رادیو زمانه > خارج از سیاست > مسایل ایران > «خامنهای هم نمیتواند با عاملان قتلها برخورد کند» | ||
«خامنهای هم نمیتواند با عاملان قتلها برخورد کند»حسین علویalavi@radiozamaneh.comمحمود احمدینژاد به عنوان سخنران پیش از خطبههای نماز جمعهی این هفتهی تهران، گفت که باید با سران و عوامل اصلی جریانات پس از انتخابات، برخورد جدی و قاطع صورت گیرد. در عرف موضعگیریهای هفتههای اخیر، منظور از چنین صحبتی، برخورد با آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و حتی آقای رفسنجانی است. در گفت و گویی با آقای حسن شریعتمداری، تحلیلگر و فعال سیاسی مقیم آلمان از او میپرسم که شرایطی سیاسی کنونی ایران تا چه حد میتواند مستعد برخوردی تا بدین اندازه گسترده باشد؟
صحبتهای آقای احمدینژاد به هیچ وجه موجب تعجب من نشد. برای این که از مدتها پیش، سایتهای مربوط به یاران آقای احمدینژاد، چند تن از سران سپاه و عدهای از ائمهی نماز جمعه، حرفهایی شبیه به گفتههای آقای احمدینژاد را در روایتهای مختلف با هدف ایجاد فشار برای به وجود آوردن اجماعی در میان رهبری، نیروهای نظامی و امنیتی برای برخورد با این آقایان بیان کردهاند؛ هر چند که صحبتهای آقای خامنهای نشان میدهد که ایشان هنوز به چنین قصدی نرسیده است. بنابراین ممکن است مدتی طول بکشد؛ ولی قابل تصور نیست که این بحران به همین صورت باقی بماند و بالاخره گروهی سعی خواهد کرد تا آخرین مرحلهی ممکن، دیگران را به نفع خود از صحنه به در کند. آقای احمدینژاد چنین قصدی را دارد. نشان میدهد که مصمم است و هرچند ممکن است به زودی موفق نشود، ولی حداقل میخواهد نمایندگان مجلس را در ایجاد دردسر برای رأی اعتماد، منفعل کند و آنها را بترساند. این که چه قدر موفق خواهد شد، چند روز آینده نشان خواهد داد. به سخنان دو روز پیش آقای خامنهای اشاره کردید؛ ایشان در صحبتهایش عنوان کرد که جنایات انجامشده در بازداشتگاهها و همچنین حمله به کوی دانشگاه باید مورد بررسی و برخورد قرار بگیرد. از سویی آقای احمدینژاد در نماز جمعهی دیروز گفت: «جنایات انجامشده در کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک، جزیی از سناریوی دشمن بوده است.» بین این دو موضعگیری تفاوت آشکار وجود دارد. میشود تصور کرد که در مورد این جنایات و قتلها نوعی چرخش نظیر آنچه در ارتباط با قتلهای زنجیرهای اتفاق افتاد، صورت بگیرد؟ فکر میکنم مادامی که نیروهای امنیتی در دفتر آقای خامنهای مسلط هستند، ایشان حتی اگر هم بخواهد، نمیتواند با عاملین و مسببین این قتلها و تجاوزها برخورد کند. هر چند که آقای خامنهای میخواهد این موارد را کوچک، نسبی و به چند مورد محدود کند، اما حتی به آن هم موفق نخواهد شد.
معمولاً روش جمهوری اسلامی این است که گروهی برای بررسی میگذارد و دست آخر هم به گردن نیروهای مخفی خارجی میاندازد. ولی این سؤال همیشه باقی است که این کدامین نیروهای مرموز خارجی هستند که چنان در قعر نظام نفوذ کردهاند که توانستهاند عدهی زیادی از کارگزاران نظام، رؤسای جمهور و رؤسای مجلس را از عوامل خود بکنند. بعد هم در زندان و دستگاه قضایی نفوذ کنند؛ قتل و تجاوز انجام بدهند و نام و نشانی هم از خود باقی نگذارند؟ آقای احمدینژاد و دوستانشان هم فقط به کلیات مبهم بسنده کنند. آش به قدری شور است که هر کسی میفهمد این داستانسرایی بیپایهای بیش نیست و آقای احمدینژاد میخواهد مقصرین اصلی را که دوستان و همپیمانانش هستند و تعدادی از آنان در مجلس، برخی در سازمان قضایی و عدهای هم در نیروهای امنیتی و نظامی هستند، از زیر بار اتهامات رهایی بدهد. البته این تلاش مذبوحانه، فقط در سایهی زورگویی و وقاحت ممکن است؛ وگرنه همه میدانند که قضیه چنین نیست. موضوع دیگر، چشمانداز سیاسی کوتاهمدت در ایران است. آقای احمدینژاد در صحبتهای دیروز خود گفت: «پروسهی انتخابات تمام شده و کسانی که ادعای دیگری دارند، میتوانند در انتخاباتهای بعدی شرکت کنند.» آیا این به این معناست که ممکن است رکود سیاسی و رکود حرکتهای اعتراضی، در چشمانداز جامعه باشد؟ یا آن طور که آقای خاتمی در صحبتهای روز جمعه خود برای فعالان اصلاحطلب مطرح کرد، الان بیشتر زمان برآمد اصلاحطلبان است؟ و در این صورت، نقش روحانیت و کسانی که در این زمینه، موضع انتقادی و اعتراضی داشتهاند، تا چه حد میتواند باشد؟ این بحران به قدری دامنگیر است که حتی اگر مردم را منزوی کنند و در خانه بنشانند، دست از سر این حکومت نخواهد کشید. آقای احمدینژاد به قدری از سران اصلاحات که فقط چند نفری بیرون از زندان ماندهاند، میترسد که امروز آنها را هم تهدید به محاکمه میکند و از سوی کسانی که به نماز جمعه آورده شدهاند، پاسخ میگیرد: «سران اغتشاشات اعدام باید گردند.» بنابراین این بحران همچنان باقی خواهد ماند. بحران عدم مشروعیت این نظام، بحران عدم مشروعیت دولت و تقلب در انتخابات، چیزی نیست که با این حرفها از بین برود. آقای خاتمی، به درستی سعی کرد که یاران خود را در صحنه نگاه دارد؛ ولی اعم از اینکه این افراد در صحنه باشند یا نه، هر حادثهی کوچکی در این نظام سیاسی ممکن است به بحرانی غیر قابل مهار و از پیش نادیدنی تبدیل شود. فکر نمیکنم که آقای احمدینژاد حتی در صورت موفقیت، دوران راحتی برای زمامداری پیش روی خود داشته باشد. |
نظرهای خوانندگان
واقعا آخر توهم و بی شرمیه. آخه بسیجیان و مداحان و زندانبانهایی که از خودتون دستور مستقیم این جنایات رو گرفتند، چطور مجری سناریوی دشمن شدند؟ خامنه ای و احمدی در مسیر توهم و بی حیایی مسابقه گذاشته اند.
-- بدون نام ، Aug 29, 2009 در ساعت 01:01 PM