رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ مهر ۱۳۸۶

زمینه‌های چرخش فرانسه در چالش هسته‌ای ایران

سعید شروینی
sherwini@hotmail.com

سخنان جنجال‌برانگیز روبرت کوشنر در مورد احتمال حمله به ایران برای ممانعت از دستیابی این کشور به بمب اتمی، گرچه بعداً از سوی وی تعدیل شد، اما با ادامه تاکیدات وی بر لزوم تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران، حتی خارج از چارچوب شورای امنیت، دیگر جای کمترین شک و تردیدی باقی مانده است که سیاست فرانسه در قبال ایران و چالش اتمی آن دستخوش یک چرخش آشکار شده است.


با چرخش در سیاست فرانسه، پاریس و واشنگتن در قبال بحران هسته‌ای ایران سیاست مشابه‌ای را پیش می‌برند

این چرخش را در سخنان و اظهارات نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه نیز می‌توان به وضوح دید. سلف سارکوزی، یعنی ژاک شیراک، خطرات ناشی از دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی را چندان عمده نمی‌دانست و بر این نظر بود که کاربرد بمب اتمی از سوی ایران بعید است، چرا که به نظر او ضربه‌ متقابل سهمگین‌تر خواهد بود و نگرانی از همین ضربه، ایران را بازخواهد داشت که دست از پا خطا کند.

نیکولا سرکوزی اما در سخنرانی معروفش در توضیح جهت‌گیری‌های سیاست خارجی فرانسه، با گفتن عبارت: "بمب ایران یا بمباران ایران"، عملاً نشان داد که مواضعی متفاوت از شیراک دارد و ممانعت از دستیابی احتمالی ایران به بمب اتمی را به موضوع محوری سیاست خارجی فرانسه بدل کرده است. رویکرد سارکوزی در عین حال توصیف گویایی بود از وضعیت مخصمه‌آمیز و برزخ‌گونه غرب در رویارویی با چالش هسته‌ای ایران.

دلایل چرخش در رویکرد کاخ الیزه
در توضیح علل چرخش در سیاست فرانسه نسبت به بحران هسته‌ای ایران دلایل متعددی عنوان می‌شود. عده‌ای از صاحبنظران به اصل و نسب یهودی سارکوزی و نیز به مناسبات نزدیک‌ گروه حول و حوش وی با اسرائیل اشاره می‌کنند، به گونه‌ای که بر خلاف شیراک که سیاستش در خاورمیانه « عربی‌محور» توصیف می‌شد، سیاست الیزه در دوران سارکوزی را « اسرائیلی‌محور» می‌نامند. این استدلال نیز مطرح است که پاریس با رودرروی واشنگتن قرارگرفتن نه توانسته است در حوزه نفوذ و منافع جدیدی برای خود دست و پا کند و نه حتی مانع از افت و اضحلال روزافزون نفوذ سابقش در مناطق مختلف دنیا شده است. از همین رو، این درک در الیزه قوت گرفته است که بسط و حفظ نفوذ و منافع فرانسه در جهان، نه در تقابل با واشنگتن که در همکاری با آن تأمین می‌شود. دلیل عمده دیگر به این واقعیت ربط داده می‌شود که کارشناسان و مشاوران سارکوزی در سیاست خارجی و حقوق بین‌الملل نسبت به احتمال دستیابی ایران به بمب اتمی و تاثیر آن بر کل فضای سیاسی و امنیتی خاورمیانه و ورای آن ارزیابی متفاوتی از دوران شیراک دارند و ضرورت را در قطع روند هسته‌ای شدن ایران می‌دانند.

یکی از مشاوران مهم دولت فرانسه، فرانسیس هایسبورگ(Francios Heisburg)، کارشناس سیاست‌های راهبردی و رئیس انستیوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک لندن است که در کمیسیون تهیه وتدوین «کتاب سفید» فرانسه در زمینه دفاعی نیز عضویت دارد. کتاب سفید معمولاً حاوی عمده‌ترین جهت‌گیری‌های سیاست خارجی و یا دفاعی یک کشور است.


