رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر > "مبارزه" با بدحجابی، کاريکاتوری از "مبارزه" انقلابی | ||
"مبارزه" با بدحجابی، کاريکاتوری از "مبارزه" انقلابیمهدی جامیمن هرگز نفهميده ام که چگونه پليس يک کشور می تواند در مقابل انبوهی از مردم آن کشور بايستد و خطا نکرده باشد. چه چيزی به پليس حق می دهد که قاضی رفتار مردم باشد؟ آيا اين قدرت نظامی اوست که چنين حقی به او می دهد؟ آيا هر کسی که صاحب قدرت شد می تواند خواسته خود را به ديگران تحميل کند و ديگران را بر اساس آن بسنجد و داوری کند و به اجبار به راهی ببرد که می خواهد؟ مبارزه مضحک هيچ حکومتی نمی تواند خود را در مقامی ببيند که بتواند با مردم عادی در خيابان به مثابه مجرم رفتار کند و آنچه را ايشان در حيطه رفتار شخصی خود می پسندند جزو مفاسد به حساب بياورد. حتی اگر بدحجابی و بالاتر از آن بی حجابی مفسده باشد که در آن ترديد بسيار هست نحوه برخورد پليس با مردم مفسده بزرگتری است. ديررسيدن و سنگوارگی از اين منظر، "مبارزه" پليس با بدحجابی سطحی ترين صورت يک "مبارزه" است که تنها برای سطحی ترين انقلابيون ارضا کننده است. هيچ دينی بر اکراه استوار نمی شود حتی از نگاه مذهبی نيز رفتار پليس و مرشدان سياستگذار پليس غيرموجه است. هيچ دينی بر اکراه و اجبار استوار نمی شود و کسانی که راه اجبار کردن را در امور دينی پيش می گيرند تنها به فراری دادن مردمان از دين کمک می کنند. راه دين راه ابلاغ است و اختيار و بس. بن بست های دينی کردن حکومت بسيار است و دولت دينمدار ايران در شبکه ای از اين بن بست ها که خود تنيده گرفتار است اما اگر امکان يک حکومت دينی وجود داشته باشد آنچه مسلم است رسيدن به آن نمی تواند بر گرده اجبار استوار شود. حجاب اجباری غيرمشروع است من از منظری اجتماعی و سياسی به موضوع می نگرم و گرنه از باب فقهی نيز حکم حجاب اصلا به آن استحکامی که مرشدان پليس تصور می کنند نيست. به قول احمد قابل فقيه روشن انديش: "قضیه ی پوشش سر و گردن به گونه ای « خط قرمز » تبدیل شده و حریمی برایش فراهم کرده اند که گویی وظیفه ای جز تکرار مکررات و تأیید برداشت های رایج ، برای محققان و فقیهان عصر حاضر ، وجود ندارد. تعیین حریم در این مسأله تا آنجا پیش رفته که بدون دلیل عقلی و نقلی ، از آن با عنوان ساختگی « پرچم اسلام » یاد گردیده و تمامی همت بزرگان فقه ما مصروف حفظ آن شده و می شود و حساسیت فوق العاده ای در مورد آن نشان داده شده است." و اين حکايت حجاب اختياری است. اجباری اش که اصلا بلاسند است. پس دعوا بر سر چيست؟ گروهی از فقيهان که نمی خواهند از دگماهای خود خارج شوند؟ يا می دانند ماجرا چيست اما ترجيح می دهند که جامعه بی خبر بماند؟ زيرا از راه اسلامی پنداشتن اين اجبارها راحت تر کنترل و مهار خواهد شد؟ ولی اجبارکنندگان در مبارزه با بدحجابی می خواهند به چه چيزی دست پيدا کنند؟ می خواهند جامعه ايرانی را دينی تر کنند؟ آنها از خود پرسيده اند آيا که مبارزات قبلی نتيجه ای داده است که آن را ادامه می دهند؟ آيا جامعه امروز ايران دينی تر و آرامش يافته تر و معنوی تر و اسلامی تر از سه دهه پيش است؟ جابجا کردن نشانه هويت را تغيير نمی دهد اين مبارزه انقلابی بشدت خصايل سابقا چپ خود را برای متحد الشکل کردن کنفورميستی حفظ کرده است. ربطی به دين ندارد. اين مبارزه ای است که می خواهد جامعه را يک شکل کند و نااميدانه از آن بازمانده است. پليس پدرسالاری که بهتر از ما می فهمد اگر مبارزه های اينچنانی با بدحجابی و نوار کاست و موسيقی مردم پسند و مو و آرايش و جوراب و ساق پای نمايان و از اين شمار تا کنون به جايی نرسيده ترديدی نيست که از اين پس نيز به جايی نخواهد رسيد. آنچه در اين ميان تغيير خواهد کرد مردم و رفتارهای ايشان نيست بلکه اين پليس است که ناگزير تغيير می کند. ممکن است پارادوکسيکال به نظر آيد اما اين را آن پليسی که مجبور است بفرموده کاری بکند که خود نيز به آن باور ندارد بهتر می داند. تفاوت مبارزه انقلابی و مبارزه کاريکاتوری نيز در همين بی باوری است. مامور معذور نمی تواند انقلابی باشد. آن انقلابی هم که مردم را هدف گرفته باشد به ضدانقلاب و ضدمردم تبديل خواهد شد. خطری که در کمين پليس است همين است که مردم پليس را بيگانه ببينند زيرا پليس نيز با آنها چون بيگانگان رفتار می کند. پليس ايران دير يا زود به اين نتيجه خواهد رسيد که حوزه وظايف اش برخورد با مردم و طرز لباس و آرايش ايشان نيست . اين موضوع تا همينجا هم بايد به پليس و سياستگذاران پليس نشان داده باشد که نيروی خود را بی جهت در زمينه ای صرف می کنند که نتيجه ای ندارد. شايد رمز فصلی بودن برخورد پليس هم همين است که اين شيوه جزو وظايف ذاتی پليس نيست و تنها به اجبار سياسيون مدتی اجرا می شود و باز معطل می ماند. وجه "عقلانی" روشهای غيرعقلانی بنابرين درست آن است که بگوييم هدف اصلی از مبارزه با بدحجابی اصلا بحث حجاب نيست. بحث حفظ قدرت مسلط است و به تاخير انداختن واکنش های نامطلوب از نگاه اين اهالی قدرت. اگر به ديده دقت نگاه کنيم بسياری از سياستهای داخلی و خارجی ايران که بر روشهای مشابه غيرعقلانی استوار است هدف "عقلانی" اش دوام "خواست حکومت" و "به تاخير انداختن واکنش" حريفان است. حجاب و قدرت بی حجابی و بدحجابی در حقيقت چالش بزرگی در مقابل خواست و قدرت دولت و سياست آن است. يک دليل سياسی بودن آن – و نه دينی بودن اش- همين که هر وقت دولت نياز داشته باشد –مثلا در انتخابات- و بتواند از آن به سود خود بهره ببرد همين بدحجابان آزادی می يابند تا به نفع اين يا آن نامزد وارد عمل شوند. مبارزه با بدحجابی هم هر توجيهی داشته باشد در اصل مبارزه ای است با غيرسياسی ترين روش مردم در ظاهر کردن يک خواست سياسی. آن چالش و اين مبارزه تا زمانی که در حاکميت ايران تغييری بنيادين – نه فقط در مقطع انتخابات - به سمت احترام گذاشتن به خواست مردم به وجود نيامده باشد ادامه خواهد داشت. مبارزاتی اينچنين تنها می تواند بر خلاف تصور سياستگذاران، روند آن چالش را سرعت بخشد و نهايتا از تبعيت ميل دولت آزاد کند. |
نظرهای خوانندگان
آقا خسته نباشین . ماشالله چقدر نوشته اید . ما که نفسمان برید و پرینت کردیم بعدا در چند نفس بخوانیم . بعد از مطالعه بر میگردم با نظراتم.
-- لیلا ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMجناب جامي ببينيد! اين جا بحث اصلا انقلاب نيست! اين جا دقيقا بحث ضد انقلاب است. اينان براي حفظ شرايط موجود دست به اين كار ها مي زنند و حفظ شرايط موجود دقيقا مقابل تغيير آن يعني مقابل انقلاب است.
-- فواد شمس ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMدر ضمن من اين هيستري شما نسبت به چپ را درك نمي كنم! واقعا ربط دادن اين مسائل به چپ تنها موجب پايين تر آمدن سطح مقاله ي شما است. دوست عزيز نيازي نيست به هر بهانه اي يك لگد به چپ بزنيد! مطمئن باشيد كه جنبش نوين چپ در ايران آن قدر قوي شده است كه با اين انگ زدن هاي بيهوده و ربط دادن اعمال جمهوري اسلامي به آن نمي توانيد آن را تضعيف كنيد تنها چهره ي خود را مخدوش مي كنيد!
