رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > "رفراندوم هستهای" راه حل نیست | ||
"رفراندوم هستهای" راه حل نیستمنیره برادرانخانم شیرین عبادی برای پیشگیری از ابعاد خطرناک پرونده هستهای ایران پیشنهاد کردهاند، حول «اینکه مردم ایران به راستی در ارتباط با پرونده هستهای چه میخواهند» یک «رفراندوم هستهای» برگزار شود. من هم مثل خانم عبادی و خیلی از ایرانیان دیگر هراسان و نگران سرنوشت کشورمان هستم و از هر راه حلی که به برون رفت از بحران کنونی کمک کند و مانع جنگ شود، استقبال میکنم. اما این ترس را هم دارم که راه حلهای یکجانبه و ناروشن وضعیت را از این هم که هست، بدتر کند. هدف از این رفراندوم چیست؟ آیا راهی است برای توقف غنیسازی اورانیوم، که بنوبه خود بتواند راه حلهای نظامی و جنگ را بیرنگ ساخته، از تحریمها بکاهد و راه مذاکره را بگشاید؟ یا اینکه مسئله صرفا بر سر کسب اعتبار حقوقی برای سیاست دولت ایران است؟ رفراندوم یا دیگر راههای حقوقی؟ حتی اگر در رفراندومی مردم به ادامه سیاست هستهای دولت پاسخ مثبت دهند و به نظر خانم عبادی رای مردم به ادامه سیاست کنونی، به تقویت موضع ایران بیانجامد، این امر نه بحرانگشا، بلکه تاثیری بسیار زیانبار بر روند کنونی خواهد داشت. مشکل در لحظه کنونی نه کسب پشتیبانی مردم به لحاظ "حقوقی" برای سیاست اتمی جمهوری اسلامی، بلکه ایجاد فشار مردم به دولت ایران برای پذیرش تعلیق غنیسازی است. در اینجا سوال اصلی فراموش میشود. اگر هدف واقعا دستیابی به انرژی هستهای و استفادههای صلح آمیز از آن است، آیا این ارزش پرداخت بهای فقر و فلاکت و جنگ را دارد؟ چه کسی باید این بها را بپردازد؟ آیا واقعا در کشور خورشید نیازی به انرژی اتمی وجود دارد، آنهم در شرایطی که خود کشورهائی که دارای این انرژی هستند، سیاست برچیدن آنها را در پیش گرفتهاند؟ به این سوالها باید پاسخ روشن داشته باشیم. ما همگی خوشحال میشویم که پاسخ خانم عبادی را به این پرسش بشنویم. در این وضعیت، راه حل حقوقی، که خانم عبادی بر آن تاکید دارند، نه از رفراندوم، بلکه از کانال پایبندی به حقوق بینالملل تامین میشود. یعنی همکاری با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و پایبندی به تصمیم گیریها و قطعنامههای شورای امنیت. رفراندوم آزاد و دموکراتیک اگر طرح رفراندوم به این منظور باشد که مردم دولتمردان را از طریق بیان آزاد و بیواسطه نظر خود متوجه خواستشان کنند، نیازمند شرایطی است که در آن هم امکان آگاهی و اطلاع رسانی و هم امکان رای آزاد فراهم باشد. از همان گام اول باید روشن باشد که برگزارکننده این رفراندوم کیست. اگر برگزارکننده خود دولت باشد، چه تضمینی بر آزاد و دموکراتیک بودن آن وجود دارد؟ آیا میتواند یک رفراندوم غیر دموکراتیک «به لحاظ حقوقی قابل استناد» باشد؟ طرح رفراندوم بدون تضمین بر آزاد و دموکراتیک بودن آن راه حل سنجیدهای نیست.