضعی قرار میداد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به آن رسیده بود؛ یعنی نگرانی عمیق از فعالیتهای غنیسازی اورانیوم از سوی ایران. ایران، نگرانی واقعی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده و هست. زیرا که برنامه غنیسازی خود را مخفی کرده و اکثراً معتقدند که ایران برنامه تولید تسلیحات هستهای داشته که در واقع، در سال ۲۰۰۳ متوقف شده است.
حتی بعد از ارزیابی جدید اطلاعاتی، برنامه غنیسازی اورانیوم ایران باعث نگرانی جامعه جهانی است، چرا که که غنیسازی به عنوان مشکلترین قسمت ساختن بمب هستهای است. ایران ادعا میکند که غنیسازی اورانیوم تنها برای اهداف صلحآمیز هستهای است. اما با توجه به این که دارای منابع عظیمی از نفت است، ناظرین بینالمللی آن را باور نمیکنند.
نظام حکومتی ایران غیرشفاف و تقریباً غیر قابل نفوذ است و مشکل بتوان فهمید که چه کسی قدرت را در دست دارد. در ایران از هر چیزی دو عدد وجود دارد. رییسجمهور منتخب مردم (محمود احمدی نژاد) یک طرف است؛ اما طرف دیگر مقام رهبری (آیتالله علیخامنهای) است که قویتر از او است. ایران یک ارتش دارد؛ اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کنار اوست که قویتر از ارتش است. تقریباً دو سال قبل یکی از دیپلماتهای آمریکا گفت: «ما چیزی از داخل دولت ایران نمیدانیم؛ اما این مسأله طی سال گذشته به صورت عمدهای تغییر کرده است.»
یک گروه تحلیل ایران در سازمان سیا به نام «خانه ایران» از گروه تحلیلگران خاورمیانه جدا شده است. این گروه، تلاش گستردهای برای استخدام مأموران اطلاعاتی در ایران داشته است. در ماههای ژوئن و ژوئیه، این سرمایهگذاری جدید در ایران به ثمر رسید. برخی از اطلاعاتی که از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دست آمده، ممکن است از علیرضا عسگری، یکی از فرماندهان سپاه باشد که به ترکیه فرار کرد. اما یک مقام ارشد اطلاعاتی به من اطمینان داد که اطلاعات از چند منبع به دست آمده است.
در ماه سپتامبر مککانل رییس اطلاعات ملی به مایکل هیدن رییس سازمان سیا دستور داد که تا روز کارگر، تخمین اطلاعاتی جدید را آماده کند. هیدن گفت که او به زمان بیشتری نیاز دارد و مککانل آخر نوامبر را به عنوان ضربالاجل تعیین کرد.
از آنجایی که بسیاری از اطلاعاتی به دست آمده، بکر بودند، هیدن تصمیم گرفت تا یک عملیات ضداطلاعات را توسط «گروه قرمز» راهاندازی کند تا مطمئن شود که این اطلاعات را ایران برای گمراه کردن آنها منتشر نکرده باشد. اواخر اکتبر «خانه ایران» و تحلیلگران «تیم قرمز» یافتهها و نتایج به دست آمده را به «هیدن» و «استیو کاپس» معاون او دادند.
گروه قرمز به این نتیجه رسید که احتمال انتشار اطلاعات نادرست از سوی ایران ضعیف است. این بررسی موجب شد که از ۱۶ نهاد، دو نهاد با نتیجه این گزارش مخالفت کنند؛ در نهایت نتیجه این شد که ایران برنامه تسلیحات هستهای خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
از سوی دیگر، هیأت مدیره تخمین اطلاعات، نشستی در ۲۷ نوامبر داشتند و به نتیجه با اطمینان متوسط رسیدند که ایران برنامه خود را مجدداً آغاز نکرده است. یک مقام اطلاعاتی میگوید: «که این نشست بیش از دو ساعت به طول انجامید. اما زمانهای دیگری وجود داشت که ملاقاتهای متعدد، ساعتها ادامه داشت تا نتیجهای حاصل شود. از این ملاقاتها مسایل مربوط به یکی از کشورهای همسایه ایران را میتوان نام برد.»
هیدن و معاون او روز چهارشنبه به بوش گزارشی درباره ایران دادند. اما به نظر میرسد که رییسجمهور تلاش کمی برای این که دولت چگونه اثر شوکآور این گزارش اطلاعاتی را به نفع خود تفسیر کند، انجام داده است.
کنت پولاک از اعضای شورای امنیت ملی دولت کلینتون میگوید: «او میتوانست به ایرانیان بگوید که این سند نشان میدهد که ما به سمت جنگ در حرکت نیستیم و نمیخواهیم شما را کنار بزنیم؛ اما ما و بقیه جهان در مورد برنامه غنیسازی اورانیوم شما نگران هستیم. پس بیایید جمع شویم و در این مورد گفت و گو کنیم.»
همزمان با انتشار این گزارش، نیکلاس برنز با اعضای دایمی شورای امنیتی دیدار کرد و درباره دور جدید تحریم علیه ایران گفت و گو کرد. اما وقتی که این اخبار منتشر شد، چین که به نظر میرسید آماده تصویب تحریم باشد، از موضع خود عقبنشینی کرد.
در کنفرانس مطبوعاتی بوش یک مساله کلیدی وجود داشت که بوش در مورد آن صحبت نکرد و آن این بود که ایران، برنامه تسلیحات هستهای خود را در پاسخ به فشار بینالمللی متوقف کرده است. بسیاری از منابع اطلاعاتی به من گفتند که آنها این یافته را مهمترین قسمت این گزارش میدانند. یکی از آنان گفت: «ایران تأثیرناپذیر نیست. فشار دیپلماتیک مؤثر است و ما این مطلب را قبلاً نمیدانستیم.»
اما فشار دیپلماتیک توسط بوش و چنی اگر هم در نظر گرفته شده، با بیمیلی بوده است. این گزارش تأکید میکند که دیپلماسی همراه با تهدید به تحریمهای بینالمللی اثر بیشتری روی ایرانیان دارد. البته معامله با ایرانیان آسان نیست. در سال ۲۰۰۰ بیل کلینتون سعی کرد اوضاع را طوری طراحی کند که با محمد خاتمی رییسجمهور ایران دست بدهد که در آخرین لحظه مافوقهای خاتمی در ایران به او دستور عقبنشینی دادند.
واقعیت این است که روحانیون ایران به همان اندازه بوش، همیشه از مذاکره با آمریکا اکراه داشتهاند. البته ممکن است ابتکار ایران در سال ۲۰۰۳ وجود داشته است. چرا که در آن زمان، آمریکا در دو مرز ایران یعنی عراق و افغانستان حضور نظامی داشت.
منبع: هفتهنامه تایم
مرتبط: بازی استراتژیک آمریکا با جهان «ایرانیها استاد پنهانکاری هستهای هستند» بوش: «ایران برای من خطرناک است» نورمن پودهرتز: پیامبر جنگ جهانی آینده
|