سلامت باشيد!
------------------------------------
مهدی جامی: الگوبرداری رهبران ايران از چپ روسی مساله ای نيست که من کشف کرده باشم و فقط به رهبرانی که بعدا حاکم شدند نيز ختم نمی شود و تقريبا مهمترين گروههای فعال در انقلاب را در بر می گيرد. ضمن آنکه خود اين گروهها نيز چپ بودن را به عنوان معرف خود پذيرفته اند. گرچه آنچه در صحنه سياسی ايران وجود دارد ملغمه ای از چپگرايی و راست روی است. در باره چپ نوين ايران البته من اطلاعی ندارم ولی تحولات نوين چپ تاريخ گذشته را عوض نمی کند.
با شما كاملا موافقم دولت مردان هميشه در صحنه سياسي ايران دراين 28 سال در خصوص خيلي چيزها از جمله حجاب موفق نبودهاند شايد از اين بابت است كه با زور گويي ميخواهند حرف را به كرسي بنشانند كه هيچ وقت زور و استفاده از قدرت و شانه كشيدن براي مردمي كه ولي نعمت انها هستند نتيجه اي نخواهد داد كما اينكه در اين سالها نداده است حال چرا اين موضوع را نميخواهند درك كنند خدا داند و شايد اين دولت مردان با اين كار از عدم صلاحيت خود اكاه و از ان فرار ميكنند و تاوان اين بي صلاحيتي را جامعه زنان محروم ما بايد پس بدهد .
-- hassan ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMمتاسف بايد بود بجاي سازندگي جامعه و بالا بردن سطح زندگي مردم دولت مردان به دنبال
روسري و..... ميدوند شا يد جز اين كاري نميدانند و اين 28 سال را در خواب غفلت گذراندهاند و پايبند خدمت خرگوشي هستند راستي كه روحشان شاد و وجودشان .....
خدا شما را عمر دهاد.
-- sibil ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMالبته در این مقاله تمام واقعیات را خود شما نوشته اید.فقط در تائید این مقاله خواستم بدانم که چرا هیچ دولتی ظرف این 28 سال سعی نکرده در آشتی دادن نسل جوان با پلیس مملکت قدم مثبتی بر دارد.من 31 سال سن دارم و از زمانی که به یاد دارم نیروی انتظامی هدف اصلی اش مبارزه با جوانان ایران بوده.
-- Hadi ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMمهدی عزيز درست اشاره کرده ای. دقيقاً اين بگير و ببندها و ارعاب ها از روی الگوی چپ روسی و حزب توده اعمال می شود. بخصوص که اين بار آگاهانه نيروهای انتظامی را به خدمت گرفته و اين وظيفه را به عهده آنها گذاشته اند. در ضمن چيزی به نام "چپ نوين" ايران وجود خارجی ندارد و آنچه هست در مخيلۀ عده ای است که به لحاط نظری هيچ اطلاعی از چپ (بخوان کمونيسم، مارکسيسم، لننيسم، استالينيسم - هم معادل هم اند) ندارند و در آخر کار هم سر از تئوری های حزب توده در می آورند، حال ممکن است ديگر "پايگاه جهانی ضد امپرياليستی" نداشته باشند و خود را مستقل فرض کنند.
-- جواد جهانشاهی ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMمن بکسانی که بخصوص به اين مبحث چپ علاقه دارند ولی از گذشته آگاهی ندارند و ذهنيت تاريخی ندارند خواندن اين نوشته کولاکوفسکی را توصيه می کنم تا ببينند چطور هيأت حاکمه جمهوری اسلامی و نظريه پردازان آن از نسخه ها و الگوهای چپ استفاده می کنند.
لينک مقاله:
http://www.naghed.net/
Tarjome_ha/Kolakowski_Communism_Naghed_1.htm
چپ ایران همواره پنجاه سال با واقعیت فاصله دارد !سرچشمه ی چپ ایران جوانان روستایی
-- کیان ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMبودند بسیار نزدیک به فرقه گرایی و عاشق استالین .یعنی از نظر تهمت زدن مثل شیعیان
حاکم.حال من دارد به هم می خورد !