فرانسیس هایسبورگ

مبانی موضع‌گیری دولت فرانسه
هایسبورگ نظرات و ارزیابی‌های خود در باره‌ی ایران را که اینک کم وبیش مبنای رویکرد دولت فرانسه قرار گرفته در کتاب تازه‌ای که اخیراً انتشار داده به تفصیل تشریح کرده است. در این کتاب که «ایران، انتخاب سلاح؟» (Iran, le choix des armes?) نام دارد، نویسنده در باره‌ی توانایی ایران در زمینه غنی‌سازی اورانیوم داده‌هایی را مطرح می‌کند که تاحدودی از برآوردها و یافته‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فراتر است. بنا به داده‌های هایسبورگ، ایران در ماه مه گذشته غنی‌سازی در نطنز را با ۳۰۰۰ سانتریفیوژ ا نجام داده است و تا آخر سال جاری میلادی این رقم را به ۸۰۰۰ سانتریفیوژ خواهد رساند. علاوه بر این، هایسبورگ مدعی است که ایران نقشه ساخت بمب اتمی به سبک چینی‌ را هم در اختیار دارد. او در ادامه تأکید می‌کند که پیش‌بینی‌های آمریکایی‌ها در باره پیشرفت هسته‌ای ایران نسبت به یافته‌ها و ارزیابی‌های انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و اسرائیلی‌ها کمتر حاد و حساس‌برانگیز بوده است. در همین راستا، هایسبورگ دستیابی ایران به سلاح اتمی را ظرف سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ ممکن می‌داند، در حالی که در واشنگتن تا کنون پیش‌بینی‌ها دیرتر از این تاریخ بوده است.

به باور هایسبورگ دستیابی یا عدم دستیابی ایران به بمب اتمی به موضوعی کلیدی و سرنوشت ساز در مناسبات بین‌المللی بدل شده است، زیرا تسلط این کشور بر سلاح هسته‌ای، داشتن آن را از استثناء خارج و به یک قاعده بدل می‌کند،‌ آن هم نه در خاورمیانه که در کل جهان. نتیجه چنین وضعیتی به نظر مشاور ارشد الیزه، چیزی نیست جز افزایش خطر درگیری و منازعات اتمی. این در حالی است که اگر ایران از رسیدن به چنین امکانی بازداشته شود، جهان گامی اساسی در راستای مهار و محدودنگه‌داشتنن سلاح‌های هسته‌ای به پیش برخواهد داشت.

گزینه‌های سرنوشت‌ساز
هایسبورگ پس از طرح داده‌ها و ارزیابی‌های خود، گرچه از قصد نهایی ایران از دستیابی به فن‌آوری غنی‌سازی در مقیاس صعنتی ابراز بی‌خبری و ابهام می کند،‌ اما با تکیه بر بدترین شق،‌یعنی با این احتمال که ایران به راستی این فناوری را در خدمت تولید سلاح هسته‌ای خواهد گرفت سناریوهای متفاوتی را پیش می‌نهد. به باور هابسبورگ، جهان در سال آینده در برابر دو گزینه سرنوشت‌ساز قرار خواهد گرفت: پذیرش اشاعه‌ی غیرقابل کنترل سلاح‌های اتمی در خاورمیانه و کل جهان یا جنگی پیش‌گیرانه علیه تأسیسات اتمی ایران.

مشاور ارشد الیزه، در ادامه کتاب خود در ترسیم فرجام چالش اتمی ایران سه گزینه را محتمل می‌داند: کوتاه‌آمدن ایران و رضایت‌دادنش به توقف غنی‌سازی اورانیوم، پذیرش یک ایران اتمی از سوی غرب و حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران.

گزینه‌ اول از نظر هایسبورگ بهترین گزینه است. او دومین گزینه را برای کل جهان منفی و دارای پیامدهایی غیرقابل‌کنترل ارزیابی می‌کند. گزینه سوم، یعنی ضربات پیش‌گیرانه علیه تأسیسات اتمی ایران، از نظر مدیر موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک گرچه عواقب زیانبار قابل توجه‌ای دارد، اما اگر به نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران نیانجامد، دستکم نتیجه‌ مثبتش این است که پیشبرد این برنامه را برای یک مدت طولانی به عقب می‌اندازد.

هایسبورگ در ادامه کتاب خویش، آشکارا اعلام می‌کند که تنها آمریکا قادر به چنین حمله‌ پیش‌گیرانه‌ای به ایران است.به باور او گرچه در حال حاضر در واشنگتن تنها عده‌ی معدودی با چنین گزینه‌ای موافقند، اما اگر کار به آنجا بکشد، هم خود او و هم فرانسه که آشکارا با جنگ آمریکا علیه عراق مخالفت کرده‌اند، نباید پیشاپیش حمله پیش‌گیرانه به ایران را محکوم کنند.

از نگاه هایسبورگ یک «معامله بزرگ» میان واشنگتن و تهران در دوران زمامداری بوش از شانس اندکی برخوردار است، ولی بعید نیست که با به قدرت رسیدن احتمالی هیلاری کلینتون این شانس افزایش یابد. تا آن زمان البته حکومت ایران نیز از نظر هایسبورگ وقت کافی خواهد داشت که کار غنی‌سازی را از مرحله حساس آن نیز عبور دهد و به نقطه‌ای مخاطره‌آمیز (دستیابی به سلاح اتمی) برساند. بر این اساس، هایسبورگ بار دیگر به این نتیجه می‌رسد که اگر قرار است ایران از دستیابی احتمالی به سلاح اتمی بازداشته شود تنها تا سال آتی فرصت باقی است: با تحریم، و اگر نشد با حمله پیشگیرانه.