خانم عبادی باید بهتر از همه بدانند که حکومت جمهوری اسلامی ایران «چند هفته فرصت مساوی و آزاد به صاحبان دیدگاههای مختلف در زمینه پرونده هستهای در تریبونهای عمومی چون رادیو و تلویزیون، یا ایجاد امکان نظارت بر نحوه برگذاری رفراندوم توسط جریانهای مختلف داخل کشور» را نخواهد داد. جای تعجب است که خانم عبادی حتی اشارهای هم به نظارت بین المللی بر این رفراندوم نکردهاند. در صورتی که نظارت گروههای حقوق بشر بین المللی بر انتخابات حاد و سرنوشتساز در کشورهای مختلف، آنهم در شرایطی که صدای مخالفان و منتقدان از آنها گرفته شدهاست، امروز در دنیا امری پذیرفته شده و در تقویت حقوق بشر است. نکته ناروشن دیگر، موضوع رایگیری است. برای اینکه روشن شود «مردم ایران به راستی در ارتباط با پرونده هستهای چه میخواهند» و برای اینکه نتیجه آرا معتبر و قابل استناد باشد، باید سوال رفراندوم شفاف باشد. چه پرسشی بناست در «رفراندوم هستهای» مورد رای گیری قرار گیرد؟ آیا رفراندوم حول «آری» یا «نه» به توقف غنیسازی است؟ یا اینکه «آری» یا «نه» به سیاستی که حکومت ایران به ظاهر از آن دفاع میکند، یعنی حق استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی؟ سوال اول شفاف و نیز موضعی است که میتواند به بن بست کنونی پایان داده و مانع جنگ شود در حالیکه پرسش دوم موضوعی است مورد منازعه، نه به دلیل اصل «حق استفاده از انرژی هستهای» بلکه به دلیل طفره رفتن دولت ایران از همکاری باز و اعتمادبرانگیز با آژانس بین المللی انرژی هستهای. گره اصلی "حقوقی" نیست سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی هستهای خود را تابع معاهدات و حقوق بین المللی میدانند و نه این که خود را تابع خواست مبتنی بر آرای مردم ایران. "رفراندوم هستهای" راه حل نیست و نتیجه آن از همین امروز هویدا است. چرا که تضمینی بر «عادلانه و شفاف» بودن آن نیست. کشاندن مردم به رفراندومی، که دموکراتیک بودن آن ناروشن است، نه ملاحظه و احترام به نظر آنها در تعیین سیاست هستهای، بلکه یک استفاده تبلیغاتی دیگر است. و این هیچ اعتباری ندارد نه در داخل و نه در خارج ایران. حتی میتواند به سرخوردگی مخالفان جنگ در ایران و همچنین به عامل فشاری بر جنبش ضد جنگ در سراسر جهان بیانجامد. من هم نگران وضعیت کشورم هستم نگران جنگ و نگران فاجعههای بیشتر نقض حقوق بشر. من مطمئن هستم که اگر مردم ایران از حق آگاهی و اطلاع رسانی و از امکان آزادی بیان و تجمعات برخوردار باشند، قادر هستند در مورد آنچه که دقیقا به زندگی آنها مربوط میشود، تصمیم درست را اتخاذ کنند. برای وادار ساختن حکومت ایران به پذیرش تعلیق غنی سازی و دور کردن سایه جنگ و ویرانی و بربریت از ایران، صالحترین نیرو اراده مردممان است. ---------------------------------- |
نظرهای خوانندگان
من هم مثل شما با جنگ مخالفم و از عواقبش مي ترسم اما چند تا نكته هست درباره نوشته شما. اولن اينكه شما مطمئن هستيد كه اگر انتخابات دمكراتيك بر گزار بشه مردم به ترك اين رويه راي ميدن؟ من فكر مي كنم حتي توي يك روند آزاد همين گروهاي تندرو مي تونن براحتي همه رو قانع به داشتن بمب اتمي بكنن كه انرژي صلح آميز در مقابلش چيزي نيست.
-- حميد ، Apr 4, 2007 در ساعت 03:53 PMدوم اينكه كي گفته اونا دارن انرژي اتمي رو جمع مي كنن؟ نه تنها دارن گسترش مي دن بلكه دنبال روشهاي ديگه اي هم براي استفاده از انرژي هسته اي هستند. يه سرچ كوتاه توي اينترنت نشون مي ده كه اصلن از اين حرفهاي جهان سومي شبه روشنفكرانه نيست
و در آخر هر كشوري كه پيشرفت مي كنه توي يه مرحله بايد پوست اندازي كنه ايران هم توي اين مرحله است. اگه موفق شه به سمت پيشرفت بيشتر حركت مي كنه و اگه نشه بر مي گرده!