دست شما درد نكند. واقعن نوشته ي خوب و خواندني اي است. گيرم تلخ است و نقل درد است. دردي كه اين احمق ها ما را به آن مبتلا كرده اند.
-- محمد میرزاخانی ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMپيروز باشيد.
نوشته عالي بود
-- بدون نام ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMتا وقتی که چنین ماده ای در قانون کشور هست، من شهروند انتظار دارم پلیس آن را اجرا کند. بی ارج کردن قانون -چه قانون رانندگی و چه هر قانون دیگری مثل این- قطعاً اتفاق ناهنجاری است. این که یک ماده قانونی -هر چیز- موجود باشد و عده ای رسماً آن را زیر پا بگذارند، و کک پلیس و مردم را نگزد، اصلاً پدیده مطلوبی نیست. شما هم اگر اعتراضی دارید، باید به قانون اعتراض کنید، نه به پلیسی که وظیفه ای حرفه ایش اجرای قانون است؛ هر قانون و همه قوانین.
-- mohammad ، Apr 23, 2007 در ساعت 02:01 AMحالا كه بحث حجاب است بد نيست به اصل موضوع و آنچه درقرآن آمده دوباره نگاهي بيندازيم.
1) در زمان پيامبر اعراب حجاز لباس درست و حسابي نمي پوشيدند، حالا از شدت فقر و هم گرماي شديد. پوشيدن لباس زير هم مرسوم نبود. خب زن و مرد موقع نشست و برخاست در كوچه، و در مسجد موقع ركوع و سجود، عورتشان در معرض ديد قرار مي گرفت. بطوريكه براي تشويق آن ها به جمع و جور كردن خودشون، قرآن در سوره مومنون يكي از صفات مومنين را حفظ كردن "فروج" خود برشمرده. ببينيد حتي براي ظاهر شدن عورت زن و مرد در انظار عمومي مجازاتي در نظر نگرفته است. ميگه *رستگار* ميشن اگه در نماز خاشع باشند.. اگر زكات بدهند.. اگر از عورت هايشان محافظت كنند.. و بقيه موارد.
2) در آيه هاي 30 و 31 نور كه آيت الله ها از آن نگاه به نامحرم و حجاب را در آورده اند، به مردان جداگانه و به زنان جداگانه ميگه نگاه خود را ملايم كنيد و مواظب عورت هاي خود باشيد. يعني به هر دو طرف توصيه كرده عورت طرف مقابل را ديد نزنيد و عورت خودتان را هم بپوشانيد. ببينيد هم صحبت از عورت مرد است هم زن. و مجازاتي هم در كار نيست!
3) در دنباله آيه 31 كه به زنان گفته مال مرد ها را ديد نزنيد و مال خودتان هم بپائيد آشكار نشه، گفته زينت (سينه هاي) خود را مگر آن مقداري كه طبيعتا آشكار ميشود، آشكار نكنيد. سربند خود را روي آن بكشيد (پارچه اي كه از پشت موهايشان آويزان بوده براي مواقع طوفان شن). بعد در دنباله آيه، درباره منحني پشت بدن گفته درست راه برويد... آخر آيه هم مي گويد اين كارها را بكنيد كه "رستگار" شويد.
ببينيد اصلا درباره مو حرفي زده نشده است. آخه خدا كه كلمه "مو" را بلد بوده اگر می خواست می گفت
-- آرش ، Apr 24, 2007 در ساعت 02:01 AMهدف از اين عمليات صرفا نوعي قدرت نمايي و ايجاد رعب و وحشت و اطاعت از حكومت پيرو سياستهاي النصر بالرعب رهبري است. با اصرار بر رعايت اجباري حجاب عملا بي حجابي به نوعي تظاهرات ضد قدرت حاكم تبديل شده است.
-- رضا ، Apr 24, 2007 در ساعت 02:01 AMمتاسفانه حجاب به يك امر پذيرفته شده تبديل شده. اينو از اظهار نظر خيلي از گرفتارهاي ديروز ميشه فهميد. گفتن اينكه اين حجاب من كجاش ايراد داره يعني پذيرفتن اصل قضيه و بحث كردن در مورد كم و كيفش. اگر ما به آزادي خود باور داريم و اونو ارزشمندترين عنصر معنوي انسان ميدانيم نبايد اونو به هيچ قيمتي واگذار كنيم ولو به تهديد به زندان و...همون مبارزه اي كه من سالها پيش با كميته انضباطي دانشگاه سر آستين كوتاه كردم و با وجود اينكه همراهي نشدم هرگز تسليم نشدم. براي حفظ طبيعي ترين حقوق بايد مبارزه كرد. هزينه پرداخت و تسليم نشد چه رسد به اساسي ترين آن كه حق آزادي در انتخابه. در قرن 21 تاسف بار تر از وجود تفكرات قرون وسطايي تسليم شدن در مقابل آنهاست.