نتیجه‌گیری هایسبورگ را کم و بیش در اظهارات و موضع‌گیری‌های مقام‌های دولت فرانسه و از جمله سارکوزی و کوشنر می‌توان به راحتی بازشناخت. این که در عرصه عملی این اظهارات چه روند و راستایی پیدا کند، البته موضوع چندان آسانی نیست، و زیک زاک‌های مقامات یادشده را هم باید بر همین متن و مبنا ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، گزینه حمله نظامی احتمالی با استناد به خطرات برنامه اتمی ایران، هنوز هم چه در خود آمریکا و در جهان با مخالفت سنگین و قابل اعتنایی روبروست، واقعیتی که در واکنش جهانی به اظهارات اولیه کوشنر نیز،‌ خود را نشان داد. در زمینه تحریم‌ها نیز، خواست فرانسه مبنی بر اقدام در چارچوب اتحادیه اروپا و در خارج از شورای امنیت هنوز با موافقت چندانی روبرو نیست. این که در ماه نوامبر و پس از گزارش البرادعی و سولانا از نحوه و کیفیت همکاری ایران ورق به گونه‌ای دیگر رقم بخورد، امر نا محتملی نیست، اما تا آن زمان به نظر نمی‌آید که دورزدن شورای امنیت، آن چنان که فرانسه بر آن تأکید دارد، ما به ازاء عملی چندانی پیدا کند.

۱۵ اکتبر آزمونی برای درخواست پاریس
ورای کشورهای اتحادیه اروپا، در خود فرانسه نیز خواست الیزه مبنی بر تشدید هر چه بیشتر تحریم‌ها علیه ایران بدون مصوبه شورای امنیت، با اما و اگرهایی روبروست. شرکت نفتی توتال و صنایع اتوموبیل‌سازی فرانسه دارای قرادادهای قابل اعتنایی با ایران هستند. بنا به آخرین داده‌های خبرگزاری فرانسه به نقل از بخش اقتصادی سفارت این کشور در تهران، ايران براي بخش خودروي فرانسه اهميت قابل اعتنایی دارد، چرا که دو سوم فروش رنو و پژو به خاورميانه مربوط به ایران است. از این رو به نظر نمی‌رسد که توقف یک باره فعالیت این شرکت‌ها در ایران امر آسان و سریعاً قابل اجرایی باشد. این که مخالفت‌ها و ناخشنودی‌ها در اتحادیه‌ اروپا و در داخل خود فرانسه نسبت به طرح تشدید تحریم‌ها علیه ایران خارج از مصوبات شورای امنیت تا چه حد دولت پاریس را به تعدیل مواضع و برخی نرمش‌ها در طرح خواسته مزبور رهنمون شود، نکته‌ای است که در روزها و هفته‌های آتی و به ویژه پس از ۱۵ اکتبر بهتر به آن می‌توان پاسخ داد.در این روز قرار است وزرای خارجه اتحادیه اروپا در مورد طرح فرانسه به بحث و بررسی بپردازند. ناکامی احتمالی پاریس در این اجلاس شاید این نتیجه مهم‌تر را هم داشته باشد که سیاست خارجی پر تب و تاب و تندروانه دولت جدید فرانسه که معمولاً بدون صحبت قبلی با متحدان اروپایی اعلام و تعقیب می‌شود نیز، بیش از پیش کاستی‌ها و ناکارایی‌های خود را نشان دهد.

شکست احتمالی فرانسه در تشدید تحریم‌ها علیه ایران تا قبل از ماه نوامبر، البته نه به معنای بی‌تأثیربودن تحریم‌های کنونی است و نه خطر تحریم‌های بیشتر و یا اقدامات حادتر در ماه‌های آخر سال میلادی و پس از آن را منتفی می‌کند. مسئله تنها بر سر این است که در این فرصت کوتاه، چالش هسته‌ای ایران چه مسیر و سمت و سویی بیابد و جمهوری اسلامی تا چه حد در حل این بحران با درکی مبتنی بر منافع ملی، تدبیر و حزم نشان دهد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

Either everybody should have atomic bomb or nobody should have it. West is not in a position to preach iran

-- mohsen ، Oct 8, 2007 در ساعت 04:43 PM

Robert keh nist digueh BERNARD Kouchner st ...

-- Anvar ، Oct 9, 2007 در ساعت 04:43 PM