رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر > آرش با داغ ابدی دستِ بریده | ||
آرش با داغ ابدی دستِ بریدهمنیره برادرانخبر این بود: «به منظور برخورد قاطع با اخلالگران امنيت و نظم اجتماعى و نيز اجراى حدود الهی، رأس ساعت ١٦ مورخه ٢٣\٢\٨٦ حد شرعى قطع يد آرش در ملاءعام در چهارراه جعفرآباد كرمانشاه به اجرا در آمد.» اجرای "حد شرعی" با تاریخ مصرف نامحدود قصد روزنامه قدس و ایرنا از درج اخبار نه ایجاد بد بینی یا افشاگری، بلکه ستایش این نوع مجازاتها بوده است: «در يك سال گذشته اين چندمين بار است كه دادگسترى استان كرمانشاه با قاطعيت هرچه تمامتر متجاوزان امنيت عمومى را در ملاءعام به سزاى اعمال خود مى رساند زيرا نگرش مديريت دادگسترى كل استان كرمانشاه مبنى بر ناامن سازى محيط جامعه براى تبهكاران و بالابردن هزينهی جرم و جنايت است.» من خبر را از اطلاعیههای کمپین قانون بیسنگسار گرفته بودم، که پایهی حرکتشان نه بر اساس حدس و گمان، بلکه با مستندات و مدارک است. خانم محبوبه عباسقلیزاده در بخش نظرات خوانندگان توضیحات لازمه را در این مورد دادهاند: «"راوی" شکاک، اگر طالب حقیقت هستید از سه مجرا میتوانید به حقیقت سنگسار محبوبه و عباس که درست پارسال همین موقعها اتفاق افتاد، پی ببرید. یا از طریق کمپین قانون بیسنگسار که تا دلتان بخواهد در این مورد اسناد و مدارک قانونی دارد. یا از طریق وزارت اطلاعات که به گفتهی خودشان پس از اعلام این خبر از طریق کمپین تحقیق کردند و فهمیدند که چنین اتفاقی افتاده—این را کارشناس پروندهی اینجانب، وقتی که داشت در مورد کمپین سنگسار از من بازجويی می کرد، گفت و اضافه کرد که اگر این خبر صحت نداشت با شما چنین و چنان میکردیم—یا از طریق استانداری خراسان که فیلم این سنگسار را در اختیار دارد. بنا براین به جای شک و شبهه بهتر است هر کدام ما از هر تفکری که هستیم به این فکر کنیم که آیا چنین مجازاتی شایستهی مقام انسان است؟» اجرا در ملاءعام اینجا قصد یکی کردن مجازات سنگسار و قطع دست نیست. قطعاً مجازات سنگسار دردناکتر و فاجعهآمیزتر است. اما هر دو از نوع مجازاتهای اسلامی هستند که در انقلاب مشروطه مردم به نفی آنها رأی داده بودند. معیارهای شناختهشدهی جهانی همچنان با این احکام بیگانه هستند که اغلب در ناباوری افکار عمومی، حتی در بین خود ایرانیان، به بیتفاوتی میانجامد. من نمیدانم آیا دست آرش را در میدان جعفرآباد کرمانشاه با اره بریدند یا با دستگاه برقی که مخصوص این نوع مجازاتها تهیه شده است. تفاوتی هم ندارد که آیا این دستگاه از انگلستان خریداری شده یا به یمن فنآوری داخلی تهیه شده است. از آقای اکبر گنجی در حیرت شدم که با قاطعیت مینویسند (در سایت رادیو زمانه) چنین احکامی در ایران اجرا نمیشود: «این احکام در قران است ولی ۱- حکم قطع دست دزد (قرآن: سوره مائده، آیه ٣٨) اجرا نمیشود. ۲- حکم قطع معکوس دست و پای محارب (مائده، ٣٣) اجرا نمیشود. ٣- حکم قصاص چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان (مائده ۴۵) اجرا نمیشود. ۴- حکم رجم اجرا نمیشود. ۵- حکم مرتد اجرا نمیشود.» جنایت به نام قانون هیچکس نمیخواهد بداند و قبول کند که در کشور ما چنین مجازاتهايی اعمال میشود و به نام قانون. برای من خالی از درد نبود وقتی گزارش تصویری درآوردن چشم محکومی را دیدم و خواندم. در همان سایت. به نظر میرسد که کسی که از صحنه گزارش میدهد، گزارشگر یک روزنامه است و چه بسا یک روزنامهی دولتی. گزارش دقیق است حتی شماره پرونده و حکم را دارد. مجری پزشک قانونی است. متهم ضجهکنان به «دکتر» التماس میکند که چشمش را درنیاورد. مجازاتهايی چون بریدن دست یا پا، احیای قوانین قبیلهای—چشم در برابر چشم—در زمرهی «مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانتآمیز» هستند که بر پایهی میثاقهای بینالمللی، از جمله میثاق منع شکنجه و میثاق بینالمللی سیاسی و مدنی دولتها حق اعمال این مجازاتها را ندارند. و نیز بر طبق عهدنامهی ١٩٩٨ رم، که پایهی دادگاه کیفری بینالمللی دن هاگ شد، از موارد جنایت علیه بشریت است و در ردیف «اعمالی غیرانسانی که به درد شدید جسمی یا صدمات شدید به سلامتی و تمامیت جسمی یا روحی منجر شود.» مطلب مرتبط: |