-- kamal ، Apr 24, 2007 در ساعت 02:01 AMمضحک؟
-- ... ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMبخندیم یا گریه کنیم؟
من خجالت میکشم, از خودم و آدمای دنیا.
چقدر یک انسان میتونه بیچاره باشه که حتی نتونه پوششه خودشو انتخاب کنه.
خیلی بده وقتی با یه آدم سالم و با شخصیت مثل افراد فاسد و مجرم رفتار میشه.
دلم میخواد فریاد بزنم و بگم من یه آدمم ولی حیف که لبهامو دوختن.
من یه جوونم بدونه غروره جوونی
یکی از مسئولین ارشد این طرح اخیرا گفته بود ریشه همه مفاسد اجتماعی از بد حجابی آغاز می شود. یادم هست که صاحب نظری هم گفته بود جمیع مفسده ها از نگاه آغاز می شوند. .
-- خسرو احسنی قهرمان ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMدقت کنید که هر دو تقریبا یک مضمون را بازگو می کردند. اما زبان دومی زبان سنتی بود و زبان اولی زبان علمی یعنی بر طبق ادعا تحقیقات پایس این را ثابت کرده بود. ایمره لاکاتوش فقید می گفت مرز علم و غیر علم مسئله ای کاملا مرتبط به سیاست است. او خود علم شناسی از اروپای شرقی بود و تجربه دست اول داشت. مگر مارکسیست ها نمی گفتند که ایدئولوژی آنها علمی است؟
اگر مردمی عقیده پیدا کنند که نمایان بودن موی زن سرچشمه تمام مفاسد اجتماعیست، آنگاه برای مبارزه با فساد هم رای می شوند. حال یکی می گوید با اجبار یکی می گوید با تبلیغ و تعلیم. یکی می گوید شدید دیگری می گوید خفیف و قابل چشم پوشی
البته که تبلیغ زور گویی و زور شنوی نتایج انفجاری دارد. ولی به نظر من مسئله اصلی بحث شود این است: چه نوع لذت اجتماعی مجاز است؟
مرد شیک پوش وقتی در جمع ظاهر شود از شیک پوشی خودش لذت می برد. شیک پوشی و لذت از آن، چه موقع می تواند به بقیه جامعه لطمه بزند. حرف از آزادی نمی زنم بلکه حرف از خیر همگانی است. یعنی چه وقت و با چه مکانیسم به خیر همگانی لطمه می زند.. گره حجاب به نظر من این جاست ، گرچه قبول دارم دیالکتیک لذت و منع از لذت و سیاست های کنفورمیستی و معنی ساب ورژن در چنین متنی به جای خود بی ربط نیست..
http://www.youtube.com/watch?v=cZAwO-iH-1E
-- Ashkan ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMبا کمال عزیز کاملا موافقم. مثل اینکه مسئله حجاب یه امر بدیهی شده است در صورتیکه این مسئله یک امر کاملا شخصی است.در ضمن متاسفانه خیلی از والدینی که مثلا اصلاح طلب یا حتا منتقد شدید رژیم هستند متاسفانه بعضا از برخورد پلیس حمایت کرده و میگویند این ممکن است برای فرزندان ما مضر باشد ویا این نوع پوشش جوانان یا رفتار آنها برای ما آزار دهنده است .گفته هایی از این دست شدت عمق فاجعه و سنتی بودن خودخواهی و استبدادی بودن خیل عظیمی از شهروندان را نشان میدهد.
-- بدون نام ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMAgha-ye Jami be nokat-e dorosti eshare mikonand va enteghad-e ishan dar majmoo kamelan dorost ast. Amma koll-e maghale in ehsas ra niz be vojood mi-avarad ke in yek mo-eze-ye akhlaghi baraye roohaniyoon-e hakem dar Iran ast ke anha hazer nistand befahmand! Birabt va az nazar-gah-e tarikhi bepaye eshare be chap va ta-sir-e chap bar hakeman-e konooni-ye Iran ast. Talash baraye ham-shekl kardan ra diktator-ha va khod-kamegan-e tarikh pish az zohoor-e chap-e klasik be vofoor karde-and. Hamin Reza-Shah va dooste ham-fekrash dar Torkiye Ata-Tork talsh-haye ziyadi baraye uniformize kardan dashtand. Kashf-e hejab va ja kolah-haye taghriban ejbari-ye mash-hoor be reza-shahi faghat mesal-haye koocheki hastand. Ashkar ast ke hamaye rezhim-haye khodkame va diktatori shabahat-hayi dashteand. Dar mas-aleye hejab Lenin ra be Khomeini chasbandan kheyli este-dad-e akrobatik mikhahad! shadkam bashid
-- Ali ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMبه هيچ وجه قصد توجيه روش حكومت در مساله حجاب رو ندارم ولي توجيهي كه حكومت از اين حركت داره اينه كه با مساله حجاب برخوردي از منظر قانوني داره نه شرعي و ديني در واقع بدحجابي از نظر قانون اساسي كه پايه و اساس جمهوري اسلاميه جرم محسوب مي شود و حقوق دان ها بايد درباره اين قانون اظهار نظر كنند. درست مانند شوراها كه در قانون اساسي بود ولي تعطيل شده بود و يا بستن كمربند ايمني كه با اجبار تا حدي تصحيح شد و يا مساله خنده داري كه تاكسي ها روي صندلي جلو دو نفر سوار مي كردند كه با اعمال فشار كاملآ از بين رفت. در ضمن درست است كه بايد حتي در مورد كمربند ايمني هم فرهنگ سازي كرد ولي تجربه نشان داده كه اگر مساله اي چند وقت حتي با زور و فشار رعايت شود كم كم تبديل به امري عادي مي گردد و همان طور كه عادت كرده ايم زنان آرايش كرده و پاچه كوتاه را مشاهده كنيم همان طور هم عادت مي كنيم كم كم حجاب پوشيده تر و سنگين تري در جامعه را مشاهده كنيم و حضور زناني كه موها و برجستگيهاي بدنشان معلوم نيست برايمان عادي خواهد شد و اين هم در واقع نوعي فرهنگ سازي است. گرچه نمي توان منكر كار ريشه اي شد و كار ريشه اي اين است كه بدانيم هنجاري به نام حجاب مبتني بر ارزشي است به نام عفاف و اگر ارزش ها جا بيفتند مطمئنا هنجارها كه نمود ظاهري ارزش ها هستند خود به خود رعايت خواهند شد. پليس مسئول مبارزه با گناه نيست ولي مسئول مبارزه با جرم كه هست. جناب جامي شما انسان روشنفكري به نظر مي رسيد و مشاهده كرديد كه من به دور از احساس نظرم را بيان كردم پس خواهشمندم اين نظر را سانسور نكنيد و حتمآ نظر خود را در اين مورد بيان كنيد متشكرم.
-- بدون نام ، Apr 25, 2007 در ساعت 02:01 AMيكي نيست به اين آقايان بگويد كه قدرت را اگر براي لفت و ليس و چاپيدن مي خواهيد اشكالي ندارد. در همه جاي دنيا تقريبا اكثريت قريب به اتفاق سياستمداران فاسد و دزد و آلوده هستند. ولي با مردم در نمي افتند. در ظاهر به روي مردم لبخند مي زنند و مردم هم خوشند و آنها هم مردم را مي چاپند. خوب شما هم همين كار را بكنيد. چه كار به موي دختران داريد؟
-- The11Ave ، Apr 26, 2007 در ساعت 02:01 AMاين به قول شما مبارزه، مستند به رأي فقهي هيچ يك از مراجع موجود نيست تا شما هم آقاي قابل را علم كنيد. او هم در نهايت فقيهي است مثل بقيه. اين جا بحث سر و گردن نيست. بحث چندش آور بودن ظاهر است كه با هنجار هاي پذيرفته جمع هماهنگ نيست.
-- تو گويي... ، Apr 28, 2007 در ساعت 02:01 AM«شئونات» هم غلط است. فارسي را پاس بدار و كمتر بنويس .