نظرهای خوانندگان
البته هنوز مطلب رو نخوندم، ولی عرض کنم که این خلع ید اولین مورد نیست تو کرمانشاه. بعد از روی کار آمدن رییس جدید دادگستری کرمانشاه که یک فرد از قبایل لرستان است تاکنون دو مورد اجرای اعدام در میادین اصلی شهر و دو مورد خلع ید در مناطق پرخطر کرمانشاه انجام شده است. جالب توجه اینکه این اقدامات نه تنها موجب ترس و لرز بزهکاران نشده, بلکه وسیله ای برای سرگرمی مردم این دیار زجر کشیده شده است به طوری که در هر بار اجرای این حدود جمعیت بسیار زیادی برای تماشا در محل حاضر می شوند. خلاصه باید گفت که کرمانشاه در تمام این سال های به عنوان لابراتوار طرح های حضرات انجام وظیفه کرده و این مورد هم روش
-- یک دوست ، May 18, 2007 در ساعت 10:06 PMسركارخانم برادران، منظور آقاي گنجي اين نبود كه چرا اين احكام اجرا نمي شود بلكه منظور اين است كه اگر اين حكومت ادعاي اسلامي بودن دارد .مي بايست قوانين اسلامي را عمل كند (كه برمي شمارند). در واقع صحبت برسراين است كه اين حكومت هيچ چيز نيست به جز ريا. اين بدفهمي شما نسبت به قضاياي ساده گاهي مرا به اين فكر مي اندازد كه شمايان كه آن ور نشسته ايد چقدر صلاحيت داريد.صرفا"مبارز سياسي بودن دليلي بر محق بودن انديشه ها نيست. آيا هرچه كه به نظر شما و ايدئولوژي شما مناسب نباشد مي توانيد به راحتي آن را بد تعبير كنيد حتي اگر درست باشد.
-- spi ، May 19, 2007 در ساعت 10:06 PMكمي دقت بيشتري به خرج دهيد. شما كه مي نويسيد و داعيه دموكراسي و حقوق بشر داريد مسئول در مقابل رفتار و گفتارتان هستيد. با آرزوي موفقيت شما.
اگر قرار است حد شرعی اجرا شود .می بایست تعداد زیادی اقازاده بی دست و پا داشته باشیم
-- kazem ، May 21, 2007 در ساعت 10:06 PMاگر شما برادر ، پدر يا يكي از اقوامتان بدليل رذالت و خباثت شخصي ، براي پولي جهت استعمال مواد يا لذتي دچار صدمه شود ! آيا حاضري مانند دوست مجرم را در آغوش بگيري . پس منصفانه به اين قضايا بنگريم
-- بدون نام ، May 23, 2007 در ساعت 10:06 PMخدمت دوستی که بدون نام پیام گذاشته عرض کنم
-- تاسف ، Jun 4, 2007 در ساعت 10:06 PMدوست عزیز مسلما هرگز مجرم را مانند دوست در آغوش نمی گرفتم ولی به عنوان یک انسان خواهان مجازات انسانی می بودم نه مجازاتی غیر انسانی
حالا اینکه چیزی نیست بروید فیلم سنگسار دختر نوجوان کرد عراقی ببینید که چه وحشیانه و بطور غیر انسانی مجازات شده است
مگر نمی توان به گونه ای انسانی و مجازاتی انسانی خطا کار را تنبیه کرد ؟
مسلما می شود به شرطی که انسانگونه فکر کرد و انسانگونه رفتار کرد
متاسفانه همین رفتارهای غیر انسانی در برابر خطاکاران باعث شده هم هموطنان داخلی و هم خارجیان نسبت به اسلام دید بسیار منفی پیدا کنند و هزار سوال و معما در مورد اسلامی که ادعای انسان دوستی و دین الهی دارد برایشان پبیش بیاید
عوامانه ترین برخوردی که معمولا با مخالفان اعدام یا منتقدان احکام ضدبشری و جنایتکارانه ای چون سنگسار و قطع اندام می شود اینست : "اگر خودت جای قربانی بودی باز همین را می گفتی؟"، مسلم است که داوری مبتنی بر انتقام و خون خواهی نتیجه ای بهتر نمی دهد! قرار نیست قانون جای قربانی باشد یا طرف کسی را بگیرد، قانون مرجعی واسطه میان قربانی و مجرم و مردم است تا بتواند توازن را میان ایشان برقرار بکند. قانون با این همه شاخ و برگ زائد و مدارات پیچیده قدرت توسط جامعه مدنی پذیرفته می شود تا کلیت و شالوده اجتماعات انسانی را حفظ بکند، اگرنه هیچ دلیلی به هیولای نفهمی به نام "قانون" نمی بود، در نتیجه هر عملی که مغایر با حفظ نوعی انسان و شأن او باشد دولت فاقد مشروعیت انجام آنست. عدالت باید به برقراری توازن منطقی میان انسانها بیانجامد نه آنکه تبدیل به ابزار انتقام گرفتن قربانی از مجرم باشد. به قول "سنت آگوستین" : انتقام عدالت ناعادلان است.
-- بدون نام ، Jun 7, 2007 در ساعت 10:06 PM