به نظر من هر چي سر اين مردم مياد حقشونه. نمونش تو انتخابات رياست جمهوري همين به اصطلاح بد حجاب ها خيلي با شور و اشتياق شركت مي كردند (چون در زمان انتخابات بد حجابي آزاد مي شود) پس كسي كه در انتخابات بازيچه و عروسك خيمه شب بازي دولت مي شود و آينده نگر نيست بايد اينطور هم به سرش بيايد
-- بدون نام ، Apr 28, 2007 در ساعت 02:01 AMدمتون گرم حرف حساب جواب نداره
-- علی کاظمی ، May 2, 2007 در ساعت 02:01 AMلطف نموده چرتو پرت تحویل اجتماع ندهید با توجه گذشت بیست و اندی از نقلاب اسلامی به وضوح روشن شده است که مردم باید زوری روی سرشان باشد تا بفهمند که چه چیزی درست است و چه راهی غلط یعنی در مرحله اول نیازمند یک فشار و زور هستند مثل کمربند ایمنی بعد عادی می شود و گرنه این همه حرف زده شد از راه فرهنگی کار شد ارشاد صورت گرفتن .ولی هیچ تغییری حاصل نشد حال خود بگو چگونه می شود که کسانی مخالف این طرح هستند که سود زیادی از برهنگی زنان می برند چون مانکنهای متحرکی که برای فروش بیشتر اجناس خود از انها استفاده می کنند و جای بسی تاسف که زنان با بی خردی در دام اوینگونه افراد افتاده اند تا از آنها بصورت ابزاری برای فروش هر چه بیشتر لوازم ارایش و لباسهای متنوع استفاده کنند و شعار آزادی را نیز سر می دهند در حالی که این نهایت استثمار نوین زنان در غالب شعار ازادی است
-- صاد قانه ، May 3, 2007 در ساعت 02:01 AMبه نظر من این مقاله خیلی خوب وجالب رو به هیات دولت -نهاد رهبری -مصلحت نظام -و.....بفرستید
-- شادی ، May 6, 2007 در ساعت 02:01 AMsalam ba ejazatoon az matlabetoon too weblagam estefade kardam
-- forough ، May 9, 2007 در ساعت 02:01 AMwww.saalek22.persianblog.com
اینا رو همه میدونیم. یه حرف تازه لطفا
-- m3hdi ، May 10, 2007 در ساعت 02:01 AMsalam va khaste nabashid
-- pars ، May 30, 2007 در ساعت 02:01 AMchera har ja az iraniha nazar mikhan ya be nazarate ham biehterami mikonan va ya mikhan khodeshun ro neshun bedan
tuye iran che khabare ke hame mikhan khune ham ro bokhoran iran i bayad be ham ehteram bezare ma key mikhhim ino yad begirim
hejab ro baraye ham zan va ham mard lazem midunam baraye hefze shakhsiyate khodesh vali ba zur be sheddat mokhalefam va vaghean onhayi ke ba zur mikhan be mardom began hajab dashte bashid nemidunan mardom intor na faghat az hejab balke az din va mazhab ham gorizan mishan va inke biyayid baraye yek bar ham shode be ham ehteram bezarim
agha damet garm matlabe toopi bud
-- بی نام ، Jun 1, 2007 در ساعت 02:01 AMسلام وبلاگ خوبي داري ولي اگه عكس زيادي بذاري خوب تر ميشه
-- ناديا ، Jun 11, 2007 در ساعت 02:01 AMamre be marof va nahy az monkar ke zoraki nemishe .har kasy ro toye gore khodesh mizaran
-- morvarid ، Jul 4, 2007 در ساعت 02:01 AMمقاله جالبيه ولي بابا مبارزه كجا بود
-- يك ايراني ، Sep 4, 2007 در ساعت 02:01 AMاز كي تا حالا ديدين چيزي رو كسي خودش به وجود بياره بعد باهاش مبارزه كنه اينا فقط براي سرگرميه ماست تا نفهميم حقمون چه طور پايمال ميشه و منابع كشورمون چه طور بي ر و صدا بالا كشيده ميشه جالبه يه ريئس جمهور ميگه ازادي يكي ميگه حجاب اخه به نظر شما يه ادم ميتونه واسه يه مملكت تصميم بگيره معلومه كه نه اينا همه به قول خودشون سياسته يه بار با ازدي سرگرممون ميكنن يه بار مبارزه با ازدي
ولي خدايي خوب سرگرممون كردن